تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ما (اهل بيت) ستون هاى حق را استوار و لشكريان باطل را متلاشى كرديم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835582530




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جستاری در پیوند ادبیات و تاریخ - بخش سوم و پایانی تلمیحات قرآنی و تاریخی در قصیدۀ بائیه صالح الکوّاز


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: جستاری در پیوند ادبیات و تاریخ - بخش سوم و پایانی
تلمیحات قرآنی و تاریخی در قصیدۀ بائیه صالح الکوّاز
توانایی ادبی و شکوه شعری یک شاعر، علاوه بر رواج در میان مردم، با اعترافات ادبای هم عصر او و پس از او قابل سنجش است و قصیده صالح الکوّاز به گفته ادبای بزرگ عرب در اوج است.

خبرگزاری فارس: تلمیحات قرآنی و تاریخی در قصیدۀ بائیه صالح الکوّاز



  16. حتّی قَضَوا فغَدا کُلٌّ بمَصرَعِهِ سَکِینه وَسطَ تابُوتٍ مَنَ الکُثُبِ 17. فَلیبکِ (طالوتُ) حُزناً لِلبقِیه مَن قَد نالَ (داوُدُ) فیهِ أَعظَمَ الغَلَبِ 18. أَضحی وکانَت لهُ الأملاکُ حامله مُقَیداً فَوقَ مَهزُولٍ بلا قَتَبِ اشاره به آیه 248 سوره بقره است: «وقالَ لَهُم نبیهُم اِنَّ آیهَ مُلکِهِ اَن یأتیکُم التّابوتُ فیه سَکینهٌ مِن رَبّکُم و بقیهٌ ممّا تَرَک آلُ موسى و آلُ هرونَ تَحملُهُ الملائکهُ ...؛ پیامبرشان به آنان (بنی اسرائیل) گفت: نشانه پادشاهی او (طالوت) اینست که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی ازسوی پروردگارتان (نهفته) است و نیز بازمانده ای از آنچه از خاندان موسی و هارون برجای نهاده اند و فرشتگان آن را حمل می کنند..].» شاعر با اشاره به آیه فوق، امام سجاد(علیه السلام) را که تنها بازمانده خاندان پیامبر(صلی الله علیه و اله) است، به بازمانده میراث خاندان موسی(علیه السلام) و هارون(علیه السلام) تشبیه می کند. پیروزی نهضت امام حسین(علیه السلام) با بقای امام سجاد و حضرت زینب(سلام الله علیها) به دست آمد و داود هم به سبب بقیه و میراث به پیروزی رسید، اما اوضاع بازمانده آل محمد(علیهم السلام) آن قدر رقت بار بود که باید طالوت پیامبر هم بر وی بگرید. اگر صندوق عهد را که میراث موسی(علیه السلام) بود فرشتگان حمل می کردند، بازمانده آل محمد(صلی الله علیه و اله) را که حجت خدا و ارزشمندتر از صندوق عهد بود، در زنجیر اسارت بر شتر بی جهاز حمل کردند. 19. یرنُو إِلی (النّاشِراتِ) الدَّمعَ طاوِیه أَضلَاعُهُنَّ علی جَمرٍ مِنَ النُّوَبِ اشاره است به آیه 3 از سوره مرسلات: «والنّاشرات نشراً؛ سوگند به بادهای گسترانندۀ ابرها.» شاعر در این بیت و دو بیت بعد علاوه بر تلمیح، پاره ای از واژه های قرآن را تضمین کرده است. وی واژه های (الناشرات) و (العادیات) و (الموریات) و (المرسلات) و (النازعات) و (الذاریات) را که آیات کریمه قرآنی است، درباره اشک های گسترده و ریزان بانوان اسیر کربلا و آتش فروزان قلب هایشان و ... به زیبایی هرچه تمام تر به کار گرفته است. 20. و (اَلعادیاتِ) منَ الفُسطاطِ ضابِحَه وَ (المُوریاتِ) زِنادَ الحُزنِ فی لَهَبِ این بیت اشاره به آیه 1 و 2 از سوره والعادیات دارد: «وَالعادیات ضبحا فالموریات قدحا ...؛ سوگند به آن اسبان دونده که نفس زنان تاختند و به اسبان اخگرفروز با سُم از سنگ راه ... .» 21. و (المُرسلاتِ) من الأجفانِ عَبرَتَها و (النّازعاتِ) بُرُوداً فی یدِ السَّلَبِ اشاره است به آیه 1 از سوره مُرسلات: «وَالمُرسَلاتِ عُرفاً؛ سوگند به فرستادگان پیاپی.» و اشاره است به آیه 1 از سوره نازعات: «والنّازعاتِ غَرقاً؛ سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی.» 22. و (الذّاریاتِ) تُراباً فَوقَ أرؤُسِها حُزناً لِکُلِّ صَریعٍ بالعَرا تَرِبِ اشاره است به آیه 1 از سوره والذاریات: «وَالذّار یاتِ ذَرواً؛ سوگند به بادهای ابرگستر.» 23. و رُبَّ مُرضِعَه مِنهُنَّ قَد نَظَرَت رَضِیعَها فاحِصَ الرِّجلَینِ فی التُّرِبِ 24. تَشُوطُ عَنهُ و تَأتِیه مُکابِدَه مِن حالِهِ وظَمَاها أَعظَمُ الکُرَبِ 25. فَقِس (بِهاجِرَ) ( إِسماعیلُ) أحزنَها مَتَی تَشُط عَنهُ مِن حَرِّ الظَّما تَؤُبِ این سه بیت اشاره است به آیه 37 سوره ابراهیم(علیه السلام) دارد: «ربّنا اِنّی اَسکَنتُ مِن ذُریتِّی بوادٍ غَیر ذی زَرع  عندبیتک المُحَرَّم ...؛ پروردگارا من برخی از فرزندانم را در درّه ای کشت ناپذیر، نزدیک خانه محترم تو جای دادم ... .» در روایات آمده که چون ابراهیم(علیه السلام)، هاجر و کودک خردسالش اسماعیل را در دره بی آب و علف مکه گذاشت و خود به طرف فلسطین بازگشت، هاجر و کودکش از تشنگی بی تاب شدند و هاجر در جستجوی آب به سوی کوه (صفا) دوید و چون نگران طفل بود، بی یافتن آب به سوی اسماعیل بازگشت و باز به سوی (مروه) دوید و هفت بار این کار تکرار شد، تا عاقبت در کمال ناامیدی به سوی کودکش آمد؛ آنگاه خداوند چشمه زمزم را زیر پای اسماعیل جاری کرد و آنها سیراب شدند. 26. وَما حَکَتها وَلا (أُمُّ الکَلیمِ) أَسی غَداه فی الیمِّ أَلقَتهُ منَ الطَّلَبِ اشاره به آیات 38 و 39 سوره طه است: «اِذ اَوحینا اِلى اُمّکَ ما یوحی ... اَن أقذفیهِ فِی التّابُوتِ فَاقذِفیه فی الیم ...؛ آن هنگام که به مادرت آنچه بایست وحی می شد، وحی کردیم. که او را در صندوقى بگذار، و در دریا بیفکن! آنگاه دریا باید او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او (فرعون) او را بردارد ... .» در داستان موسی نیز آمده است که فرعون فرمان داده بود تا کودکان بنی اسرائیل را که به دنیا می آمدند، اگر پسر بودند بکشند، تا مبادا آن موسی که پیشگوها خبر آمدنش را داده بودند به وجود بیاید. هنگامی که مادر موسی او را به دنیا آورد، نمی دانست که چگونه او را از چشم فرعونیان پنهان دارد، پس خداوند به او الهام فرمود که وی را در صندوقی بگذار و روی رود نیل رها کن و نگران نباش، زیرا ما او را به تو بازمی گردانیم. مادر موسی همین کار را کرد و آب، صندوق را تا قصر فرعون برد و فرعون و زن وی او را از آب گرفتند تا فرزندشان باشد. اما موسی از هیچ دایه ای شیر نمی خورد. خواهر موسی که از دور او را تعقیب می کرد به فرعونیان گفت من دایه ای می شناسم و ... به این ترتیب موسی به دامن مادرش بازگشت. 27. هذی إِلَیها ابنُها قَد عادَ مُرتَضَعاً و هذاهِ قد سُقِی بالبارِدِ العَذِبِ اشاره به آیه 12 سوره قصص است: «فَردَ دَناهُ اِلى اُمّهِ کَی تَقَرَّ عَینُها وَلاتَحزن وَلتَعلَمَ اَنَّ وَعدَاللهِ حَقٌ؛ پس بدین گونه او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش بدو روشن گردد و اندوهگین نباشد و بداند که وعده خداوند راست است ... .» 28. فأَینَ هاتانِ مِمَّن قَد قَضَی عَطَشاً رَضِیعُها ونَأی عَنها وَلَم یؤُبِ 29. بَل آبَ مُذ آبَ مَقتُولاً و مُنتَهِلا مِن نَحرِهِ بِدَمٍ کالغَیثِ مُنسَکِبِ شاعر در این ابیات، به مقایسه فرزند شیرخواره امام حسین(علیه السلام) و مادر گرامی اش رباب با اسماعیل(علیه السلام) فرزند ابراهیم(علیه السلام) و موسی(علیه السلام) و مادر بزرگوار آنان پرداخته است. مادر آن کودکان کجا و مادر این کودک کجا؟ کودکی که با تشنگی شهید شد و از آغوش مادر دور گردید و هرگز بازنگشت. آری بازگشت، اما وقتی که کشته شده و از باران سرشار خون گلویش، سیراب شده بود. 30. شَارَکنها بِعُمُومِ الجِنسِ و انفَرَدَت عَنهُنَّ فیما یخُصُّ النَّوعَ مِن نَسَبِ هاجر و مادر موسی(علیه السلام) در جنس مصیبت با رباب مشترکند، ولی نوع مصیبت، رباب را در میان آنان بی نظیر ساخته است. شاعر در این بیت از اصطلاحات علم منطق مانند جنس و نوع به زیبایی استفاده کرده است. توضیح: جنس کلّیی است که شامل انواع متعدد باشد. نوع بخشی از جنس است شامل افرادی که حقیقت آنها یکی باشد. (1) 31. کانَت تُرَجِّی عَزاءاً فِیهِ بَعدَ أبٍ لَهُ فَلَم تَحظَ بِابنٍ لا ولا بِأبِ 32. فَأَصبَحَت بِنَهَارٍ لا ذُکَاءَ لَهُ وباتَتِ الَّلیلَ فِی جَوٍّ بِلا شُهُبِ خورشید و ستاره، اشاره به امام حسین(علیه السلام) و علی اصغر(علیه السلام) است. شاعر در این بیت از آرایه تشبیه و استعاره استفاده کرده است. 33. وَصِبیه مَن بنی الزَّهراءِ مُربَقَه بالحَبلِ بَینَ بنی حَمَّاله الحَطَبِ اشاره است به آیه 4 و 5 سوره مَسّد: «... وَأمرَاتُهُ حَمالَه الحَطَبِ فی جیدها حَبلٌ مِن مَسَد؛ و نیز همسرش درحالی که هیزم کش دوزخ است، ریسمانی از پوست تافته درخت خرما بر گردن دارد.» شاعر می گوید: اندوه من به سبب آن است که فرزندان بنی امیه که دشمنان قسم خورده اسلامند و در قرآن مذّمت آنها بسیار وارد شده (ازجمله همین آیات سوره مسد که در شأن زن ابولهب که عمه معاویه بن ابی سفیان است) فرزندان حضرت زهرای اطهر که بانوی بهشت است و آیه تطهیر در شأن او نازل شده را به اسارت گرفته اند. مقایسه زیبای بین دو زن (حضرت زهرا و زن ابولهب) و اشاره زیبای او به مقایسه بین ریسمان گردن زن ابولهب که خداوند برای عذاب به گردن وی انداخته، با ریسمانی که بنی امیه به گردن فرزندان پیامبر جهت اسارت انداخته اند. 34. کأَنَّ کُلَّ فُؤُادٍ مِن عَدُوِّهُمُ صَخرُ بنُ حَربٍ غَدا یفرِیه بالحَرَبِ کلمه صخر در لغت به معنی سنگ است و نیز نام جدّ یزید می باشد. شاعر در این بیت از آرایه جناس استفاده کرده است. جناس آن است که شاعر دو یا چند کلمه را بیاورد که لفظ آنها یکی و معنایشان متفاوت  باشد. 35. لَیتَ الأُلی أَطعَمُوا المِسکِینَ قُوتَهُمُ و تَالییهِ وَهُم فِی غَایه السَّغَبِ 36. حتِّی أَتَی (هَل أَتَی) فی مَدحِ فَضلِهُمُ مَنَ الإِلهِ لَهُم فِی أَشرَفِ الکُتُبِ اشاره است به آیه 8 سوره انسان: «وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیتِیمًا وَ أ سِیرًا؛ و خوراک را با وجود دوست داشتنش، به بینوا و یتیم و اسیر می دهند.» این آیه به تصریح مفسران شیعه و سنی درباره امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) نازل گردیده است. در روایات متعدد و معتبر آمده که حسنین(صلی الله علیه و آله) بیمار شدند و امیرمؤمنان علی و فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، برای سلامتی ایشان نذر کردند که سه روز روزه بگیرند. پس از بهبود حال حسنین که خردسال بودند، همگی روزه گرفتند و شب اول هنگام افطار بینوایی در زد و طلب طعام نمود، حضرات معصومین همه غذای خود را به وی دادند و گرسنه خوابیدند و روز دوم و سوم نیز هنگام افطار، یتیمی و اسیری به ترتیب آمدند و آن بزرگواران با وجود نیاز فراوان، غذای خود را ایثار نمودند. درنتیجه خداوند تبارک و تعالی سوره دهر (که نام دیگر آن سوره انسان است) را در شأن ایشان نازل فرمود. 37. یرَونَ بِالطَّفِّ أَیتاماً لَهُم أُسِرَت یستَصرِخُونَ مِن الآباءِ کُلَّ أَبِی شاعر می گوید: ای کاش اهل بیت رسول خدا(صلی الله علیه و اله) که به یتیمان مردم احسان می کردند در کربلا می بودند و به فریاد ایتام خودشان می رسیدند. 38. وأرؤُسٍ سائراتٍ بالرِّماحِ رَمَی مَسیرُها عُلَماءَ النَّجمِ بالعَطَبِ 39. تَرَی نُجُوماً لَدی الآفاقِ سائرَه غَیرَ الَّتی عُهِدَت بِالسَّبعَه الشُّهُبِ 40. کَواکِبٌ فی سَمَا الهَیجاءِ ثابِتَه سَارَت، وَلکِن بأَطرافِ القَنَا السُّلُبِ 41. لَم أَدرِ والسُّمرُ مُذ ناءَت بِها اضطَرَبَت مِن شِدَّه الخَوفِ أَم مِن شِدَّه الطَّرَبِ 42. لَا غَروَ إِن هَزَّها تِیه غَداه غَدَت مَشارِقاً لِبُدُورِ العِزِّ وِالحَسَبِ 43. وأِن تُرَع فَلِما وَشکاً لَهُ نَظَرَت مِن حَطِّها بِصُدُورِ القَومِ واللَّبَبِ 44. وکَیفَ لم تَضطَرِب والحامِلُونَ لَها لَم یبقَ مِنها فُؤادٌ غَیرَ مُضطَرِبِ 45. لِعُظمِ ما شاهَدُوا یومَ الطُّفُوفِ، فَهُم یرَونَهُ فی بَعیدِ العَهدِ عَن کَثَبِ 46. بُعداً لِقومٍ أبادُوا خِصبَ رَبعِهِمُ فَأصبَحُوا بَعدَهُم فِی مَربَعٍ جَدِبِ شاعر در این ابیات به طرزی باشکوه، از عظمت حماسه قهرمانان نینوا سخن می گوید. باید گفت اصولاً فرق صالح الکوّاز با بسیاری از شاعران دیگر در همین تعبیرات حماسی و باشکوه است. در شعر صالح الکوّاز هرگز اهل بیت(علیهم السلام) از مقام والای خود تنزّل داده نمی شوند و حتّی شدّت فاجعه نمی تواند دست آویزی برای بیان غیر حماسی باشد. شاید بتوان از این جهت شعر او را به شعر شاعرانی چون محتشم کاشانی در زبان فارسی تشبیه کرد. 47. والقاتِلِینَ لِساداتٍ لَهُم حَسَداً عَلَی عُلَی الشَّرَفِ الوَضَّاحِ والحَسَبِ اشاره به آیه 54 سوره نساء دارد: «أ مْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینَا آلَ إ بْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَه وَآتَینَاهُمْ مُلْکًا عَظِیمًا؛ یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است، رشک می برند؟ بی گمان ما به خاندان ابراهیم(علیه السلام) کتاب (آسمانی) و حکمت دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم.» 48. والفَضلُ آفَه أهلِیهِ، و یوسُفُ فی غَیابَه الجُبِّ لَولا الفَضلُ لَم یغِبِ اشاره است به آیه 10 سوره یوسف: «قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا یوسُفَ وَأ لْقُوهُ فِی غَیابَتِ الْجُبِّ ...؛ گوینده ای از آنان گفت: یوسف را نکشید، او را در ژرفگاه چاه بیندازید ... .» 49. وصَفوَه اللهِ لَم یسجُد لَهُ حَسَداً إِبلیسُ لَمَّا رَأی مِن أشرَفِ الرُّتَبِ این بیت به آیه 34 سوره بقره اشاره می کند: «وَ إ ذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَه اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إ لَّا إ بْلِیسَ ...؛ و یاد کنید آنگاه را که به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید، همه سجده کردند جز ابلیس ... .» 50. یا سَادِتی یابَنی الهادی و مَن لَهُمُ بَثّی و حُزنی إِذا ما ضَاقَ دَهرِی بِی اشاره است به آیه 86 سوره یوسف: «قَالَ إ نَّمَا أ شْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إ لَى اللَّهِ ...؛ یعقوب گفت: پریشانی و اندوهگینی خود را تنها به خداوند شِکوه می برم ... .» 51. نَدَبتُکُم فَأجِیبُونِِی، فَلَستُ أرَی سِواکُمُ مُستَجِیباً صَوتَ مُنتَدِبِ 52. فَأنتُمُ کاشِفُوا البَلوَی، و عِندَکُمُ صِدقُ الأمانِی فَلَم تَکذِب وَلَم تَخِبِ 53. ألَستُمُ جَعَلَ البارِی بِیُمنِکُمُ رِزقَ الخَلائقِ مِن عُجمٍ و مِن عَرَبِ؟! 54. بَل أنتُمُ سَبَبٌ بالعَرشٍ مُتَّصِلٌ لِکُلِّ ذِی سَبَبٍ أو غَیرِ ذِی سَبَبِ اشاره است به آیه 35 سوره مائده: «یا أ یهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إ لَیهِ الْوَسِیلَه ...؛ ای مؤمنان از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید ... .» حضرت صدیقه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) فرموده اند: اتقواالله حقّ تقاته ... نحن وسیلته فی خلقه و نحن خاصته و محلّ قدسه و نحن حجّته فی غیبه و نحن ورثه انبیائه ... . (2) و در روایات دیگری هم آمده است که ائمه اطهار(علیهم السلام) فرمودند: «ماییم آن وسیله ای که مردم باید توسط آن به خدا تقرّب جویند.» (3) نتیجه قصیده بائیه صالح الکوّاز به جهات زیر، در بین ادبا جایگاهی ویژه یافته است: 1. برخورداری از صنایع لفظی (مانند موسیقی درونی شعر و سجع و جناس و اشتقاق). 2. برخورداری از صنایع معنوی (مانند تلمیح و تضمین و ایهام و اغراق). از آنجاکه استخراج و توضیح همه آرایه های ادبی این قصیده ضروری نبود، به پاره ای از آن اکتفا شد. 3. یک اثر هنری زمانی پایدارتر و مؤثرتر است که علاوه بر جنبه های هنری، منعکس کننده باورهای مردم باشد و این قصیده چنین است. 4. توانایی ادبی و شکوه شعری یک شاعر، علاوه بر رواج در میان مردم، با اعترافات ادبای هم عصر او و پس از او قابل سنجش است و قصیده صالح الکوّاز به گفته ادبای بزرگ عرب در اوج است. 5. استقبال شاعران هم عصر و پس از او از این شعر، با همین وزن و قافیه، بیانگر میزان تأثیر این شعر در ذهن و زبان ادبا و مردم است و از این جهت می توان آن را به شعر مشهور محتشم کاشانی در ادب فارسی تشبیه کرد که تاکنون ده ها ترکیب بند با همان وزن و قافیه سروده شده است. 6 . اگر شاعری محبوبیت فراوان داشته باشد، در سوگ او شاعران چامه ها می سرایند و صالح الکوّاز از شاعرانی است که بسیاری در سوگ او شعر گفته اند. 7. این شعر پیوندی آشکار بین ادب و تاریخ و قرآن است. پی نوشت: 1. معین، فرهنگ فارسی، ج 1، ص 1246 و ج 4، ص 4854. 2. تقوای الهی را چنان که شایسته اوست رعایت کنید ... مائیم وسیله الهی در میان خلق او و ویژگان و جایگاه قدس او و حجت او در علم غیبش و وارثان انبیایش. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 211) 3. قمی، تفسیر قمی، ج 1، ص 168؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب(علیه السلام)، ج 3، ص 75؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 292. سید مرتضی موسوی گرمارودی: استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی مشهد. فصلنامه پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی 12 انتهای متن/



94/08/03 - 05:39





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن