تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس به خدا و روزقيامت ايمان دارد،بايد ميهمانش راگرامى دارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805162624




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سفرنامه اربعین یک آزاده (قسمت هفتم)


واضح آرشیو وب فارسی:آزادگان ایران: پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : یکشنبه ۱۷/۹/۹۳حرکت به طرف کوفه پس از اقامه ی نماز صبح آماده ی حرکت به طرف کوفه شدیم. با تاخیر دو ساعته به دلیل گم شدن دو تن از خانم ها این حرکت شروع شد. پس از کمی پیاده روی سوار بر خودرویی شدیم وحدود بیست دقیقه ی بعد به محل خلافت امیرالمومنین رسیدیم ،شهر کوفه همان شهر بی وفایی که به امام علی و فرزندانش جفا ها کردو روسیای تاریخ شد. محل ستمگران سنگ دلی چون ابن زیاد، شمر،خولی،عمرسعد و….. آن هایی که جز لعن و نفرین چیزی برایشان در تاریخ باقی نماند. درست است که امام علی و فرزندان معصومش در این شهر خون و دلها خوردند و ستم ها کشیدند اما امروز در کوفه و جهان شیعه نامی از آن ستمگران باقی نمانده و علی و اولادش چراغ هدایت مسلمین شده اند. به سوی خانه ی کوچک علی (ع) حرکت کردیم خانه ی که با همه ی وسعت کمش به اندازه ی دلهای تمامی مومنین تاریخ وسعت داشت. سیل جمعیت چنان با فشردگی این مسیر را می پیمود و چنان با عشق قدم برمی داشت که گویا می خواستند مرهمی بر زخم های زینب کبری بگذارند. شاید خیلی ها در دل می گفتند:« یا زینب ای بانوی قهرمان و صبور اگر در کربلا نبودیم که غمخوارت باشیم اینک آمده ایم تا ثابت کنیم که کربلایی هستیم و کربلایی می مانیم یا زینب ما فریادهای ستم سوز شما را شنیدیم آنجایی که خطاب به شامیان و یزیدیان فرمودید:« لن تمحوا ذکرنا… یاد ما فراموش نمی شود» و ما اینک آمده ایم تا یاد شما را یاد حسین شهید و شهدای قهرمان کربلا را دوباره زنده کنیم و خاری برچشم دشمنان شما باشیم» مسجد کوفه،خانه ی امام علی (ع) و برخی قبور مطهر در یک محوطه ی خاص قرار داشت . با باز شدن راه سیل جمعیت برای زیارت این مکان های مقدس سرازیر شد. فشردگی جمعیت و ایست های بازرسی کار را سخت می کرد. به سختی وارد محوطه شدیم و در آغاز راه به مقبره ی میثم تمار رسیدیم همان شیعه ی عاشق که آنقدر علیه ظلم خاندان اموی سخن گفت تا سرانجام طبق پیش بینی مولای متقیان زبان از حلقومش بیرون کشیدند. در تاریخ آورده اند که میثم ایرانی بوده و در آذربایجان متولد شده و ظاهرا غلام یک زن عرب بوده که امام علی (ع) در کوفه او را از زن عرب خریده و آزاد کرده… در دل می گفتم:« ای میثم بنگر که دیگر علی تنها نیست ، چه بسیار کسانی چون تو هستند که لبیک یا علی می گویند. ای میثم کجایند ابن زیاد ها و یزیدیانی که گمان می کردند با خاموش کردن عاشقان مکتب علوی شیعه نابود خواهد شد. اینک کجایند تا ببینند که بجای یک میثم هزاران و بلکه ملیون ها میثم متولد شده اند. علی دیگر غم تنهایی خود را با چاه نمی گوید که اینک ملتی با اوست…. » از مرقد میثم که بگذریم به خانه ی علی (ع) خانه ی ولایت و امامت می رسیم. خانه ی عشق و صفا . خانه ای که تمام خوبی های دنیا را در خود دارد. خانه ای که امام مجتبی کریم اهل البیت و یکی از دو جوان اهل بهشت در ان پرورش یافته ،خانه ای که سید الشهدا،ابا عبدالله ،خون خدا در آن زندگی می کرد .قهرمانی که کربلا را ،عاشورا را آزادگی را و….. جاودانه کرد. اینجا خانه ی امیرمومنان است جایی که یادگار زهرای اطهر زینب کبری در آن بالندگی رسیده است. زینب قهرمان کربلا، ان که اگر نبود قیام حسین بن علی(ع) به جایگاه امروزیش نمی رسید وجاودانه نمی شدو چه خوب گفته اند که : سرنی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می مرد اگر زینب نبود و چه زیبا به با آموحتند که:«آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدیند» هرجا نام حسین را شنیدیم در کنارش نام شیر زن کربلا خود نمایی می کرد یعنی که هر انقلاب دو چهره دارد یکی خون و دیگری پیام و رسالت رساندن پیام خون حسین را زینب به زیبایی به دوش کشید. در این خانه جوان برومند دیگری نیز زیسته است که نامش مساوی با وفاداری است. آری اینجا محل پرورش قمر بنی هاشم علمدار با وفا و سقای جوانمرد کربلا نیز هست. خدایا این خانه ی کوچک چگونه این همه فضیلت و بزرگواری را در خود جا داده است .سیل جمعیت حق داشتند که در این مکان مات و مبهوت باشند اینجا به صدفی می ماند که دُر های گرانبهایی را در خود پرورش داده بود. پس از زیارت خانه ی مولای متقیان عازم مسجد کوفه شدیم.مسجدی که روزگاری جایگاه خطبه خواندن علی (ع) . مسجدی که امام اول شیعیان در آن خون دلها خورد از دست سست عنصرانی که گاهی همراهش بودند و گاهی بی تفاوت از کنارش می گذشتند تا جایی که امام آرزو کرد:« ای کاش شما را ندیده بودم…» در مسجد کوفه جا برای نشستن نبود گروهی لبیک گویان وارد می شدند و فریاد های حیدر حیدرشان لرزه بر اندام انسان می انداخت ،گروهی نماز می خواندند و گروهی می گریستند شاید لحظات تنهایی امامشان را به یاد می آوردندو…. اینجا جایگاه عبرت های تاریخ است. کوفه را باید به تنهایی بارها مطالعه کرد. شهری که بهترین ها و بدترین ها را در خود دارد. شاید هنوز هم بتوان در مورد این شهر و مردمشان چیزهای تازه ای را یافت.چگونه میثم ها و مالک ها و ….. در یک مکان در کنار شمر ها و خولی ها و ….. جمع می شوند . کوفه را باتمام رمز و راز هایش رها کردیم تا به سوی کربلا حرکت کنیم و خود را به صف راهپیمایان برسانیم. آغاز راهپیمایی بزرگ بعد از زیارت کوفه در یکی از کوچه های این شهر به نماز ایستادیم ودر همان محل نهار را میهمان بودیم. سپس حرکت را آغاز کردیم تا به خیل راهپیمایان بپیوندیم. به دلیل کمی وقت از زیارت مسجد سهله گذشتیم و هنگام عبور از کنار آن سلامی کردیم و عرض ادبی. کم کم خیل راهپیمایان را مشاهده کردیم و ما نیزخود را همراه آنان نمودیم. اینان کسانی بودند که حرکت را از کوفه آغاز کرده بودند. موکب ها در مسیر راه برقرار بود و نامهایشان بسیار زیبا و دلنیشین و خادمینشان مخلص و فعال. التماس کنان از ما می خواستند که کمی کنارشان بنشینیم از آب و مواد غذائیشان تناول کنیم ،علاقمند بودند که به زائرین حسین شهید خدمتی کرده باشند. در میان موکب ها نامی نظر کاروانیان را جلب کرد.«دمعه الرقیه» از من خواستند که معنیش را بگویم .تردید داشتم از صاحب موکب پرسیدم و او تایید کرد:«اشک های رقیه» نامی که آتش برجان هایمان زد. در مسیر راه پیرمردی به استقبالمان آمد و از ماخواست که از غذایشان بخوریم .ما تشکر کردیم و گفتیم که نهار خورده ایم، پیر مرد با التماس گفت :«پس لااقل بیائید در زمین زراعی من کمی استراحت کنید تا به حرمت حضور زائرین اباعبدالله محصولات من پر برکت شوند!!!!» کمی در موکبش نشستیم و از این همه ارادت دچار شگفتی شدیم در دل دعا کردیم خدایا به خاطر ارادتش به امام حسین خودت دعایش را مستجاب کن. در مسیر راه به کودکان سیاه پوشی برخورد می کردیم که جعبه ی دستمال کاغذی در دست داشتند و به زائرین تعارف می کردند. گویی هرکسی به هر روشی که می توانست قصد داشت فریاد برآرد و نشان دهد که آمده است با خدمت به زائرین سید الشهدا حسینی بودن خود را ثابت کنند حتی اگر کودک باشد که عبدالله (ع)فرزند امام مجتبی(ع) هم کودک بود اما شهیدی جاودانه شد.


پنجشنبه ، ۱۹آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آزادگان ایران]
[مشاهده در: www.badriyoon.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن