واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/محمد محمدرضایی
دیدگاه رهبر انقلاب و امام راحل در باب وحدت حوزه و دانشگاه
مقام معظم رهبری دقیقاً در مورد وحدت، بر همان نظر، حضرت امام تأکید میکنند البته با قرائتی متفاوت، ایشان بر آناند هنگامی وحدت حاصل میشود که مبنای آن توحید و تجلیات آن در ابعاد مختلف باشد.
خبرگزاری فارس ـ محمد محمدرضایی (استاد و مدیر گروه فلسفه دین و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران و رئیس بنیاد نخبگان استان قم): وحدت حوزه و دانشگاه از یادگارهای ارزشمند امام خمینی(ره) است که خلف صالح آن حضرت آیت الله العظمی خامنهای(دامت معالیه)، همواره بر آن تأکید داشته و دارند. در این یادداشت بر آنیم که دیدگاه امام و مقام معظم رهبری را در باب وحدت حوزه و دانشگاه به طور روشن بیان کنیم. *وحدت حوزه و دانشگاه از دیدگاه امام خمینی امام خمینی به عنوان منادی وحدت و احیاگر اسلام ناب محمدی در باب حوزه و دانشگاه و وحدت آن، نظرات مهمی دارند که بعضاً حتی مورد سوء فهم واقع شده است. قبل از این که دیدگاه ایشان را در باب وحدت حوزه و دانشگاه طرح کنیم، ذکر مقدماتی لازم و ضروری است. الف)مقدمات دیدگاه امام خمینی
1. اهمیت و ارزش علم به نظر امام خمینی، اهمیت و ارزش علم یک امر فطری و یک کمالی است که همه انسانها طالب آن هستند. به نظر ایشان خداوند علم را یک عبادت بزرگ قرار داده. چنانچه جهت داشته باشد. البته علم باید توأم با ایمان و تزکیه نفس و تقوا باشد. زیرا که علم بدون تقوا، بسیاری از اوقات مضر است. البته به نظر امام فرقی بین عالِم دانشگاهی و حوزوی نیست هر دو در این جهت یکسان هستند.[1] 2. هدف از تعلیم و تربیت و رسالت دانشگاه از نظر امام خمینی هدف از تعلیم و تربیت عبارتاند از: 1. تربیت انسان الهی 2. قطع وابستگی و استقلال کشور
3. تأمین سعادت ملتها بعد از ذکر این مقدمات دیدگاه امام را نسبت به وحدت حوزه و دانشگاه مطرح میکنم، در این بحث باید پاسخ سؤالات ذیل روشن شود. 1 ـ ضرورت نیاز به وحدت چیست؟ 2 ـ معیار وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ و اینک توضیح آنها: ب) ضرورت نیاز به وحدت از نظر امام خمینی هم به اقتضای عقل و هم به اقتضای نقل، وحدت ضروری است. 1. از منظر عقل عقل انسان حکم میکند که وحدت در یک جامعه مخصوصاً بین دو قشر فرهیخته جامعه ضروری است. هر جامعهآی در پی تحقق اهداف و آرمانهایی است که جز در سایه وحدت امکان پذیر نیست. مخصوصاً یک جامعه اسلامی که اهداف متعالی دارد. زیرا تفرقه بین افراد یک جامعه عامل فرو پاشی یک جامعه است که نیروهای همدیگر را خنثی میکنند. 2. از منظر شرع و نقل علاوه بر عقل، اسلام (قرآن و روایات) نیز سفارش به وحدت میکند. قرآن علاوه بر این که به وحدت دعوت میکند محور وحدت را هم مشخص میکند که به برخی از آنها اشاره میکنیم: اسلام سفارش به وحدت میکند. قرآن علاوه بر اینکه به وحدت دعوت میکند محور وحدت را هم مشخص میکند
1. قرآن همه مسلمانان را دعوت به وحدت میکند: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا.[2] این آیه علاوه بر این که مردم را به وحدت دعوت میکند ملاک و معیار وحدت را هم مشخص میکند و آن حبل الله یعنی اسلام و صراط مستقیم است 2. یدالله مع الجماعه؛[3] دست خدا با جماعت است. به نظر امام خمینی خدا پشتیبان جماعت است. هنگامی که مردم ایران با هم متحد شدند خداوند هم از آنها پشتیبانی کرد.[4] بنابراین هنگامی که گروههای مختلف از جمله حوزه و دانشگاه با هم متحد شوند و در راه تحقق فرامین الهی بکوشند خداوند نیز از آنها حمایت کرده و لطف خود را شامل حال آنها میکند.[5] وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا.[6] 3. سیره پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین(ع) بر وحدت ائمه معصومین از جمله حضرت امیر (ع) با این که با مسایل زیادی مخالف بودند ولی به جهت مصالح کلی اسلام، در جهت وحدت مسلمانان تلاش زیادی کردند که میتواند درس عبرتی برای ما مسلمانان باشد. ج) آثار و نتایج وحدت در نظر امام خمینی وحدت از جمله وحدت حوزه و دانشگاه آثار و نتایجی داشته و دارد که عبارتاند از: 1. وحدت موجب حفظ و تداوم دستاوردهای انقلاب و عظمت اسلام میشود.[7] 3. نصرت الهی منوط به حفظ وحدت است.[8] 4. وحدت، موجب افزایش مقاومت ملت در برابر سختیها و مشکلات و نیز موجب اقتدار و عزت جامعه است.[9] معظم له، برخی از آثار را نتیجه مستقیم وحدت حوزه و دانشگاه میدانند که عبارتاند از: 6. وحدت حوزه ودانشگاه موجب رشد واقعی و ترقی و تعالی حقیقی کشور میشود.[10] 7. وحدت حوزه و دانشگاه ضامن استقلال و حفظ اسلام و کشور است، نه دانشگاهی بدون روحانی میتواند به استقلال برسد و نه روحانی بدون دانشگاهی.[11] 8. وحدت حوزه و دانشگاه یعنی ائتلاف همه ملت.[12] 9. اصلاح کشور، محصول وحدت دو جناح حوزه و دانشگاه است.[13] د) معیار وحدت از فرمایشان حضرت امام در موضوعات مختلف بر میآید که معظم له معیار وحدت را اسلام و آموزههای وحیانی میدانند. همه ملت از جمله حوزه و دانشگاه باید حول محور حبل الله و اسلام متحد شوند، یعنی همه از جمله حوزه و دانشگاه باید خود را با محک اسلام بسنجد و زیر بیرق اسلام متحد شوند. امام خمینی معیار وحدت را اسلام و آموزههای وحیانی میدانند. همه ملت از جمله حوزه و دانشگاه باید حول محور حبل الله و اسلام متحد شوند
حضرت امام در تعبیری به صراحت اعلام میدارند که اگر ما الهی شویم یعنی به آموزههای اسلامی جامه عمل بپوشانیم، طبعاً وحدت ایجاد میشود معظم له میفرمایند: ما باید این نعمت خدا را حفظ کنیم و این رحمتی که خدای تبارک وتعالی به ما عنایت کند، کوشش کنیم که این رحمت ادامه پیدا کند و کوشش این است که اولاً الهی بشویم در راه خدا خدمت کنیم، خودمان را فرمانبر از خدا بدانیم و خودمان را از او و به سوی او بدانیم و دنبال همین معنا آن وقت آن مسئله دوّم که وحدت و انسجام است حاصل میشود؛ برای این که تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است و وقتی که شما الهی شدید رحمانی شدید، توجه به خدا داشتید، دنبال او دیگر تفرقه حاصل نمیشود. اختلاف حاصل نمیشود.[14] بنابراین از این تعبیر نورانی حضرت امام بر می آید هنگامی وحدت حاصل میشود که قبل از آن الهی شویم و به تعالیم اسلام چه درحوزه نظر و چه درحوزه عمل، گردن نهیم. از این رو، هنگامی که گفته می شود وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی این که هم حوزه و هم دانشگاه همه حرکات و سکنات علمی وعملی خود را الهی و اسلامی کنند. اگر چنین کنند نتیجه آن وحدت است. *دیدگاه مقام معظم رهبری در باب وحدت حوزه و دانشگاه بسیار جالب است که مقام معظم رهبری دقیقاً در مورد وحدت، بر همان نظر، حضرت امام تأکید میکنند البته با قرائتی متفاوت. ایشان بر آناند که هنگامی وحدت حاصل میشود که مبنای آن توحید و تجلیات آن در ابعاد مختلف باشد و جامعهای که مبنای آن شرک است نتیجه آن چیزی جزء اختلاف و تفرقه نیست. همچنین مبنای دیگر وحدت، ولایت است هنگامی که همه به مقام ولایت متمسک شدند، باز آن جامعه به وحدت میرسد. بنابراین میتوان گفت که از نظر ایشان هنگامی در جامعه وحدت حاصل میشود که آن جامعه توحیدی و ولایی باشد یعنی به اسلام عمل کند، به تعبیری، لازمه جامعهای که به اسلام (توحید و ولایت) ملتزم باشد، وحدت و انسجام و یکپارچگی است.[15] *پی نوشت ها: [2]. آل عمران، 103. [3]. ترمذی، صحیح ترمزی، ج9، [4]. امام خمینی، صحیفه امام، ج8، ص77. [5]. ر.ک: همان، ج8، ص77. [6]. عنکبوت، 69. [7]. همان، ج6، ص354، 351؛ ج8، ص439. [8]. همان، ج12، ص448. [9]. همان، ج17، ص100؛ ج17، ص222؛ ج20، ص56. [10]. همان، ج10، ص84. [11]. همان، ج10، ص84. [12]. همان. [13]. همان، ج15، ص470. [14]. همان، ج17، ص295. انتهای پیام/
http://fna.ir/FJ6WAX
94/09/27 - 11:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]