واضح آرشیو وب فارسی:ایکنا: گروه اجتماعی: یک پژوهشگر مسائل اجتماعی گفت: اگر دامنه ارزش های دینی و اخلاق اسلامی در حوزه نهاد خانواده و ازدواج نهادینه شود، بسیاری از مشکلات و موانعی که در عرصه ازدواج وجود دارد، تعدیل خواهد شد.مهرداد کاظمیان، پژوهشگر مسائل اجتماعی در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، با بیان اینکه آیات، روایات وبسیاری در حوزه اخلاق اسلامی وجود دارد که ارزش ها و ابزارهایی برای مقابله با تجمل گرایی و مصرف بی حد و مرز در اختیار افراد جامعه قرار می دهند، اظهارکرد: در قرآن آیاتی در خصوص ازدواج آسان و بی تکلف وجود دارد که در پژوهش های قرآنی بسیاری به آن ها اشاره شده است. وی افزود: سبک زندگی پیامبر اسلام (ص) نیز سرشار از ساده زیستی و دوری از تکلف و تجمل بوده و در احادیثی که از ایشان در خصوص ازدواج نقل می شود نیز این نکته مشهود است. این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بیان اینکه متولیان امر دین و اخلاق باید تلاش خود را در جهت نهادینه کردن این ارزش ها و ابزارهای فکری در بین افراد جامعه معطوف دارند، بیان کرد: اگر دامنه ارزش های دینی و اخلاق اسلامی در حوزه نهاد خانواده و ازدواج نهادینه شود، بسیاری از مشکلات و موانعی که در عرصه ازدواج وجود دارد، تعدیل خواهد شد. کاظمیان خاطرنشان کرد: سازمان ها و نهادهای دولتی نیز با اهتمام برای ایجاد ساختار اقتصادی و اجتماعی سالم و فراهم آوردن امکانات و تسهیلات مورد نیاز جوانان می توانند در سطح کلان به تسهیل شرایط در جهت امر ازدواج مدد رسانند. وی افزود: از ابتدای قرن بیستم، الگوی سنتی خانواده در ایران، با شتاب گرفتن روند تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در کشور، به تدریج رو به تغییر نهاد و این تحولات منجر به تغییراتی در درون این نهاد کلیدی شد. این پژوهشگر مسائل اجتماعی ادامه داد: یکی از حوزه های این تغییرات سن ازدواج است و از طرفی توسعه و نوسازی در دنیای جدید با تغییر سریع و قابل توجه شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه، تغییر در زمان ازدواج و تاخیر آن به زمان های دورتر را موجب شده است. کاظمیان با اشاره به اهمیت خانواده به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه و اینکه با هرگونه تغییر و تحول در جامعه، بالطبع تغییراتی در این نهاد نیز ایجاد خواهد شد، بیان کرد: افزایش سن ازدواج، از زمره این تحولات است که در نتیجه تغییرات کلان در سطح جامعه حادث شده است. وی گفت: در سطح کلان، فروپاشی نظام های خانوادگی گسترده، جایگزینی اقتصاد تجاری و صنعتی به جای اقتصاد کشاورزی سنتی، پیچیده تر شدن تقسیم کار اجتماعی، گسترش تحصیلات همگانی و مشارکت بیشتر زنان در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی خارج از خانه، از جمله عواملی هستند که در تاخیر ازدواج نقش دارند. وی ادامه داد: در بطن جامعه و در ذیل عوامل کلان، مشکلات خاصی مانند طولانی شدن دوره تحصیل، بالابودن انتظارات و سخت گیری، نداشتن شغل مناسب، فقر و موقعیت اقتصادی خانواده، بالا بودن توقعات جامعه از جوانان، مهریه های سنگین، مخارج هنگفت خرید طلا و جواهر، هدایا و لباس های گوناگون، هزینه های هنگفت جشن های عقد و عروسی، میزان اجاره، رهن و یا خرید مسکن و ده ها مسائل خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فرا روی جوانان می¬باشد. این پژوهشگر مسائل اجتماعی تصریح کرد: هر چند امر ازدواج به عنوان یک عمل نسبتا ارادی انسان، تابع خواسته ها، تمایلات و دیدگاه های فردی است، اما زندگی اجتماعی انسان و روابط پیچیده او با فضای اجتماعی پیرامونش، شرایط وقوع ازدواج را تحت روابطی متقابل با مجموعه متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی قرار می دهد و برهمین اساس هرگاه شرایط مساعد برای وقوع ازدواج در این مجموعه متغیرها مهیا نشود، سن ازدواج به تاخیر خواهد افتاد. کاظمیان با بیان اینکه عوامل متعددی بر زندگی زناشویی موثر است که بسیاری از این عوامل، متغیرهای ساختاری و کلان می باشد، گفت: زوجین قدرت تغییر و تاثیرگذاری بر متغیرهای کلان ساختاری را ندارند و بنابراین باید به مهارت هایی دست یابند تا بتوانند در سطح خرد به پایداری زندگی خود مدد رسانند. وی افزود: به گفته برخی نظریه پردازان، تقریبا همه زوجینی که ازدواج می کنند، در ابتدای ارتباط شان سطح بالایی از رضایت زناشویی را گزارش می کنند، اما در واقعیت امر این رضایت از رابطه در طی زمان و در میان بسیاری از زوجین کاهش می یابد. وی با بیان اینکه نهایی ترین و بارزترین شاخص عدم رضایت و آشفتگی زندگی زناشویی طلاق است، گفت: با توجه به این دیدگاه در زندگی زناشویی میزانی از کاهش رضایت زوجین طبیعی قلمداد می شود. کاظمیان ادامه داد: توانایی حل مساله، مهارت گفت و گو و گفتمان، پایبندی به موازین و ارزش های اخلاقی، از مهم ترین ابزارهای اکتسابی برای تعدیل و تحدید کاهش رضایت می باشند و خدمات مشاوره ای و کلاس های آموزشی می تواند به تقویت این مهارت ها یاری رساند. این پژوهشگر مسائل اجتماعی گفت: با مرور پژوهش ها و تحقیقات صورت گرفته در این حوزه می توان علل و عوامل بروز طلاق را به عوامل اجتماعی مانند آداب و رسوم غلط، مداخله سایرین، اختلاف در مذهب، تفاوت های تربیتی؛ عوامل اقتصادی مانند فقر، بیکاری، عدم پرداخت مهریه و نفقه، اشتغال زنان و غیره؛ عوامل فرهنگی مانند عدم تفاهم و تعارضات فکری، عدم رعایت اصول اخلاقی، بلاتکلیفی دوران نامزدی، تعصب، نبودن فرهنگ گفت و گو بین خانواده ها و عوامل فردی شخصیتی تقسیم بندی نمود.
دوشنبه ، ۱۱آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایکنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]