محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855173208
ماجراهای سه دختر دههی شصتی در تابستان و پاییز / مرعشی: این جایزه بدنام نیست
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
ماجراهای سه دختر دههی شصتی در تابستان و پاییز / مرعشی: این جایزه بدنام نیست فرهنگ > ادبیات - نسیم مرعشی که اولین رمانش نامزد دریافت جایزه بهترین رمان جایزه جلال آل احمد شده است، جایزه جلال و داستان شکل گرفتن اولین کتابش، سخن میگوید.
شیوا جمالی: نسیم مرعشی، داستاننویس و روزنامهنگار ۳۲ سالهای است که اولین داستان بلندش به نام «پاییز آخرین فصل سال است» از نشر چشمه، به عنوان یکی از پنج کاندیدای نهایی بهترین رمان «جایزه ادبی جلال آل احمد» معرفی شده است. او داستاننویسی را با نوشتن داستان کوتاه از سال ۸۸ آغاز کرده است و همزمان با نوشتن اولین رمانش، اولین فیلمنامه فیلم بلندش به نام«بهمن» به کارگردانی مرتضی فرشباف را هم به رشته تحریر درآورده است. «پاییز آخرین فصل سال است» روایتگر روایتهای موازی سه دختر جوان از وقایع تابستان و پاییز یک سال است که در نهایت همانند قطعات یک پازل تکههای مختلف داستان را در ذهن خواننده کامل میکنند. روجا و لیلا و شبانه سه همکلاسی دوران دانشگاه و متولدین دهه شصت هستند که هر کدام با دغدغههای خاص خود دست و پنجه نرم میکنند. روجا با مسئله مهاجرت دست به گریبان است، لیلا از عشقی ناتمام رنج میبرد و شبانه متاثر از جنگ و ناخوشیهای دوران کودکی در پیدا کردن هویت شخصی و اجتماعیاش سرگردان است. داستان« پاییز آخرین فصل سال است» مملو از بازیهای زمانی و توصیفهای دقیق است که لایه لایهی شخصیتهای داستان تا مغز استخوانشان را روایت میکند. با نسیم مرعشی در مورد نامزدی جایزه ادبی جلال آل احمد و رمان «پاییز آخرین فصل سال است» به گفتگو نشستیم. در مورد کم شدن مقدار جایزه جلال شنیدهاید؟ به عنوان یکی از کاندیداهای این جایزه نظرتان در مورد این کاهش بیش از هفتاد درصدی چیست؟ من توقع نداشتم که نامزد شوم و راستش اصلا خبرهای مربوط به جایزه جلال را هم پیگیری نمیکردم. این کتاب اولم بود و خودم نقدهای زیادی به کتاب داشتم و اینکه مدت طولانی از نوشتن کتابم میگذشت، به همین دلیل این انتخاب برام غیر منتظره بود. در حال حاضر هم تصور نمیکنم برنده نهایی باشم. در هر صورت اعتبار جایزه جلال برای من مهم است نه مبلغ جایزهاش. به هر حال بردن جایزهای که ابوتراب خسروی برنده شده است، تصورش هم برای یک نویسنده کار اولی، یک جورهایی وحشتآور است! به نظرتان جایزه جلال توانسته جایگاه خودش را به لحاظ اعتبار میان جامعه ادبی پیدا کند؟ من که کارم را برای جایزه جلال ننوشتم یعنی کار من، یک کار دولتی نیست. الان مهمترین نقدی که به جایزه جلال وارد میشود، این است که جایزه جلال یک جایزه دولتی است.
درست است که جایزه جلال جایزه دولتی است اما دولت عوض شده و این دولت، دولت سابق نیست. وقتی من مجوز کتابم را از این وزارت ارشاد میگیرم و از این دولت حقوق میگیرم و در هوای این دولت نفس میکشم، جایزه گرفتن از این دولت برای من واقعا مسئله نیست. من در گروههای مجازی میبینم که برخی میگویند جایزه را نگیرید، جایزه را پس بدهید. حتی دیروز دیدم یک نفر نوشته:«گرفتن جایزه جلال یعنی تن دادن به سانسور» واقعا هر چه فکر کردم، نفهمیدم منظورشان چیست. به نظر من جایزهای که ابوتراب خسروی گرفته است، قابل تحمل است و لااقل بدنام نیست. شاید قبلآ بدنام بوده واقعا نمیدانم. چیزی که برای کم مهم است این است که سه نویسنده از جمله عباس پژمان و آقای بایرامی کتاب من را خواندهاند و این برای من افتخار بزرگی است . من کتابهای جنگ آقای بایرامی را خواندهام و میدانم خودشان جور دیگری مینویسند و شاید سلیقهشان مدل دیگری باشد اما همین که کتاب من را که در یک سلیقه دیگر است، خواندهاند و جزو نامزدها انتخاب کردهاند، برای من با ارزش است. پس اینکه گفته میشود داوریها دولتی است را رد میکنید؟ من واقعا نمیدانم جهتگیری سیاسی داورها چیست. من میخواهم بگویم من فقط به خودم نگاه میکنم و چیزی که نوشتم. همین که کتاب من که با یک سلیقه خاص نوشته شده توسط کسانی که ممکن است آن سلیقه را نپسندند، انتخاب شده، برای من خوشحال کننده است. کمی راجع به «پاییز فصل آخر سال است» صحبت کنیم. گفتید به کتاب نقد دارید. خودتان کتاب را دوست دارید؟ ماجرای کتاب راستش خیلی پیچیده است. من طرح این کتاب را خیلی وقت پیش یعنی سال ۹۰ نوشتم. آن موقع دوره خوبی نبود. از ۸۸ دو سال گذشته بود. همه چیز سیاه و بد بود، هیچ امیدی به آینده نبود. من آن زمان که طرح کتاب را نوشتم، دوستش داشتم. ۲۸ سالم بود که نوشتن رمان را شروع کردم. نوشتن رمان زمانبر است و من در سنی بودم که مدام سلایق و علایقم در حال تغییر بود. وقتی سال ۹۲ کتاب را به ناشر دادم، من خیلی تغییر کرده بودم. حتی تغییر سلیقه ادبی داشتم.
وقتی یکسال از شروع نوشتن کتاب گذشت، نوشتن برای من خیلی سخت شد. با شخصیتها ارتباط نمیگرفتم. دائم به این فکر میکردم که کاش جور دیگری نوشته بودم، کاش فلان قسمت را عوض کنم، از طرفی هم طرح کتاب را ازقبل نوشته بودم و میدانستم اگر طرح اصلی را عوض کنم، کتاب هرگز تمام نخواهد شد. چون کتاب اولم بود، اگر نمیتوانستم کتاب را تمام کنم، اتفاق بدی بود به همین دلیل خودم را مجبور به نوشتن کردم. من عادت دارم چیزی را که مینویسم بعد از گذشت یک زمان طولانی دوباره میخوانم. وقتی رمان را دوباره خواندم، دیدم آنقدرها هم که فکر میکردم بد نیست. در مدت دو سالی که من رمان را مینوشتم با سه شخصیت رمان یعنی روجا و شبانه و لیلا زندگی میکردم و تمام فکر و ذکرم این شخصیتها بودند. هنوز هم فکر نمیکنم که وجود ندارند. این سه شخصیت برای من خیلی واقعی هستند.
اگر الان کتاب را ویرایش کنید،در شخصیت پردازی شخصیتهای داستان تجدید نظر میکنید؟ الان اگر کتاب را ادیت میکردم. شخصیتپردازی «میثاق» را خاصتر میکردم، بعضی جاها را حذف میکردم، به بعضی قسمتها اضافه میکردم. شاید تلخی کتاب را کمتر میکردم. قصه سه راوی داشت که هر کدام با زبان و لحن و توصیفات متفاوتی داستان را روایت میکرد. این صنعت بود یعنی اینکه فکر شده و از پیش طراحی شده روایتها و جزییاتشان را پیاده میکردید یا اینکه فیالبداهه روایتها شکل میگرفت؟ من اصلا نمیتوانم فیالبداهه بنویسم از پیش همه را طراحی کرده بودم حتی در داستان کوتاه هم من از قبل طرح داستان را مینویسم. اگر بدون طرح کتاب را شروع کنم، میدانم که هرگز تمامش نخواهم کرد. البته اینطور نیست که کاملا بر اساس طرح، داستان را پیش ببرم. در جزییات گاهی کاملا خلاف طرح پیش رفتهام مثلا در فصل اول و دوم و سوم کتاب، فکر میکردم که فصلها طولانیتر باشد اما اینطور نشد. در اصل سه شخصیت داستان، یک نفر بود که دورههای مختلف زندگیاش را روایت میکرد. دورههایی که شاید خود من هم گذرانده باشم. موقع نوشتن متوجه شدم که نوشتن یک شخصیت با اینهمه گذشته و پیچیدگی، خیلی دشوار است به همین دلیل از دل این شخصیت، سه شخصیت بیرون آمد که شاید عمومیت بیشتری داشتند. آیا آخر داستان را هم طبق طرح اولیه پیش بردید؟ طبق طرحی که نوشته بودم، داستان را تمام کردم. بزرگترین چالش من در نوشتن این داستان این بود که چطور قصه را تمام کنم که شخصیتها قصه همدیگر را لو ندهند تا مدتها به این موضوع فکر کردم و یک فرم دایرهای را انتخاب کردم که خواننده اول، آخر داستان را میخواند و بعد کمکم به اول داستان برمیگردد. وقتی کتاب تمام میشود، در ذهن خواننده، هنوز کتاب تمام نشده و سعی میکند تکههای داستان را کنار هم بچیند و قصه را تمام کند. برای طراحیها و فرمهای داستانگویی که در نوشتههایتان به کار میبرید، آموزش خاصی دیدهاید یا با تجربه شخصی و خواندن به این مهارت رسیدهاید؟ من رمان را در کارگاه آقای حسین سناپور شروع کردم و بازنویسیاش را در کارگاه آقای شهسواری انجام دادم. البته در کارگاه رمان به آن معنا چیزی آموزش نمیدهند. داستان خوانده میشود و ویرایش میشود. به غیر از این، من از بچگی خیلی خیلی زیاد میخواندم و همه چیز میخواندم. فرمهای متفاوت برایم آشنا بود. رمان شما به زعم من، یک رمان سرشار از زنانگی است. عکسالعمل مردهایی که کتاب را خواندهاند، چه بود؟ توانسته بودند با شخصیتهای کتاب ارتباط برقرار کنند؟ زن ها بیشتر کتاب را خواندند و من از زنها بازخورد بیشتری گرفتم. اتفاقا برای خودم هم مهم بود از مردها بازخورد بگیرم چون دوست ندارم کتابی بنویسم که صرفا برای زنها باشد یا صرفا جوانان خوانندهاش باشند. زنهایی که کتاب را خوانده بودند، خیلیها با شخصیتهای کتاب همذاتپنداری کرده بودند. این زنها، از سنین خیلی متفاوتی بودند. مردهایی که داستان را خوانده بودند، بازخورد متفاوتی داشتند. بعضی از کتاب خوششان آمده بود. یادم هست که یک نفر هم کتاب را دوست نداشت. مردها بیشتر سازوکار ذهن زنها برایشان جالب بود به خصوص کارکتر«شبانه». شاید بیشتر مردها بیشتر با شخصیتهای مثل شبانه مواجه میشوند، نمیدانم. من فکر میکردم مردها بیشتر از شخصیت «روجا» خوششان بیاید، ولی اینطور نبود. در کل از مردها کمتر بازخورد گرفتم. فکر میکنم کمتر کتاب را خواندهاند. در حال حاضر روی رمان جدیدی کار میکنید؟ بله، رمانی که با این رمان خیلی فرق دارد. تقریبآ نصفش را نوشتهام و فکر میکنم تا یک سال و نیم یا دو سال دیگر تمام شود. چه قدر طولانی! بله. من خیلی طولانی کار میکنم و خیلی بین نوشتنهایم فاصله میاندازم. اگر در خوشبینانهترین حالت بهار سال آینده تمام شود، باید دو ماه صبر کنم تا فاصله بیفتد و فصای داستان از یادم برود تا بتوانم داستان را بازنویسی کنم. بازنویسی این رمان هم احتمالا خیلی طولانی خواهد بود چون به لحاظ فرم و تدوین و موضوع رمان سختی است. فضای رمان در جنوب و در اوایل دهه هفتاد اتفاق میافتد. در« پاییز آخرین فصل سال است» هم شخصیت لیلا جنوبی است و توصیفهای دقیقی از جنوب دارد. شما جنوبی هستید؟ بله من خوزستانی هستم و تا ۱۸ سالگی اهواز بودهام. فکر میکنید برنده شدن جایزه جلال تاثیری در روند نویسندگی شما خواهد داشت؟ بله. حتما. حداقل می دانم کتاب بعدیام خوانده میشود. یکی از بزرگترین دغدغههای نویسندههای جوان این است که کتابشان خوانده شود. تعداد زیادی کتاب وارد بازار میشود که خیلی از آنها دیده و خوانده نمیشوند و این خیلی ناراحت کننده است. همین که کتاب من نامزد جایزه جلال شده، میتوانم امیدوارم باشم که کتابم خوانده میشود. کسانی که پیگیر اخبار در این حوزه باشند، احتمالا اسم کتاب را شنیدهاند و احتمالا ترغیب شدهاند که کتاب را بخوانند. این برای من خیلی خوشحال کننده است از طرفی هم برایم ترسناک است و واقعا من وحشتزدهام! چرا وحشت زده؟ چون خیلی وقت از نوشتن کتاب گذشته است و من هم الان جور دیگری فکر میکنم. میترسم مردم از کتاب خوششان نیاید یا فکر کنند حق این کتاب نبوده است. از طرفی برای رمان دومم میترسم که خیلی با این رمان متفاوت است و ممکن است کسانی با ذهنیتی که از رمان اولم ایجاد شده، با خواندن کار دومم توی ذوقشان بخورد. کلا جایزه گرفتن به نظر من هم خوشحالی دارد و هم ترس. با سایر آثاری که در بخش رمان جایزه جلال کاندید شدهاند، آشنایی دارید؟ متاسفانه کتابها را نخواندهام و تا به حال نویسندههایشان به اسم میشناسم. علاقمندم که در مراسم اختتامیه آنها را از نزدیک بیینم.
57248
کلید واژه ها: ادبیات ایران - ادبیات - رمان - جایزه جلال آلاحمد -
شنبه 30 آبان 1394 - 07:30:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]
صفحات پیشنهادی
ماجراهای سه دختر دهه ی شصتی در تابستان و پاییز / مرعشی: این جایزه بدنام نیست
شیوا جمالی نسیم مرعشی داستان نویس و روزنامه نگار ۳۲ ساله ای است که اولین داستان بلندش به نام پاییز آخرین فصل سال است از نشر چشمه به عنوان یکی از پنج کاندیدای نهایی بهترین رمان جایزه ادبی جلال آل احمد معرفی شده است او داستان نویسی را با نوشتن داستان کوتاه از سال ۸۸ آغاز کرده اسه دختر دههی شصتی در تابستان و پاییز + تصاویر
نسیم مرعشی که اولین رمانش نامزد دریافت جایزه بهترین رمان جایزه جلال آل احمد شده است جایزه جلال و داستان شکل گرفتن اولین کتابش سخن میگوید مرعشی این جایزه بدنام نیستنسیم مرعشی رماننویس و روزنامهنگار ۳۲ سالهای است که اولین داستان بلندش به نام پاییز آخرین فصل سال است از نشسکههای جایزه «جلال» کم شد
چهارشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱ ۲۹ جایزه جلال آل احمد که با اهدای 110 سکه به برگزیدگانش گرانترین جایزه ادبی کشور شناخته میشد با کاهش حدود 70 درصد از این مبلغ در این دوره 30 سکه به برگزیدگانش اهدا میکند به گزارش ایسنا بر اساس گزارش رسیده پس از برگزاری هفتمین دوره جایزه ادبی جرونمایی تیزر سینمایی کتاب «دختر شینا» با حضور ابراهیم حاتمیکیا
رونمایی تیزر سینمایی کتاب دختر شینا با حضور ابراهیم حاتمیکیااولین تیزر سینماییِ کتاب با محوریت کتاب دختر شینا در سینما آزادی رونمایی میشود به گزارش خبرگزاری فارس همزمان با آخرین روز هفته کتاب مراسمی با حضور نویسندگان و سینماگران با موضوع همراهی کتاب و سینما برگزار میشودفهرست نهایی «جایزه ملی کتاب» آمریکا اعلام شد/ مضامین نژادپرستی همچنان در صدر
فهرست نهایی جایزه ملی کتاب آمریکا اعلام شد مضامین نژادپرستی همچنان در صدرفهرست نهایی برای کسب ۱۰ هزار دلار جایزه ملی کتاب آمریکا اعلام شد به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس ترنس هیز رابین کاست پاتریک فیلیپس آدا لیمون روس گی در رقابت برای کسب جایزه 10 هزار دلاریاهداي جايزه مصطفي ظرفيت هاي کشورهاي اسلامي را آشکار مي کند
۲۷ آبان ۱۳۹۴ ۱۵ ۲ب ظ رئيس دانشگاه صنعتي اميرکبير اهداي جايزه مصطفي ظرفيت هاي کشورهاي اسلامي را آشکار مي کند موج-جايزه مصطفي ص جايزه عالي علم و فناوري است که هر دو سال يکبار به دانشمندان و پژوهشگران برتر جهان اعطا ميشود به گزارش خبرگزاري موج اين جايزه به احترام نام پيامبر«ناهید» و «چهارشنبه 19 اردیبهشت» از براتیسلاوا جایزه گرفتند
ناهید و چهارشنبه 19 اردیبهشت از براتیسلاوا جایزه گرفتند جوایزی از جشنواره بینالمللی فیلم براتیسلاوا در اسلواکی به عوامل دو فیلم ایرانی ناهید و چهارشنبه 19 اردیبهشت تعلق گرفت ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۷ آبان ساعت 10 36 به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا هفدهمین دوره جشنواره فیلم &laquرقابت 5 نویسنده برای دریافت گرانترین جایزه ایران در بخش رمان
رقابت 5 نویسنده برای دریافت گرانترین جایزه ایران در بخش رمان فرهنگ > ادبیات - نامزدهای دریافت جایزه بخش رمان هشتمین دوره جایزه ادبی جلال آل آحمد معرفی شدند به گزارش خبرگزاری خبر آنلاین به نقل از روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان پس از برگزاری جلسات دا«بوقلمون» به تئاترشهر میآید/ مبارزه یک دختر با پهلوان ریاکار
بوقلمون به تئاترشهر میآید مبارزه یک دختر با پهلوان ریاکار شناسهٔ خبر 2969118 - چهارشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۴ - ۰۸ ۰۲ هنر > تئاتر تهیه کننده نمایش بوقلمون از اجرای عمومی این اثر نمایشی که به شیوه نمایشهای ایرانی به صحنه می رود در اواخر آذرماه در تالار چهارسوی تئاترشهر خبر داداستقبال پرشور كشورهای اسلامی از جایزه مصطفی(ص)
دبیر شورای سیاستگذاری جایزه علمی و فناوری مصطفی ص اعلام كرد استقبال پرشور كشورهای اسلامی از جایزه مصطفی ص دبیر شورای سیاستگذاری جایزه مصطفی ص از استقبال پرشور دانشگاه ها موسسات و مراكز علمی و فناوری كشورهای اسلامی از جایزه مصطفی ص خبر داد ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۶ آبان ساعت 15 35 به-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها