واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: طبقه سوم كه هم اكنون اكراني محدود را تجربه مي كند، پايه فيلمنامه اش را براساس اتفاقي واقعي كه چند سال پيش رخ داد بنا نهاده و نويسنده، ديگر داستانك هاي فيلم را براساس تخيل خويش به اين خط داستان افزوده است. ميرباقري فيلم خود را با فرار عده اي جوان از يك پارتي و معلق شدن يكي از دخترها ميان زمين و آسمان آغاز مي كند و از همان ابتدا تماشاگر آشنا با فضاي آرام و ساكن كارهاي خود را غافلگير نمي سازد. در واقع بخش كوتاه نخست در حكم مقدمه اي براي شب بلندي است كه در نهايت به گرگ و ميش دم صبح ختم مي شود. ميرباقري با اين كار دست به خطر بزرگي زده و با دو شخصيت اصلي و چند شخصيت فرعي ديگر در محيطي بسته به روايت داستان خود مي پردازد. تاريخ سينماي جهان سرشار از نمونه هاي مشابه اين چنيني است كه فقط معدودي مانند بازرس، مرگ و دوشيزه به موفقيت رسيده و بقيه به علت فيلمنامه سست و شخصيت هاي نه چندان جذاب به اين سطح نرسيده اند. فيلم روز بر مي آيد ساخته خود ميرباقري نيز يكي از همين فيلم هاست كه برداشت ناموفقي از مرگ و دوشيزه به حساب مي آيد. اما اين تجربه تلخ به داد كارگردان رسيده و در گام اول تكليف خود را با شخصيت هاي اثر مشخص كرده است. شخصيت هاي بدون نامي كه هر يك به گونه اي به سرگشتگي دچار بوده و دنبال راهي براي فرار از خود هستند. دختر كم سن وسال داستان كه گيج و منگ وارد خانه همسايه طبقه پاييني شده از همان ابتدا نشان مي دهد كه ثمره يك خانواده از هم گسيخته است و هدفي در زندگي ندارد. براي مثال نگاه كنيد به ولو شدن راحت طلبانه او كف زمين و كثيف كردن خانه با تهوعش! با اين همه وي صبح روز بعد آدم ديگري شده و با چشماني باز رهسپار آينده شكننده و نامعلوم خود مي شود. ميرباقري در پرداخت اين شخصيت، معصوميتي از دست رفته را در لايه هاي پنهان او مشاهده كرده و با روشن شدن هوا وجوه ديگر وي نيز براي تماشاگران روشن تر مي شود. در نقطه مقابل، زن ساكت و مرموز همسايه قرار دارد كه شخصيتي چندلايه داشته و براي غافلگيري مخاطبان خود هميشه چيزهايي در چنته دارد. آشكار شدن شغل وي كه به تجارت انسان شهرت پيدا كرده، نقشي كليدي در پيشبرد داستان داشته و فضاي ساكن آن را به فضايي متشنج تبديل مي كند. عوض شدن نقش اين دو در مقام زندانبان و زنداني بسيار به كار فيلم آمده و به ضرب آهنگ كند كار اندكي شتاب مي بخشد. بيماري سنگ كليه زن همسايه، ايده فوق العاده اي است كه بيدار شدن وي در نيمه شب را كاملا توجيه مي كند. بخش گفت وگوي او با دختر جوان درباره دختراني كه به كشورهاي عربي فرستاده، لايه ديگري از اين شخصيت را نمايان كرده و عقده هاي روحي رواني او را برملا مي سازد. در كنار اين دو، دوست دختر قرار دارد كه نقش چنداني در داستان نداشته و بهانه حضورش هم تنها افشاي نقش او در حادثه پيش آمده است و بس. در واقع او روي ديگر سكه زن همسايه است با اين تفاوت كه وجوه تخريب گرايانه بيشتري داشته و نمي تواند تكيه گاه مناسبي براي دختر تنهاي داستان باشد. البته در اين ميان نبايد از گفت وگوهاي جذاب و بعضا دوپهلوي شخصيت هاي فيلم غافل شد كه با ظرافت خاصي نوشته شده است. بيژن ميرباقري در كارگرداني طبقه سوم ظرافت هاي بسياري به خرج داده كه از جمله آنها مي توان به شكل چيدمان وسايل خانه و سروشكل خود ساختمان اشاره كرد كه نقشي كليدي در روايت داستان برعهده گرفته است. ميرباقري به عمد هر گوشه از ساختمان را در بخشي از فيلم رونمايي كرده و بدين ترتيب از برداشتن صحنه هاي تكراري و كسل كننده خودداري ورزيده است. البته اين مهم با همكاري فيلمبردار خوبي همچون مرتضي پورصمدي با آن حركات سيال دوربين روي دست حاصل شده كه طراحي صحنه عالي فاضل ژيان نيز در آن بي تاثير نبوده است. انتخاب صحيح بازيگران نقش مهمي در كيفيت والاي كار داشته و كارگردان با درك عميقي كه از بازيگران اصلي خود داشته به شخصيت هاي اثر ژرفاي خاصي بخشيده است. پگاه آهنگراني براي نقش دختر جوان در وهله اول انتخابي كليشه اي و دم دستي محسوب مي شده كه با پيشرفت داستان اين باور فروريخته و بازي كاملا متفاوتي را از او شاهد هستيم. اما گل سرسبد نقش هاي طبقه سوم به مهناز افشار تعلق دارد كه وي نيز به گونه اي كاملا متفاوت با نقش هاي پيشين خود عمل كرده و خشكي و سردي نقش خود را به شكل باورپذيري از كار درآورده است. افشار از زبان بدن بويژه دستان خود كه نوعي بي قراري را تداعي مي كند، بهره هوشمندانه اي گرفته و بسيار به نقش نزديك شده است. بيژن ميرباقري در راستاي فيلم هاي سينمايي پيشين خود، طبقه سوم را ساخته و داستان جذاب و در عين حال دردناك خود را بدون باج دادن به تماشاگر روايت كرده و پايان بندي مناسبي را هم تدارك ديده است. اما اين پيشرفت چشمگير نسبت به كارهاي سابق آنچنان كه بايد در جشنواره بيست و هشتم فيلم فجر ديده نشده و متاسفانه با اين ترافيك فيلم هاي روي اكران، تماشاگران بالقوه اش را نيز از دست خواهد داد. از: محمد جليلوند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]