تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1814678556
ماهیت و روند انتخابات در شهرستان کوهدشت : جدال قدیم و جدید
واضح آرشیو وب فارسی:ونیزان: نمایندگان لرستان در مجلس دارای ضعف گفتمانی اساسی هستند زیرا نه گفتمان قومی معتدل دارند، نه گفتمان دموکراسی محور را می شناسند تا حداقل به گسترش روند عمومی توسعه سیاسی ایران کمک کنند … به گزارش ونیزان، در مسائل مربوط به رفتار سیاسی، انتخابات و رای دهی به لحاظ جامعه شناختی و سیاست شناختی، کاندیدایی که […]نمایندگان لرستان در مجلس دارای ضعف گفتمانی اساسی هستند زیرا نه گفتمان قومی معتدل دارند، نه گفتمان دموکراسی محور را می شناسند تا حداقل به گسترش روند عمومی توسعه سیاسی ایران کمک کنند … به گزارش ونیزان، در مسائل مربوط به رفتار سیاسی، انتخابات و رای دهی به لحاظ جامعه شناختی و سیاست شناختی، کاندیدایی که چهارچوب های انتخاباتی خود را بر اساس نزدیکی به خواستهای مردم، درک حساسیت ها و نیازهایشان و حفظ پویایی فرهنگیشان استوار ساخته اند از اعتبار فراوانی برخوردار گشته اند. به عبارت دیگر مقوله های سه گانه ((سیاست های توزیعی )) ، (( سیاست های سامان دهنده )) و ((سیاست های بازتوزیعی ) )به گونه ای به اجرا درآید که با وضعیت اقتصادی، فضای فرهنگی و ذهنی حاکم بر رای دهندگان یک حوزه انتخاباتی تطابق داشته باشد. همچنین باید توجه داشت که کیفیت رابطه بین قول و عملکرد در حیطه مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که جهت رای را تعیین می کند و فرض بر این است که رای دهنده عقلانی تصمیم می گیرد و نامزد انتخاباتی را براساس نتایج عملکردش ارزیابی می کند. مسئله دیگر که باید به آن توجه داشت این است که جایگاه منزلتی، شان اجتماعی و پایگاه اجتماعی یک کاندیدا منجر به این می گردد که درک مبسوط تری جهت رای دادن به او مد نظر باشد . با در نظر گرفتن نقش کلیدی شهروندان در تعیین نتایج انتخابات و توفیق و عدم توفیق کاندیدای انتخاباتی در پیش برد برنامه ها و سیاست هایش، ضرورت اتصال به رای دهنده اعتبار می یابد. این نیز تنها هنگامی رخ می دهد که کاندیدا ارزش های مخاطب را (( فهم )) کند. ارزشی که برآمده از تطابق فرهنگی است و سمت و سوی رای را تعیین می کند. در واقع سنخیت فرهنگی، ارزشی و اخلاقی بین نامزد انتخاباتی و شهروندان است که کارایی، توسعه، رشد سیاسی و اخلاقی را در یک حوزه انتخاباتی مشخص می سازد. این شرایط کاندیداها را کمک می کند که با توجه به فضای حاکم بر حوزه انتخاباتی به تعدیل یا تشدید نظرات و برنامه های خود بپردازد . موارد فوق که کلیاتی از ویژگی های فردی و اجتماعی یک نامزد انتخاباتی است باعث می شود که رای دهنده ( به فرض تصمیم عقلانی ) بر مبنای آنها کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب می کند. در اینجا برای درک بهتر موضوع انتخابات آمریکا در سال ۲۰۰۴ مثال زده می شود و بعد از آن نمونه شهرستان کوهدشت بررسی می شود : گفته می شود که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ در آمریکا جرج دبلیو بوش در شرایطی دوباره به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد که نزدیک به دومیلیون شغل در طول چهار سال ریاست جمهوری وی از صحنه اقتصاد آمریکا محو شده بود و آمریکا بعد از نزدیک به سی سال در یک جنگ زمینی درگیر شده بود. چرا کسری شغل و ایجاد جنگ پر هزینه مانع پیروزی بوش نشد. او پیروز شد، چراکه فضا و شعارهای اخلاقی و فرهنگی بر انتخابات مسلط شده بود. رای دهندگان آمریکایی به چنان غنایی از فرهنگ سیاسی رسیده بودند که بر مبنای استانداردهای اخلاقی رای دادند و بوش را به دلیل همسویی با مسائل فرهنگی و اخلاقی شان از جمله کاهش تحقیقات سلول های بنیادی و اعتنا کردن به فرهنگ آمریکایی، انتخاب کردند. در جامعه بزرگی مانند آمریکا که بزرگترین و پیشرفته ترین دموکراسی را دارد، حفظ حرمت مردم و توجه به مسائل اخلاقی کاربردی (در اینجا اصلا مفهوم مابعدالطبیعی و اسطوره ای اخلاق مد نظر نیست) منجر به عوض شدن نتیجه انتخابات شد و در حالی که همه پیروزی دموکراتها را پیش بینی می کردند یک نومحافظه کار جمهوری خواه برنده شد . این نمونه از آن جهت ذکر شد که بعد اخلاقی و فرهنگی انتخابات در کوهدشت از بین رفته است وگرنه انتخابات در آمریکا در چنان سطح وسیعی است که با انتخابات نمایندگی مجلس در این شهرستان محروم قابل مقایسه نیست . به طور کلی در کشورهای کمتر توسعه یافته ( جهان سوم ) به کار گیری استراتژی ابهام ، سرهم بندی کردن و روانشناسی توده ای در موارد انتخابات و کسب رای استفاده می شود . این موارد اشاره دارد به حالتی که یک کاندیدا ، یک حزب یا یک گروه برای جلب توجه توده مردم ( با توجه به ضعف جامعه مدنی در این کشورها اصطلاح توده مردم به کار برده می شود ) و کسب رای ، مسائل و موضوعات ، خط مشی ها و اقدامات را در یک هاله ابهام مطرح می کنند و روانشناسی تاثیر بر توده را به صورت بسیج وار و پوپولیستی در کنار هم جمع می کنند تا خود را در آن قاعده اول نوشتار که همان رابطه بین قول و عملکرد بود گرفتار نکنند و بتوانند اصل پاسخگویی را نادیده بگیرند . در واقع رای مردم در این جوامع کسب نمی شود بلکه قیچی می شود. در کشور ایران ما به دفعات فراوان شاهد این نوع کسب رای بوده ایم و عواقب بسیار فجیع آن را نیز دیده ایم. یکی از مهمترین دلایل حاکم شدن این نوع رفتار سیاسی و تعیین خط مشی جهت کسب رای ضعف جامعه مدنی و سازماندهی نشدن آرا و ضعف تحزب است که عیوبی هستند تاریخی و ساختاری و حل آنها شاید سالها برنامه ریزی و تفکر سیاسی نهادینه شده بطلبد که مجال بحث در مورد آن در این نوشتار فراهم نیست . بررسی موردی کوهدشت : تکرار مداوم یک جریان سیاسی در عرصه انتخاباتی و اشغال مناصب مدیریتی توسط این جریان منجر به انسداد سیاسی و اجتماعی استواری شده است و می توان استدلال کرد که این جریان به دلیل توان خاصی که در ایجاد شرایط پوپولیستی رفتار سیاسی دارد همواره توانسته است که قدرت را کسب نماید. جریانات اصول گرا در شرایطی می توانند به کسب آراء نایل آیند که جامعه توده ای وجود داشته باشد ، گفتمان سنت گرایی جولان بدهد و امکان برای تاثیر بر لایه سنتی طبقه متوسط و قشر پایین ( طبقه کارگر ) مخصوصا لایه سرکوب شده این قشر وجود داشته باشد . در کوهدشت طبقه متوسط جدید و لایه سنتی این طبقه از هم گسیخته اند و دچار نوعی سرگشتگی می باشند و این امر امکان حملات پوپولیستی برای جلب نظر مردم را فراهم می آورد . زمانی که بحث از جامعه طبقاتی و گسیختگی طبقاتی ( اشاره به مفهوم مارکس که طبقه زمانی طبقه است که به منافع خود ، آگاهی داشته باشد ) می شود مفهوم پوپولیسم انتخاباتی و هیجان گرایی مابوکراتیک ( غوغاسالاری) در عرصه رفتار سیاسی نمایان می شود . – طبقه پایین (کارگران) کوهدشت : این طبقه به دلیل شرایط سخت زندگی مادی و اضافه شدن سلطه ایدئولوژیک ارزشؤها و سنتؤها و مسدود شدن در شبکه گسترده چرخش قدرتؤ، ثروت و شان اجتماعی عملا توان تاثیرگذاری بر رفتار سیاسی را از دست داده استؤ. طبقه کارگر در کوهدشت از طبقه بندی ده گانه مشارکت سیاسی در سه لایه پایین نوع و میزان مشارکت سیاسی قرار دارد که عبارتند از: عدم درگیری در سیاست، رای دادن صرف و یا اندکی علاقه به سیاست و رفتار سیاسی. این موارد نشان می دهد که طبقه پایین اقتصادی و اجتماعی کوهدشت هر چه بیشتر دارای محدودیت های مادی و ایدئولوژیک شده است و توان تاثیر گذاری بر روند اخلاقی و ارزشی سیاسی را از دست داده است و با عرصه عمومی تحولات برخوردی منفعلانه داشته است . – طبقه بالای اقتصادی و اجتماعی : این طبقه در کوهدشت مبتنی بر حفظ درجات شان و منزلت اجتماعی و ارزش های الیگارشیک باقی مانده از نظام اجتماعی قدیم است . خانواده های قدیمی بزرگ ، زمینداران و مالکان اراضی وسیع و تمامی کسانی که بر طبق نظام اجتماعی خویشاوندی – ایلی دارای درجه ای از قدرت سیاسی ، منزلت اجتماعی و ثروت بوده اند لایه سنتی و الیگارشیک این طبقه هستند . از طرف دیگر لایه جدیدتر طبقه بالا که در بعد از انقلاب ۱۳۵۷ تا زمان حاضر شکل گرفته است توانسته رشد کند و ادعاهایی مبنی بر قدرت اقتصادی و به دنبال آن جایگاهی سیاسی و منزلت اجتماع را برای خود خواستارباشد . این لایه جدید طبقه بالا در کوهدشت در شرایطی جریان دارد که برخلاف لایه های مساوی با آن در شهرهای سایر جوامع توسعه یافته ، نه تاثیری در صنعتی شدن کوهدشت داشته که درآمد زایی و اشتغال زایی داشته باشد و نه اینکه تحولی در عرصه مشارکت سیاسی و تصمیم گیری سیاسی ایجاد کرده است . نوع مشارکت سیاسی این طبقه در کوهدشت به دو گونه بوده است ، مشارکت انفعالی در عرصه عمومی رفتار سیاسی و رای دهی و یا با نوعی نوکیسگی با حمایت های خاصی از جریانات سیاسی به دنبال انحصارات و رانت خواری در عرصه اقتصادی شده اند . باید توجه داشت که اقشار ثروتمند و با منزلت اجتماعی بالا به قدری در سیاست کارساز هستند که در انگلستان این اقشار نقش بسیار پررنگی در مبارزه با پادشاهی و انسداد قدرت و ایجاد جامعه صنعتی و دموکراسی داشته اند . – طبقه متوسط : جوامع غیر سنتی – نیمه مدرن یا جوامع انتقالی با شکاف های طبقاتی ، دوگانگی فرهنگی سنت و تجدد ، بحرانهای سیاسی آمریت و دموکراسی و شکاف تئوکراسی (حکومت دینی) و سکولاریسم و نابسامانی ها و بحرانهای متعدد دیگر روبه رو هستند. در این جوامع به تدریج نظام های اقتدارگرای ایلی – قبیله ای جای خود را به نظام های نمایندگی و تکثرگرا می دهند. در روند دگرگون ساز اجتماعی – اقتصادی ، طبقات متوسط جدید شکل می گیرند که می توانند پایگاه اصلی دموکراسی و آزادی خواهی باشند. در ساختار و ترکیب اجتماعی کوهدشت طبقه متوسط قرار دارد. با توجه به اینکه طبقه متوسط مهمترین گروه اجتماعی کوهدشت است و شرایط اجتماعی جدید تحولاتی در آن به وجود آورده است، می توان آن را به دو لایه سنتی و جدید تقسیم کرد. لایه سنتی طبقه متوسط که در مباحث فوق به آن اشاره شد در کنار طبقه پایین وسیله ای بوده است برای پوپولیسم و هیجان گرایی انتخاباتی زیرا این لایه سنتی به دلیل شرایط خاص اقتصادی و باقی ماندن درون مایه های از نظام اجتماعی قدیم در این شهر دارای رکود سیاسی است . منظور از لایه جدید طبقه متوسط که نخستین بار در ادبیات جامعه شناسان آمریکایی یعنی در نوشته های افرادی چون سی رایت میلز و هارولد لاسول مطرح شد، گروههای اجتماعی جدید هستند که میزان تاثیرگذاری آنها بر پویش تحولات سیاسی و اجتماعی – اقتصادی بسیار زیاد است . طبقه متوسط جدید در کوهدشت به دو گروه دیوانیان (صاحبان سمت های سیاسی و مدیریتی و کارکنان اداری در کوهدشت ) و صاحبان مشاغل فرهنگی ( دانشجویان ، اساتید دانشگاهها ، روشنفکران ، معلمان ، هنرمندان ، جامعه مدنی و NGOها ، گردانندگان وبلاگ ها و سایت های اینترنتی ، و…) تقسیم می شود . دیوانیان دارای لیاقت و کاردانی مدیریتی و درگیر در زد و بند های گروهی هستند و به دلیل امکان دستیابی به سمت های مدیریتی جایگاهی حساس دارند و می توانند در سرنوشت کوهدشت تاثیر بسزایی داشته باشند . گروه دوم یعنی صاحبان مشاغل فرهنگی علاوه بر توان تاثیر بر جایگاه تصمیم گیری مدیریتی ، تاثیر زیادی در تقویت فرهنگ مفاهمه و گفتمان ، روحیه انتقادی و گسترش ارزش های دموکراتیک دارند . در واقع در تمامی جوامع سازنده اصلی فرهنگ نوین ، این لایه طبقه متوسط بوده است و همواره وظیفه دگرگونی و پیشرفت اجتماعی را به دوش کشیده است . در کوهدشت طبقه متوسط جدید بانی اصلی تاثیرات سیاسی ، انتقاد و زنده ماندن فضای پاسخگویی هستند . این طبقه دارای فرهنگ سیاسی مشارکتی، دموکراتیک و همگن است که به لحاظ نوع مشارکت سیاسی طیف وسیعی را شامل می شود که عبارتند از : داشتن مقام سیاسی یا اداری ، جستجوی مقام سیاسی و اداری ، عضویت فعال در سازمانهای سیاسی ، عضویت فعال در سازمان های شبه سیاسی و مشارکت در اجتماعات عمومی ، تظاهرات و… . آنچه که حائز اهمیت می باشداین است که یک جریان سیاسی با استناد به این پایگاه اجتماعی گسترده و مهم ( طبقه متوسط جدید) در کوهدشت به تغییر در جریان عادی سیاسی و تحولات مدیریتی و فرهنگی اقدام نماید .به نظر می رسد بدلیل پیشرو بودن و دارا بودن توان مفاهمه و انتقاد و تکثرگرایی در جریان اصلاحات ، این جریان توان به نتیجه رساندن طبقه متوسط جدید و تحولات در کیفیت نمایندگی مجلس ، سیستم توزیعی منافع و ارزش ها ، سامان دادن و بازتوزیع عادلانه تر و برابری فرصت ها جهت ارتقاء اجتماعی در کوهدشت را دارد . — به قول پسا مدرنیان ، در کوهدشت نوعی زیست سیاست هولناک حاکم شده است که مانند دوران تفتیش عقاید اندیشه را می بلعد و فکر و عمل را سرکوب می کند . مفهوم فوکویی زیست سیاست به ما می گوید که چگونه قدرت بر زندگی ، جسم و جان انسان غلبه می کند و آن را فلج می سازد . این مفهوم قدرت را همچون زالویی می داند که بر بدن می نشیند و به آرامی تمام خون آن را می مکد . می توان ادعا کرد که ما در کوهدشت اسیر نوعی زیست سیاست سرکوبگر و ترکیب آن با یک بستر اجتماعی و تاریخی توتالیتر شده ایم که توان حرکت و تاثیرگذاری بر روند عمومی شهرمان را از دست داده ایم . یک اصل سیاسی به ما می گوید که ((مردم بیشتر شبیه سیاستمدارانشان هستند تا پدرانشان )) به پیروی از این اصل به مفهوم فرهنگ سیاسی می رسیم . اندیشه ، عمل و احساسات یک کاندید می تواند تاثیر بسزایی در ایستار مردم نسبت به سیاست داشته باشد و از اینجا است که مسئولیت اخلاقی و سیاسی کسی که می خواهد برای دیگران قانون وضع کند نمایان می شود . رابطه مردم و کاندیدا یک نوع بازتولید انگاره سیاسی است لذا نوع برخورد با پدیده رای دهی و نوع تلاش در جهت کسب رای باید بر شرافتمندانه ترین اصول اخلاقی استوار باشد نه بر مصلحت های فردی و گروهی . در شهرستان کوهدشت آیا تا به حال فرمانداری ، شهرداری و نماینده مجلسی بوده است که به میان مردم برود ، برای احساسات آنها ارزش قائل شود ، با آنها مفاهمه کند ( بجز در موارد افتتاح طرح ها و شرکت در مراسمات ناشناخته تشییع و تدفین که ده ها خودرو به دنبال نماینده ای به راه می افتند و کارناوالی شبیه به کارناوال عشق برزیل را به وجود می آورند ) ، آیا نمایندگان کوهدشت از توان بلاغت سیاسی لازم برخوردار بوده اند که یک گفتمان قالب شکل دهند و بر اساس آن اعمال فشار کنند تا منافع بیشتری را بدست آورند . در استان آذربایجان نمایندگان مجلس گفتمانی را شکل داده اند که به وسیله آن بر عرصه عمومی قدرت تاثیر می گذارند و بیشترین منافع و مصالح را برای شهروندانشان کسب می کنند زیرا این گفتمان توان اعمال فشار و نفوذ را دارد . گفتمان لرستان کجاست؟ در کشور آمریکا ایالت های غرب میانه ، غرب و جنوب غربی بدلیل شکل گیری نوعی گفتمان گرایش به اصول مسیحیت به نحوی بر صحنه سیاسی آمریکا تاثیر می گذارند که هر نماینده کنگره و هر رئیس جمهوری که بخواهد پیروز شود باید خواست های آنها را در نظر بگیرد تا آرایشان را بدست آورد . نمایندگان لرستان در مجلس دارای ضعف گفتمانی اساسی هستند زیرا نه گفتمان قومی معتدل دارند، نه گفتمان دموکراسی محور را می شناسند تا حداقل به گسترش روند عمومی توسعه سیاسی ایران کمک کنند و نه گفتمان های قالب در مجلس را به درستی شناخته اند. این ضعف گفتمانی دائما بر مصلحت عمومی لرستان و به طور خاص کوهدشت ضرر وارد کرده و باعث شده استان لرستان یکی از محرومترین استان های ایران گردد زیرا جایی که انتقاد صورت نگیرد و به صورت هدفمند از منافع دفاع نشود رکود حاکم می شود . با توجه به اینکه ساخت اجتماعی و ترکیب سیاسی – اقتصادی کوهدشت تشریح شد باید اشاره کرد که جریان اصلاحات و کاندیداهای اصلاح طلب وظیفه مهمی در انتخابات آینده دارند . یک نمایند اصلاح طلب شاید نتواند توسعه را برای کوهدشت به ارمغان بیاورد زیرا این یک مسئله ساختاری است که به راحتی حل نمی شود و به قول اصحاب مکتب وابستگی شاید هیچگاه جهان سوم توسعه پیدا نکند . یک نماینده اصلاح طلب شاید نتواند کوهدشت را صنعتی کند و کارخانه ها و چرخه تولید صنعتی را رونق بخشد و اشتغال را افزایش دهد ، شاید نتواند جاده ها را استاندارد ، فقر را کاهش و فساد را کم کند ولی می تواند به کمک مدیران اجرایی و تیمی که به همراه دارد احساسات مردم را درک کند ، می تواند به میان آنها برود برای یکی شدن با آنها ، برای درک شکست ها و سختی هایشان و همدلی با آنها ، او می تواند با بسیج مردمی محیط زیست را پاسداری کند ، بلوط را نجات دهد و می تواند یک ارزش دموکراتیک را گسترش دهد که در این صورت دین خود را ادا کرده است . آگوست کنت چه زیبا گفته است ((انسان از عمل کردن و حتی از اندیشیدن خسته می شود ؛ اما هرگز از دوست داشتن خسته نمی شود )) . احساسات مردم کارکرد سیاسی دارند و باید به آنها پاسخ داده شود ، گفتگو و مفاهمه نمایندگان و تیم آنها با شهروندان ، به حفظ پویایی فرهنگی آنها کمک می کند ، به رشد فرهنگ سیاسیشان ، به افزایش مشارکت سیاسی و حساسیتشان نسبت به سرنوشت شهرشان . در شهرستان کوهدشت چنگری بزرگ می سوزد ، بلوط بیمار ، مرتع نابود ، غرور قومی له و مهاجرت برای بقاء زیاد می شود . حرمت پدر و مادر به دلیل فقر از بین می رود، فساد و فحشا زیاد می شود ، آمار طلاق بالا می رود، نخبگان فراری می شوند و کله باد بوی بهار را نوید نمی دهد. در این شرایط سخت که کسانی با نقاب هایشان و برای اعتقاداتشان سر انسان ها را می برند، کسانی رویاهای مستبدانه خود را تحقق می بخشند، کسانی فرصت ها را مغتنم می شمارند و مصلحت فردی خود را پیش می برند و در این شرایط که کسانی فکر می کنند نمایندگان آسمان بر روی زمین هستند، ما سعی کنیم ارزش های پایدار دموکراسی و آزادی را پاس بداریم و در مورد آنها بیندیشیم و بر مبنای آنها عمل کنیم . سال ها تسلط اصول گرایی و اصول گراها نفس لرستان و کوهدشت را گرفته است، همه ما با همدلی با جریان اصلاحات شاید نتوانیم توسعه پیدا کنیم ولی می توانیم هویت مان را حفظ کنیم و آن را دوست بداریم، می توانیم جنگل های بلوط را نجات دهیم و محیط زیست را حفظ کنیم ، می توانیم به یکدیگر اعتماد داشته باشیم زیرا اعتماد یک سرمایه اجتماعی است . همه ما می توانیم به شکل گیری یک دموکراسی پایدار که خصیصه جهان متمدن است کمک کنیم . به طور کلی از بین طبقات اجتماعی کوهدشت طبقه پایین و لایه سنتی طبقه متوسط در رفتار سیاسی و رای دهی به شدت تحت تاثیر هیجان گرایی مابوکراتیک و پوپولیسم انتخاباتی هستند و معمولا رای آنها بدون تضمین منافعشان توسط کاندیداها قیچی می شود و در مقابل لایه جدید طبقه متوسط که پیشرو است و از پویایی فرهنگی – اجتماعی برخوردار می باشد مشارکت سیاسی بالایی دارد ، از فرهنگ سیاسی غنی و منتقد برخوردار است و همواره داعیه نوعی روشنفکری را برای خود قائل بوده است . در این طبقه افراد روشنفکر و فعال فرهنگی و سیاسی زیادی وجود دارند که اگر حمایت شوند توان بالایی در تحول مدیریتی و فرهنگی شهرستان کوهدشت دارند . منبع :محمد علی سوری / نشریه اینترنتی لور
پنجشنبه ، ۲۸آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ونیزان]
[مشاهده در: www.venizan.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]
-
گوناگون
پربازدیدترینها