تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نجات و رستگارى در سه چيز است: پايبندى به حق، دورى از باطل و سوار شدن بر مركب جدّيت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813255928




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پایان تلخ رابطه‌ پنهانی مرد متاهل با دختر دبیرستانی


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: دختر 21ساله که با ظاهری آراسته و آرام روی صندلی نشسته و منتظر حضور پدر و مادرش در کلانتری بود، در حالی که عنوان می کرد، نمی دانم در این شرایط روسیاهی چگونه با پدر و مادرم رو به رو شوم، به تشریح چگونگی آشنایی خود با مردی متأهل پرداخت.
رابطه‌ پنهانی مرد متاهل با دختر دبیرستانی وی به مشاور کلانتری آبکوه مشهد گفت: 2سال قبل وقتی در سال آخر دبیرستان تحصیل می کردم، با نگاه های محبت آمیز مرد 32ساله ای برخورد کردم که هر روز در مسیر مدرسه او را می دیدم. نگاه ها و شخصیت به ظاهر آرام و مودب او توجه مرا به خود جلب کرد و همین موضوع منجر به یک آشنایی خیابانی شد. اگرچه خانواده من از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بودند، اما من همواره احساس تنهایی می کردم، چرا که دیگر خواهران و برادرانم ازدواج کرده بودند و من با پدر و مادر پیرم زندگی می کردم. آن ها به خاطر اعتمادی که به من داشتند هیچ گاه رفت و آمدهایم را کنترل نمی کردند و تنها لوازمی را که نیاز داشتم، در اختیارم قرار می دادند و ... در ابتدای رابطه‌ پنهانی مرد متاهل، علاقه ای به ایرج نداشتم و او در ارتباطات خیابانی خود فقط مرا به ادامه تحصیل و توجه به درس هایم تشویق می کرد. اما آرام آرام احساس کردم به او علاقه مند شدم و این علاقه روز به روز شدت می گرفت به طوری که دیگر هر روز او را می دیدم و زمانی که همسر و فرزندش در منزل حضور نداشتند، به خانه او رفت و آمد می کردم تا این که مدتی بعد او با بیان این جمله که «تو کمی چاق هستی و باید خود را مداوا کنی!» ماده سفیدرنگی را به عنوان دارو در اختیارم گذاشت تا آن را مصرف کنم. او سپس شیوه مصرف آن را هم به من آموخت. من هم که از چاقی خود معذب بودم، استفاده از آن دارو را ادامه دادم تا این که مدتی بعد متوجه شدم در دام موادمخدر صنعتی گرفتار آمده ام. همین موضوع موجب وابستگی بیشتر من به ایرج شد، چرا که باید برای تهیه آن دارو حتما نزد او می رفتم. دیگر ارتباط پنهانی ما با یکدیگر خیلی عادی شده بود و او به خاطر ماجرای اعتیاد در هر زمانی که دوست داشت از من سوءاستفاده می کرد.ترس از لو رفتن اعتیاد و رابطه‌ پنهانی مرد متاهل با دختر دانش آموز من هم به خاطر ترس از لو رفتن اعتیادم مجبور بودم به خواسته های او تن بدهم تا این که حدود 3ماه قبل متوجه شدم باردار هستم. دیگر از شدت شرم و آبروریزی نمی دانستم چه تصمیمی بگیرم. هیچ راهی به جز فرار از منزل به خاطرم نرسید، از سوی دیگر هم ایرج پس از فهمیدن ماجرا، خود را از من پنهان می کرد. این بود که به ناچار مقداری پول از خانه برداشتم و آواره خیابان ها شدم تا این که مورد ظن مأموران انتظامی قرار گرفتم و آن ها مرا به کلانتری هدایت کردند.
 
به دستور سرگرد جمشید مقدم فر(رئیس کلانتری آبکوه) دختر جوان به مراجع قضایی معرفی شد.خراساناخبار مرتبط :اتفاقی هولناک در پس رابطه نامشروع دختر جوان با مرد متاهلماجرای هولناک ارتباط پنهانی مرد متاهل با شیرین زن مطلقه 24 سالهكودك 4 ساله قرباني رابطه پنهاني زن جوان با مرد متاهل


دوشنبه 18 آبان 1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن