واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: امروز شنبه، جمهوری اسلامی ایران برگزار کننده مجمع کشورهای صادر کننده گاز (GECF) خواهد بود که البته به غلط یا به مسامحه از آن به اوپک گازی نیز یاد می شود. در این اجلاس و در دو روز اول، جلسات با حضور وزرای کشورهای عضو برگزار می شود و در روز پایانی، سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادر کننده گاز با حضور 8 رئیس جمهور که شامل ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران و روسای محترم جمهور روسیه، بولیوی، گینه استوایی، ونزوئلا، نیجریه، عراق و ترکمنستان می شود و کشور الجزایر در سطح نخست وزیر، به عنوان مهمانان ویژه شرکت می کنند. این مجمع از 18 کشور عضو شامل کشورهای جمهوری اسلامی ایران، روسیه، قطر، امارات متحده عربی ، الجزایر، بولیوی، مصر، ترینیداد و توباگو، ونزوئلا، گینه استوایی، لیبی و نیجریه به عنوان اعضای اصلی تشکیل می شود؛ کشورهای عراق، پرو، عمان، قزاقستان، هلند و نوروژ به عنوان عضو ناظر در این مجمع حضور دارند. ایران در کنار روسیه و قطر مجمع صادر کنندگان گاز را پایه گذاری کرده است و در طول 14 سال گذشته، در تراز واردات گاز و صادرات گاز طبیعی در عمل صادرکننده بسیار کوچکی بوده، در برخی مقاطع یک وارد کننده خالص گاز طبیعی نیز بوده است! فعالیت های مربوط به برداشت از بزرگترین میدان گازی جهان یا همان میدان مشترک پارس جنوبی ( در قطر بنام میدان گنبد شمالی است)، در حالی توسط قطر و شرکت های بین المللی نفتی از سال 1989 میلادی آغاز شد که از آن می توان به یک لشکرکشی تمام عیار مغولی تعبیر کرد. جمهوری اسلامی ایران در نیمه اول دهه 1990 میلادی، فعالیت های خود را برای برداشت از این بزرگترین میدان گازی جهان شروع کرد اما قطر در برداشت، همواره دست پیش را داشته است. زمانی که فعالیت های مربوط به برداشت از منابع مشترک گازی و سایر منابع مشترک نفتی در خلیج فارس توسط ایران شکل برجسته ای به خود گرفت، تحریم های یکجانبه داماتو از طرف آمریکا بر علیه صنعت نفت ایران از سال 1996 اعمال شده است و در ادامه، کلکسیونی از تحریمهای کم سابقه و بعضا بی سابقه بر علیه جمهوری اسلامی ایران در بسته های تحریم های اتحادیه اروپا، تحریم های تک جانبه از سوی دولت ایالات متحده، تحریم های شورای امنیت سازمان ملل و در نهایت تحریم های کنگره آمریکا شکل گرفت که بخش اعظم آن، بطور مسقیم و در بخش مالی، کشتیرانی و بیمه به شکل غیر مستقیم، صنعت بزرگ نفت و گاز ایران را نشانه رفت. در 25 سال گذشته، قطر برداشت های رویایی از میدان مشترک پارس جنوبی داشته است که در طول این مدت فقط یکبار و در یکسال، در اوایل قرن 21، ایران توانست سطح برداشت خود از این میدان به قطر نزدیک کند اما قبل و پس از آن، همواره به شکل دردناکی از این رقابت جا مانده ایم که عمدتا تحریم ها، دلیل اصلی آن بوده است. البته این عقب افتادگی، منحصر به میدان گازی پارس جنوبی نمی شود و به سایر میدانهای مشترک نفتی و گازی در این منطقه نیز تسری پیدا می کند. حال کمی بیشتر می بایست به ارزشهای برجام و در هم شکستن چارچوبهای تحریم واقف شد. به هر حال، غول چراغ جادوی گاز تاکنون به نفع ما کار نکرده است و برای آنکه به نقش چراغ جادوی گاز در دیگر ابعاد واقف شویم یک فلاش بک به سال 2010 می زنیم. در سال 2010 و با اوج گرفتن بحران مالی در یونان، اتحادیه اروپا مواجه با جدی ترین چالش خود از زمان تشکیل این اتحادیه شد به طوری که با روشن شدن وضعیت بحرانی ایرلند همچنین در آستانه بحران قرار داشتن چند کشور دیگر عضو، چنان عرصه بر این اتحادیه تنگ شد که یکی از مقامات بلند پایه این اتحادیه اعلام کرد، اگر منطقه یورو از خطر فرو افتادن و سقوط در این بحران رهایی نیابد، دیگر از اتحادیه اروپایی نام و نشانی باقی نخواهد ماند. صدراعظم آلمان نیز تهدید کرد، در صورتی که شرکایش درخواست آلمان را برای یک مکانیسم دائمی به منظور مقابله با بدهی های دولتی نپذیرند، کشورش را از منطقه یورو خارج خواهد کرد. در همین راستا، برنامه های نجات اتحادیه اروپا برای دهه دوم قرن 21 از در دستور کار جدی قرار گرفت. در آغاز دهه دوم قرن 21، یکی از مهم ترین برنامه های در دست اجرا در اتحادیه اروپا، به حداقل رساندن تهدیدهای آتی در زمینه تامین امنیت انرژی بوده است. با آنکه انگلیس در اروپاست، اما این کشور همواره نقش هم پیمان آمریکا را ایفا کرده است؛ همراهی این کشور در اشغال عراق و ایجاد زیرساخت های لازم در عراق برای تامین امنیت عرضه انرژی همچنین مشارکت و حضور گسترده تر در بازار و صنعت جهانی نفت از طریق عراق، یکی از میوه های این هم پیمانی بوده است. روسیه که اصلی ترین تامین کننده انرژی اتحادیه اروپا بخصوص در زمینه گاز طبیعی از ابتدای تشکیل این اتحادیه بوده است و می رود تا این جایگاه را در دهه های آتی تقویت کند تعریف خاصی از تعامل با اتحادیه اروپا را ارائه کرده است؛ در اینجا یادآور این نکته می شویم که روسیه در آستانه سردی هوا و به بهانه اختلافات مالی با اکراین و روسیه سفید، اروپا را در هراس از کاهش یا قطع موقت صادرات گاز خود به این اتحادیه قرار می داد. قطر نیز که یکی از مهمترین کشورهای جهان در حوزه گاز می باشد همواره مترصد بوده است تا با سرمایه گذاری های عظیم در حوزه صادرات گاز از طریق LNG، به جایگاه بالاتری در تامین انرژی اتحادیه اروپا برسد. روسیه با آن که در قیاس با رقبایش، زیرساخت های برگزاری بازی های جام جهانی فوتبال را در سال 2018 نداشت در بهت و ناباوری، با کنار زدن انگلیس به میزبانی دست یافت. انتخاب روسیه توسط سپ بلاتر تحسین های پوتین را برانگیخت بطوریکه در پایان مراسم در محل فیفا حاضر شد. نخست وزیر انگلیس، کامرون که در محل فیفا از ابتدا حاضر شده بود اظهار داشت که داشتن بهترین ورزشگاه ها، بهترین اعتبارنامه ها و عشق به فوتبال به هیچ دردی نمی خورد. فیفا بر خلاف رویه جاری خود و در همان نشست جمعه، میزبان سال 2022 را نیز اعلام کرد؛ قطر! کشوری که حتی در فوتبال آسیا در جایگاه اول قرار ندارد با کنار زدن رقبایش و در راس آنها آمریکا، پیروز رقابت نفسگیر میزبانی برگزاری بازی های جام جهانی فوتبال در سال 2022 می شود. مقامات آمریکا حیرت و انزجار خود را از این تصمیم فیفا اعلام کردند و اوباما قاطعانه در اظهار نظری رسمی اعلام کرد که فیفا، اشتباه بزرگی در اعلام قطر به عنوان میزبانی کرده است. این رایی اشتباه است اما آمریکا باید بفهمد که چرا ورزش، آن را به عنوان یک ابرقدرت به رسمیت نمی شناسد. در بازی برد- برد اتحادیه اروپا و فیفا با روسیه و قطر، اتحادیه اروپا اولا به درجه بالایی از تقویت سیاست تامین انرژی دست یافت و در ثانی از شرکت های نفتی مورد نظرش برای حضور پر رنگتر جهت برداشت گاز از منابع مشترک ایران و قطر از طریق قراردادهای مشارکت در تولید با کشور قطر حمایت کرد. بر نگارنده از همان تاریخ کاملا روشن بود که از سال 2010، قطر در برداشت از منابع مشترک نفت و گاز همچنین افزایش صادرات گاز از طریق توسعه صنعت LNG موفقیتهای مضاعفی را کسب خواهد کرد. همچنین موضوع قطع گاز روسیه به اتحادیه اروپا در آستانه فصل سرما، به حافظه تاریخ سپرده خواهد شد؛ لازم به ذکر است که حتی در اوج رویارویی اتحادیه اروپا با روسیه بر سر بحران اوکراین در سال 2014، موضوع قطع موقت صادرات گاز روسیه به اروپای غربی، دغدغه ای برای غرب نبود. نتیجه گیری: حضور رئیس جمهور ولادیمیر پوتین، این مرد با کفایت و قدرتمند بین المللی در این اجلاس، برای توسعه مجمع کشورهای صادر کننده گاز و حتی شروع مذاکرات جدی برای پیوستن کشور بزرگ روسیه به اوپک، راهگشا خواهد بود. باید اعتراف کرد که GECF، تاکنون کارنامه ای در حد انتظارات ارایه نکرده است و امید آن می رود تا در تهران، تحولاتی اساسی در ساختار این مجمع صورت پذیرد، بخصوص در امر توسعه بازارهای گاز همچنین همکاری های فی مابین اعضا ، جهت استحکام قیمت های گاز طبیعی و کاهش وابستگی مکانیزم های قیمت گذاری گاز به قیمت های جهانی نفت. در عین حال، روسیه و ایران به عنوان کشورهای حامی مبارزه با تروریسم بخصوص تروریسم تکفیری باید گفت وگوهای جدی با قطر به عنوان بزرگترین حامی مالی گروه های بی ثبات کننده کشورهای عراق و سوریه داشته باشند. شاید که غول چراغ جادوی گاز، این بار به نفع تنش زدایی و مبارزه با تروریسم عمل کند؛ به امید حضرت حق.
جمعه ، ۲۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]