واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۱
آثار «میکیس تئودوراکیس» - آهنگساز یونانی - ضمن پخش قطعاتی از ساختههای این آهنگساز بررسی شد و آرا و آثار او از زوایای مختلف موسیقایی، زیباییشناسی و التزام به هنر متعهد مورد بررسی و نقد قرار گرفت. به گزارش ایسنا، در این برنامه، نادر مشایخی، کریستف رضاعی، محمد ضیمران، مهران پورمندان و سروش رضایی آرای تئودوراکیس (آهنگساز یونانی) را بررسی کردند. در ابتدا، علی عظیمینژادان که اجرای برنامه را برعهده داشت، بهطور اجمالی به معرفی تعدادی از چهرههای بنام هنر و ادبیات یونان پرداخت و گفت: تئودوراکیس یکی از برجستهترین موسیقیدانهای یونانی است که آثار متنوعی از موسیقی فیلم، باله، سمفونی و ترانه خلق کرده است. در ایران، این آهنگساز را به واسطه موسیقی فیلمهای زوربای یونانی و زد میشناسند. او اظهار کرد: بهانه برپایی این نشست، شماره اخیر نشریه «گزارش موسیقی» با موضوع این آهنگساز یونانی است. با بررسی هایی که انجام دادهایم، با وجود اهمیت این آهنگساز، در ایران دربارهی این هنرمند منابع بسیار کم است. همین امر ضرورت انتشار مقالات متعدد درباره او را بهوجود آورد تا فرصت بازشناسایی این هنرمند برای نسلهای مختلف فراهم شود. به گفته او، یانیس ریتسوس یکی از بنامترین چهرههای هنر و ادبیات یونان در ایران است که به واسطه ترجمه دست اول آثار او توسط «فریدون فریاد» با این هنرمند آشنا شدهایم. نیکوس کازانتزاکیس نیز یکی از نویسندههای بنام یونانی است که آثارش در ایران با استقبال روبهرو و بیشتر آثار او توسط زندهیاد «محمد قاضی» به فارسی برگردانده شده است. وی افزود: یکی از مهمترین ویژگیهای هنرمندان همنسل تئودوراکیس، این است که همه آنها بهنوعی به التزام تعهد در هنر معتقد بودند و ضمن اینکه هنرمند بودند، فعالیت سیاسی نیز داشتند. در ادامه، سروش ریاضی - سردبیر نشریه گزارش موسیقی - با بیان اینکه انگیزه انتشار شمارهای درباره زندگی و آثار تئودوراکیس به شش سال پیش بازمیگردد، گفت: تا پیش از انتشار این نشریه، درباره این آهنگساز فقط مقالات پراکندهای منتشر شده بود و بیشتر اطلاعات مخاطبان ایرانی از او معطوف به موسیقی فیلمهایی بود که ساخته بود. من به واسطه علاقهای که از دوران جوانی نسبت به موسیقی فیلمهای او داشتم درباره او تحقیق کردم و او را هنرمندی چندوجهی یافتم که ضمن ساختن موسیقی فیلم، ترانه نوشته، سمفونی ساخته و برای باله هم قطعاتی ساخته است. او بیان کرد: با اینکه تئودواکیس شخصیتی سیاسی نبود، اما در آثارش به موضوعاتی مانند آزادی و صلح پرداخته است. او با اینکه جزو هیچ گروه سیاسی نبود، اما همواره مسائل سیاسی برای او تبعاتی به همراه داشته است و در مقاطع متعدد تبعید شد و حتی دوبار او را زنده به گور کردند. وی افزود: تئودوراکیس برخلاف بسیاری از هنرمندان، یک فرد عملگراست و فقط فعالیتش را معطوف به سرودن ترانه و ساختن آهنگ نکرده، بلکه او در صف اول بسیاری از تظاهرات حضور پررنگی داشته است و هیچ ترس و دلهرهای نیز برای اینکه برایش مشکلی بهوجود آید، نداشته است. اکنون نیز تئودوراکیس در کشورش به شخصیت بیبدیلی تبدیل شده است و از او بهعنوان یکی از اسطورههای یونان یاد میکنند. در ادامه محمد ضیمران نیز گفت: در میان دهه 40 و 50 در یونان که موضوع التزام به هنر متعهد مطرح بود و فضای سیاسی و دیکتاتوری بر جامعه یونان حاکم بود، شباهتهایی با دهه 40 و 50 شمسی ما وجود داشت و همین شباهتها موجب شد که هر دو نسل، از دو ملیت مختلف گرایش به آثار و هنر اعتراضی داشته باشند. تئودوراکیس یکی از چهرههای بنام هنر یونان است که در آثارش به شجاعت و نقش زنان در دوران باستان میپرداخت و همین ویژگی بهتنهایی میتوانست موجب شهرت او در میان شهروندان جهان سوم شود. او ادامه داد: از دیدگاه اهل هنر و کسانی که به مقوله زیباییشناسی توجه دارند، هنر به دو بخش تقسیم میشود؛ هنری که الزاما به خود هنر میپردازد و هنر متعهد. هنری که جنبههای انساندوستانه به خود میگیرد و سمت و سوی ویژهای دارد و آثار تئودوراکیس از این منظر قابل بررسی است. در هنرهای تجسمی هنرمندانی که به مکتبهای سورئالیستی، امپرسیونیسم، و دادائیسم توجه داشتند، در واقع ذهنیت خاصی دارند و این گروه از هنرمندان، هنر را برای هنر دنبال نمیکنند، در موسیقی نیز چنین مقولهای مشهود است. ضمیران اظهار کرد: در موسیقیای که بعد انتزاعی آن از سایر رشتههای هنری بیشتر است، کمتر بحث تعهد مطرح میشود؛ اما تئودوراکیس با وجود اینکه ساختههایش بعد انتزاعی به خود میگیرند، اما از منظر هنر متعهد قابل تأمل و بحث هستند. در ایران نیز با هنرمندانی مانند منفردزاده، عارف و شیدا روبهرو میشویم که در آثارشان به نوعی به هنر متعهد پایبند هستند. به گفته او، در جهان سوم هرچند هنرمند قصد فعالیت سیاسی نداشته باشد، از آثار او برداشتهای اینچنینی میشود و همین امر برای او اثرات و تبعات بدی نیز همراه دارد، مثلا این موضوع موجب شده که تئودوراکیس دوبار زنده به گور شود و چندبار از کشورش تبعید شود. او با اینکه همواره مدعی بود هیچوقت وارد فعالیتهای سیاسی نمیشود، اما در دهه 90 با حزب راست یونان اعتلاف کرد و چپ و راست را در یک مجموعه قرار داد و نامزد پارلمان شد. وی از تئودوراکیس بهعنوان یک اسطوره یاد کرد که نهتنها برای مردم کشورش، بلکه برای مردم جهان اطرافش به یک الگو تبدیل شده است. در ادامه، مهران پورمندان گفت: تئودوراکیس به معنای واقعی، آهنگساز فیلم نبود. او در سن 50 سالگی موسیقی فیلم حکومت نظامی را ساخت. او با اینکه به معنای واقعی آهنگساز فیلم نبود، اما موسیقیدان چند جانبهای بود و با بسیاری از کارگردانهای بزرگ کار کرد و برای فیلمهای آنها موسیقی ساخت. شروع کار او بهعنوان آهنگساز فیلم به این شکل بود که کارگردان فیلم «زد» میخواست در آثارش، یونان را نشان دهد و فکر کرد با موسیقی بهتر میتواند این تصویر را نشان دهد. از این رو، از تئودوراکیس که آن زمان در زندان بود، خواست که برای فیلم «زد» موسیقی بسازد. تئودوراکیس هم به او گفت که از موسیقیهایی که تاکنون ساخته، استفاده کند و با این موسیقی بود که تئودوراکیس بهعنوان خالق موسیقی فیلم مطرح شد؛ ولی بعدها با آهنگسازی برای فیلم حکومت نظامی به شهرت رسید. او افزود: تئودوراکیس در آهنگسازی برای فیلم از طیف وسیعی از موسیقی جاز که بومی کشور یونان بود، بهره گرفته است و در کنار آن از سازهایی مانند فلوت و گیتار نیز بهره گرفته است. توجه سینمای هالیوود و دعوت از او برای ساخت موسیقی فیلم برای سینمای هالیوود نقطه عطفی در فعالیت هنری او محسوب میشود. در ادامه، کریستف رضاعی گفت: من تئودوراکیس را تا به امروز به این شکل نمیشناختم و تنها او را از دریچه موسیقی فیلم میشناختم. شرکت در این نشست فرصت مغتنمی بود که من با جنبههای مختلف کارهای او آشنا شوم. به نظر من، تئودوراکیس هنرمند آوانگاری نبوده و در موسیقی، مسیر استادان پیشین خود را پیش گرفته است. نکتهای که موجب میشود نگاهها معطوف به تئودوراکیس شود، این است که چگونه او توانسته آثار فاخر را برای سمفونی بسازد و در کنارش از زبان عامه مردم نیز بهره گیرد. او با اشاره به شباهتهای میان موسیقی و فرهنگ یونانی و ایرانی بیان کرد: موسیقی مرز ندارد و در موسیقی لهجه مطرح است و همین لهجه است که موجب میشود یک اثر موسیقایی از فرهنگهای دیگر تأثیر بپذیرد و تأثیر بگذارد. به نظر من در بحث موسیقی تلفیقی، مقوله تلفیق در وجود آهنگساز اتفاق میافتد و نوع برخورد او با سازها یا فرهنگهای متنوع موجب شکلگیری جنبههایی از موسیقی تلفیقی در آثارش میشود. رضاعی افزود: یک آهنگساز برای پیوند دو جنس موسیقی میتواند در سازبندی یا استفاده از نوازندههایی از فرهنگ مختلف به نوعی از موسیقی تلفیقی که مدنظرش است، دست یابد. در ادامهی این نشست که در کتابفروشی «هنوز» برگزار شد، نادر مشایخی گفت: وقتی موزیسینهایی که در چند حوزه، فعالیتشان را متمرکز میکنند، مانند شمشیر دولبه میمانند که این برخوردشان ممکن است به خودشان نیز آسیب بزند. برای من بهعنوان یک آهنگساز به هیچوجه جنبه اجتماعی یک آهنگساز اهمیت پیدا نمیکند و جنبه شخصی او اهمیت دارد. به نظر من، موسیقیای که قصد دارد خودش را بهعنوان هنر سیاسی مطرح کند، نقصی دارد و من استفاده از مارشهای نظامی و صدای رژه در موسیقی را به هیچوجه نمیپسندم و چنین برخوردی را با موسیقی برای تهییج مردم ناشی از نوعی همبستگی نمیدانم و آن را بهصورت نوعی اجبار برای انجام کاری تلقی میکنم. رهبر ارکستر شهر تهران بیان کرد: وقتی به موسیقی بخواهیم جنبه سیاسی یا اجتماعی ببخشیم، موسیقی ارزشش را از دست میدهد. با موسیقی باید بتوانیم نوع مشاهده را تغییر دهیم، نه اینکه بخواهیم دیدگاهی را به مخاطب القاء کنیم. القا کردن یک موضوع، وظیفه رسانه است نه موسیقی. او با اشاره به دهه 60 میلادی که همهچیز رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته بود، گفت: در این دهه بیشتر جوانان در کافهها جمع میشدند و خیلی فعال بودند و نیاز به این داشتند که عواملی میان آنها صمیمیت ایجاد کند و اتفاقا موسیقی آوانگارد چنین قابلیتی دارد و میخواهد مرزها را بشکند و چیز جدیدی بهوجود آورد. از این نظر، موسیقی آوانگارد به هیچوجه صمیمی نیست. به نظر من، در چنین شرایطی تئودوراکیس تلاش کرد با موسیقی حس صمیمیت بهوجود آورد و در این امر هم موفق بود، برای همین توانست میان نسلهای مختلف جای خود را باز کند. مشایخی افزود: بهترین نوع موسیقی سیاسی در تاریخ موسیقی، سمفونی 5 بتهوون است. میکیس تئودوراکیس متولد ۲۹ ژوئیه ۱۹۲۵ یونان است. او یکی از آهنگسازان برجسته یونان و جهان بهشمار میرود. او ساختن موسیقی فیلم را از سال ۱۹۳۵ آغاز کرد. تئودوراکیس برای فیلمهای «زوربای یونانی» (۱۹۶۴) ساخته مایکل کاکویانیس براساس رمانی با همین نام ازنیکوس کازانتزاکیس، «زد» (۱۹۶۹) ساخته کوستا گاوراس براساس رمانی با همین نام از واسیلیس واسیلیکوس و «سرپیکو» (1973) فیلمی از سیدنی لومت موسیقی ساخته است. او در کارنامه فعالیتش، دهها موسیقی فیلم، سمفونی، اپرا، موسیقی تئاتر و موسیقی مجلسی دارد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]