تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836716359
چرا تاریخ نویسی آکادمیک در ایران جدی گرفته نمیشود؟
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
چرا تاریخ نویسی آکادمیک در ایران جدی گرفته نمیشود؟ وبلاگ > جعفریان، رسول - سیاست زدگی در تاریخ نگاری یک معضل مهم در حوزه این رشته از علوم انسانی کشور ماست، مشکلی که ممکن است در بسیاری از کشورهای دیگر هم وجود داشته باشد. در این که این مسأله یک مشکل جدی است، تردیدی وجود ندارد و باید برای آن چاره ای اندیشید، چرا که اگر نتوان به تاریخ نگاری علمی و آکادمیک رسید، چیزی که حداقل تأثیر پذیری از سیاست زدگی و روزمره گی را داشته باشد، نه تنها در حیطه علوم انسانی، ما یک پایه اساسی را که «تاریخ» است را از دست می دهیم، بلکه اعتماد مردم را هم به رشته علمی و پژوهشی به عنوان یک علم سست می کنیم.
به طور معمول گفته میشود پیدایش تاریخ نگاری آکادمیک و دانشگاهی، در یک دوره نسبتاً صد ساله وارد نظام پژوهشی ما شد، ضمن این که ما به صورت سنتی، میراث قابل توجهی در زمینه علم تاریخ داشتهایم، برخی از مقاطع آثاری برجسته و در دورههایی با روشهای عقب مانده. جرقه این قبیل تاریخ نگاری در دوره قاجار زده شد، با ترجمه و تصحیح و طبعاً ارتباط با غرب. در دوره پهلوی اول، چهرههایی مانند اقبال و یاسمی نقش مهمی داشتند، ضمن این که کسروی تجربه ویژهای بود. این حرکت کند، امّا ادامه یافت و تا به امروز نیز، با حفظ سهمی اندک از مجموعه آنچه به نام تاریخ منتشر میشود، تولید کارهای آکادمیک ادامه دارد. پرسش این است که چرا این سهم اندک است و در واقع، چرا تاریخ نویسی آکادمیک جدی گرفته نشده است؟ در این باره دلایل یا فرضیههای توجیهی مختلفی وجود دارد که هر کدام از آنها متکی به شواهدی است که باید درست سنجیده شود. بنای این که ابتدا فرضیههای مهم را بگویم، بلکه آنچه در این باره قابل طرح است، عرض میکنم.
1 . نخستین فرضیهای که به نظر میآید این است که در آخرین سالهای تاریخ میانی ما و در حالی که جهان نگاه تازهای به جهان و انسان و دانش میانداخت، علم تاریخ دچار نوعی انحطاط شده و مع الاسف در اثر توقف زیاد، و بدلیل جاخشک کردن در برکههای دور مانده از دریای علم، متعفن و غیر قابل تحمل شده بود. در عصر جدید، و زمانی که «علم تاریخ» تصمیم گرفت تحرکی به خود داده، از مرحله قبل عبور کرده و به سمت تاریخ نگاری علمی و آکادمیک برود، گرفتاریهایی مشابه عبور همه موارد همشکل از علوم سنتی به علوم مدرن را داشت. درست مثل نجوم و جغرافیا و بسیاری از علوم دیگر که گرفتار همین دشواری بود، هرچند تاریخ به مقیاس جغرافیا، مشکلات بیشتری داشت و نجوم در جایی میانه آنها بود، زیرا نجوم هم دانشی بود که جنبه «انسانی» آن جدی تر و ریشههای آن در سنتهای علمی کهن متناسب با عرف زندگی عامه قوی تر بود. با این حال، و به دلیل فشاری که فرهنگ قدیم وارد میآورد «تاریخ» هم در کنار سایر علوم، خواه ناخواه در دوره میانی قاجار رو به تحول گذاشت. این تحول به سمت تاریخ نگاری مدرن، در سایه ترجمههایی بود که صورت میگرفت. طبق معمول نخستین جرقهها در تماس برخی از پژوهشگران ایرانی با فرنگ پدید آمد. تحصیل کردههای بیرون و داخل در مدارس نو، نسل بعدی بودند و عباس اقبال شاخص آنها بود. به تدریج نسلی پدید آمد و تربیت شد که کارهای جدی تری را در این زمینه آغاز کرد. در این فرضیه میتوان مهمترین مشکل را در شکل نگرفتن تاریخ نگاری آکادمیک، «دشواریهای عبور» نامید، پدیدهای که اختصاصی تاریخ نیست و در هر دوره گذار مشابه آنها پیش خواهد آمد. اول مخالفت صددرصد، سپس موافقت بسیار اندک، تغییرات ساده و تدریجی، تا برسد به پنجاه درصد آدم را نصف عمر میکند، بعد از آنان به آرامی سرازیر میشود، امّا همچنان تغییرات کند است. عاقبت هم ریشههای قبلی همچنان میماند و گاهی تجدید حیات هم میکند.
2 . فرضیه توجیهی دیگر این است که موانع بر سر راه شکل گیری و گسترش تاریخ نگاری آکادمیک به «شرایط تاریخی» ما بر میگردد. این مسأله و دشواری هم، صرفاً در حوزه علم تاریخ نیست، بلکه در باره تمامی علوم و آثار تمدنی آن و خروجیهای ناشی از آن، وجود دارد. در واقع در این مورد خاص، مسأله به تعارض طبیعت علم جدید با شرایط تاریخی ما بر میگردد. مقصود از شرایط تاریخی به طور مشخص مسأله توسعه نیافتگی است که سبب میشود دانشها مانند پدیدهها و مفاهیم دیگر نتوانند در شکل طبیعی خود ظاهر شوند. بیشتر به این دلیل که بومی نیستند، و تا هسماز شوند، زمان میبرد.
تفسیر این «شرایط تاریخی» اهمیت خاصی در ارتباط با عدم نضج گیری علم تاریخ به صورت آکادمیک دارد که باید اندکی توضیح داد. در اینجا اول باید مقصود از علم آکادمیک را توضیح داد. ممکن است نتوان تعریف دقیقی کرد، امّا میتوان به برخی از ویژگیهای آن اشاره کرد. توجه جدی تر به شواهد و تنوع منابع و مدارک تاریخی، شفافیت جدی تر، بیطرفی تا سر حد امکان، تحلیلی، توجه به همه جنبههای اجتماعی و اقتصادی در کنار عوامل سیاسی برای یک پدیده و نکاتی دیگر که هرچند بر سر آنها چون و چرا هست، امّا در کل به عنوان ویژگیهای تاریخ نگاری آکادمیک مورد توجه قرار دارد.
این مسأله را از زاویه دیگری هم میتوان مورد توجه قرار داد تا به درک جدی تری رسید. این زاویه، توجه به برخی از جنبههای سلبی در تاریخ نگاری آکادمیک است، به خصوص آنچه در چهارچوب همان «شرایط تاریخی» پیشگفته میتواند مد نظر باشد. ما از شرایط سنتی که عبور کردیم، درست به دلیل هم توسعه نیافتگی، گرفتار برخی از جنبشهای اجتماعی و ایدئولوژیک شدیم که نوعی سیطره بر همه علوم را توصیه میکرد. سیطره این ائدئولوژیها ناشی از شرایط تاریخی خاصی است که ما داشتیم و حتی غربیها. مارکسیسم یکی از جنجالیترین ایدئولوژیهایی است که سیطره بر همه معارف و علوم اجتماعی و انسانی را با تحکم هرچه تمامتر و بسته تر پیشنهاد و تعقیب میکرد. دانش تاریخ در کشور ما در یک دوره، به رغم تجربهای که بدست آورده بود، تحت سیطره مارکسیسم قرار گرفت. جنبش فکری مارکسیستی که صورتی جهانی هم به خود گرفته بود، و لو موقت، در سطح ملی و با توجه به گسترهای که از نظر فراگیری نخبگان داشت، تأثیر شگرفی روی نوعی عدول از تاریخ نگاری آکادمیک به خصوص در کشور ما و حتی عربها گذاشت. تاریخ نگاران مارکسیست چه کسانی که آثارشان به فارسی ترجمه شد، و چه آثاری که توسط مارکسیستهای ایرانی نوشته میشد، نوعی مسیر انحرافی در جریان پیشرفت تاریخ نگاری آکادمیک و علمی بودند، کسانی که چندین دهه تاریخ نگاری ما را از مسیر آکادمیک خارج کردند.
این قبیل ایدئولوژیهای تمامیت خواه در حوزه علم، به صورتهای مختلفی در اروپا هم وجود داشته است. تاریخ نگاری مارکسیستی در آنجا هم نیرومند بوده است، چنان که تاریخ نگاریهای نژاد گرایانه و فاشیستی هم فراوان وجود داشته است. در بسیاری از کشورهای عربی، علاوه بر مارکسیسم، تاریخ نگاری ملی گرایانه، حتی در مراکز دانشگاهی و آکادمیک حرف اول را زده است. چندین دهه تسلط افکار بعثی در سوریه، عراق، لیبی و یمن، تاریخ نگاری آن کشورها را در مسیر غیر آکادمیک پیش برده است.
مشکل مشابه در کشور ما، و این بار از نوعی دیگر، خواست دولتها برای هدایت و مهندسی دانش تاریخ است. بخشی از آن ریشههایی مانند ملی گرایی به مثابه یک ایدئولوژی مورد حمایت آنها، و بخشی هم گرفتار کردن مورخان در گرداب حمایت از ریشههای تاریخی آنهاست. برای این دولتها تاریخ ابزاری برای القای ایدئولوژی مشخص از یک طرف و تأیید ریشهها و ستونهای پیشین آنها در گذر تاریخ است. حجم آنچه در دوره پهلوی در باره تاریخ شاهنشاهی نوشته شد و حمایتی که از این سبک تاریخ نگاری و موضوع یابی صورت گرفت، نشانگر مداخله دولت در جریان خشکاندن تاریخ نگاری علمی و رشد دادن تاریخ نویسی تبلیغاتی و سیاسی به صورت کارمزدی است، امری که به راحتی توانسته مسیر تاریخ نگاری علمی و آکادمیک را سد کند. این رشته سر دراز دارد.
در این مسیر، تاریخ نگارانی هم هستند که عوض کار علمی، برای استفاده از مزایای مالی و اجتماعی و یا حفظ موقعیتهای اداری وسوسه شده و وارد عرصههایی از نگارش تاریخ میشوند که سنخیتی با کار آکادمیک ندارد.
اما مهم تر از آن، پدید آمدن نسلی از تاریخ نگاران غیر دانشگاهی است که تاریخ را با رمان به عمد یا سهو خلط کرده با خلق آثاری فراوان میتوانند تأثیر گذار باشند. اداره این افراد برای دولتها، آسان تر و بردن آنان در مسیری که هر دو طرف نیازمند به آن هستند، سهل تر است. داستان پدید آمدن این جریان تاریخ نگاری و انواع آن خود موضوع یک پژوهش جدی است، کسانی که باید نامشان را مورخان غیر حرفهای امّا حریف نامید. آنان توانایی آن را دارند که در هر موضوعی قلم بزنند و این بستگی به امکاناتی است که در اختیار آنها گذاشته میشود.
البته همه اینها، یعنی کسانی که تحت الحمایه دولتها و حاکمیتها قرار میگیرند، تنها کسانی از معلمان رسمی و حرفهای تاریخ یا مورخان غیر حرفهای امّا حریف نیستند که به خاطر بستگیهای مالی و اداری مینویسند، بلکه کسانی هم هستند که خود علائق فکری و ایدئولوژیک آنها اقتضای ورود به آن مسیر را دارد. این گروه با انگیزههای درونی در حمایت از یک جریان فکری تلاش میکنند، جریانی که ممکن است در مسیر خواست حاکمیت هم قرار گیرد. در هر حال نتیجه یکسان است، و آن دور شدن از مسیر تاریخ نگاری آکادمیک است. در تاریخ نگاری معاصر ما، کم نیستند کسانی که با هر انگیزهای در خدمت تاریخ نگاری دولتی درآمدند. یک نگاهی به آنچه میان سالهای 1344 تا 1354 با حمایت دربار پهلوی در باره تاریخ شاهنشاهی نوشته شده، نشان میدهد که در لابلای نوشتهها، نام برخی از مورخان حرفهای هم هست. البته بیشتر آن افراد از میان گروه مورخان غیر حرفهای حریف در تاریخ نویسی بازاری است، امّا چنین نیست که افراد متخصص حضور نداشته باشند. برای نمونه سعید نفیسی را اگر از معلمان تاریخ نویس بدانیم، از جمله کسانی است که در این مسیر قرار گرفته و کتاب او با عنوان «تاریخ شهریاری شاهنشاه رضا شاه پهلوی» از سوم اسفند 1299 تا 24 شهریور 1320 اثری است دقیقاً در این مسیر نوشته شده و تماماً تملق و چاپلوسی است. این اثر در سال 1344 از طرف شورای مرکزی جشنهای بنیادگذاری شاهنشاهی ایران منتشر شده است. به طور کلی و به اختصار باید گفت مشکل یاد شده به عنوان مشکلی برگرفته از «شرایط تاریخی» مشکلی است که کشور ما و کشورهای مختلف بسته به شرایطی که دارند، گرفتارش هستند. 3 . در اینجا به فرضیه دیگری هم میتوانیم بپردازیم. اساس این فرضیه در حوزه علت عدم شکل گیری تاریخ نگاری آکادمیک این است که ما به تسلط افکار فلسفی کهن بر علوم و از جمله تاریخ و علوم اجتماعی و انسانی بمثابه نخ تسبیح یا نوعی هاله نور توجه داشته باشیم. نگاههای فلسفی حاکم که در واقع فلسفه علوم را هم روشن میکند، تاریخ را به عنوان یک علم نمیشناسند، اگر هم بشناسد یک دانش کاملا ابزاری است که باید به صورت گزینشی نسبت به آن اقدام شده و صرفاً در مسیری باشد که بتواند با کلیت آن فلسفه هماهنگ باشد. به عبارت دیگر پارادایمهای حاکم بر علوم انسانی که ریشه در عمق نگرههای قرون میانهای اسلامی دارد، تاریخ را مانند بسیاری از علوم دیگر، در رتبهای پس از دانش کلیات به معنای اعم آن قرار داده و نه تنها یقینی و برهانی نمیداند که بیش از حد نقل و نقالی برای آن ارزشی قائل نیست. در این نگرش همه علوم فدای یک علم واقع میشوند و باید به یک نقطه از پیش تعیین و تعریف شده، باز گردند. بدین ترتیب این قبیل آگاهیها غالباً زاید به نظر آمده، فاقد ارزش و غیر برهانی تلقی شده و گذاشتن عمر برای آن، وقت تلف کردن است. اغلب در باره این قبیل دانشها سؤال میشود چه فایدهای دارد؟ در اینجا مقصود از فایده نوعی نگاه به علم در دوره گذشته است که خود برگرفته از نوع تلقی از دانش در دوره میانی تاریخ ما به خصوص عصر پس از تسلط تصوف و دور شدن از واقع گرایی نسبی ما در قرنهای سوم تا پنجم هجری است. 4 . فرضیه دیگر در چرایی عدم پیشرفت تاریخ نگاری آکادمیک، باقی ماندن علم تاریخ در روشهای کهنه، عدم آمادگی درونی آن، نابالغی روشهای پژوهش و ناپختگی دانش آموختگان ما در آگاهی از ماهیت این علم به عنوان یک علم است. دامنه وسیعی از مسائل و معارف در حوزه «علم تاریخ مدرن» وجود دارد که اغلب با آن ناآشنا هستیم و توانایی بکار گیری روشهای نوین را نداریم. بیش از آن، فاقد تحمل و قدرت درک آن به عنوان یک تجربه مستمر و مستقل علمی هستیم. برخی از آنها به ناآگاهی ما نسبت به فلسفه علم تاریخ باز میگردد، برخی به ناآگاهی از روشهای تحقیق مدرن، برخی مربوط به عدم استفاده از نظریات اجتماعی واقع بینانه در ایجاد پیوند میان فکتهای پراکنده تاریخی مربوط به یک دوره، و برخی هم به شرایط نامساعد در تدارک اسناد و مدارک لازم و یا ابزارهای شناخت تطبیقی مانند تسلط بر السنه مختلف و آگاهیهای بین رشته ای. بماند که مواد خام لازم هم که باید محصول دیجیتالیزه کردن معلومات قدیمی و معاصر به صورت سهل الوصول و با سرعت بالا در امر پژوهش باشد، در اختیار نیست. ما میخواهیم با بیل و کنگ و خشت و گل و آجر، ساختمان بسازیم، طبعاً نباید انتظار داشته باشیم که برجهای صد طبقه بسازیم، بلکه باید به همان بناهای چند مرتبه قدیم اکتفا کنیم. همه این «نبودها» دست به دست هم میدهد تا درک درستی از این علم نداشته باشیم و طبعاً نتوانیم اثری آکادمیک در سطح مورد انتظار پدید آوریم، و در عوض، به کلی گویی نامستند یا جزئی گویی پراکنده و بیسر و سامان بسنده کنیم.
*** و نکته اخیر آن که نباید تصور کرد دانش تاریخ در شکل آکادمیک آن، تاریخی خشک و بیروح، کاری مهندسی شده و ریاضی صرف و فاقد ظرافتهای هنری و زیبایی شناسی و بویژه تنوع است. به عبارت دیگر حضور انواعی از هنر در نگارش آثار تاریخی، به معنای انحراف آنها از مسیر آکادمیک نیست و بدون شک میتوان راههایی را در نظر داشت که میان آنها جمع کرد یا به عبارتی کارهای متنوع انجام شده را به شرط اشتراک در اصل روشهای علمی و پژوهشی، در جمع کارهای آکادمیک پذیرفت. در واقع استفاده از نوعی خلاقیتهای خاص در بیان مسائل و رویدادهای تاریخی، آنچنان که بتواند بهتر به فهم تاریخ کمک کند و آن را جذاب هم نشان دهد، ضمن این که ممکن است ریسک انحراف از مسیر آکادمیک را افزایش میدهد، امّا اگر در مسیر درستی قرار گیرد، توان آن را دارد تا این دانش را به عنوان یک دانش اجتماعی و انسانی ـ که از بُن غیر ریاضی است ـ مقبول و مورد حمایت قرار دهد. این نکته را برای این تأکید کردم که پذیرش صورت متعدد و تکثر در «بیان» تاریخ، منافاتی با آکادمیک بودن ندارد و به دلیل آن که تاریخ از زمره علوم انسانی است، رنگ انسانی و تنوع خواهی حاصل از آن، در این علم نیز میتواند وجود داشته باشد. علاوه بر این، تاریخ نگاری، بخشی «بیان» تاریخ و بخشی «بیان» حال است. این ترکیب، خود موجود تحول، تعدد و تکثیر است. مهم مقبولیت آن برای جامعه علمی و تلقی آثار و نتایج به عنوان آثاری روشمند و مستند و قابل قبول است. اگر معنای واقعی علم، اقناع مخاطبان فهمیده و نخبه در آن علم، به علاوه تودههای صاحب درک از میان عموم مردم باشد، هر اثری که با استفاده از آخرین منابع و مدارک علمی، با بهره گیری از پیشرفتهترین و بروزترین روشها و متدها نوشته شود، ولو با دیدگاههای مختلف باشد، میتواند در شمار آثار آکادمیک بحساب آید، مشروط به آن که دور از اهواء نفسانی، تمایلات فرقه گرایانه، شفاف و قابل قبول برای شمار بیشتری از مخاطبان آن باشد. فرهنگ امروز، شماره 8
جمعه 8 آبان 1394 - 21:07:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
چرا آن 8 سال برای همه تاریخ ایران کافی است؟!
سایت خبری عصر ایران در یادداشتی با اشاره به سخن اخیر آیت الله هاشمی رفسنجانی مبنی براینکه آن 8 سال تجربه تلخ برای همه تاریخ ایران کافی بود نوشت آن دوره نباید تکرار شود چون هر انسانی ممکن است اشتباه کند و به خاطر آن اشتباه غیر عمد شایسته سرزنش نیست اما اگر یک اشتباه مشخص تکرارتاملی بر سخن اخیر هاشمی رفسنجانی/ چرا آن 8 سال برای همه تاریخ ایران کافی است؟!
اتحادخبر آن هشت سال تلخ بود نه این که روزگاران قبل و بعد هماره شکرین بوده باشد تلخ بود چون به دروغ می خواستند القا کنند تلخ نیست و شیرین است اتحادخبر آن 8 سال تجربه تلخ برای همه تاریخ ایران کافی بود این جمله را آیت الله هاشمی رفسنجانی روز چهارشنبه ششم آبان در دیدار با جمعی ابا ثبت 172 هزار رکورد تاریخی صورت گرفت بهره برداری از سامانه جدید کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
با ثبت 172 هزار رکورد تاریخی صورت گرفتبهره برداری از سامانه جدید کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایرانسامانه جدید کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران پس از مدتها تلاش و کوشش با 172 هزار رکورد به بهرهبرداری رسید و کار خود را آغاز کرد به گزارش خبرگزاری فارس از قم این سامانه بر مبنا2 نشانه برای تاریخ جدید؛ شهادت بسیجیِ ایرانی «فاطمیون» و جانباز شیمیایی افغانستانی
حسرت تلخ فراموش شدن آرمانگرایی واقع بین دهه شصت حالا در حال تبدیل شدن به یک فرصت تاریخی برای نفس کشیدن در فضای صلحا و متعهدان به نجات بشریت است آرمانگرایان دوباره متحد شده اند و در میان همه هیاهوها ایرانی وافغانستانی دوباره یکی بودن را نمایش داده اخبرگزاری تسنیم به موازات احسابهره برداری از سامانه جدید کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
قم نگار سامانه جدید کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران پس از مدت ها تلاش و کوشش با 172 هزار رکورد به بهره برداری رسید و کار خود را آغاز کرد به گزارش قم نگار این سامانه بر مبنای وب به طور همزمان بر روی سایت کتابخانه هم قابل بارگذاری است که در آینده ای نزدیک این امر امکان پذیر خوچرا هشدارها در ایلام جدی گرفته نشد؟ |اخبار ایران و جهان
چرا هشدارها در ایلام جدی گرفته نشد وضعیت توپوگرافی وکوهستانی بودن استان ایلام شرایطی را به وجود اورده است که با افزایش حجم بارندگیها به همان میزان حرکت روآن آبها وسیلابی شدن مسیرها وطغیان رودخانه ها را در پی خواهد داشت برهمین اساس پیش بینی بارندگی ووقوع حوادث در استان ایلام بایسبرزیل بازار جدید نیروگاهسازان ایرانی میشود؟
تراز در حالی که جمعیت برزیل حدود 2 5 برابر جمعیت ایران است ظرفیت اسمی تولید برق در این کشور حدود 7 برابر کشور ماست با این وجود وزیر توسعه صنعت و تجارت خارجی برزیل از وجود ظرفیت سرمایه گذاری 47 میلیون دلاری در زمینه ایجاد نیروگاهها در برزیل خبر می دهد به گزارش تراز «جان کری: حضور ایران در مذاکرات جدید درباره سوریه بعید نیست
وزیر امور خارجه آمریکا مشارکت ایران را در مذاکرات جدید درباره سوریه بعید ندانست جان کری که وارد اردن شده است گفت پیش بینی می کند این هفته مذاکرات جدیدی درباره سوریه آغاز شود به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری صدا و سیما جان کری تأکید کرد در نشست وین درباره رایزنی با همه طرف هجزئیات عرضه ۳ بنزین جدید در ایران
یک مقام مسئول با تشریح جزئیات عرضه سه نوع بنزین در کشور از توزیع روزانه ۴۴ میلیون لیتر بنزین و گازوئیل اروپایی خبر داد و گفت کیفیت بنزین ایران هیچ تفاوتی با بنزین عرضه شده در اروپا ندارد به گزارش مازند اصناف شاهرخ خسروانی درباره جزئیات برنامه های جدید افزایش عرضه بنزین و گازوچرا ایران خودرو و پژو به نتیجه نمی رسند؟
نجفی منش می گوید ایران خودرو و پژو هر کدام دو شرکت خودروسازی مستقل هستند که در قالب قرارداد های مورد توافق طرفین با یکدیگر همکاری می کنند دخالت مطبوعات ما و مطبوعات فرانسه در این قراردادها شکل درستی ندارد به گزارش افکارخبر محمدرضا نجفی منش عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران درباره-
گوناگون
پربازدیدترینها