محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846093077
مصطفی کیایی: سينماي روشنفكري را دوست ندارم
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
مصطفی کیایی: سينماي روشنفكري را دوست ندارم
مصطفي کيايي يکي از کارگردانان جوان و خوشآتيه سينماي ايران است كه برخلاف بعضي از کارگردانان و با وجود تعداد بالاي شخصيتهاي داستانهايش، فيلمهايش هزار لايه نيست. كيايي معتقد است كه فيلمها بايد قصه گو باشند وجذاب .
روزنامه قانون - مينا مهري: مصطفي کيايي يکي از کارگردانان جوان و خوشآتيه سينماي ايران است كه برخلاف بعضي از کارگردانان و با وجود تعداد بالاي شخصيتهاي داستانهايش، فيلمهايش هزار لايه نيست. كيايي معتقد است كه فيلمها بايد قصه گو باشند وجذاب .
او درعين حال كه به استانداردهاي فيلمسازي خيلي مقيد است تعريفش از سينما، صنعتي است كه بايد چرخ مالي اش هم بچرخد.او با فيلم «بعد از ظهر سگي سگي» راهش را به سينما باز و با فيلم «ضد گلوله» علاقه خود را به سينماي حرفه اي و قصه گو نشان داد.
«خط ويژه» اگر چه در جشنواره نتوانست توجه داوران را در بخش هاي مختلف به خود جلب کند اما مورد توجه تماشاگران قرار گرفت و سيمرغ بهترين فيلم از نگاه مردم را دريافت کرد. آخرين فيلم كيايي به نام «عصر يخبندان» هم اين روزها روي پرده سينماست.
فيلمي كه استانداردهاي سينمايي كيايي در آن رعايت شده و علاوه بر آن مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفته است به نحوي كه با وجود مدت زمان اكران طولاني همچنان در ليست فيلمهاي پرفروش قرار دارد. با كيايي در مورد سينمايش، نوع نگاهش به جامعه و شرايط ساخت و اكران فيلمهايش گفتوگو كردهايم.
آقاي كيايي، اين روزها اوضاع و احوال سينماي ايران چطور است؟
در كل دنيا ، سينما موجود پيچيدهاي شده و نگاهها و دست اندازيها نسبت به آن زياد است و همين باعث ميشود كه حال و اوضاعش مدام دچار تغيير باشد اما اگر بهطور كلي بخواهيم به سينماي ايران به عنوان يك صنعت نگاه كنيم متوجه ميشويم كه حال و اوضاع خوبي ندارد چرا كه پرفروشترين فيلمهايمان هم به نسبت جمعيت كشور، فروش چنداني نداشته است.
البته مقدار فروش هم به شرايط مختلفي از جمله خود فيلم،حال اجتماعي مردم، هزينههاي ساخت و عوامل بيشمار ديگري بستگي دارد و همه اينها در ايران دست به دست هم داده و باعث ريزش مخاطب شده است.
شما هم فيلمنامه مينويسيد و هم كارگردان هستيد.كدامش برايتان جذابتر است؟
اين دو مقوله هردو برايم جذاب هستند اما نويسندگي برايم از كارگرداني سختتر است چون اصولا كار نوشتن كار خيلي سختتري است و براي اينكه بتواني فيلمنامه مطلوبي بنويسي بايد زمان زيادي را صرف نوشتن كني و براي همين هم معتقدم كه نوشتن ، كار به مراتب سخت تري است.
هردو را به يك اندازه دوست داريد؟
نه؛نوشتن را به علت همان سختيهايي كه دارد خيلي دوست ندارم و ضمن اينكه نوشتن نياز به تنهايي دارد و تمام اينها باعث ميشود كه خيلي فيلمنامه نويسي را دوست نداشته باشم.
پس چه چيزي باعث ميشود كه فيلمنامه بنويسيد؟
واقعيت اين است كه من هميشه براي ساخت فيلم خيلي منتظر اين ميمانم كه فيلمنامه خوبي به دستم برسد ولي خب متاسفانه اين اتفاق خيلي نميافتد و بنابراين مجبور به فيلمنامهنويسي ميشوم چون به نظرم مهمترين و اساسيترين مرحله از ساخت يك فيلم، فيلمنامه خوب است و زمان گذاشتن براي يك فيلمنامه و صرف وقت زياد براي نگارش آن باعث ميشود كه فيلم بهتري داشته باشيم.
در يكي از مصاحبههايتان گفته بوديد كه به سينماي آمريكا خيلي علاقهمند هستيد، آيا اين علاقه روي فيلمسازيتان اثر دارد؟
بله ؛قطعا تاثير دارد.من سينماي آمريكا را به اين علت دوست دارم كه قصه دارد و تعريف اصلي سينما همين است اين كه تو وارد يك فضاي تاريك و بعد از آن درگير قصهاي شوي يعني بايد در طول يك فيلم عاشق شوي، ناراحت شوي و حتي بخندي و سينماي آمريكا تمام اين ويژگيها را دارد و مسلما روي من تاثير ميگذارد و باعث ميشود كه سينماي من هم سينماي قصهگويي باشد كه ريتم دارد دركل من به سينماي قصهگو علاقهمندم.
سينماي شما يك سينماي اجتماعي است.آيا موضوعاتي كه در فيلمهايتان عنوان ميكنيد دغدغههاي خودتان نيز هست؟
من كلا آدمي هستم كه واكنشم نسبت به تمام مسائل «جوگيرانه» است يعني اتفاقات اجتماعي، تاثير عميقي روي من ميگذارد و طبيعتا هر كدام از فيلمنامههايي كه نوشتهام يك ما به ازاي بيروني داشته است و اين اتفاق به خصوص در مورد دو فيلم آخرم يعني «خط ويژه» و «عصريخبندان» به طور ويژهتري افتاده است و اين دو فيلم خيلي تحت تاثير فضاي بهوجود آمده در جامعه نوشته شده است.
يك تحول اجتماعي به راحتي ميتواند من را به سمت فيلمنامهنويسي در مورد آن موضوع ببرد و براي همين است كه نمي توانم فيلم بعديام را پيش بيني كنم.من الان فيلمنامهاي را براي گرفتن پروانه ساخت،ارائه دادهام كه هنوز تاييد نشده است اما آن را نوشتم چون حس ميكنم كه نياز امروز جامعه و يك دغدغه اجتماعي است ولي هنور مجوز ساختش را ندادهاند و منتظرم كه به من جواب بدهند.
موضوع آن چيست كه به آن مجوز ندادهاند؟
موضوع فيلمنامه همانطور كه گفتم يك دغدغه اجتماعي است كه همه ما هرروز و هر ساعت با آن درگير هستيم اما تا حالا فيلمي براي آن ساخته نشده است.
پارازيتها موضوع اين فيلمنامه است،موضوعي كه هرروز در مورد آن در اخبار صحبت ميشود، روزنامهها گزارش مينويسند و پزشكان ومتخصصان هشدار ميدهند اما براي سينما هنوز «تابو» است و براي همين است كه معتقدم خيلي وقتها حساسيتها روي سينما سياسي ميشود زيرا كه به اهميت و نقش آن پي بردهاند.
هر فيلمنامه اجتماعياي را كه مينويسي اين را ميداني كه يا با سانسور يا با مميزي روبهرو خواهد شد اما بههرحال ما كار خودمان را ميكنيم واميدوار به مجوز گرفتن آن مي مانيم چون اگر اينطور نباشد تمام آثار به سمت و سوي يك شكل خواهند رفت و شبيه به يكديگر خواهند شد.
فيلمهاي شما فيلمهاي پركاراكتري است،چرا؟
اين نكته كه فيلمهاي من فيلمهاي پركاراكتري است را قبول دارم كه البته بخش بزرگي از آن به علت نياز ژانر «درام» است كه به كاراكترهاي زيادي براي قصهگويي نيازمند است اما در كنار اين قضيه، علاقه شخصي خودم هم دخيل است.
من دوست دارم در فيلمهايم تعدد شخصيت و حتي تعدد كاراكتر داشته باشم و حس ميكنم توسط اين قضيه روح زندگي در فيلمهايم جاري ميشود.دوست ندارم كه فيلمم با لوكيشن ثابت يك آپارتمان اتفاق بيفتد،فيلم شهري بايد لوكيشن بالايي داشته باشد.
«بعد از ظهر سگي سگي » اولين تجربه شما در ساخت فيلم بلند بود، از تجربه آن راضي هستيد؟
معتقدم فيلم اول براي هر فيلمسازي خيلي مهم است از اين نظر كه سنگ بناي جذب سرمايه براي فيلمهاي بعدي او محسوب ميشود. من معتقدم در ساخت يك فيلم بايد اين نكته كه سينما صنعت است، رعايت شود .
رعايت به آن معني كه تو فيلم خوبي بسازي و اين فيلم خوب در گيشه بفروشد و بنابراين هم مردم فيلم خوبي ديده باشند و هم سرمايه ساخت فيلم بعديات تامين شود و با اين ديد دوست داشتم فيلمي بسازم كه سرمايه گذار شخصي داشته باشد و بتواند بفروشد.
«بعداز ظهر سگي سگي» دغدغههاي خودش را عنوان مي كند و در عين حال هم خوب فروخت.من بعد از «بعد از ظهر سگي سگي» هيچوقت براي جذب سرمايه گذار به مشكل نخوردم.
موضوع «خط ويژه» را چطور انتخاب كرديد؟
من هيچوقت فكر نمي كردم كه «خط ويژه» تا اين حد فيلم محبوبي براي مردم شود. البته ميدانستم موضوعي كه به سراغ آن رفتهام موضوع جذاب و دغدغه خيلي از آدمهاست و به علت فضاي حاكم برآن استقبال خوبي از طرف جوانان ميشود اما انتظار چنين استقبال گستردهاي از آن را نداشتم.
خط ويژه علاوه بر آن خندههايي كه از مخاطب ميگيرد در پس خود تلخيهايي هم دارد كه اين تلخيها همين دغدغه مدنظر من است.مدل فيلمسازي من مثل اين است كه شربت تلخي را كه همان دغدغههاي اجتماعي است را با آب يا نوشيدني شيرينتري مخلوط كني و كمي از تلخي آن را كم كني و به خورد مخاطب بدهي.
فيلمهاي شما مورد اقبال به اصطلاح قشري كه به آنها مخاطب عام ميگويند قرار ميگيرد از اين نميترسيد كه به سينماي شما سينماي عامه پسند گفته شود؟
هر چهار فيلم من طوري بوده است كه هم مخاطبان و هم قشر خاصتر سينما آن را دوست داشتند ، حالا اختلاف نظرهايي وجود دارد ولي خب تقريبا نمره قبولي را از هر دو قشر گرفته است. اما واقعيت اين است كه من سينماي روشنفكري و خاص پسند را خيلي دوست ندارم و از عامهپسند بودن فيلمهايم هم نميترسم.
روزي كه شروع به فيلمسازي كردم با خودم قرار گذاشتم كه فيلمي بسازم كه جريان اصلي باشد و درثاني وفادار به صنعت سينما باشد يعني خوب بفروشد و البته اينكه استاندارد باشد. خيلي از فيلمهاي پرفروش هستند كه استاندارد نيستند اما منظورم اين بوده كه فيلم استاندارد ولي پرفروش بسازم.
براي من هرچه فيلم پرفروشتر باشد و اقبال عمومي به همراه داشته باشد بهتر است. الان سينماي ايران به فيلمي احتياج دارد كه علاوه بر رعايت صحيح اصولها خوب هم بفروشد.خيلي از فيلمهاي به اصطلاح خاص ساخته و اكران ميشود و آب هم از آب تكان نمِيخورد.
به نظر من سينماي ايران «ژانر» كم دارد و تمام فيلمها به سمت حالوهواي مشخصي ميروند. يك فيلم پر كشش اكشن نداريم،فيلم كمدي خوب زياد نداريم و جاي خيلي از ژانرها در سينماي ايران خالي است و شايد يكي از علتهايي كه مخاطب با سينماي من ارتباط برقرار ميكند همين است، اينكه فيلمهايم براي خودم است.
با توجه به تعدد كاراكترهايتان ، نحوه بازي گرفتن از بازيگرانتان چگونه است؟ به آن ها عقايد خودتان را ديكته ميكنيد يا به اصطلاح دستشان را در بازي باز ميگذاريد؟
فرمول به ظاهر ساده اما درعين حال پيچيدهاي در مورد بازيهاي فيلمهاي من وجود دارد. هر چهار فيلمي كه ساختهام فيلمهايي بودهاند كه بازيهاي آنها ديده شده ، ديده شدن به آن معني كه بازيهاي اين فيلمها كانديداي جايزه شدهاند.
من وسواس زيادي روي بازيها دارم چونكه معتقدم بازي، ويترين تمام زحماتي است كه براي يك فيلم كشيده شده است.براي اين قضيه هم فرمول سادهاي دارم و با بازيگرانم صحبت ميكنم. من براي كارهايم بازيگراني انتخاب ميكنم كه پتانسيل پذيرفتن اين قضيه را داشته باشند و آنقدر با هوش باشند كه بدانند هربازيگري اگر قرار باشد در تمام فيلمها از خودش بازي ارائه دهد بعد از مدتي به تكرار خواهد افتاد.
به نظر من فهميدن ومتوجه شدن اين قضيه براي بازيگر نياز به هوش دارد و براي همين ميگويم با بازيگران باهوش كار ميكنم و خوشبختانه هميشه از اين قضيه شانس آوردهام به نظر من «نقش» مانند ليواني است كه بازيگر و كارگردان با كمك هم بايد آن را پر كنند و اگر بازيگري با ليوان پر به فيلم بيايد به درد فيلم من نميخورد.
بازي هم مانند تدوين، موسيقي وغيره بايد با تمام اجزاي فيلم هماهنگ باشد و به نظر من بازيها بايد با فيلم يكي باشد و به اصطلاح از آن بيرون نزند و اين اتفاقي است كه با همنظري ميافتد.
چه دغدغه اي شما را تشويق به نوشتن «عصر يخبندان» كرد؟
موضوع عصر يخبندان و رابطه بين آن زن و شوهر اتفاقي است كه براي يكي از آشناهاي من افتاده.نقش من در آن ماجرا مثل«ستاره» فيلم كه با «بابك» همراه است بود و من اينگونه وارد آن بازي شده بودم.اين اتفاق فضاي وهم آلود و تلخي داشت كه خيلي ترسناك بود و به نظرم وقت آن شده بود درباره اين موضوع صحبت شود و البته هيچ چشماندازي بابت مجوز گرفتن آن نداشتم كه خوشبختانه با سياست درست مديران وقت ارشاد عصر يخبندان مجوز گرفت.
از ميزان فروش آن راضي بوديد؟
فروشاش خوب بود ولي آن قدر كه ميخواستيم نفروخت. در مورد عصر يخبندان به ما گفته شد كه فيلم پرفروشي خواهد شد بنابراين آن را در ماه رمضان اكران كنيد كه موجب رونق گرفتن سينماها شود ولي تعداد سينماهايي كه براي اكران به ما دادهاند خيلي كم بود.
اكران ماه رمضان در شهرستانها كه بي معني است چون عملا فقط در تهران ماه رمضان سينماها فروش دارد از طرفي شوراي صنفي هم به قول خود مبني بر اين كه اكران ماه رمضان جزو سانسهاي اكران محسوب نميشود عمل نكرد يعني رسما ما با تعداد كمي سينما در حد 2 ميليارد و 700 ميليون تومان فروختيم.عصر يخبندان فيلمي است كه كمدي نيست و مضمون اجتماعي تلخ دارد و در عين حال هم خوب ميفروشد كه من فكر ميكنم اين اتفاق خوبي براي سينماي ايران است.
فيلم هزينههاي خودش را درآورده و حتي سوددهي هم داشته است اما اگر شرايط اكران بهتري وجود داشت به گفته كارشناسان پرفروشترين فيلم امسال ميشد. شرايط اكران در ايران شرايط عادلانهاي نيست، علاوه بر تمام اينها، فيلم ما با اكران فيلم محمد(ص) همزمان شد كه خيلي از سانسهاي ما براي اين فيلم گرفته و از فروش ما هم طبعا كاسته شد.
وقتي فيلم شما از كف فروش نيفتاده بود چطور اين اتفاق افتاد؟
اين اتفاقي بود كه خيلي راحت در مورد فيلم ما و فيلمهاي ديگر افتاد. وقتي ما فروش خيلي خوب با هفت سانس در سينما آزادي اكران داشتيم و فردا صبح از خواب بيدار شديم و ديديم سانسهاي اكران ما به يك سانس تقليل يافته است و فيلم ديگري اكران ميشود اين مصداق رعايت نكردن عدالت است به نظر من حمايت ويژهاي از فيلم محمد(ص) ميشود و هيچ ربطي به كف يا سقف فروش ندارد.70 تا 80 درصد سينماهاي ما بعد از اكران فيلم محمد(ص) كم شد و ما از اين موضوع بيخبر بوديم.
نسبت به اين موضوع اعتراض نكرديد؟
از طرف كارگردانهاي مختلف و به شيوههاي گوناگون نسبت به كم شدن سانس فيلمها براي اكران هرچه بيشتر فيلم محمد(ص) اعتراض شد اما هيچكدام جواب نداد چون كه اعتراض كردن جايي جواب ميدهد كه گوش شنوايي باشد.
به عقيده من ميشد اين قضيه را به نحو بهتري مديريت كرد يعني امكان اين وجود داشت كه فيلمي اكران شود و به فيلمهاي ديگر لطمهاي وارد نشود اما شوراي صنفي در اين مورد بي سياستي كرد و عملكردش در مديريت اين قضيه خوب نبود.
«عصر يخبندان» مي توانست دستاورد خوبي براي سينماي ايران داشته باشد و حتي مرز سه و نيم ميليارد تومان فروش را رد كند اما با مديريت نا صحيح شوراي صنفي اين اتفاق نيفتاد.
با اكران فيلم مجيدي چند سينما از شما كم شد؟
فكر ميكنم نزديك 14 سينما در تهران و در شهرستان ها هم نزديك 27 يا 28 سالن از ما كم شد.بعضي از سالنها را خبردارم كه با فروش بالا اين اتفاق افتاد.
ميگويند تصميم كم كردن سالنها بعد از مدت معمول اكران، عهده خود سينمادار است؟
اين يك شعار است و به هيچعنوان آن را قبول ندارم. وقتي سينما داري به من زنگ ميزند و ميگويد كه فيلمت فروش خوبي دارد و در تمام سانسها سالن پر ميشود اما به من گفتهاند كه فيلم ديگري را جايگزين كنم ، كجاي اين ميشود تصميم خود سينمادار! سينمادار تصميم ميگيرد اما جايي كه قرار باشد تصميمي به آن تحميل شود قدرتي براي مخالفت ندارد.
به نظر ميرسد «آقازاده بودن » به نوعي نخ تسبيح فيلمهاي شما شده و در تمام فيلمهايتان اين موضوع وجود دارد. آيا اين موضوع دغدغهاي از شماست كه قرار است در تمام فيلمهايتان تكرار شود؟
حقيقت اين است كه من چند سال پيش فيلمنامهاي به نام «آقازادهها» نوشتم كه پروانه ساخت نگرفت و من بعد از آن سراغ خط ويژه رفتم و كاراكترهاي «آقازادهها» را آوردم در خط ويژه و آن ها قصه فيلم را روايت كردند اما بعد از اتمام «خط ويژه» حس كردم تمام آنچه را ميخواستم نگفتهام براي همين اين موضوع را در «عصر يخبندان» هم بازي دادم.
البته بحث من فقط آقازاده بودن نيست بلكه حرف من شرايط بد اقتصادي است كه محصول آن آدمهايي ميشود كه در اين شرايط قارچ گونه رشد و با رابطههاي خاصي بزرگ ميشوند و اين تحول سريع برايشان باعث ميشود كه تبديل به ناهنجاري شوند و اين طبيعي است كه تو به عنوان فيلمساز وظيفه خودت ميداني از اين آدمها بگويي، آدمهايي كه با پول نفت، پول بيتالمال و با زد و بند همه چيز را سهم خودشان مي دانند و حتي به خانوادههاي آدمهاي ديگر هم كار دارند!
اين قضيه براي من در خط ويژه تمام نشده بود و براي همين در عصر يخبندان هم آن را ادامه دادم . من با ثروتمند شدن مشكلي ندارم اما اين كه اين ثروت از چه راه و طريقي به دست ميآيد مهم است اما قول ميدهم فيلم بعديام اين قصه را نداشته باشد.
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
مصطفی سماوات سرپرست نمایش خانگی شد/حکمی که مدیر سابق سینمایی رسانهای کرد!
مصطفی سماوات سرپرست نمایش خانگی شد حکمی که مدیر سابق سینمایی رسانهای کرد مصطفی سماوات از سوی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی به عنوان سرپرست دفتر نمایش خانگی فیلم کوتاه و مستند معرفی شد به گزارش خبرنگار سینمایی فارس در حالی که قرار است ظهر فردا مراسم تودیع و معارفه حسین محمید نعمتالله، مصطفی کیایی و رامبد جوان پروانه ساخت گرفتند
حمید نعمتالله مصطفی کیایی و رامبد جوان پروانه ساخت گرفتند فرهنگ > سینما - شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی برای شش فیلمنامه پروانه ساخت صادر کرد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین شورای صدور پروانه ساخت آثار سینمایی برای تولید شش فیلمنامه مجوز صادر کرد بر این اساس فیمجوز ساخت فیلم های رامبد جوان و مصطفی کیایی صادر شد
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا فیلمنامه های صاف کننده به نویسندگی مصطفی کیایی و مهیار شاهرخی و تهیه کنندگی و کارگردانی مصطفی کیایی نرگس مست به نویسندگی و کارگردانی سید جلال الدین دری و تهیه کنندگی عبدالله اسفندیاری مینا به نویسندگی معصومه بیات و کارگردانی و تهیه کنندگمصطفی زمانی و رضا یزدانی جلوی دوربین «آه ای عبدالحلیم» رفتند
ادامه کار در بوشهر مصطفی زمانی و رضا یزدانی جلوی دوربین آه ای عبدالحلیم رفتند شناسهٔ خبر 2952307 - جمعه ۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰ ۰۸ هنر > سینمای ایران مصطفی زمانی و رضا یزدانی مقابل دوربین فیلم سینمایی آه ای عبدالحلیم به کارگردانی احسان عبدی پور رفتند ساعد نیکذات فیلمبردار فیلمرییس سازمان سینمایی از تهیهکننده پیشکسوت عیادت کرد
رییس سازمان سینمایی از تهیهکننده پیشکسوت عیادت کرد شناسهٔ خبر 2953300 - جمعه ۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱ ۱۸ هنر > سینمای ایران رییس سازمان سینمایی با حضور در بیمارستان لبافی نژاد از هادی مشکات تهیه کننده پیشکسوت سینما عیادت کرد به گزارش خبرگزاری مهر عصر پنجشنبه ۷ آبان حجت الله ایوبیکیایی،نعمتالله،دری،نیکنژاد؛جوان و فرید پروانه ساخت گرفتند
کیایی نعمتالله دری نیکنژاد جوان و فرید پروانه ساخت گرفتندشورای پروانه ساخت سازمان سینمایی برای شش فیلمنامه پروانه ساخت صادر کرد به گزارش خبرگزاری فارس شورای صدور پروانه ساخت آثار سینمایی برای تولید شش فیلمنامه مجوز صادر کرد بر این اساس فیلمنامه های صاف کننده به نویسندگیمصطفی زمانی در «آه ای عبدالحلیم»
مصطفی زمانی در آه ای عبدالحلیم مصطفی زمانی و رضا یزدانی مقابل دوربین فیلم سینمایی آه ای عبدالحلیم به کارگردانی احسان عبدی پور رفتند خبرگزاری مهر مصطفی زمانی و رضا یزدانی مقابل دوربین فیلم سینمایی آه ای عبدالحلیم به کارگردانی احسان عبدی پور رفتند ساعد نیکذات فیلمبردار فیلعیادت رییس سازمان سینمایی از هادی مشکات
عیادت رییس سازمان سینمایی از هادی مشکات رییس سازمان سینمایی باحضور در بیمارستان لبافی نژاد از تهیه کننده پیشکسوت سینما عیادت کرد به گزارش ایلنا عصر پنجشنبه 7 آبان حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی به همراه محمد رسول صادقی مدیرکل روابط عمومی سازمان و مجید قاری زاده کارگردان سینآیا سینمای ما یک سینمای ملی است؟
آیا سینمای ما یک سینمای ملی است با ساخت فیلمهایی از سینمای بومی و ملی و بازگشت به اسطورهها و سنتها میتوان راه را بر موج ابتذال بست که این نیاز به مدیریت درست از سوی مدیران نویسندگان و کارگردانان دارد هنرآنلاین سینمای بومی تا به حال چند بار این واژه به گوشتان خورده اسوضع سینمای ما ربطی به تحریم ندارد
رئیس سابق خانه سینما نظرات مدیران دولتی درباره تأثیر تحریم بر سینما را رد کرد محمدمهدی عسگرپور رئیس سابق خانه سینما تأثیر تحریم یا لغو تحریمها بر سینما را رد کردمدیران فرهنگی دولت از جمله وزیر ارشاد و معاون سینمایی او همواره بر تأثیرگذاری تحریمها بر سینمای کشور تأکید داشتها-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها