واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوی تفصیلی هادی نائیجی با دانش اقباشاوی در فارس برای فیلم «تاج محل»/ بخش پایانی
اقباشاوی: مستضعفین از انقلاب سهم دارند/ نائیجی: «تاج محل» ما را به دوران رکود اقتصادی ارجاع میدهد
اقباشاوی: بازخوردی که گرفتیم بعد از دیدن فیلم راضیمان کرده است. تماشاگر از فیلم راضی بوده احساس توهین به آن دست نداده است.
خبرگزاری فارس، گروه سینما: دانش اقباشاوی فیلمساز جوان اما پختهای است، سابقه دستیاری فراوان با بزرگان سینمای ایران و تفکر بر موضوعات پیرامونش او را به یک فیلم اولی صاحب فکر و اندیشه که زبان سینما را هم میشناسد بدل کرده است. سعی کردیم در گفتگو پیرامون فیلم«تاج محل» از قائده مرسوم جدا شویم و بجای ما اینبار یک فیلم اولی دیگر بنام هادی نائیجی روبروی دانش اقباشاوی بنشیند و از جایگاه یک کارشناس گفتگو را آغاز و ادامه دهد. *آبادان سهم چندانی از بازسازی نبرده است نائیجی: چرا پرهیز می کنی که برخی بگویند فیلم تو در دوران رکود اقتصادی قصه پردازی میکند؟ به هر حال فیلم سینمایی «تاج محل» تعدیل نیروهای انسانی را نشان میدهد. تصاویر دست فروشها، خیابانها و آبادن بعد از جنگ که سهم چندانی از باز سازی نبرده است. اینها میتواند دلیل بر رکود اقتصادی باشد. البته این را هم میفهمم که یک فیلمساز ممکن است غیر آگاهانه این تصاویر را به تماشاگر نشان دهد. نمیخواهم بگویم که مفاهیمی که در موردش حرف میزنیم آگاهانه بوده است. وظیفه داستانگو این است که یک قصه جذاب را پیش رو تماشاگر بگذارد. زمانی که به فیلم تو فکر میکنم تصاویری به ذهنم م آید که احساس می کنم آبادان با همه آسیبهایی که دیده سهم چندانی از بازسازی از جنگ را به خود ندیده! اقباشاوی: نه موضوع را کلی میدیدم. دورهای در تهران در ساختمانی زندگی میکردم که شش طبقه بود در اوایل انقلاب و به برکت انقلاب مستضعفینی را در این ساختمان جای دادند آنها در کنار هم زندگی کردند و کمکم به صورت یک قبیله در آمدند. تصمیم گرفتند که حضور خود را در این ساختمان قانونی کنند از نخست وزیر وقت حُکمی گرفتند. مدتی در کنار این افراد زندگی کردم خانههای شان را به کسی کرایه نمیدهند چرا که میترسند به کسی اجاره دهند و او از آنجا بلند نشود. آنها با هم هم دل بودند مهربان بودند و آنچه که در نظر مردم اطراف نسبت به آنها وجود داشت درست نبود من با نزدیک شدن به آن ها به این موضوعات پیبرده بودم.
*ساختمان شش طبقه در «تاج محل» وجود دارد/ امام (ره) خوب گفت که اسلام جیب پرکن نیست این داستان مربوط به قبل 88 است. این اواخر به آن ها سر زدم پرس و جو کردم گفتند که قرار است به آنها سند بدهند. من نحوه زندگی افراد حاضر در این شش طبقه را با گوشت و پوست خود درک کرده بودم. این شش طبقه که در «تاج محل» میبینید از آن جا نشأت میگیرد. مستضعفین حق شان است که محل سکونت داشته باشند. *مستضعفین از انقلاب سهم دارند متنی در روزنامه خواندم که صحبتی از امام (ره) است که گفته اند: «اسلام جیب پر کن نیست. اسلام با ضعفا است. اسلام آن است که امیرش میفرماید من میترسم که در آن طرف مملکت کسی گرسنه باشد شاید آنجاها چیزی نداشته باشد بخورد. من باید زندگیام این باشد.» حضرت امام صحیفه جلد 8 صفحه 206. من هنوز قائل به این موارد هستم. آن معنایی که به آبادان نرسیدند و بخواهم با نشان دادن تصاویری که گفتی این موضوع را بگویم دغدغه ام نبوده بلکه کلان تر نگاه کردم. من میگویم مستضعفین از انقلاب سهم دارند و باید به آن ها رسیدگی شود. باید به آن ها حواسمان باشد و بیدار شویم. این که رکود شده است و یا جنگ تمام شده و چرا آبادان را باز سازی نکرده اند بحثهای کوچکتری نسبت به آنچه است که در ذهن دارم و ای کاش آبادان را هم باز سازی نمیکردند، چون خیلی بد این کار را انجام دادهاند. نائیجی: «تاج محل» ما را به دوران رکود اقتصادی ارجاع میدهد نائیجی: شاید به عنوان فیلم ساز و مولف حق نداری حرف بزنی و من به عنوان مخاطب نیز هر برداشتی را از فیلم میگیرم میتوانم در موردش حرف بزنم. اما آنچه که در فیلم تو تجربه میکنیم. آبادانی است که سهم آن از دوران باز سازی حداقل است. خانه و خیابان ها و تصاویر دست فروشها در فیلم گویای این موضوع است. همه این عناصر می گوید که تو به عنوان فیلمساز ارجاع میدهی به رکود اقتصادی. اقباشاوی: منظورت از رکود اقتصادی چیست؟ نائیجی: به این معنی که وضع کلی کشور به سمتی میرود که مردمش باید با یک ریاضت زندگی کنند. دولت هم کار خواستی برای آنها نمیتواند انجام دهد و آن ها باید با چنگ و دندان با هم زندگی کنند. اگر منطق و عقلانیت غلبه کند به گونهای در کنار هم زندگی میکنند که کمترین آسیب را به هم میزنند. اگر به سمت ایمان بروند به شدت معنای ایثار در آنها شکل می گیرد و دیگر منفعت طلبی برایشان معیار نیست. اگر غیر از این دو وضعیت پیش بیاید یکیدگر را میخورند. وقتی با جهان فیلم تو مواجه می شوم شهر نفتی را می بینم که در کنار چاه های نفتی آن دستفروش وجود دارد در کنار همان چاههای ثروت تعدیل نیروهای انسانی می بینم، همه این ها به مخاطب میگوید که وضع مان در چه شرایطی است. تو فیلم «سعادت آباد» و فیلم بالا شهری نساختی. فیلم تو میخواهد شرایط را به تصویر بکشد. باورم این است که عدالت کف انسانیت است اما آنچه که در اسلام در مورد آن سخن گفته میشود چیزی فراتر از عدالت است و آن احسان است. عدالت مساوات نیست بلکه معنی آن این است که هر کسی به اندازه ای که هست به دست می آورد. *تقسیم فرصتها بین مردم باید برابر باشد/ زیر ساخت عدالت اعطاء فرصتها است اقباشاوی: البته تقسیم فرصتها باید برابر باشد. شما نمی توانید بچه ای را در آن شش طبقه ای که گفتم تصور کنید که از بهداشت و بسیاری موارد دیگر محروم است توقع همان بچه ای را داشته باشیم که در بهترین جا سکونت دارد و بهترین امکانات را در اختیار دارد داشته باشیم. شهید بهشتی در اردیبهشت 1359 می گوید: «پانزده ماه از انقلاب گذشته است و هنوز ما در تقسیم فرصت ها توفیق نداریم ، سقف هایی است که چکه می کند. من اینجا شرمنده ام.» زیر ساخت عدالت اعطاء فرصتها است. جمله ای در جایی خواندم و به شدت به آن اعتقاد دارم و آن هم این است که «آنکس که حقیقت را نمیداند جاهل است و آنکس که میداند و کتمان می کند و تبهکار است» من این باور را دارم.
طالبی: هادی نائیجی در مورد کلیتی حرف میزند که قرار است در مورد احسان (نیکی) در فیلم صحبت شود اما دانش اقباشاوی با آدم های قصه اش زندگی کرده است و جزء به جزء آن ها را دیده است. نائیجی: البته که درست است یک داستانگو از کل به جز نمیرسد او با کامل کردن جزئیات به کل میرسد برای این که قصه با جزئیات شکل میگیرد و گاهی حواسمان نیست ومتوجه میشویم که به یکباره جهانی را به وجود میآوریم... طالبی: می خواهم از دانش بپرسم زمانی که قصه را می پرداخت به احسان،؛ عدالت و یا مساوات فکر میکرده است؟ اقباشاوی: به ارزش ها فکر می کردم. طالبی: ارزشها خیلی کلی است و نمیتوانم از تو این حرف را قبول کنم. اقباشاوی: به روحیه افراد فکر می کردم. نائیجی: چرا این کاراکتر در فیلم تو احساس گناه می کند؟! او دنبال حق طبیعی خودش بوده است. این طلب حق عدالت است. به نظرم گاهی که اهل احسان می شوی سایرین فکر می کنند تو عقل نداری. چون نه تنها از حقت می گذری با طرف مقابل به دیده احسان عمل می کنی. طالبی: بازخورد مخاطب چگونه بوده بعد از دیدن فیلمت. *بازخورد مخاطب بعد از دیدن «تاج محل» راضیمان کرده است اقباشاوی: خدا را شکر بازخوردی که گرفتیم بعد از دیدن فیلم راضیمان کرده است. از تماشاگر فیلم گرفتیم درست بعد از دیدن فیلم مان. او راضی بوده احساس توهین به آن دست نداده است و این که فیلم کشدار شده است و یا اصلاً این حس به او دست نداده که قرار است فیلمی متفکرانه ببیند. نائیجی: احساس یک قصه قلابی را هم ندارد. طالبی: و سخن پایانی؟ *مشکل فیلم «تاج محل» تا جایی است که مخاطب را داخل سالن بیاورد اقباشاوی: این قدم اول بنده بود و سینما را در مرحله اول یک مهارت می دانم. این مهارت را باید از طریق شاگردی کردن به دست آورد. و در مسیر کاریمان آن مهارت را ارتقاع بدهیم. تجربه ارزشمند «رستاخیز» در کارم بسیا تاثیر داشته است. هم در نگاهم و هم کارگردانی آثارم. در پایان هم می گویم که مشکل فیلم «تاج محل» تا جایی است که مخاطب را داخل سالن بیاورد. باید کمک کرد تا تماشاگر را به داخل سالن بیاوریم. انشالله خدا همه ما را به راه راست هدایت کند. نائیجی: مختصات زندگی امروز و سینمای امروز فراتر از معادله سینما و تماشاگر است. از سینما بیش از یک هنر سرگرم کننده می خواهند همه مشکلات را از نظر بگذراند و راه حل ارایه کند، برای همین هم تماشاگر راه سینما را گم می کند و هم فیلمساز. این وسط مدیران فرهنگی هستند که مطالبه واقعی سینما را به دست نمی گیرند. سینمایی که قرار است هنری سرگرم کننده باشد در این زندگی پر فراز و نشیب. متشکرم انتهای پیام/
94/08/12 - 09:59
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]