واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: تعلیم و تربیت با نظریههای غربی؛ اسلامی نمیشود
پنبه اغلب نظریههایی که در فضای علمی جامعهمان تدریس میشود، چهل سال است توسط غرب زده شده. اگر بخواهیم به روش غربی یا غیر دینی، منابع دین را باخوانی کنیم، قطعا دچار آسیب میشویم همان طور که امروز در برخی موقعیتها دچار انحراف شدهایم. به گزارش ایلنا؛ سجاد مهدیزاده (عضو هیئت علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی) با اشاره به نقش نهادهای آموزشی در ترویج تعلیم و تربیت اسلامی، اظهار کرد: ما برای تحقق فضای تعلیم و تربیت اسلامی، نیاز به سه سطح کلان یعنی نیروی انسانی، متون آموزشی، ساختارها و قوانین داریم که نهادهای آموزشی را میتوان ذیل ساختارها و قوانین به حساب آورد. وی ادامه داد: اگر این سه سطح کلان را در نظر بگیریم، نقش نهادها در هر سه مورد فعال و تاثیر گذار است. البته مهمترین بعد مطرح، نیروی انسانی است چرا که اغلب یک فرد در حوزهای خاص حتی بیشتر از یک کتاب میتواند تاثیر گذار باشد. وی با بیان اینکه نهادهای آموزشی به دو بخش مردمی و دولتی تقسیم میشوند، افزود: در فضای تعلیم و تربیت اسلامی، بهترین اثرگذاری را نهادهای دولتی دارند که البته این نقش باید به صورت هدایتگری باشد نه دخالت مستقیم. امروز نقش آموزش و پرورش در تعلیم و تربیت، بیشتر مداخله گرانانه است در صورتی که نباید نقش خانواده نسبت به آموزش و پرورش کم رنگتر شود. به گفته این استاد دانشگاه امام صادق (ع) نهادها در هر سه سطح یاد شده، با توجه به ماموریتی که دارند، میتوانند ورود پیدا کرده و نیروی انسانی اعم از آموزشی، پژوهشگر، نویسنده و... را در سطوح مختلف تربیت کنند. وی ابراز کرد: در راستای تعلیم و تربیت اسلامی، منابع اصیلی در اختیار داریم که این منابع باید در سبکها و حوزههای گوناگون بازخوانی شود. مهدیزاده تصریح کرد: اگر میخواهیم تعلیم و تربیتی ویژه کودک، نوجوان و جوان داشته باشیم، نیازمند آن هستیم که متونی متناسب با این رده از سنین تولید کنیم که متاسفانه در این زمینه ضعیف عمل کردهایم. این در حالی است که اگر بخواهیم فلسفه غرب بخوانیم، با انواع و اقسام آن، به صورت بازخوانی شده و پخته رو به رو میشویم. وی در ادامه با بیان اینکه بحث آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت را باید در دو ساحت دید؛ تربیت عمومی و دیگری تخصصی، اذعان کرد: تربیت در فضای عام با مسائلی همچون کتاب خواندن، روزنامه خواندن، مطالعه رمان و... محقق میشود اما تمرکز تعلیم و تربیت و آموزش بر فضای تخصصی وزارت علوم یا آموزش و پرورش کار را خراب میکند لذا هم باید به متون مناسب توجه کنیم و هم به نیروی انسانی و هم ساختار متناسب که البتهگاه باید نهاد سازی کرده وگاه نیز نهادی را حذف کرد. وی با اشاره به اینکه در بحث متون نیز دو نگاه کلی وجود دارد، بیان کرد: عرصه تعلیم و تربیت، عرصهای است که ما در آن منابع غنی اخلاقی داریم که از آنها میتوان بهره برداری بهینه کرد.گاه زبان متون باید بازنویسی شود وگاه این متون باید متناسب با نیاز روز جزیی نگر شود. عضو هیئت علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: ما میتوانیم همچون علوم غربی مساله محور و جزیی نگر شویم و منابع دینی را بازخوانی کنیم. بحث پنهانی نیز در این راستا وجود دارد که عبارت است از روش. ما اگر بخواهیم به روش غربی یا غیر دینی، منابع دین را باخوانی کنیم، قطعا دچار آسیب میشویم همان طور که امروز در برخی موقعیتها و شرایط دچار انحراف شدهایم. وی با بیان اینکهگاه متونی نیز که به دست میآید خالص نیست، عنوان کرد: بحث روش، مساله محور بودن، توجه به مسائل عینی و متناسب بودن با سطوح مختلف اعم از دبستان، کارشناسی، کارشناسی ارشد و.... بسیار مهم است و باید متن را متناسب با این فضاها وارد کرد و مخاطب و مساله را به خوبی شناخت. مهدیزاده توجه به مساله را حائز اهمیت دانست و توضیح داد: به طور مثال پرخاشگری در اجتماع، مسالهای است که شاید اندیشمند مسیحی و سکولار همگی یک پاسخ برای آن راه حل آن ارئه دهند اما مسالهای مانند کمرنگ شدن حیا و غیرت، اموری است که شاید غرب با آنها درگیر نبوده و مختص به ما باشد. در حل چنین مسائلی دغدغه ما درون دینی باشد. وی اظهار کرد: در بازخوانی مسائل عرصه تعلیم و تربیت باید نگاه جهان بینی اسلامی داشته باشیم و روش تحقیق و تحلیل اسلامی صحیح و سپس بنا بر اولویت مسائل بررسی و راهکاری ساده و متناسب با شرایط ارائه دهیم. مهدیزاده با اشاره به اینکه در تولید متن نیز نباید عجله کرد، گفت: علم حاصل انباشت معرفتها و دانشهای تولیدی است که در اعصار مختلف به وجود آمده است. به طور مثال در غرب مارکس سخنی را میگوید که در دهها کتاب پیش از او نیز وجود داشته و سپس پخته شده است. در نگاه اسلامی مثلا ملاصدرا وقتی حرفی میزند، بر اساس سخنانی است که پیشینیان گفتهاند لذا تولید متن، بازخوانی منابع گذشته است که باید پختهتر و چکش کاری شود و اینکه این منابع را تنها در موزهها نگاه داریم و به این کار افتخار کنیم، جای تاسف دارد. وی در ادامه با بیان اینکه امروزه اندیشمندان ما بیشتر از آنکه با منابع بومی و حتی اسلامی آشنا باشند بر منابع و اندیشههای غربی تسلط دارند، گفت: فاصله پژوهشگر با منابع اصیل موجب میشود تا ما از انباشت علم نیاکان خود محروم بمانیم. وی علم و نظریه را حاصل نظر و تحقیق دهها عالم و اندیشمند دانست و تصریح کرد: این علوم به مرور کنار هم چیده شده سپس به تدریج چکش کاری و توسط دیگران اصلاح شده و یک نفر آن را جمع بندی کرده است. به گفته این استاد دانشگاه، امروز در عرصه تعلیم و تربیت، زمانی میتوانیم حرف جدی بزنیم که با نظریات گذشته مرتبط شویم. اما متاسفانه این اتفاق کم رنگ است. مجموعههای تریبتی ما با یکدیگر بیگانه هستند و هیچ اطلاع و ارتباطی با هم ندارند. عضو هیئت علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان یادآور شد: امروز هر استادی به اصطلاح سرش در لاک خود است و به تدریس میپردازد و طی چند سال همین مطالب به دانشجویان بدون تحولی انتقال داد میشود و لذا اغلب نظریههایی تدریس و ارائه میشود که مثلا چهل سال گذشته، پنبه آن را غرب زده است! این در حالی است در غرب مجموعههای علمی با یگدیگر ارتباط مناسب و مطلوبی دارند و دانش آنها دچار تغییر و تحول میشود.
۱۳۹۴/۰۸/۰۱ ۱۰:۲۴:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]