تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روزه سپر آتش (جهنم) است. «يعنى بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815596077




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

5 سال زندان به جرم «عشق به امام»


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
امام خمینی 5 سال زندان به جرم «عشق به امام»

گفتگو با يك خانواده بغدادی؛
5 سال زندان به جرم «عشق به امام»
در سفری كه اخيراً به كشور عراق داشتيم، با مردی به نام ابوعلی الغبان آشنا شدم كه به خاطر تبليغ انديشه‌های حضرت امام خمينی(ره)، چندين سال به زندان افتاده بود.



به گزارش سرویس مقاومت جام نیـوز، در سفري كه اخيراً به كشور عراق داشتيم، با مردي به نام ابوعلي الغبان آشنا شدم كه به خاطر تبليغ انديشه‌هاي حضرت امام خميني(ره) آن هم در خفقان دوران صدام و جنگ تحميلي عليه كشورمان، چندين سال به زندان افتاده بود.ما شبي را ميهمان خانه ابوعلي بوديم و گزارش زير ماحصل ديدار با خانواده الغبان و گفت‌وگو با ابوعلي و فرزندش احمد است.   قرار بود هنگام بازگشت از سامرا و زيارت مزار امامين عسكريين، به كاظمين برويم. از سامرا تا بغداد و كاظمين فاصله زيادي نيست. اين دو شهر چسبيده به هم هستند و روزگاري نه چندان دور، ‌كاظمين محله‌اي از بغداد به شمار مي‌رفت. بعد از يك ساعت پيمودن راه، ‌راننده اتوبوس توقف كرد تا مسافران كاظمين پياده شوند. قصد پياده شدن داشتيم كه يكي از افراد گروه گفت با يك دوست عراقي به نام ابوعلي قرار گذاشته تا شبي ميهمانش در بغداد باشيم. بنابراين اتوبوس دوباره حركت كرد و در نقطه‌اي ديگر كه جزو محدوده شهر بغداد بود، ‌پياده شديم. لحظاتي بعد ابوعلي الغبان با يك اتومبيل شاسي بلند از راه رسيد. خيلي گرم و صميمي با ما برخورد كرد و چون اتومبيلش ظرفيت گروه 9 نفره‌مان را نداشت، يك تاكسي كرايه كرد و نيم ساعت بعد همگي به خانه ابوعلي در يكي از محلات نسبتاً خلوت و آرام بغداد رسيديدم.   خانه‌اي ايراني در دل بغداد خانه الغبان‌ها شكل و شمايل شرقي و تا حدي ايراني داشت. اتاق‌هايش با فرش‌هايي كه با نقوش اصيل ايراني بافته شده بودند، ‌پوشيده بود و اسماء‌متبركه ائمه اطهار نيز روي ديوارهاي اين خانه، احساسي آشنا و البته دوست داشتني را به ما منتقل مي‌كرد. اما نكته‌اي كه باعث تعجب من شد، آشنايي‌ام با احمد، ‌يكي از پسران ابوعلي بود. احمد كه كلمه‌اي از زبان فارسي نمي‌دانست، مي‌خواست با اشاره به گوشي تلفن همراهش موضوعي را به من بفهماند كه چشمم به تصوير حضرت امام خميني(ره) روي بك گراند گوشي‌اش افتاد و همين نكته باعث كنجكاوي و نهايتاً آشنايي‌ام با پيشينه اين خانواده اصيل شيعه عراقي شد.   خوشبختانه يكي از بچه‌هاي گروه كمي زبان عربي مي‌دانست و با ترجمه دست و پا شكسته‌اش، متوجه شدم كه احمد 23 ساله از دوستداران امام است و اين محبت را از پدرش ابوعلي به ارث برده است. ابوعلي در دوران حكومت صدام چندين سال به خاطر تبليغ انديشه‌هاي حضرت امام به زندان افتاده بود. مقدمات مصاحبه با ابوعلي همان جا فراهم شد و از او خواستم از خودش و زمينه‌هاي آشنايي‌اش با تفكرات امام خميني بگويد:   «من متولد 1957(1336) هستم. پدر و مادرم از شيعيان فعال بودند كه مدتي رياست صندوق جمعيت خيريه امام جواد(ع) را برعهده داشتند. اين جمعيت كارهاي عام‌المنفعه و كمك به مستمندان را انجام مي‌داد. خواهرم نيز مدرس مدرسه بنت‌المهدي(عج) بود. قصدم اين است كه عنوان كنم از قبل زمينه‌هاي فعاليت مذهبي و اجتماعي در خانواده ما وجود داشت و سعي مي‌كرديم در خصوص مسائل رخ داده در اطراف‌مان آگاه باشيم و در صورت امكان در تغيير شرايط موجود مؤثر عمل كنيم. چنانچه پدر و مادرم در سفرهايي كه به نجف داشتند با شخصيت‌هاي بزرگي چون سيدباقر صدر ارتباط برقرار كردند و همچنين با حضرت امام خميني(ره) كه آن زمان به نجف تبعيد شده بودند، آشنا شدند.»   آشنايي با امام پاي اخبار راديو با يك حساب سرانگشتي مي‌شد فهميد كه هنگام تبعيد حضرت امام به عراق در سال 1344، ‌ابوعلي كودكي هشت ساله بوده است، بنابراين از او پرسيدم: خود شما كي به صورت مستقيم با ايشان آشنا شديد؟ منظورم آشنايي با تفكرات امام است؟   «من در دوران كودكي يك بار حضرت امام را در كاظمين ديده بودم. اما آشنايي‌ام با تفكرات ايشان آنطور كه مد‌نظر شماست، به دوراني برمي‌گردد كه امام خميني به فرانسه تبعيد شده بود. آن زمان من حدود 20 سال داشتم. جواني بودم كه تشنه اطلاع از حركت‌هاي اصيل اسلامي بود و چون امام خميني پرچم اسلام را در دست داشت، دوست داشتم بدانم او چگونه شخصيتي است و چه حرف‌هايي براي گفتن دارد. بنابراين مرتب پاي راديو مي‌نشستم و اخبار حضور ايشان در فرانسه را دنبال مي‌كردم. رفته‌رفته متوجه شدم كه قيام امام خميني در راستاي قيام منجي عالم بشريت امام مهدي(عج) قرار دارد و در واقع زمينه‌ساز قيام ايشان به شمار مي‌رود، چراكه امام خميني تجديدكننده اسلام ناب محمدي و دوستدار بيداري مسلمانان بود. من امام را يك رهبر عاليقدر يافتم كه نه تنها براي شيعيان بلكه براي تمام مسلمانان جهان پيامي از عزت و شرف دارد و مي‌خواهد اسلام راستين را به جهانيان معرفي كند. از همان زمان مهر ايشان به دلم افتاد و امام و انقلابش را از صميم قلب پذيرفتم.»   عاشقي كه به زندان افتاد ابوعلي از عمق عشقش به امام مي‌گفت كه در دوران خفقان رژيم بعث عراق باعث به زندان افتادنش شده بود. او در ادامه صحبت‌هايش به آن دوران تلخ نيز اشاره كرد و ‌گفت: «وقتي خصومت و دشمني رژيم بعث عراق با ايران اسلامي شكل جدي‌تري گرفت و وقوع جنگ غير قابل اجتناب به نظر مي‌رسيد، سعي كردم انديشه‌هاي حضرت امام را تبليغ كنم و جوانان عراقي را نسبت به نيات رژيم بعث و همچنين ماهيت اسلامي انقلاب ايران آشنا كنم. اما متأسفانه شناسايي شدم و از تاريخ 22/4/1980 تا 1/6/1984 (2 ارديبهشت 1359 تا 11 خرداد 1363) به زندان افتادم. بار ديگر نيز در سال 1987 تا سال 1989 (1366 تا 1368) كه تقريباً يك سال و نيم طول كشيد به دليل عدم حضور در جبهه‌هاي جنگ و شركت نكردن در مقابله با برادران ايراني‌ام به زندان افتادم.»   از ابوعلي پرسيدم به عنوان يك عراقي كه قاعدتاً عرق ملي دارد، ‌چرا زندان افتادن را به عدم حضور در جبهه ترجيح داده است؟‌پاسخ داد: «من مي‌دانستم كه جبهه ايران طرف حق است. من هميشه دوستدار و مدافع حق هستم و حتي وقتي كشورم با كشور شما وارد جنگ شد، سعي كردم جانب حق را نگه دارم و به نوبه خودم در اين جنگ حق و باطل شركت نداشته باشم. درست است كه يك عراقي هستم، اما عشق به ميهنم بالاتر از عشق به حق و حقيقت نبود و به نوعي عدم شركت در اين جنگ تجاوزكارانه را به نفع كشورم مي‌دانستم. بسياري از سربازان عراقي مجبور بودند با رزمندگان ايراني بجنگند و اگر اين اجبار نبود، حتم بدانيد كه بسياري از سربازان ما جبهه‌هاي جنگ را ترك مي‌كردند.»   تأثير انديشمندان ايراني ادامه خاطرات ابوعلي به دوران حضور بيش از پنج ساله‌اش در زندان اختصاص داشت و اين مجاهد عراقي از شكنجه‌هايي مي‌گفت كه طي اين دوران تحمل كرده بود. به گفته ابوعلي بسياري از زنداني‌ها در بدترين شرايط نگهداري مي‌شدند و با شيوه‌هاي مختلفي مورد آزار قرار مي‌گرفتند. از بسته شدن به پنكه سقفي گرفته تا ضرب و شتم و ساير شكنجه‌ها كه هيچ كدام باعث نمي‌شد امثال او دست از اعتقادات خود بردارند و با رژيم بعث عراق همراهي كنند.   اما نكته جالبي كه حين گفت‌و‌گويم با ابوعلي پيش آمد، ‌اختلاف سليقه‌اي بود كه بين ابوعلي و فرزندش احمد پيش آمد. احمد از طرفداران مرحوم دكتر شريعتي بود و ابوعلي هم از طرفداران شهيد مطهري. بحثي به عربي بين‌شان رخ داد كه چيزي از آن سردرنياوردم و مترجم‌مان هم خيلي نتوانست كمك كند. همين قدر فهميديم كه انديشه‌هاي انديشمندان ايراني مثل دكتر شريعتي و استاد مطهري در ميان ملت‌هاي مسلمان ديگري چون مردم عراق نيز ريشه دوانده و هر كدام از اين انديشه‌ها، طرفداران خاص خود را دارد و با وجود اختلافاتي جزئي كه شايد در ميان خانواده‌ها و نسل‌هاي ايراني نيز باشد، مهم اين نكته بود كه خانواده الغبان دوستدار انقلاب اسلامي و ولايت فقيه بودند. البته هر كسي به روش خودش.   ولايت فقيه كليد اتحاد تبعيت از ولايت فقيه، وجه بارز اغلب كساني است كه دوستدار واقعي انقلاب اسلامي ايران هستند و ابوعلي نيز از اين موهبت برخوردار بود. او در خصوص امام خامنه‌اي مي‌گفت:«من خودم را مريد امام خامنه‌اي مي‌‌دانم. هرچند قبلاً مقلد سيدباقر صدر بودم و اكنون آيت‌الله سيستاني را مرجع تقليد خود قرار داده‌ام اما از نظر من رهبر عاليقدر ايران خلف شايسته‌اي براي حضرت امام هستند كه نظرات و تفكرات‌شان رهايي بخش ملت‌هاي مسلمان و خصوصاً شيعيان مظلوم جهان اسلام است كه در طول تاريخ مورد ظلم و ستم حاكمان قرار مي‌گرفتند. درايت و شايستگي حضرت امام خامنه‌اي به حدي است كه اگر مسائل احساسي و قلبي را نيز كنار بگذاريم، به شخصه مي‌گويم قلباً و روحاً و عقلاً ولايت و رهبري امام خامنه‌اي را پذيرفته‌ام و به آن افتخار مي‌كنم. نظرات و مساعدت‌هاي رهبر معظم انقلاب در كنار فتواي مرجعيت عالي عراق بود كه باعث توقف حملات داعش و عقب راندن آنها شد.»   احمد فرزند ابوعلي نيز فيلمي از حضورش در مناطق جنگي نشان داد كه به همراه تعدادي از دوستانش به آن مناطق رفته و از نزديك از مناطق آزاد شده بازديد كرده‌اند. احمد در اين رابطه ‌گفت:«خود مردم عراق بايد سرنوشت‌شان را تعيين كنند و به لطف خدا به زودي نيروهاي مردمي به كمك ارتش عراق، داعشي‌ها را از خاك‌مان بيرون مي‌اندازند. من هم مثل خيلي از جوانان عراقي دوستدار سردار سليماني هستم و از زحمات اين سردار بزرگ ايراني و همچنين مدافعان حرم ايراني تشكر مي‌كنم.»   ابوعلي از كمك‌هاي نقدي و جنسي مي‌گفت كه به نيروهاي الحشد الشعبي به عنوان بسيجيان عراقي اراده مي‌دهند و اين پايان بخش گفت‌وگوي ما با يك خانواده انقلابي عراقي بود كه ايران اسلامي را الگوي خود قرار داده‌اند و مانند دوران دفاع مقدس، ‌از بسيجيان خود با همه داشته‌هايشان حمايت مي‌كنند.     جوان  



۲۴/۰۹/۱۳۹۴ - ۰۷:۰۴




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن