واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه تعادل: گروه اقتصاد کلان مهشید خیزان «در جلسه شورای عالی اشتغال بسته سیاستی ویژه اشتغال برای دوره رکود و پس از آن تدوین شده که کاهش نرخ بیکاری به زیر 10درصد تا پایان سال 1396 از مهم ترین رهاوردهای آن به شمار می رود.» این تازه ترین اظهارات وزیر کار درخصوص برنامه های دولت برای کاهش بیکاری است؛ البته ربیعی وعده کاهش نرخ بیکاری را به زمانی موکول کرده که عمر دولت یازدهم به سر آمده است. براساس آخرین نرخ بیکاری اعلام شده از سوی مرکز آمار، نرخ بیکاری فصل تابستان سال جاری به 10.9درصد رسید که در مقایسه با نرخ بیکاری بهار همچنین نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش پیدا کرده بود. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در آخرین اظهارات خود درخصوص ایجاد اشتغال و بازار کار، اعداد و ارقام دیگری هم ارائه کرد. به گفته وی و براساس آمارهای به دست آمده از سوی کارشناسان سازمان برنامه و بودجه به ازای هر یک درصد رشد 100هزار شغل ایجاد می شود که برای ایجاد هر یک درصد رشد نیز به 100هزار میلیارد تومان نقدینگی نیاز داریم. درخصوص اظهارات اخیر وزیر کار گفت وگوی کوتاهی با «داوود سوری» کارشناس مسائل اقتصادی داشتیم. براساس گفته وزیر کار به ازای هر 1درصد رشد می توانیم 100هزار شغل ایجاد کنیم؛ اما آیا نرخ رشد اقتصادی سال گذشته توانست به همان میزان که آقای ربیعی گفته، اشتغال ایجاد کند؟ چراکه با وجود رشد اقتصادی سال گذشته، نرخ بیکاری هم در کشور افزایش یافته است. اینکه بین رشد اقتصادی و ایجاد شغل رابطه مثبتی وجود دارد، شکی نیست اما برای رسیدن به صحت گفته های آقای ربیعی باید دید که این اعداد براساس رشد اقتصادی همراه با نفت بوده یا خیر. طبیعتا اگر رشد اقتصادی بالا با فروش نفت را داشته باشیم، نمی توانیم به اشتغالزایی امیدوار باشیم؛ ولی اگر رشد اقتصادی کل با فروش کالا همراه باشد، این رشد سازنده بوده و می تواند شغل ایجاد کند. بنابراین برای رسیدن به اشتغال پایدار باید بخش هایی مانند کشاورزی، تولید و صادرات را فعال کنیم و از تمرکز تنها روی فروش نفت و محصولات پتروشیمی دوری کنیم. در جلسه شورای عالی اشتغال بسته سیاستی ویژه اشتغال برای دوره رکود و پس از آن تدوین شد که کاهش نرخ بیکاری به زیر 10درصد تا پایان سال 1396 از مهم ترین رهاوردهای آن به شمار می رود؛ تا چه میزان این اتفاق شدنی است؟ به هر حال عددی که از سوی دولت مطرح می شود صرفا براساس محاسبات خود آنهاست و قاعدتا متوسط هایی را برای نرخ بیکاری در نظر گرفته اند و تک رقمی شدن نرخ بیکاری براساس پیش بینی های موجود است. اما نکته حایز اهمیت آنکه روند موجود هم درخصوص رشد اقتصادی و هم نرخ بیکاری، تک رقمی شدن نرخ بیکاری حتی تا پایان سال 96 را نتیجه نمی دهد. فکر می کنم رشد اقتصادی امسال و سال آینده، رقم پایینی باشد؛ بنابراین امیدوار نیستم نرخ بیکاری تا چندین سال تک رقمی شود. اصلا آیا با توجه به وضعیت رکود و احتمال تداوم نسبی آن، می توان به وعده کاهش بیکاری خوشبین بود؟ هم اکنون بخش های تولید و صادرات کالا در کشور فعال نیستند. تعاریف نرخ بیکاری و آمارهای متناقض از جمعیت بیکار همچنین تعداد اشتغال در سطح مطلوبی قرار ندارد. در نتیجه برای رسیدن به این هدف باید ابتدا ساختارهای اقتصادی را اصلاح و بعد از آن می توان سیاست گذاری های مناسبی را در بازار کار ایجاد کرد. همچنین می توان روی بنگاه های خرد و کوچک در کوتاه مدت متمرکز شد و در درازمدت روی بنگاه های دانش بنیان سرمایه گذاری کرد. با توجه به گفته های وزیر کار مبنی بر حقوق بیش از 3 میلیون تومانی یک جوشکار ماهر چرا دانش آموختگان کشور به چنین رشته هایی تمایل نشان نمی دهند؟ این اظهارنظر کمی سطحی است. نکته اول آنکه چنین رشته هایی تنها در برخی روزهای سال فعالیت می کنند و شغل های ثابت نیستند و حتی خیلی از صنعتگران ما همیشه مشغول کار نیستند؛ بنابراین خالص دریافتی این افراد این رقمی نیست که مطرح شده است. نکته دوم آنکه این شغل ها بعضا امنیت شغلی ندارند و بخش هایی مانند صنعت و ساختمان در کشور فعال نبوده که این مشکل از سوی دولت است بنابراین لازم است دولت ساختارهای موجود را اصلاح کند تا افراد به این شغل ها تمایل داشته باشند. به عنوان سوال آخر اینکه بعد از بحران اقتصادی 2008 در امریکا آنها توانستند طی چند سال نرخ بیکاری را تک رقمی کنند؛ چرا در ایران ما نمی توانیم حتی براساس گفته مسوولان، نرخ بیکاری را کاهش دهیم؟ اولا اینکه نمی توان ساختار اقتصادی امریکا را با ایران مقایسه کرد؛ از هر لحاظی آنها با ایران تفاوت دارند. اقتصاد آنها سیال و متحرک است در صورتی که در ایران اقتصاد ثابت بوده و محدودیت های زیادی از سوی دولت حاکم است. در ایران حتی اگر شرکتی ورشکست شود افراد باز هم در همان جا کار می کنند به این دلیل که جای دیگری برای فعالیت ندارند؛ اما در امریکا اگر شرکتی ورشکست شود در شرکت دیگری با همان مزایا مشغول به کار می شوند. بنابراین برای رسیدن به این اهداف والا باید بازارها، محدودیت ها همچنین کنترل دولت بر اقتصاد کاهش پیدا کند.
یکشنبه ، ۱۵آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه تعادل]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]