واضح آرشیو وب فارسی:دانا: مشغول نماز عشاء بودیم که بازنگهبان خودی خبر داد که عراقی ها دارند باچوب می آیند.چون وضعیت اضطراری بود عده ای نماز را دورکعتی خواندند وبعضی ها هم به سرعت نماز را تمام کردند.اما یکی از بچه ها به صورت عادی نماز را ادامه داد.به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از خبرنگار دفاع مقدس سنت نیوز "روز گذشته به مناسبت سالروز روز تجلیل از اسرا و مفقودین به سراغ یکی از یادگار های جنگ و اسیر در بند بعثییون ،برادر ارجمند عباسعلی راشکی رفت و خاطرات بسیار جالب و شنیدنی ایشان را به زبان قلم در آورد که بدین شرح است: آقای راشکی لطفا چند خاطره به یاد ماندنی از دوران اسارت و آسایشگاه های عراقی برای ما تعریف کنید. بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و صلوات به محضر امام زمان (عج)و نائب بر حقش مقام معظم رهبری و روان پاک شهداء اسلام حفظ روحیه مقامت وایستادگی ووحدت درمیان اسرا از مهم ترین موضوعات بود. ودر این میان نماز ونیایش وایمان اسیران جایگاه ویژه ای در حفظ روحیه ایستادگی وصبردر برابر سختی ها و مصائب این دوران داشت.نماز دردوران اسارت سلاحی برای مقامت در مقابل شقاوت وقساوت و ددمنشی های نیروهای دشمن بود که ضمن ایجاد وحدت در بین اسرا باعث تقویت روحیه ایثارگری واز خود گذشتگی در بین اسیران در بند رژیم بعث می گردید. کلامتی مانند نماز،نمازجماعت،نمازشب،نمازاسارت،نمازآخر،نماززیارت،مهر،جانماز، تسبیح،سجاده و .....در بین اسرا رواج داشت وجایگاه مهمی در ذهن بچه ها داشت. پس ازگذشت مدتی ازانتقال ما به اردوگاه 12تکریت.عراقی ها خواندن نماز راممنوع اعلام کردند.یکی از اسرا پس ازاعلام این مطلب روکرد به اسرای دیگر وگفت. مابرای اسلام ونماز مبارزه می کنیم چگونه از ما توقع دارند نماز نخوانیم؟ سپس بلند شد وبا همان شوروهیجان شروع به خواندن نماز کرد وپس ازچند لحظه یکی پس از دیگری وضو گرفتیم و نماز خواندیم. بعثی ها از خواندن نماز قرآن وحتی صلوات فرستادن ما وحشت داشتند ومانع این کارها می شدند.بعدها در آسایشگاه های 150 نفری {آسایشگاه4}خواندن نماز جماعت ممنوع شد و طبق دستور عراقیها درهرگوشه آسایشگاه فقط یک نفر باید نماز می خواند؛یعنی چهارگوشه فقط چهار نفر.علتش هم این بود که از اقامه نماز جماعت که موجب وحدت بچه ها می شد جلوگیری کنند. یک شب یکی ازاسرا که از ناحیه چشم جانباز ومجروح بود{برادر دهباشی}درگوشه ای مشغول نمازشد ونفرقبل ازاو{ازبچه های کرمان}راکه درآن جا مشغول نماز خواندن بود ندید.سربازعراقی از پشت پنجره آسایشگاه برادر دهباشی را دید، وارد شد مسئول آسایشگاه {محمدعرب} راصدا زد واورا به باد ناسزا گرفت که چرا درکنارهم نماز می خوانند واین در حالی بود که همان دونفر بافاصله نسبتا زیادی ازهم مشغول نمازبودند.فردا آن برادر دهباشی را باکابل کتک مفصلی زدند. یک روزغروب سال 1367روبه قبله در آسایشگاه {6}نشسته بودیم تا اذان گفته شود ونماز باآمادگی قبلی اقامه گردد.در آن سکوت فراگیرهرکس زیرلب ذکرمی گفت تااین که صدای دلنشین اذان شنیده شد.یکی از دوستان بود که ازعمق جانش بانگ اذان را سرداد.پس ازاذان من که پیش نمازبودم اقامه را شروع کردم.تازه به اشهدان محمد رسول الله(صلی الله علیه وآله)رسیده بودم که هر دونگهبان خودی اعلام کردند{سربازعراقی دارد می آید.صف ها رابهم بزنید}هنوز صف های نمازکاملا به هم نخورده بودکه سربازبا دادوبیداد کنار پنجره آمد ومسئول آسایشگاه راصدا زد.گویا اوصدای اذان را شنیده بود.می گفت:شما داشتید قرآن میخواندید؟ماهم با قاطعیت قسم خوردیم که قرآن نمی خواندیم.اوهم پس ازنیم ساعت جروبحث قانع شد ورفت.البته درحالی که ما مشغول بحث بودیم آسایشگاه های دیگر از فرصت استفاده کردندونمازهایشان را به جماعت خواندند.برخی از افراد آسایشگاه ماهم نمازشان را به تنهایی اقامه کردند.وقتی نگهبان عراقی رفت مانماز جماعت را برگزار کردیم نماز مغرب را با خیال راحت خواندیم.مشغول نماز عشاء بودیم که بازنگهبان خودی خبر داد که عراقی ها دارند باچوب می آیند.چون وضعیت اضطراری بود عده ای نماز را دورکعتی خواندند وبعضی ها هم به سرعت نماز را تمام کردند.اما یکی از بچه ها به صورت عادی نماز را ادامه داد.ناگهان در آسایشگاه باسرو صدا بازشد.عراقیها همراه فرمانده شان داخل شدند.واعلام کردند:به خط شوید می خواهیم آمار بگیریم.همه درصف های پنج نفره نشستیم و نماز گزارما هنوز در حال وهوای نمازش غرق شده بود. افسر عراقی گفت:موقع دستورنظامی چه وقت نماز است.به ناچارصبر کردند تا نمازش را تمام شد.آمارکه گرفتند،منتظر کتک خوردن بودیم که دیدیم با خوشحالی بیرون رفتند.گویا در آمار عصر اشتباه کرده بودند.ماهم با خاطری آسوده دوباره نماز عشاء را به جماعت برگزار کردیم. آزاده جانباز عباسعلی راشکی اردوگاه 12تکریت آسایشگاه 4و6
دوشنبه ، ۴آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]