تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805436338




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تبیین نقش و کارکرد ظواهر کتاب و سنت در اخلاق - بخش اول نقش های متفاوت دین در نظام اخلاقی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تبیین نقش و کارکرد ظواهر کتاب و سنت در اخلاق - بخش اول
نقش های متفاوت دین در نظام اخلاقی
خلق ملکه ای است که در سایه آن، نفس کاری را به سادگی و بدون هیچ فکر و اندیشه ای انجام می دهد.

خبرگزاری فارس: نقش های متفاوت دین در نظام اخلاقی



  چکیده خُلق ملکه ای است که در سایه آن، نفس کاری را به سادگی و بدون هیچ فکر و اندیشه ای انجام می دهد. برای ترسیم مدل اخلاقی دینی، تجزیه و تحلیل ظهورات ادله نقلی و حجیت آنها لازم است. ادله نقلی بنا به حکم سیره عقلا از ظهور برخوردارند. این ظهور نیز به حکم همین سیره عقلا مطلق است. ازاین رو، تفصیلات اشاره شده در متن قابل التزام نیست. بحث مشهور تسامح ادله سنن نیز در اخلاق عملی جایگاه دارد، ولی در اخلاق نظری نمی توان به آن ملتزم شد. دین نقش های متفاوتی را در نظام اخلاقی ایفا می کند که می توان به نقش توضیح مفهومی، نقش معرفتی، نقش پرورشی، نقش انگیزشی، نقش اجرایی، نقش کاشفیت و نقش تعدیل بخشی اشاره نمود. کلید واژه ها: علم اخلاق، حجیت ظواهر، تسامح در ادله سنن، نقش معرفتی، نقش انگیزشی، نقش اجرایی، نقش کاشفیت، نقش تعدیل بخشی. درآمد برای دستیابی به مدل اخلاقی می توان گاه از روش عقلی استفاده کرد و اصول و مبانی اخلاقی را با توجه به رویکرد عقلی پایه ریزی کرد. البته روشن است که مقصود این نیست که اخلاق برآمده از روش عقلی اخلاق دینی نیست، بلکه صرفاً هدف اشاره به منبع و روش دستیابی به آموزه های اخلاقی است و گاه نیز ممکن است در طراحی مدل اخلاقی دست به دامن ادله نقلی و متون دینی شد. در این صورت، ممکن است این سؤال به ذهن راه یابد که آیا ادله نقلی می تواند مدلی اخلاقی را معرفی و پایه ریزی کند؟ اگر نقش متون دینی در نظام اخلاقی پذیرفته شود، چه نقش هایی را ادله نقلی در اخلاق ایفا می کند؟ سؤال ها می طلبد که ابتدا در مورد کیفیت حجیت متون نقلی در اخلاق بحث و سپس، به نقش ها و کارکردهای آن پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا از معناشناسی اخلاق شروع و در ادامه، به مباحث بنیادین این بحث پرداخته خواهد شد. معنای لغوی اخلاق در کتب لغت، یکی از معانی ماده خ ل ق را تقدیر الشیء دانسته اند و تصریح می کنند که خُلق نیز از همین ریشه است. خلق همان سجیه و طبیعت است. علت نام گذاری سجیه و طبیعت به خلق، این است که صاحب این سجیه بر آن مقدّر شده است. اخلاق جمع خُلق یا خُلُق است. معمولاً خُلق را به صورت جمع (اخلاق) استفاده می کنند، هرچند در مقام بیان یک خلق مخصوص، تا دو لفظ خُلق و خَلق با یکدیگر اشتباه شوند (ابن فارس، 1404ق، ج 2، ص 213-214؛ طریحی، 1408ق، ج 1، ص 692؛ زبیدی، 1414ق، ج 13، ص 124). معنای اصطلاحی واژگان گاه ممکن است علاوه بر معنای لغوی، دارای معنای اصطلاحی نیز باشند. در این صورت، معناشناسی آن کلمه به صرف رجوع به کتب لغوی تکمیل نخواهد شد، بلکه نیازمند رجوع به کتب رایج در فن و اصطلاح خاص نیز لازم است. ماده خلق نیز از این امر مستثنا نیست. ازاین رو، به ذکر معنای لغوی صرف اکتفا نمی شود و به معنای اصطلاحی آن نیز اشاره می گردد. علّامه حلّی در تعریف اصطلاحی ماده خلق می گوید: خلق ملکه ای است که در سایه آن، نفس کاری را به سادگی و بدون هیچ فکر و اندیشه ای انجام می دهد (حلى، 1413ق، ص 356). شهرستانی و تفتازانی نیز خلق را به همین مضمون تعریف کرده اند (شهرستانى، 1364، ج 1، ص 197؛ تفتازانى، 1409ق، ج 1، ص 243). این معنا چنان گستره ای دارد که بر هریک از اخلاق نیکو و اخلاق ناپسند انطباق دارد. هدف علم اخلاق با این گستره معنایی باید گفت: هدف علم اخلاق، بازداشتن انسان از قرب الهی و گمراه نمودن بشر نیست؛ زیرا این سخن مخالف با مرتکز و فطرت انسانی است، بلکه هدف واقعی و رسالت اصلی علم اخلاق، رساندن انسان به قرب الهی و هدایت وی در مسیر تعالی و رشد و دستیابی به رضای الهی است. اخلاق دینی اخلاق دینی به امری اطلاق می شود که هم از جهت محتوا دینی باشد و از جهت منابع و روش. یکی از منابع اخلاق دینی، متون نقلی و وحیانی است. برای استنباط اصول و مبانی اخلاقی از متون وحیانی و به تبع شکل گیری اخلاق دینی، ابتدا می بایست ثابت شود که متون دینی از یک ظهوری برخوردارند. ثانیاً، این ظهور نیز حجت است. تا این دو بحث روشن نشود، نمی توان به نقش دین در ساخت مبانی اخلاقی ملتزم شد. در فرض انکار ظهور ادله نقلی برای همه، یعنی ظهور آن مختص به برخی باشد، و یا در صورت انکار حجیت این ظواهر، سخن گفتن از ایفای نقش دین معقول نیست. ازاین رو، تبیین و تحلیل این دو بحثِ مهم و کاربردی، ضروری و لازم است: الف. ظهور ادله نقلیه برای اینکه تفهیم و تفاهمی میان انسان ها صورت گیرد و آنها بتوانند مقاصد خود را به دیگران منتقل کنند، معمولاً از کلام و لفظ استفاده می کنند و برای رفع احتیاجات خود در برقراری ارتباط، دست به وضع لغت می زنند. دلالت این الفاظ بر معانی خود به شکل واحد نیست، بلکه انواع و گونه های زیر را دارد: 1. لفظ گاه دلالت بر ایجاد دارد. مثل اینکه شخصی می گوید: خانه خود را فروختم. در مقابل، نیز خریدار می گوید خریدم. به دیگر سخن، با این الفاظ بیع را اجرا می کنند. به این قسم از الفاظ، الفاظ ایجادیه می گویند؛ یعنی الفاظی که وسیله قرار گرفته اند تا معانی مذکور ایجاد شود. 2. الفاظ در پاره ای مواقع نیز بیانگر یک معنایی است که در خارج موجود و محقق است. به عبارت دیگر، این لفظ معنایی را بیان می کند که قطع نظر از گفتار، وجود خارجی دارد و کلمه تنها از آن حکایت می کند، به طوری که لفظ عملکرد افهامی دارد. خود این الفاظ افهامی، در مقابل الفاظ ایجادی، به دو نحو قابل تصور هستند؛ زیرا این دلالت یا دلالت تصوریه است و یا تصدیقیه. دلالت تصوریه زمانی رخ می دهد که شخص بخواهد معنای مفرد و مستقلی را بیان کند و یا بخواهد از نسبت ناقصه مثل ظرفیت حکایت کند. دلالت تصدیقیه نیز در نسبت تامه و جملات قابل تحقق است. دلالت تصدیقیه جمله زمانی شکل می گیرد که چهار امر زیر احراز گردد: اولاً، متکلم علم به وضع لفظ داشته باشد. ثانیاً، قصد او از استعمال لفظ این باشد که معنایی را به مخاطب بفهماند تا مخاطب نیز آن معنا را تصدیق کند. ثالثاً، علم داشته باشد به اینکه مضمون کلامش در خارج تحقق یافته است. رابعاً، این علم او نیز با واقع مطابق باشد (بروجردى، 1415ق، ص 466). در تطبیق این مباحث بر متون نقلی یعنی قرآن و سنت باید گفت: دلالت این متون از نوع دلالات تصدیقیه است و هر چهار شرط آن نیز محقق است؛ زیرا شارع علم به وضع الفاظ دارد و هدف او از استعمال لفظ نیز فهماندن و القاء مطلب به دیگران است تا تصدیق به آن داشته باشند. از سوی دیگر، هم علم دارد که مضمون کلامش در خارج محقق و موجود است و این علم نیز مطابق با واقع است. با توجه به این اوصاف، چاره ای جز پذیرش اینکه ادله نقلی در بیان مفاد خود ظهور دارند. حال نوبت بررسی حجیت ظهور ادله نقلی می رسد. ب. حجیت ظواهر ادله نقلیه در اینکه آیا ظواهر ادله نقلیه حجت اند یا خیر، اختلاف نظر وجو دارد. برخی معتقدند: ادله نقلیه برای همه ظهور ندارد، بلکه ظهور آن مختص به گروه خاصی است. بعضی نیز معتقدند: ظهور ادله نقلیه عمومی است و همه می توانند از این الفاظ ظهور آن را برداشت کنند. در ذیل به ادله موافقان و سپس ادله مخالفان اشاره می گردد: ادله موافقان حجیت ظواهر ادله نقلیه سیره عقلا عقلا به هنگام احتجاج با طرف مقابل، خودشان از ظهور الفاظ استفاده می کنند و طرف مقابل را ملزم به رعایت آن می کنند و یا از او بازخواست می کنند. مولای حقیقی نیز در احتجاجات خود غیر از این شیوه، راهی را در پیش نگرفته است، پس با این سیره موافقت نموده است. لازم به یادآوری است که سیره نیازمند به تأیید است، ولی لازم نیست که عمل مذکور - تأیید- حتماً بدین صورت باشد که مولا بگوید: من هم سیره و روش شما را قبول دارم، بلکه همین که ردع و منعی از آن نکرده باشد، می تواند عملاً روش مذکور را تأیید کرده باشد. پس با توجه به سیره عقلا باید حجیت ظهورات را پذیرفت. توضیحات تکمیلی درباره این دلیل، با یک سؤال پی گرفته می شود: آیا بناء عقلا واسطه در اثبات حجیت ظواهر است یا نه؟ به عبارت دیگر، آیا سیره عقلا در این مورد، دلیل مستقل محسوب می شود، یا خود حاکی از یک دلیل عقلی است؟ برای پاسخ باید واسطه در اثبات تبیین گردد: واسطه، گاه واسطه در ثبوت است و گاه واسطه در اثبات. واسطه ثبوت در میان علت و معلول جاری است. بدین گونه که علت در خارج و عالم ثبوت و وجود واسطه می شود تا معلول تحقق یابد. ولی واسطه در اثبات کاری به عالم خارج ندارد، بلکه بدین معناست که یک شیء در عالم اثبات و علم واسطه می شود تا ما به چیز دیگری علم پیدا کنیم. از این توضیح معلوم می شود که بناء عقلا، واسطه در اثبات است؛ یعنی واسطه میان حجیت ظواهر و علم ماست. حال باید بررسی شود که آیا بناء عقلا تا زمانی که به دیگران مراجعه نشود، و تا نظر آنها را در این باره جویا نشود، نمی تواند علم به حجیت ظواهر را ایجاد کند و یا چنین نیست، بلکه بناء عقلا، از حکم عقل حکایت می کند؛ یعنی حکم عقل به حسن و قبح؟ حکم به اینکه اگر فرمانی با ظاهر کلام القاء شد و متضن یک حکم الزامی هم باشد، مولی می تواند او را عقوبت کند و چنین عقوبت نمودنی، قبیح نیست، بلکه حتی نیکو هم می باشد. به نظر می رسد، عقل چنین حکمی را خواهد داشت. هرچند از رأی دیگران نیز با خبر نباشد، پس بناء عقلا حاکی از حکم عقل، حسن و قبح عقلی، خواهد بود. سیره عقلا حکم می کند که ظواهر حجت هستند. این حجیت نیز مطلق است و تفصیلی در آن وجود ندارد. ولی برخی از صاحب نظران، حجیت مطلق ظواهر را قبول ندارند، بلکه آن را با قیود و استثناء هایی پذیرفته اند که در ذیل به آنها اشاره می شود: تفصیل اول: تفاوت میان مقصودین به افهام و غیرمقصودین محقق قمی معتقد است که ظاهر برای همه حجت نیست، بلکه تنها برای کسانی حجت است که مقصود به افهام باشند. در این حکم فرقی میان خطاب شفاهی و غیرشفاهی نیست، ولی حتماً باید از جمله کسانی باشد که قصد شده است، مطلب به او فهمانده شود (میرزاى قمى، 1378، ج 1، ص 393). شیخ انصاری نیز در مباحث خود، به تبیین و تشریح کلام محقق قمی پرداخته است. توضیح ایشان در قالب دو مقدمه ذکر می شود: 1. ظهور لفظ از باب ظن نوعی حجت است، نه ظن شخصی؛ یعنی اگر لفظ خودش باشد و هیچ گونه قرینه ای وجود نداشته باشد، برای عموم مردم، ظن به مراد و معنا را افاده کند. 2. اگر مقصود متکلم از سخن گفتن این باشد که مقصودین به افهام، کلام او را بفهمد لازم است که کلامش را طوری افاده کند که ملقی الیه- مخاطب- در ورطه برداشت خلاف مقصودش نیفتد، به طوری که تنها احتمالِ برداشتِ خلافِ مقصود، منحصر می شود، در غفلت مخاطب از قرائنی که کلام به آنها محفوف است و یا غفلت متکلم از بیان مقصودش بر وجهی که وافی به مقصودش باشد. این دو غفلت را نیز عقلا بی ارزش می دانند و توجهی به آن نمی کنند. پس نسبت به مقصودین به افهام، منشأ برداشت غلط از بین می رود، به طوری که می توان اطمینان یافت که به مقصود متکلم واقف شده است، ولی کسی که مقصود به افهام نباشد، علت برداشت ناصحیح در این دو منشأ، منحصر نیست تا با بناء عقلا بتوان آن را زدود، بلکه علاوه بر آنها امکان دارد این اشتباه در اثر غفلت شخص از قرینه در مقام تخاطب و یا در اثر اختفاء قرائن بر او رخ دهد. چنین احتمالی، احتمال راجح و قابل اعتنایی است، به گونه ای که اگر فحص هم صورت گرفته باشد، عادتاً نمی توان حکم کرد به اینکه اگر چنین قرائنی در کار بودند، حتماً به آنها دسترسی حاصل می شد؛ زیرا آنچه از ما مخفی مانده و نتوانسته ایم به آنها دست پیدا کنیم، فراوانند حتی اگر قبول کنیم که وجود قرائن متصله مخفیه هم منتفی باشد. پس حجیت ظواهر کلام به این معناست که به احتمال خلاف ظاهر هیچ گونه اعتنایی نمی شود؛ به شرط اینکه منشأ این احتمال، غفلت متکلم در چگونگی افاده یا غفلت مخاطب در چگونگی استفاده باشد، نه اینکه احتمال مذکور به سبب مخفی شدن امور و قرائنی باشد که عادتاً حکم نمی شود به اینکه اگر بود، حتماً به ما می رسید. حجیت اینچنینی، چیزی جز انحصار حجیت در مقصودین به افهام نیست (انصارى، 1419ق، ص 80-81). نقد 1. عقلا همان طوری که از ظاهر کلام در احتجاجات خود نسبت به مقصودین به افهام استفاده می کنند، همین طور از ظاهر کلام در احتجاجات خود نسبت به غیرمقصودین نیز بهره می برند. به عبارت دیگر، این سیره نسبت به مقصودین و غیرمقصودین هیچ تفاوتی ندارد و به یک اندازه دلالت می کند. 2. احتمالاتی که مطرح شد، هیچ کدام نمی تواند ظهور را خراب کند؛ زیرا احتمال وجود قرائن متصله ای که در کلام بوده و به ما نرسیده را می توان با مراجعه به رجال برطرف کرد و آن را بی اثر نمود؛ زیرا در علم رجال توضیح داده می شود که راوی تا چه اندازه ضابط و ثقه است. میزان و مرتبه وثاقت و ضبط راویان در علم رجال به تصریح بیان می شود. علاوه بر این، با مراجعه به خود روایت نیز می توان تقطیع و عدم تقطیع را به دست آورد. ازاین رو، این احتمال هرچند در ابتدا وجود دارد، ولی با فحصی که در علم رجال و مراجعه ای که به خود اخبار صورت می گیرد، می توان احتمال مذکور را بی اثر نمود. اما احتمال وجود قرائن منفصله نیز خیلی کارساز نیست؛ زیرا کلامی که از مولا صادر شده است، یا متضمن حکم شخصی است که در این صورت، اکتفا به قرائن منفصله جایی ندارد، بلکه مولا در این مورد باید حکم خود را صریح، شفاف و در همان خطاب بیان کند. عقلا هم به وجود چنین احتمالی در مورد مذکور هیچ توجهی نمی کنند. ولی اگر کلام متضمن حکم کلی و یک قانون عمومی باشد، مولا می تواند از اول حکم خود را به صورت مقید انشاء کند و یا حکم را ابتدا به صورت مطلق جاری کند. سپس، آن را تخصیص بزند. در این صورت، احتمال وجود قرائن منفصله معقول است، ولی با وجوب فحص و به تبع انجام دادن این فحص، احتمال فوق نیز بی ارزش خواهد شد. خلاصه اینکه، سیره عقلا، که مهم ترین دلیل حجیت ظواهر است، میان مقصودین و غیرمقصودین به افهام فرقی قائل نیست. منابع: ابن فارس، احمد (1404ق)، معجم مقاییس اللغه، تحقیق عبد السلام محمد هارون، بی جا، مکتبه الاعلام الاسلامی. انصارى، مرتضی (1419ق)، فرائد الأصول، قم، اسلامى. اهوازى، حسین بن سعید (1402ق)، الزهد، تحقیق سیدابوالفضل حسینیان، بی جا، بی تا. بروجردى، سیدحسین (1415ق)، نهایه الأصول، قم، تفکر. تفتازانى، سعد الدین (1409ق)، شرح المقاصد، مقدمه و تحقیق عبد الرحمن عمیره، قم، شریف رضی. حر عاملى، محمد بن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام. حلّى، حسن بن یوسف (1413ق)، کشف المراد، تحقیق حسن حسن زاده آملى، چ چهارم، قم، مؤسسه النشر الاسلامى. خمینی، سیدروح الله (1413ق)، أنوار الهدایه، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره. خوئی، سیدابوالقاسم (1395ق)، البیان فی تفسیر القرآن، چ چهارم، بیروت، دار الزهراء. زبیدی، محمد بن محمد (1414ق)، تاج العروس، بیروت، دار الفکر. شهرستانى، محمد بن عبدالکریم (1364)، الملل و النحل، تحقیق محمد بدران، چ سوم، قم، شریف رضی. طریحی، فخرالدین (1408ق)، مجمع البحرین، تحقیق سیداحمد حسینی، چ دوم، مکتبه النشر الثقافه الاسلامیه. کلینى، محمد بن یعقوب (1365)، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه. مجلسى، محمدباقر (1404ق)، بحار الانوار،بیروت، مؤسسه الوفاء. میرزاى قمى (1378ق)، قوانین الأصول، بی جا، کتابفروشى علمیه اسلامیه. مهدی نصرتیان اهور: دانشجوی دکتری مدرسی معارف دانشگاه قرآن و حدیث قم. معرفت اخلاقی - سال چهارم، شماره دوم، پیاپی 14 ادامه دارد...

http://fna.ir/KIDUU4





94/09/04 - 00:55





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن