تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):درهاى آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816988423




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«استثنایی‌ترین» تخریب‌چی جنگ چه کسی است؟


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
«استثنایی‌ترین» تخریب‌چی جنگ چه کسی است؟

139408061129389236402344.jpg


شناسهٔ خبر: 2952257 - چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۷
مجله مهر > دیگر رسانه ها

در جهان بی‌سابقه است که رزمنده با داشتن محدودیت حرکتی با دو عصا زیر بغل بتواند در زمان جنگ در چند سانتیمتری از خطر کاشته‌های مرگ را در «میدان مین» برداشت و خنثی کند. خبرگزاری ایسنا نوشت: گردان «تخریب» واحدی تخصصی رزمی است که موانع پیشروی و نفوذ برای رزمندگان را حذف،خنثی یا نابود می‌کند و جلوی پیش روی دشمن را می‌گیرد. مهم‌ترین دستاود فعالیت گردان تخریب،کاهش آمار شهدا در عملیات‌های مختلف و کمک به پیشبرد سریع‌تر و دقیق‌تر عملیات‌های تهاجمی رزمندگان است. این واحد در آغاز و پایان هر عملیاتی حضور دارند. این گروه هم چنین پس از انجام عملیات با ایجاد موانع مین و انسداد مسیر، ضریب نفوذ دشمن را کمتر و کندتر می‌کند. در سختی و حساسیت عمل این واحد، همین بس که تخریبچی ها در رویارویی با دشمن، از داشتن هرگونه سنگری محروم بوده و وظایفشان را در دید مستقیم دشمن انجام خواهند داد. اکنون با توجه به مقدمه‌ای که در راستای شرح فعالیت‌های تخریب‌چیان بیان شد به معرفی یکی از استثنایی‌ترین عناصر تخریب‌چی دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران خواهیم پرداخت. در پی «تب» دچار فلج اطفال شد اسمش «علی‌اکبر رحیمی» است. او در روز ۱۲ شهریور ماه ۱۳۴۵ در محله امامزاده حسن (ع) تهران بدنیا آمد.علی‌اکبر چهار برادر و چهار خواهر داشت و او که بچه سوم است در سال ۱۳۴۸ وقتی که دو سال داشت در پی «تب» دچار فلج اطفال شد و علیرغم درمان‌های آن موقع فقط با دو عصا توانایی حرکت داشت. این مسئله محدودیت‌های زیادی برای او ایجاد می‌کرد حس ترحم اطرافیان هیچگاه مورد توجه او نبود و او همیشه سعی در اثبات کردن خود به دیگران بود در سال ۱۳۵۲ درس خواندن را شروع کرد و محیط جدید و مقایسه خود با دیگران درس‌های زیادی برای او در بر داشت. نمی توانیم تو را ببریم/۱۷ ساعت راهپیمایی با دو عصا در سال ۱۳۵۷ که انقلاب شد او ۱۱ ساله بود و شوق پیوستن به انقلاب و انقلابیون از او یک فرد مصمم و با پشتکار ساخته بود سعی در عضویت بسیج داشت اما همیشه معلولیت و حرکت با دو عصا مورد توجه بعضی از ظاهربینان می‌شد و مانع او وتصمیم او بودند. ولی علی‌اکبر دست بردار نبود جنگ تحمیلی که آغاز شد فقط ۱۳ سال داشت در تب و تاب حضور در جبهه های نبرد بود اما به دو علت یکی سن و دومی معلولیت و حرکت با دوعصا هیچکس او را جدی نمی‌گرفت. حتی اگر با گذشت زمان علت اول به شکلی حل می‌شد علت دوم و مهم همچنان پابرجا و بدون تغییر باقی می‌ماند اما این اشتیاق باعث شد سه بار تا پادگان آموزشی کرج برود و او را بر گردانند تا اینکه یک‌بار به ستاد مرکزی سپاه کرج رفت و بدون ثبت نام مراجعه کرد. سردار ناصح او را دید و تأکید: «بیا بیرون از صف. نمی توانیم تو را ببریم.» در یک نوبت دیگر برای اعزام به جبهه به پادگان امام حسین (ع) مراجعه کرد و در دژبانی به او می‌گویند: «نمی توانی بروی.» و در نهایت با اتوبوس برمی‌گردد. مسئول پایگاه بسیج شهید عاشری که مفقودالاثر است به علی‌اکبر می‌گوید: «آقای رحیمی با توجه به تاریخ تولدت شما را نمی‌برند خیالت راحت باشد.» این شهید مفقودالاثر نمی‌خواست نقطه تمرکز علی‌اکبر به معلولیتش باشد .

علی‌اکبر رحیمی با عصا برای همین علی‌اکبر به فکر دستکاری در شناسنامه خود می‌افتد بنابراین در کپی شناسنامه خود دست می برد و تاریخ تولد را تغییر می‌دهد. او از اسلام آباد کرج تا کرج پیاده می‌آید و از میدان انقلاب تا میدان امام حسین (ع) با دو عصا پیاده و از آنجا تا پادگان امام حسین (ع) یک راننده او را می رساند مدت زمان پیاده روی او از ساعت ۹ صبح تا ساعت ۲ صبح روز بعد طول می‌کشد این راهپیمائی ۱۷ ساعته در زمستان با دو عصا نشان از اراده قوی و ایمان راسخ علی‌اکبر برای حضور در جبهه داشت. در پادگان به او می‌گویند اشتباه آمدی و او بغض می‌کند اما خستگی و بلاتکلیفی مضاعف او را تسلیم نمی‌کند. علی اکبر در سن ۱۴ سالگی شناسنامه‌اش را دستکاری کرده بود مسئول ارزیابی به او می‌گوید با توجه به معلولیت و عدم آموزش امکان اعزام او وجود ندارد و در نهایت با اصرار فراوان و پادرمیانی دیگران قبول می‌کنند که او فقط دوره آموزشی را گذرانده و برگردد. شاید فکر می‌کردنند اگر او سختی کار را با توجه به محدودیت‌های خود درک کند پشیمان می‌شود و حاضر به پذیرش صحبت‌های آنان خواهد شد. برای همین علی‌اکبر برای اثبات خود این شرط را می‌پذیرد. شگفتی‌ساز دوره تخریب دوره ۱۸ بسیج در اسفند سال ۱۳۶۰ به مدت ۴۵ روز شروع شد.او که متولد ۱۳۴۵ بود فقط ۱۴ سال داشت در این دوره که برادران عباس عبادی، شهرام نور‌صالحی، مهدی صالحی، مهدی آزادی، وحید بهاری، شهید بهزاد آهن‌دوست، مصطفی طاهری،شهید اسماعیل بلند‌قامت، بهزاد آسائی و اسرافیل کشاورز نیز حضور داشتند و شاهد تلاش‌ها و فعالیت‌های طاقت فرسای او بودند دوره را در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۶۱ به اتمام می‌رساند.

علی‌اکبر رحیمی علی‌اکبر تمام موانع میدان صبحگاه را با دو عصا با موفقیت طی می‌کند و موجب تعجب و شگفتی همه می‌شود او در گروهان ۶ حضور داشت و قرار شد از دوره ۱۸ بسیج ۴۷ نفر دوره تخصصی تخریب و انفجارات را طی کنند که مدت زمان این آموزش ۱۰ روز آخر دوره ۴۵ روزه بود بعد از آموزش تخریب گفتند: «طبق وعده باید برگردی.» او که موفق شده بود دوره آموزشی را با موفقیت بگذراند و به دوستان و هم دوره‌ای‌های خود به شدت وابسته شده بود حاضر نبود به این راحتی دست از اصرار و تقاضای خود بردارد در گوشه‌ای از پادگان می‌نشیند و فریاد می‌زند: «خدایا این چه وضعیتی است‌؟ همه می‌روند و من نمی‌توانم بروم!» و با بغض و گریه در حال خود بود که فردی با لباس سپاه و بسیار خوش سیما دستش را بر روی شانه او می‌گذارد و به او می‌گوید:‌ »برو کنار اتوبوس‌ها و مطمئن باش صدایت می‌کنند.» با خوشحالی با این مرد پاسدار روبوسی می‌کند و خدا خواسته کنار اتوبوس‌های می‌رود. تا می‌رسد اسم علی‌اکبر را می‌خوانند با سربلندی تمام سوار اتوبوس . در راه آهن تهران ناخودآگاه سعی در مخفی کردن خود دارد و هنوز واهمه دارد که کسی از او بپرسد: «شما کجا می‌روید‌؟ و نمی‌توانید بروید.» در نهایت به اهواز و به مقر بچه‌های تخریب در جاده اهواز – آبادان «کوت عبدالله» مقری به نام «نساجی» می‌رسند. از مربیان او در این دوره آموزشی شکوهی فر و آجرلو مربی تاکتیک را به یاد دارد.عملیات «الی بیت المقدس» آغاز می‌شود و محمود باصر به او می‌گوید: «شما باید در تعاون فعالیت کنید.» علی‌اکبر می‌پرسد:« تعاون یعنی چه ؟ و کارش چیست ؟» به او توضیح می‌دهند که بایستی آمار شهدا و مجروحان را ثبت کنی و کارهای دیگر. او خوشش نمی‌آید و می‌گوید: «من آمدم بجنگم و آموزش‌های دیگری دیده‌ام.» به او می‌گویند: «این دستور فرمانده است باید بمانی.» بنابراین می‌پذیرد . سوسنگرد و پاکسازی میدان مین در سوسنگرد به پاکسازی میادین مین می‌رود شکل ورود او به میدان مین جهت پاکسازی بسیار خاص و ویژه است چون در میادین مین بایستی حداقل تماس با زمین را داشت اما علی‌اکبر که دو عصا علاوه بر دو پای ضعیف داشت حداکثر تماس را داشت و این احتمال حادثه و روی مین رفتن را افزایش می‌داد برای همین با شیوه خاصی ورودش به میدان مین همه را مبهوت و متحیر می‌کرد . در عملیات‌های والفجر ۱ ، والفجر ۳ ، خیبر و بدر در کسوت یک تخریبچی حضور داشت. برادرش شهید اصغر رحیمی در گردان تخریب لشکر ۱۰ سید‌الشهدا حضور داشته که به شهادت رسید. علی ولی‌زاده که در آن دوران مسئولیت تخریب جنگ را بر عهده داشته است می‌گوید:«در دوران دفاع مقدس در میان رزمندگان اسلام، گروهی بودند که از میان خوبان، ‌بهترین‌ها و شجاع‌ترین‌ها انتخاب می‌شدند و به عبارتی‌ همان السابقون السابقون بودند که در عین گمنامی و در حالی که دور از محل استقرار لشکر آموزش می‌دیدند و بیشتر در چادر می‌زیستند، در آسمان شهیر شهر شده بودند. آنان همانانی بودند که پیش از همه وارد عملیات می‌شدند و تا به امروز نیز میدان عملیات را ترک نکرده‌اند. آری آنان تخریبچی بودند و اگر بگوییم نزدیک‌ترین‌ها به شهادت، ‌سخن به گزاف نرانده‌ایم.  











این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن