تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم، بيشتر از آن‏كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى‏كنند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836353688




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به پديده «مُرده‌پرستي» در جامعه ايران


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: نگاهي به پديده «مُرده‌پرستي» در جامعه ايران


رفتارها- براي آنها همه چيز با يك خبر شروع مي‌شود:‌« او مُرد!» همه چيز با يك سؤال ادامه پيدا مي‌كند: «مي‌شود سرنوشت را تغيير داد؟!» اما لحظه‌ها مي‌گذرند و هيچ‌چيز تغيير نمي‌كند؛ آنها مي‌مانند و تكرار يك خبر كوتاه:«او مُرد!»

«او» مي‌تواند پدر باشد يا مادر، پدربزرگ يا يك دوست و همكار قديمي! « او» اگر پدر باشد يا مادر يا حتي يك دوست قديمي غصه‌اش بيشتر است؛ بغض با همان خبر اول مي‌آيد و مي‌نشيند توي گلو و ناگهان« مادر» مي‌شود عزيز بچه‌هايي كه ماه تا ماه سراغش را نمي‌گرفتند. براي اين جماعت، قاعده هميشه همين است، حتي اگر« او» را از نزديك نديده باشند، حتي براي يك بار!

« او» مي‌تواند«ستاره» باشد؛‌ يك آدم مشهور، يك چهره شناخته شده! مي‌تواند ورزشكار باشد با مدال‌هاي رنگارنگ از مسابقه‌هاي مختلف! مي‌تواند شاعر باشد، نويسنده يا بازيگر!‌ « او» اگر ستاره باشد، ناگهان عكسش روي در و ديوار مي‌نشيند، تيتر يك روزنامه‌ها مي‌شود!‌ اما شب هفت كه مي‌گذرد، «او» باز هم تنها مي‌ماند تا«چهل» از راه برسد و روزها بگذرند بي‌شتاب تا «سال!»

بين جماعت مُرده‌پرست، «او‌» هميشه تنهاست!

مرگ اول غصه است؛ بهانه‌اي براي نوشتن يك گزارش و «پذيرش مرگ» يكي از سخت‌ترين موقعيت‌ها. براين اساس واكنش‌هاي عاطفي كه افراد نسبت به از دست دادن يك دوست يا آشنا از خود نشان مي‌دهند غيرطبيعي نيست؛ در حقيقت، ‌اينكه هر فردي در مواجهه با مرگ يك دوست احساساتي شود امري قابل پيش‌بيني است، چرا كه جريحه‌دار‌شدن عواطف و احساسات بخشي از فرايند سوگواري به شمار مي‌رود.

مراحل طبيعي پذيرش مرگ

پذيرش مرگ كار دشواري است! اين را قبلا هم گفتيم؛ در درستي اين جمله شكي نيست! براساس يكي از قديمي‌ترين تحقيقات انجام شده، افراد 4مرحله مشترك را هنگام سوگواري طي مي‌كنند:

مرحله انكارـ ناباوري: انكار اولين واكنش مشترك بين انسان‌هاي مختلف در مواجهه با شنيدن خبر مرگ است؛‌ چراكه ابتدا پذيرش مرگ مشكل است. فرد فكر مي‌كند كه اين اتفاق تلخ و دردناك براي او روي نداده است و خواب مي‌بيند، لذا آن را باور نمي‌كند.

مرحله خشم : در اين مرحله فرد از خود مي‌پرسد:«چرا من؟» از تلخي و بي‌عدالتي در تقدير مرگ عصباني است. از اين‌رو رفتار تند و خشني با ديگران دارد.

مرحله غم : در اين مرحله فرد غمگين و گوشه‌گير مي‌شود ولي با گذشت زمان به تدريج فرد به روال عادي بازمي‌گردد و فعاليت اجتماعي خود را از سر مي‌گيرد.

مرحله پذيرش : پذيرش مرگ به معني بازگشت فرد به شادي نيست بلكه فرد به مرحله سازگاري و رويارويي با واقعيت مي‌رسد. او به تدريج مي‌پذيرد كه به زندگي خود بدون حضور عزيز از دست رفته ادامه دهد. همه ما اين احساسات را بعد از شرايط پر استرس تجربه مي‌كنيم، احساساتي كه باعث دردهاي دروني ما مي‌شوند؛ اما اگر كمي در رفتار اطرافيان مان دقيق شويم به يك نتيجه مي‌رسيم: « شكل عزاداري بين بسياري از خانواده‌ها مدت‌هاست كه تغيير كرده است.»

چيزي ميان ما اتفاق افتاده است؛ اتفاقي كه كم‌كم در كوچكترين آداب و رسوم مربوط به مراسم عزاداري خود را نشان مي‌دهد؛ حالا ديگر مرده‌ها، انسان‌هاي فراموش شده‌اي هستند كه با مرگ، اسمشان دوباره بر سر زبان‌ها مي‌افتد.

براي به خاطر آوردن اين تغيير تنها كافي است يك تصوير را به ياد بياوريد: «كوچه و خيابان‌هاي شهر و آدم‌هايي را كه مقابل آگهي‌هاي ترحيم چسبيده روي ديوارها ايستاده‌اند، آدم‌هايي كه صفحه آگهي‌هاي ترحيم روزنامه‌ها را ورق مي‌زنند و بين تمام آن آگهي‌ها دنبال يك اسم آشنا مي‌گردند.»

براي همه آنها «سياه» مُد روزهاي عزاداري است و «خرما» محبوب‌ترين وسيله پذيرايي؛ همه چيز مثل يك برنامه، از پيش تعيين‌شده و تكراري است؛ آنها مدام آب و جارو مي‌كنند روزگار رفته را.

وقتي عزادار روزها مي‌شويم

اما مُرده‌پرستي فقط رسم ما نيست؛ در بيشتر نقاط دنيا به مردگان بيش از حد توجه مي‌شود. با اين حال به‌نظر مى‌رسد كه اين موضوع بيشتر به يك عادت عمومى در بين ما تبديل شده است. دكتر فريد نوروزي، روان‌شناس درباره اين عادت عمومي مي‌گويد: « بيشتر ما بعد از گذشت چندين روز از ارتحال، براي مرده‌مان بهترين نوع مقبره و يا سنگ قبر را مي‌سازيم؛ اين در حالي است كه اين مُرده همان پدر يا مادر يا عزيزي بوده است كه توانايي دكتر رفتن يا راه رفتن را نداشته و فرزندانش با كمال بي‌تفاوتي از كنار اين مسئله رد مي‌شدند. به‌نظر من اگر احترام به مرده را بخواهيم در تشكيل مراسم سنگين و خرج‌هاي آن‌چناني معنا كنيم، اين امر اشتباه است، بهتر است در اينجا از كلمه مُرده‌پرستي استفاده كنيم، نه احترام.»

اين روان‌شناس ادامه مي‌دهد: «‌اگر كمي به اطرافيان خود نگاه كنيم، مي‌بينيم بيشتر ما تا زماني كه دوست و فاميل در كنار ما هستند به آنها بي‌توجه هستيم، به عبارتي برايشان تَره هم خرد نمي‌كنيم اما همين كه يكي از آنها از دنيا رفت يادمان مي‌افتد كه «اويي» هم بوده است.

به‌نظر من اين مسئله مي‌تواند در آموزه‌هاي رفتاري ريشه داشته باشد؛‌ متأسفانه بيشتر اوقات مي‌ترسيم به يكديگر ابراز علاقه كنيم، سعي مي‌كنيم هرگز اشتباهات همديگر را فراموش نكنيم اما لحظه‌اي كه مي‌شنويم يكي از آشناها از دنيا رفته است ناگهان همه خوبي‌هايش به يادمان مي‌آيد، افسوس فرصت‌هاي گذشته را مي‌خوريم و دقيقا فقط و فقط به خاطر همين افسوس، برايشان با شكوه‌ترين مراسم عزاداري را مي‌گيريم و يا در مراسم مختلفي كه برايش ترتيب داده‌اند، شركت مي‌كنيم و همپاي بقيه گريه و زاري مي‌كنيم! چرا؟ چون ما افكار مُرده‌پرستانه داريم، افكاري كه به روحيه عزادار و سوگوار ما مربوط مي‌شود.»

دكتر نوروزي معتقد است كه ما در اين شرايط عزادار روزها مي‌شويم نه اشخاص؛ او مي‌گويد:«همانطور كه مي‌دانيد همه ما در مراسم ترحيم بيشتر از گذشته مرده حرف مي‌زنيم، از روزهاي از دست رفته، روزهايي كه مي‌توانستيم دوست داشتن، ابراز علاقه كردن، ياري نمودن و مهربان بودن را با اطرافيان خود تجربه كنيم. در حقيقت ما براي از دست رفتن اين روزهاست كه عزاداري مي‌كنيم؛ براي از دست رفتن همين روزهاست كه مراسمي باشكوه برگزار مي‌كنيم و تا مدت‌ها عزادار مي‌مانيم.»

از گذشته تا امروز

با تمام اين تفاصيل يك نگاه به گذشته نشان مي‌دهد كه اين عادت جمعي از روزگاران دور با ما بوده است؛ چنانچه در لغت‌نامه دهخدا در مقابل كلمه مرده‌پرست نوشته شده است: «‌فردي كه مرده را پَرستد و به او اظهار علاقه كند و حرمت گذارد. به ديگران تا زنده‌اند وقعي و ارجي ننهد اما پس از مرگشان سوگواري كند و در شرح فضيلت و مقام‌شان افراط كند.»

از لغت‌نامه دهخدا كه بگذريم، باز هم مي‌توانيم در دنياي شعر و ادب سراغي از اين عبارت بگيريم؛ مُرده‌پرستي از مدت‌ها پيش به نحوي در ديوان شاعران ما جاي گرفته است! دقيق‌تر كه بگوييم از قرن هفتم هجري؛ از روزگاري كه مولانا جلال‌الدين بلخي در ديوان خود از نامهرباني روزگار نوشت:
« گهي خوشدل شوي از من كه ميرم
چرا مرده‌پرست و خصم جانيم
چو بر گورم بخواهي بوسه دادن
رخم را بوسه ده اكنون همانيم...»

از روزگار مولانا و شمس قرن‌ها گذشته است، سبك زندگي، ارتباطات و همه چيز ما آدم‌ها تغيير كرده اما هنوز هم مي‌توان اين عبارت را در فرهنگ مردم ديد؛ شايد به همين دليل است كه شاعران معاصر بيشتر از هر زمان ديگري از اين صفت گفته‌اند و نوشته‌اند؛ تنها يك جست‌وجوي كوچك در اشعار شعراي معاصر گواهي بر اين مدعاست: باور نمي‌كنيد؟! اين شعر را بخوانيد:
«زنده‌كش بوده و با مرده‌پرستي شاديم
اين گواهيست كه ما طالب گوريم هنوز»
اين بيت معروف از معيني كرمانشاهي است كه اينگونه از نامرادي مردم زمانه گله مي‌كند.

جالب اينكه گويا اهل هنر، خود بيشتر از هر كسي به مُرده‌پرستي اطرافيان‌شان پي‌برده‌اند؛ شايد به همين دليل هوشنگ ابتهاج گفته است:
« گنج بي‌قدرم به دست روزگار مُرده دوست
آن گهم داند كــه خــود در خاك بسپارد مرا »

زنده ياد مهدي سهيلي نيز، به زبان طنز از مرده‌پرستي مردم زمانه سخن گفته است:
« تا مرا روح و روان در تن بود، موقع سردي بازارم بود
مردنم معركه‌اي برپا كرد، دكه‌مرده‌پرستي وا كرد
راديو ساعت9 داد خبر، كه سهيلي به جنان كرد سفر
روزنامه، ز ره آقايي ، در غمم كرد قلم فرسايي
آن يكي گفت به صد ناله‌وسوز، بي‌پدر شد ادبيات امروز»

با تمام اين تفاصيل، مرگ هميشه ما را غافلگير مي‌كند؛ نگاهي به تاريخ و زندگي روزمره اجتماعي ما، تاييدي بر اين مدعاست. شايد صفت مُرده‌پرستي كه هميشه گفتن و به‌خاطر آوردنش روح ما را آزار داده است از همين واقعيت مي‌آيد كه نحوه مرگ براي ما مسئله‌اي ارزشمند است و اين در مورد قهرمان‌ها و اسطوره‌هايمان بيش از پيش خودش را نشان مي‌دهد؛‌ اسطوره‌هايي كه در هياهوي زندگي روزمره از آنها غافل شده‌ايم. تعجب نكنيد اما حالا مي‌توانيم از زلزله بنويسيم:
مرده‌پرستي و زلزله؟! اين دو كلمه چيزي را به خاطر شما مي‌آورند؟ بله! حكايت، نقل حكايت غم‌انگيز فوت ايرج بسطامي در زلزله بم است؛ حكايت جدايي ابدي از يك هنرمند نامي؛ هنرمندي كه بعد از مرگ، نامش زنده شد!

ايرج بسطامي را مي‌خواهيم در روزهايي به ياد بياوريم كه هنوز زنده بود؛ در روزهاي قبل از پنجم دي ماه سال 1382! تصوير اما واضح نيست؛ ‌شايد بسطامي نشسته است در كنج خانه‌اي در كوچه پس كوچه‌هاي شهر بم، به دور از تمامي حرف و حديث‌ها در بي‌خبري كامل! اما آمدن زلزله خيلي چيزها را تغيير داد؛ اين ويژگي منحصربه‌فرد زلزله است! حالا ديگر مي‌توانيم او را در روزهايي به خاطر بياوريم كه تيتر بسياري از خبرگزاري‌ها شد:
«كاست صداي مرحوم ايرج بسطامي در كرمان كمياب شد». اين عنوان خبري بود كه مدت كوتاهي پس از زلزله بم و مرگ بسطامي، روي تلكس خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران نمايان شد.

ايرنا در آن روزها به نقل از سعادت ارجمند، رئيس انجمن موسيقي كرمان نوشت:«متأسفانه مُرده‌پرستي در ايران ريشه فرهنگي و رواج بسيار دارد. گاه يك فرد عادي را چنان بالا مي‌بريم كه از او بُت بسازيم اما نسبت به افراد با ارزش و كم‌نظير بي‌توجهيم و زماني كه او را از دست داديم در بوق و كرنا مي‌زنيم كه ، افسوس و صد حيف كه او مرد...»

سعيد فاتحي، مسئول يك فروشگاه عرضه محصولات فرهنگي در كرمان نيز در آن زمان گفته بود:« مرحوم بسطامي تا پيش از مرگ ۱۱ كاست ارائه كرده بود كه تا آن زمان كسي سراغشان را نمي‌گرفت اما از روز پس از وقوع زلزله بم تاكنون بارها براي كاست‌هاي ايرج بسطامي به شركت‌هاي پخش آثار صوتي و تصويري سفارش داده‌ام.»

اين بازي روزگار است يا چيز ديگر نمي‌دانيم، اما آوازهاي بسطامي پس از مرگش قدر و قيمت بيشتري يافت! اين گرايش عمومي به آثار بسطامي پس از مرگ او، اين موضوع را به روايتي تكراري از يك ويژگي نامطلوب جامعه شناختي در ايران تبديل كرد.

دكتر عباس گلدوست، مشاور دانشگاه تربيت معلم در تاييد اين مطلب مي‌گويد: «برآورد عموم بر اين است كه ما ايراني‌ها و البته شرقي‌ها مردم مرده‌پرستي هستيم و اين به‌دليل وجود يك صفت خاص در فرهنگ ماست، همه ما سنت‌گرا و گذشته‌گرا هستيم. مردم ما با توجه به اينكه جزو كهن‌ترين تمدن‌هاي دنيا هستند، اين نگاه به گذشته هميشه همراهشان است، لزوما افتخار آنها به گذشته‌شان است. همين امر باعث شده كه تمام مواردي كه مربوط به گذشته آنهاست، برايشان عزيز باشد.

درست به همين علت وقتي كسي را از دست مي‌دهند، آن فرد ناگهان به گذشته آنها تبديل مي‌شود، گذشته‌اي كه قابل برگشت هم نيست در نتيجه ناخودآگاه آن فرد هم برايشان عزيز مي‌شود.»اين استاد دانشگاه معتقد است:«يكي از دلايل اين امر اين است كه ما در دوران‌گذار زندگي مي‌كنيم، آن قدر گرفتار مشكلات روزمره هستيم كه فرصت نمي‌كنيم به اطرافيان‌مان توجه كنيم و ناگهان چشم باز مي‌كنيم و مي‌بينيم كه آنها را از دست داده‌ايم، اينجاست كه تمام گناه مسائل اجتماعي را به گردن خودمان مي‌اندازيم و در مرگ عزيزانمان خودمان را بيش از همه سرزنش مي‌كنيم. اين دوره گذار، اين عادت و رفتار عمومي مرده‌پرستي را تشديد مي‌كند.»

دنيا كوچك است؛ به درستي اين جمله هم شك نكنيد! از كوه‌ها كه بگذريم، آدم‌ها بالاخره يك روز به هم مي‌رسند؛ حتي اگر پشت ديوار فراموشي مانده باشند. حالا ديگر نقل گذشت روزگار نيست، حكايت فراموشي آدم‌هايي است كه ناگهان آن اتفاق ناممكن برايشان ممكن مي‌شود و آنها مي‌مانند در حسرت روزهايي كه گذشت؛ روزهاي بدون او!

تاريخ درج: 6 خرداد 1387 ساعت 11:47 تاريخ تاييد: 6 خرداد 1387 ساعت 15:08 تاريخ به روز رساني: 6 خرداد 1387 ساعت 15:02
 دوشنبه 6 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 642]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن