واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
وقتی باورهای دینی دستاویزی برای آوازخوانی زنان میشود/مردم وهن عاشورا را برنمیتابند
شاید وزارت ارشاد بتواند آواز خوانی زن در اپرای عاشورا روی سن تالار وحدت و مقابل 700 تماشاگر را کتمان کند و اساسا هم شاید اشکالی درآن نمیبینید! اما بیتردید این اتفاق در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت خواهد شد.
خبرگزاری فارس-گروه هنر: وقتی قرار شد «اپرای عاشورا» توسط ارکستر سمفونیک تهران در تالار وحدت به اجرا دربیاید، بسیاری از کسانی که شاهد فعالیتهای دوسال و اندی گذشته معاونت هنری ارشاد بودند، بالاخره امیدوار شدند تا شاید علی مرادخانی و نهاد زیرمجموعهاش به آثار دینی که مبتنی بر ارزشهای مردم ایران است، وقعی نهاده باشند. هر چند که برخی اجرای اپرای عاشورا را به خاطر فشارهای وارده به مرادخانی دانستند. طی ماههای گذشته نمایندگان کمسیون فرهنگی و چند نهاد دانشجویی از جمله بسیج دانشجویی امام صادق به جریانات مرتبط با عملکرد معاونت هنری واکنشهای جدی نشان دادند. شاید به همین خاطر هم تغییر رویکردی-هرچند مقطعی و فقط برای حفظ ظاهر- در رفتارهای معاونت هنری که پیش از این هیچ قرابتی با اهداف و سیاستهای کلان فرهنگی جمهوری اسلامی نداشت، دیده شد. از همین رو بسیاری اجرای اپرای عاشورا، را در راستای تغییر رویکرد مقطعی که فقط برای عبور از بحران کنونی اتخاذ شده، دانستند. بالاخره شب افتتاحیه «اپرای عاشورا» ساخته بهزاد عبدی رسید. چند پرده اول با همراهی گروه کر اجرا شد و یک یک خوانندگان نیز با نقشهایی که در اپرا برای آنها تعریف شده بود، خواندند. تا این که در ادامه با حضور یک خواننده زن اتفاقی عجیب روی داد. در ابتدا با وجود خوانندههای مرد در کنار خواننده زن این تلقی وجود داشت که بخشهایی از این اپرا به صورت «همخوانی» اجرا خواهد شد. اما وقتی نوبت به خواننده زن رسید، همه صداهای اطراف خاموش شدند و صدای زن در اپرایی که به مناسب ایام سوگواری سیدالشهدا روی صحنه میرفت! شنیده شد. البته که یک خواننده مرد هم در کنار این خانم هر از چندی زمزمههایی با فاصله چند میزانی میکرد و در بسیاری از مواقع نیز همان صدای زمزمهگون خاموش میشد. آنچه اتفاق افتاد اجرا با آوازخوانی یک زن در اپرای عاشورا روی صحنه رفت و تالار وحدت و حاضرین در سالن، شاهد قبحشکنی به ساحت مقدس ثارالله بودند. اما پس از این رویداد برخی از رسانهها با انتشار فیلمی از اجرای افتتاحیه نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند. در ادامه برخی از رسانههایی که رویکردشان حداقل در موازین دینی و شرعی مشخص است و شوربختانه به معاونت هنری جمهوری «اسلامی» ایران هم نزدیک هستند. فیلم و گزارشهایی را که در این راستا منتشر شد را متهم به جنجالآفرینی و حاشیهسازی کردند. ایام محرم و عاشورا بیتردید فصل مشترک اعتقادی مردم ایران حتی در میان اقلیتهای دینی است. اگر این رسانهها ذرهای دغدغه دین داشتند و اندکی با مردم کوچه و بازار در همین روزهای محرم همراه بودند، اتفاقات انجام شده در اپرای عاشورا را برنمیتابیدند. تکلیف این رسانهها و برخوردهای آنها با مواضع دینی، اظهر من الشمس است. اما در این میان سکوت معاونت هنری و به تبع آن دفتر موسیقی وزارتخانهای که عنوان «فرهنگ و ارشاد اسلامی» را یدک میکشد، جای سوال دارد. جنجالسازی را رسانههایی که بنابر چهارچوب نظام جمهوری اسلامی حرکت میکنند و دین و ارزشهای مذهبی را فدای هیچ بازی سیاسی نمیکنند، نکردند. جنجالسازی را آنانی انجام دادند که دست بر روی یکی از حساسترین اعتقادات مردم میگذارند و به دین و مقدسات را دستاویزی برای عادی سازی آوازخوانی زنان میکنند. جالب اینجاست که سخنگوی این وزارتخانه در برخورد اول با این اتفاق کاملا اظهار بیاطلاعی میکند! اما در ادامه و بعد از توجیه شدن از سوی افراد دست اندرکار عنوان میدارد که در این اجرا تکخوانی انجام نشده است. بنیاد رودکی هم در ادامه در واکنش به این اتفاق میگوید که فیلم منتشر شده از «ساند چک» و پیش از اجرا است. شاید بتوان با این جملات چند رسانه و چند مقام بالادستی را گول زد، اما 700 نفری که آن شب در تالار وحدت به تماشای این اپرا نشستند را چطور؟ اگر اتفاقی در این اجرا نیافته بود، تردیدی در این موضوع نبود که معاونت هنری بلافاصله پرده مربوط به تکخوانی را منتشر و در اختیار رسانهها قرار میداد و شبهات را بطرف میکرد. گرچه رسانهای شدن این اتفاق واکنش اعتراضی برخی از نمایندگان مجلس، بخصوص کمیسیون فرهنگی را به همراه داشت اما امروز در آستانه چهارمین اجرا بهروز غریبپور از یک بی اخلاقی دیگر در اپرای «عاشورا» پرده برداشت و اعلام کرد با آنکه بانی، پژوهشگر و کارگردان «اپرای عاشورا» است حق او پایمال شده و در گفتگو با رسانهها گفته: «از اجرای «اپرای عاشورا» در تالار وحدت بیخبر بودم، در حالی که پژوهشگر، نویسنده و کارگردان این اثر هستم، اما متأسفانه در یک حرکت خلقالساعه طوری مطرح میشود که انگار آقای رهبری (مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران) کاشف تعزیه و اپرای ملی بوده است». غریبپور که فراموش شدن 13 سال تلاش وی برای اپرای عاشورا را عمدی توصیف کرده گفته است: «برایم جای تعجب است که فاصلهی محل کار من با بنیاد رودکی و دفتر آقای رهبری 50 متر است، اما ایشان دربارهی اجرای این اپرا صحبتی با من نداشتند». غریبپور در بخش دیگری از گفتگوی خود با شکایت از بهزاد عبدی بعنوان کسی که خودش او را برای این «اپرا» انتخاب کرده گفته است: «زمانی که بهزاد عبدی را برای اپرای «عاشورا» انتخاب کردم نام و نشانی نداشت و خوشبختانه نتیجهی اعتماد من با توجه به استعدادی که داشت امروز به اینجا رسیده است، اما در تعجبم که اگر روی سن تالار وحدت کسی مرا نمیشناسد، لااقل بهزاد عبدی باید خوب بشناسد». شاید وزارت ارشاد بتواند آواز خوانی زن در اپرای عاشورا و روی سن تالار وحدت مقابل 700 تماشاگر را کتمان کند و اساسا هم شاید اشکالی درآن نمیبینید! (به یاد بیاورید اپرای سعدی را که بدون مجوز دفتر موسیقی ارشاد با تکخوانی سحرمحمدی روی صحنه رفت) کما این که معاونت هنری این وزارتخانه بارها در عملکردش نشان داده که حتی به تذکرات مقام معظم رهبری هم توجه نمیکند. اما بیتردید این اتفاق که طی شبهای آینده با اندکی اصلاح ناگزیر تکرار خواهد شد، در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت خواهد شد و مردم دیندار اتفاقات اینچنین و وهن عاشورا در ایام محرم را بر نخواهند تابید. انتهای پیام/ن
94/07/27 - 14:46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]