تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836726281
وظیفه شورای نگهبان عمل در چارچوب قانون است/حزب معطوف به قدرت است
واضح آرشیو وب فارسی:پویش: مذاکره با شورای نگهبان در هر شرایطی خوب و مثبت تلقی می شود و اشکالی ندارد اما این مذاکرات در صورتی نتیجه بخش خواهد بود که نوعی اعتماد میان نیروهای فراجناحی با نیروهای سیاسی به وجود آمده باشددر میان کشورهای متمدن و پیشرفته جهان ورود به عرصه سیاست برای هر شخصی ممکن به نظر می رسد. هر شخصی که این قصد را داشته باشد لازم است به جرگه حزبی درآید و آموزش های لازم را فراگرفته و بنا به استعدادهای خود در تشکیلات مراتب حزبی را پیموده تا جایگاهی را که به آن تعلق دارد به دست آورد و از این طریق بنا به استعداد خود و تصمیم حزب وارد چرخه مدیریتی از خرد تا کلان شود. رفتار تشکیلاتی برآیند حضور موثر در یک حزب پویا و کارآمد است که تحت آموزش های گوناگون به وجود آمده و به افراد منتقل می شود. هرچند هنوز حزب در ایران جایگاه و قدرت تاثیرگذاری چندانی ندارد و رفتار تشکیلاتی در احزاب نهادینه نشده اما فعالان سیاسی می کوشند به رغم مشکلات مختلف حزب را در ایران نهادینه کنند. از طرف دیگر عدم توسعه یافتگی حزب و عدم وجود رفتاری واحد در میان احزاب منجر شده که ائتلاف به سختی در میان جریان های مختلف سیاسی از یک طیف سیاسی به وجود آید. یکی دیگر از مشکلات تحزب در ایران انشعاب احزاب است. احزاب در ایران بعد از اینکه مراحل ابتدائی خود را طی می کنند به جای ورود به مرحله بعدی دچار اختلاف و در انتها انشعاب می شوند؛ امری که با تعداد کم فعالیت تشکیلاتی موضوعی قابل تامل است. به مناسبت نزدیک شدن به انتخابات مجلس و ورود جامعه به جو ناشی از انتخابات اسفندماه «آرمان» با دکتر محمد کیانوش راد، عضو حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، به گفت وگو پرداخته است که در ادامه می خوانید: اصلاح طلبان با چه کیفیت و ماهیتی قصد دارند در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کنند؟ آنچه اصلاح طلبان در انتخابات مجلس آینده دنبال می کنند شکل گیری مجلسی مستقل و در راستای منافع ملی و با خصیصه مبارزه با فساد برای تقویت تأمین درخواست های مردم است. شکل گیری مجلسی که تحت عنوان مجلس اصلاحات از آن یاد می شود برای اصلاح طلبان یک ایده آل است اما واقعیت این است که شرایط فعلی شاید اجازه تحقق چنین امری را به دلایل مختلف ندهد. یک فعال سیاسی همواره به حداکثر سازی مطالبات خود می اندیشد اما این حداکثر سازی در چارچوب های معقولات و محدودیت ها شکل عملیاتی و عینی به خود می گیرد. به همین دلیل با توجه به مجموعه دلایلی که در حال حاضر وجود دارد از جهات گوناگون مانند نوع نگاه به مدیریت اجرایی و چه از نظر نیرو ها و جریان های درونی اصلاح طلبان و چه از نظر اولویت های اجتماعی و اقتصادی، در حال حاضر باید راهی را انتخاب کرد که بتوانیم با شعارهای حداقلی به یک اجماع حداکثری برای حمایت از دولت اعتدال دست یابیم. تجربه سال ۹۲ تجربه خوبی برای اتحاد و تحقق پیروزی بود اما همواره تجربه ها در عمل مقدمه تصمیم گیری ها نخواهد شد. در بسیاری از مواقع به رغم وجود تجربیات و درک ضرورت ها با انتخاب مولفه های گوناگون تصمیم و اقدام از حالت اتحادی و ائتلافی خارج می شود و بعضا با اشتباه در تصمیم گیری عملا زمینه موفقیت جناح مقابل فراهم می شود. این اتفاق در سال84 در جناح اصلاح طلب و در سال 92 در جناح اصولگرا رخ داد. در سال84 تفرق ما باعث تمرکز آرا و موفقیت آنها شد و در سال۹۲ تفرق جناح اصولگرا و اتحاد ما باعث تجمیع آرا به سمت آقای روحانی شد. در انتخابات مجلس نیز اصلاح طلبان باید تجربه سال۹۲ را لحاظ کنند. به اعتقاد من در تهران به دلیل اینکه بافت سیاسی در جامعه شهری وجود دارد دستیابی به یک ائتلاف در میان اصلاح طلبان و پیروزی آنها قابل تصور است اما در برخی شهرستان ها رای افراد بعضا نه بر مبنای رای سیاسی بلکه بر مبنای رای قومی است که با دقت و فداکاری بیشتر نیروهای سیاسی قابل دستیابی است. برخی از اصلاح طلبان مذاکراتی را با اعضای شورای نگهبان انجام داده اند. این مذاکرات می تواند ثمربخش باشد؟ مذاکره با شورای نگهبان در هر شرایطی خوب و مثبت تلقی می شود و اشکالی ندارد اما این مذاکرات در صورتی نتیجه بخش خواهد بود که نوعی اعتماد میان نیروهای فراجناحی با نیروهای سیاسی به وجود آمده باشد یا حضور و تاثیر اجتماعی جریان های جمعی به شکلی باشد که قصد تعامل وجود داشته باشد. وظیفه شورای نگهبان عمل در چارچوب قانون است. شورای نگهبان چارچوب های اولیه بررسی صلاحیت را حتما باید انجام دهد و افراد را در معرض رای عمومی مردم قرار دهد. در بررسی صلاحیت ها باید بررسی با نگاه حقوقی صورت بگیرد. به هر حال نیروهای سیاسی باید با تدوین برنامه های چندگانه وارد عرصه انتخابات شوند. تحریم انتخابات هیچ گاه در دستور کار اصلاح طلبان نبوده و در این دور تصور می شود با حضور دولت آقای روحانی و واقع بینی سیاسی جناح های اصلاح طلب می توانیم در انتخابات حضور جدی داشته باشیم و اگر مجلس آینده مجلسی باشد که در چارچوب حمایت از دولت اعتدال گام بردارد برای اصلاح طلبان مجلس مطلوبی خواهد بود. اگر نیروهای نخبه اصلاحات به هر دلیلی نتوانند در انتخابات شرکت کنند، در این صورت استراتژی اصلاح طلبان چگونه خواهد بود؟ به هر حال ما باید تلاش خود را در چارچوب واقعیت ها انجام دهیم. به اعتقاد من جامعه سیاسی ایران نیروهای سیاسی زیادی را تربیت کرده و دست ما از این جهت خالی نخواهد بود. ممکن است برخی افراد شناخته شده اصلاح طلب تأیید صلاحیت نشوند اما به نظر می رسد نیروهای باتجربه و متخصص زیادی وجود دارند که نگاه اصلاح طلبی دارند و می توان از آنها حمایت کرد. البته در پیروزی چهره های غیرآشنا ممکن است موفق نشویم و این یک مسأله است و شاید ما نتوانیم افراد متخصص، باتجربه، کارآزموده و باصلاحیت اما غیرمشهور را به نحوی مطرح کنیم که رای کافی را از مردم اخذ کنند اما در مجموع جریان حامی دولت و شعار حمایت از دولت شعار تاثیرگذاری در میان مردم است و مردم از نگاه افراطی دوری می کنند و سعی دارند با حمایت دولت فعلی شرایط بهتری را برای دولت خود رقم بزنند. نقش احزاب در انتخابات آتی چگونه است؟ احزاب سیاسی در جامعه ایران نقش تجمیع کننده را ایفا می کنند. در برخی از شهرها نقش احزاب سیاسی پررنگ است. برای مثال در دوره ششم مجلس جریان سیاسی حتی در شهر ستان ها بسیار تاثیرگذار بود، به این دلیل در بسیاری از مناطق قومی ملاک رای دادن مردم قومیت کاندیدا نبود بلکه به تفکر آنها می نگریستند. در این دیدگاه فقط میزان تعهد کاندیداها در تأمین منافع مردم سنجیده می شود و ملاک ارزیابی قرار می گیرد. آنچه توسعه سیاسی را تضمین می کند نهادینه شدن نگاه حزبی در تأمین و تقویت منافع ملی است. در برخی از دوره ها که فضای سیاسی گسترده است گرایشات قومی ضعیف می شود اما در دوره فعلی گرایشات سیاسی تا حدی کمرنگ تر از دوره دوم خرداد است. در نتیجه ممکن است گرایشات قومی در این دوره تاثیر بیشتری در نتیجه انتخابات بگذارد. در برخی از دوره ها وضعیت چنین بود و در برخی از شهر ها هم وضعیت این چنین است؛ برای مثال در شهر هایی مانند تهران، شیراز، تبریز و تا حدی مشهد به دلیل یکدستی بافت جمعیتی رای سیاسی بیشتر تاثیرگذار خواهد بود. اما در برخی از شهر ها گرایش های قومی به شکلی است که رای سیاسی تاثیر کمتری خواهد داشت؛ یعنی اگر کاندیدایی دارای میزان قابل توجهی از رای قومی باشد و رای سیاسی نیز داشته باشد در آن صورت این هم افزایی معنی دار خواهد شد و فرد می تواند به مجلس راه یابد. در نتیجه در استان هایی که بافت، بافت قومی است حتما اصلاح طلبان باید با تکیه بر این مولفه ها دست به انتخاب بزنند. اینکه فردی را بدون پشتوانه رای قومی و صرفا از جهت سیاسی و فرهنگی حمایت کنیم، قطعا در این گونه شهرها نتیجه ای نخواهد داد. کاندیداها حتما باید میزان قابل توجهی از رای قومی را داشته باشند و بعد اصلاح طلبان از آنها به عنوان کاندیدای اصلاح طلب حمایت کنند. این تصمیم می تواند تصمیم هوشمندانه ای باشد. در استان ها گروه های سیاسی ضعیف تر و موسمی هستند و صرفا در ایام انتخابات فعال می شوند و کارکرد صرفا انتخاباتی دارند و جریان آموزش نیرو سازی جذب آموزش و هدایت را کمتر دنبال می کنند. به این دلیل نقش احزاب سیاسی نیز در برخی از شهرستان ها نقش پررنگی نیست. پیگیری های رئیس دولت اصلاحات و تشکیل شورای راهبردی در استان ها و حضور شورای هماهنگی و کوشش جریان اصلاح طلب به طور کلی به کاهش برخی از سلایق موجود بین اصلاح طلبان، حرکت بسیار خوبی است. ایجاد شورای عالی سیاستگذاری می تواند مجموعه ای از نیروهای احزاب و شخصیت های غیرحزبی را در کنار هم داشته باشد تا این مجموعه بتواند در استان ها نیز نقش خوبی را ایفا کند. دولت و بدنه دولت در جریان انتخابات باید چه سیاستی را اتخاذ کند؟ دولت به هیچ عنوان نباید وارد دسته بندی های حزبی شود. این بزرگ ترین اشتباه دولت است که بخواهد از جریان خاصی حمایت کند. در استان ها نیز نبایداستاندار یا مشاوران استاندار در جهت ایجاد گروه هایی برای تاثیرگذاری در انتخابات فعال شوند. دولت، استانداری ها و فرمانداری ها وظیفه اجرای انتخابات را باید برعهده داشته باشند. استانداران نباید خارج از چارچوب های قانونی خود در انتخابات تاثیر بگذارند. حرکت در چارچوب های قانونی انتخابات می تواند نشاط و پویایی این رخداد ملی را در پی داشته باشد. به باور من دولت باید به صراحت و با دستور قاطع از ورود مسئولان اجرایی به انتخابات جلوگیری کند تا احساس امنیت برای مجموعه نیروهای سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب را به وجود آورد. تفرق در سال های 84 و۹۲ برای اصلاح طلبان و اصولگرایان مضراتی را به همراه داشت. ممکن است احزاب اصلاح طلب و اصولگرا هر کدام روزی به حزب یا جبهه واحد اصلاحات یا اصولگرا تبدیل شوند؟ حرکت به سمت فضای سیاسی کاملا دو حزبی فواید و مضراتی را به دنبال دارد که البته فواید آن در مجموع بیشتر است. از جمله اینکه تفرق آرا بین یک جبهه از جمله اصولگرا و اصلاح طلب را می تواند زیاد کند. دومین حسن آن این است که امکان تحرک احزاب حاکم را زیاد می کند؛ یعنی در واقع در حزب حاکم به از بین بردن گرایش ها و زیرمجموعه خود منجر نمی شود و امکان بازی رقبای سیاسی را فراهم می کند و این می تواند یک حسن باشد و جامعه از صف بندی دوجناحی خارج می شود و امکان جناح های دیگر هم برای عرض اندام فراهم می شود. اما واقعیت این است که در عمل سیاسی و اجتماعی به هر حال از دو یا سه جریان کلی دیدگاه ها قابل جمع بندی هستند و می توان سایر گرایشات خرد تر را در زیرمجموعه کلان تر وارد کرد. به هرحال اینکه یک حزب به اقتصاد آزاد می اندیشد، اینکه به گسترش روابط و ارتباط با جهان پیرامون خود می اندیشد یا یک رویکرد بسته، اینکه به رأی مردم به عنوان رای اصیل و واقعی و تعیین کننده در همه امور در کشور نگاه می کند یا تبصره ای بر آن می زند اشکالاتی است که در حال حاضر وجود دارد ولی راهی جز این نیست که در داخل کشور نیز یک جبهه اصلاح طلبان را داشته باشیم که به مرور به سمت یک حزب اصلاح طلب با وجود فراکسیون های مختلفی در درون خود حرکت کنیم، مانند ایالات متحده که در حزب دموکرات فراکسیون های مختلفی دارند و افراد مختلف کاندیدا می شوند. رقابت های درون حزبی شکل می گیرد و در نهایت منجر به معرفی یک کاندیدای واحد می شود. در جناح مقابل هم به همین شکل و در نهایت نمایندگان دو حزب حاکم روبه روی هم قرا می گیرند و مردم تکلیف را مشخص می کنند. در ایران هم ما به مرور به این سمت خواهیم رفت و شاید ایجاد ائتلاف هایی که امروز حول رئیس دولت اصلاحات شکل گرفته تا حدی ما را به این مسیر ببرد و تسهیل کند که تصمیم گیری ها از قواعد دموکراتیک در درون خود برخوردار شود. دو دسته شدن احزاب و اختلافات حزبی بعد از اختلافات درون جناحی چه ثمرات یا معایبی را با خود به همراه دارد؟ احزاب یا بر اساس یک مرام حزبی خاص شکل می گیرند یا بر اساس منافع خاص دور هم جمع می شوند. در حرکت های این چنینی با توجه به تجربه احزاب در ایران این احزاب تجربه انشعاب بیشتری دارند، به دلیل اینکه نوع نگاهشان ممکن است اشتباه باشد و امکان کار کردن کسی با کسی یا گروهی با گروه دیگری را سلب کند. به همین دلیل انشعاب در این احزاب معمولا شکل می گیرد. البته گاه با روندی آرام و گاه با روند خشن یا براساس منفعت های احزاب شکل می گیرد که آن منفعت ها را باز به دو دسته منفعت های کلی و خواست عمومی یا منفعت های مادی می توان تقسیم کرد. همه احزابی که منفعت های ملموس مادی دارند سعی می کنند با عمومی سازی خواسته های خود، نمایی از خواسته ها و شعار های فرا تر از منافع مادی را مطرح کنند. به هر حال در درون احزاب اگر اختلاف به معنی تعیین اولویت ها برای پیشبرد برنامه ها باشد، اولویت های متفاوت تشخیص داده می شود و در یک چتر کلی و دموکراتیک با هم بحث کرده و اختلاف نظر ها کنار گذاشته می شود که یا رأی اکثریت حاکم می شود یا اینکه میزان همکاری و اشتراک نظر به حدی کاهش پیدا کند که منجر به جدا شدن عده ای از حزب شود این در حالت عادی خیلی اشکالی ندارد، اشکال آنجاست که مسأله جاه طلبی های بیش از حد افراد و خواسته های شخصی آنها باعث ایجاد اختلاف ها شود. این موضوع را در روابط عادی افراد هم می توان دید و یک حلقه دوستانه چند نفره هم در صورت ایجاد جاه طلبی های بیش از حد و منیت ها ممکن است متلاشی شود و از هم فروبپاشد. به هر حال ما باید به سطحی از روابط برسیم که با شفاف بیان کردن دیدگاه های خود با یک فضای تعاملی دموکراتیک با هم به رقابت های درون حزبی نیز بپردازیم و این لزوما امر منفی ای نیست ولی اولویت های اساسی را باید مد نظر قرار دهیم تا با رد اختلافات درون تشکیلاتی بتوانیم تشکیلات را حفظ کنیم و در راستای آن حرکت کنیم. احساس گرایی، غیرعاقلانه رفتار کردن ، ترجیح منافع زودهنگام به منافع بلندمدت تر، میل به لیدر شدن و نفر اول بودن و در شورای مرکزی بودن یکی از مشکلات احزاب در جامعه ایران است. همیشه کسانی که در یک فعالیت حزبی شرکت می کنند دوست دارند عضو شورای مرکزی شوند و خود همین ایجاد مشکل می کند. به محض اینکه این شخص نتوانست به شورای مرکزی راه یابد استعفا می دهد و کناره گیری می کند. این موارد از مشکلاتی است که واقعا وجود دارد و باید نسبت به رفع آن کوشید. اختلاف فکری و تعیین اولویت ها در درون یک حزب می تواند مطرح شود اما در زیر چتر حزب همه باید در راستای برنامه های حزب حرکت کنند، این درحالی است که نوع رفتار حزبی بعضا ممکن است با توجه به دیدگاه های شخصی اعضای حزب، آنها را از هم جدا کند و باعث نارسایی در تعیین و به سرانجام رسیدن برنامه های حزب شود و در درازمدت انشعاب حزبی را موجب شود. به هر حال می باید در فعالیت خود توجه داشته باشیم اختلافی که در حال حاضر در درون احزاب شکل می گیرد با سال های اولیه انقلاب متفاوت است . همان گونه که رفتار ها و کنش های سیاسی امروز با کنش های سیاسی گذشته متفاوت است فعالیت های حزبی هم متفاوت است. امروز دیگر کسانی که به حزب ورود پیدا می کنند این انتظار را دارند که حزب برای آنها کاری کند و این در یک حد معقول هم اشکالی ندارد. به هر حال وظیفه یک حزب، شناسایی، جذب، آموزش، هدایت و به کارگیری اعضا در عرصه های اجرایی و سیاسی است. حزب یک مدرسه نیست که افراد با ورود به آن تنها آموزش ببینند. حزب معطوف به قدرت است. حزب تشکیل می شود تا بتواند به تجمیع منافع افراد بپردازد و با گرفتن قدرت و دولت، افراد خود را برای پیاده کردن آرمان های خود در بدنه اجرایی دولت قرار دهد تا بتواند آن اهداف را عملی کند. برای مثال اگر رئیس جمهور بر اساس شعار ها و برنامه های مشخص از مردم برگزیده شده، برای عمل به وعده خود باید افرادی را به عنوان وزیر، استاندار و فرماندار انتخاب کند که معتقد به آن برنامه ها باشند و در راستای آن برنامه ها حرکت کنند. اگر قرار باشد رئیس جمهوری انتخاب شود و بدنه اجرایی مسیر را خلاف شعار و برنامه رئیس جمهور دنبال کند نقض غرض خواهد بود؛ پس دلیل اراده جمعی بر انتخاب رئیس جمهور چه بوده است؟ حال اگر حزبی هم به دنبال پیاده کردن برنامه های خود است و این حزب به موفقیتی دست یابد قاعدتا باید نیروهای خود را که در فرایند حزبی آموزش های لازم را به آنها داده جذب کند. پس تا یک حد معقول و طبیعی است افرادی که درون حزب می آیند امید دارند که حزب از آنها در بدنه اجرایی استفاده کند اما مشکل آنجا آغاز می شود که زیاده خواهی ها اساس یک کار مشترک را از بین ببرد. اینکه فکر کنیم افرادی که وارد حزب می شوند مثل گذشته برای آرمان های خود وارد حزب شده اند خارج از واقعیت است. جوان هایی که به حزب می آیند نیامده اند که زندگی و تحصیلات خود را در راه حزب هزینه کنند. امروز چنین امکانی وجود ندارد، چون مسئولان حزبی باید به این نکته توجه کنند که نیروهایی که به حزب وارد می شوند از حزب هم توقعاتی دارند؛ آنها می خواهند در یک داده و ستانده برای حزب فعالیت کنند و از سوی دیگر از حزب پاداش هایی را دریافت کنند. به این دلیل سازوکار های حزبی ما مقداری مبتنی بر تامین منافع افراد باید طراحی شود و در این مسیر به جذب نیرو های صادق و وفادار اقدام کرد تا بتوان به حرکت در مسیر برنامه های حزب و اجرا شدن آنها امیدوار بود. آیا نبود تحزب در ایران باعث حضور احمدی نژاد در رأس هرم مدیریت اجرایی شد؟ خیلی ارتباط وسیعی وجود ندارد. به هر حال احمدی نژاد هم سعی می کرد مجموع نیروهایی را که همراهش هستند وارد سیستم تشکیلاتی خود سازد. گرچه احمدی نژاد یک حزب نداشت اما وی یک گروه و دسته ای داشت که بر اساس روابط مشخص و افراد مشخص مانند مشایی و ثمره هاشمی و افراد جوان که وارد سیستم اجرایی می کردند تشکیل شده بود. بعضا به افرادی مسئولیت داده می شد که سابقه مدیریت نداشتند اما به صرف ارتباط با احمدی نژاد وارد سیستم اجرایی می شدند. تنها نکته ای که می توان گفت این است که وقتی فعالیتی مبتنی بر کار جمعی و کار حزبی شود و حزب هم کارکرد واقعی خود را دقیقا اجرا کند آن گاه افراد در هنگام به کار بردن آنها در بدنه اجرایی با تکیه بر عقل جمعی حزب و شناختن قابلیت های واقعی فرد اقدام می کنند. اشکال رویکرد احمدی نژاد آن بود که تصمیمات فردی می گرفت. وقتی تصمیمات فردی صورت بگیرد شناخت فرد باعث به کارگیری آنها می شود اما در فعالیت حزبی شناخت مجموعه ای از نهاد ها و ارکان حزبی است که یک فرد را از یک جایگاه به جایگاه بهتر ارتقا می دهد و رویکرد حزبی فرد را کنترل می کند در حالی که فرد با شناخت شخصی کسی را از جایی می آورد و به وی مسئولیت می گمارد که نه در مرحله شناسایی اولیه آن دقت کافی صورت گرفته و نه در مرحله به کارگیری آن عقل جمعی حاکم شده و نه در مرحله کنترل بعدی مکانیسمی برای کنترل فرد وجود دارد، زیرا انسان به مثابه یک موجود اجتماعی، در یک زیست جمعی، تا در قالب یک خرد جمعی گامی برندارد و با یک مکانیسم دقیق کنترل نشود احتمال خطایش وجود دارد. یک سیستم حزبی سالم، افراد نا سالم را هم به سالم سازی وادار می کند. یک حزب افرادی را که تندرو یا کندرو هستند در درون خود به تعادل می رساند؛ یعنی در واقع تصمیمات جمعی در درون یک حزب تصمیماتی است که به معدل گیری رفتار های تند و کند تبدیل خواهد شد. این است که در درون یک حزب افراد بسیار تندرو و کندرویی وجود دارند که برونداد برخورد فکری آنها یک رای جمعی و حرکت متعادل است. در حرکت های فردی از نوع رویکردهای احمدی نژاد ملاک و معیاری جز سلیقه شخصی برای جذب افراد وجود ندارد و به همین دلیل در سیستم های اجرایی که فاقد کنترل های منظم و مبتنی بر خرد جمعی هستند ممکن است افراد بسیار سالم، ناسالم شوند. حسن فعالیت های حزبی که در واقع یک مرحله پایین تر از شکل گیری دولت است این است که اگر سیستم حزبی سالم باشد افراد ولو نا سالم در این سیستم سالم آموزش می بینند و خود را اصلاح می کنند. در دولت احمدی نژاد کسانی که جذب دولت وی شدند آدم های ناسالمی نبودند امابی مبالاتی و بی نظمی در سیستم اقتصاد و نادیده گرفتن قانون باعث شد اختلاس های کلانی که در تارخ بی سابقه بود اتفاق بیفتد. امروز هر کسی که عدالت را بدون توجه به چارچوب های قانونی بخواهد اجرایی کند به جای اینکه عدالت ایجاد کند ممکن است به نابرابری دامن بزند. امروز اگر آقای روحانی هم بگوید می خواهد عدالت را بدون قانونگرایی اجرا کند نه تنها عدالت را گسترش نمی دهد بلکه نابرابری و فساد اقتصادی هم گسترده خواهد شد. سیستم حزبی و دولت متکی بر قانون می تواند زمینه را برای عدالت آماده کند. اصولگرایان میانه رو در مقابل طیفی از اصولگرایان تندرو که خود را تنها اصولگرایان می دانند، چه رویکردی را باید برگزینند؟ در شرایط فعلی جریان اصولگرایی در برابر اصولگرایان تندرو نمی توانند برنامه های خود را به خوبی اجرایی کنند و به نوعی مرعوب این جریان هستند. لذا اصولگرایان معتدل باید به عدم اعتماد به نفس در برخورد با جریانات سیاسی تند اصولگرایی پایان دهند. اصولگرایان معتدل باید با شهامت بیشتری برنامه های خود را اجرایی کنند. اصولگرایان معتدل باید به فکر آینده سیاسی خود باشند؛ اگر اصولگرایان معتدل با اعتقاد به رای مردم به تدوین برنامه های دقیق اجرایی برای پیشبرد سیاست های توسعه برآیند حتی اگر در کوتاه مدت موفق به کسب آرا نشوند ولی در آینده می توانند مورد اقبال مردم قرار بگیرند. به هر حال شفافیت و ایستادگی بر جناح های مختلف می تواند به تبیین دیدگاه های سیاسی مردم کمک کند. آیا امکان ائتلاف بین جریان های سیاسی از نظر جریان شناسی سیاسی امکان دارد؟ احزاب سیاسی به هر حال با مولفه های هویتی تعیین و شناسایی می شوند. فعالان سیاسی نباید به مخدوش شدن و ابهام انگیزی مرز های هویتی خود اقدام کنند. اشکال ندارد در یک مقطع میان دو حزب ائتلاف صورت بگیرد. ائتلاف یک معنای مشخص دارد. اتحاد یک معنای دیگر دارد و ائتلاف معنای دیگر. در حالت عادی اصولگرایان کار خود را انجام خواهند داد و اصلاح طلبان هم کار خود را انجام می دهند. اگر در مواقعی میان اصولگرایان و اصلاح طلبان جناح ثالتی شکل گرفت و آن جناح ثالث خطری را ایجاد کرد که به فرض اصلاح طلبان و اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که باید برای دفع خطر ائتلاف کنند در آن موقع حتی ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرایان علیه دفع آن خطر امکانپذیر است. در آن موقع ائتلاف دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا علیه جناح ثالث در مفاهیم و رفتار سیاسی قابل درک خواهد بود اما در شرایط سیاسی فعلی که در آن به سر می بریم اتئلاف میان این دو اصولا معنی ندارد حتی اگر اصولگرایان معتدل با دیدگاه خود و اصولگرایان تندرو با دیدگاه خود حضور یابند. در آن شرایط هم می توان به ائتلاف فکر کرد ولی هنگامی که اصولگرایان می خواهند حول یک دیدگاه و اصلاح طلبان با یک دیدگاه دیگر حضور یابند، ائتلاف بی معناست ضمن اینکه ائتلاف زمانی صورت می گیرد که یک حزب یا دو حزب احساس کنند به لحاظی دچار مشکل هستند و در حقیقت احزاب کوچک تر خود را با احزاب بزرگ تر در ائتلاف می اندازند. اینها شرایطی است که در جای خود قابل بررسی است اما می توان به دلیل اینکه جامعه ایران حزبی نیست افرادی را یافت که نه در تعریف اصلاح طلبی می گنجند و نه در تعریف اصولگرایی. در این فرض می توان در لیست اصولگرایان و اصلاح طلبان افراد مشترک را دید. ارمان/
شنبه ، ۲۵مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پویش]
[مشاهده در: www.puyesh.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل: شورای نگهبان در مورد برجام به وظیفه قانونی خود فراتر از جناح بندیها
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل شورای نگهبان در مورد برجام به وظیفه قانونی خود فراتر از جناح بندیهای سیاسی عمل کنداتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل اعلام کرد از آنجایی که وظیفه شورای نگهبان نظارت بر قوانین تصویب شده در مجلس است خواهشمندیم این شورا در مورد برجامتالاب انزلی به مسئله اول استان تبدیل نشده است/ساخت بندر کاسپین می توانست در اولویت اول منطقه آزاد انزلی نباشد/
اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا حق شناس گفت به نظر من شورای نگهبان بر اساس اینکه یک کاندیدا عضو کدام گروه و جریان سیاسی است نظر نخواهد داد بلکه پرونده افراد را تک تک بررسی می کند اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا عصر پنجشنبه دیارمیرزا میزبان دکتر هادی حق شناس معاون سابقعراقچی: اگر طرح برجام به تصویب نهایی برسد پس از طی مرحله مربوط به شورای نگهبان به صورت قانون درمیآید
عراقچی اگر طرح برجام به تصویب نهایی برسد پس از طی مرحله مربوط به شورای نگهبان به صورت قانون درمیآیدمعاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت خارجه گفت گر طرح برجام برنامه جامع اقدام مشترک به تصویب نهایی برسد باید مرحله مربوط به شورای نگهبان را طی کند تا به صورت قانون درآید به گزبا تاییدشورای نگهبان، پشتوانه قانونی برجام تکمیل شد مطلب ویژه
شورای نگهبان طرح اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام را با اکثریت آرا تایید کرد طرح برجام که روز سه شنبه در مجلس به تصویب رسید برای اعلام نظر شورای نگهبان به این شورا ارسال شده بود شورای نگهبان نیز در جلسه روز چهارشنبه خود در دو نوبت صبح و عصر این طرحدشمن سعی می کند نفوذ ی های خود را به مجلس بفرستد آیت الله احمد جنتی خطیب نمازجمعه این هفته تهران در خطبه دوم ن
امام جمعه موقت تهران به راه های نفوذ دشمن در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور پس از برجام اشاره کرد و گفت دشمن سعی می کند نفوذ ی های خود را به مجلس بفرستد آیت الله احمد جنتی خطیب نمازجمعه این هفته تهران در خطبه دوم نمازجمعه ضمن تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت شهید سردار همدانی ارفع ایراد شورای نگهبان به اصلاحیه قانون مبارزه با قاچاق کالاو ارز
در جلسه علنی امروز صورت گرفت رفع ایراد شورای نگهبان به اصلاحیه قانون مبارزه با قاچاق کالاو ارز شناسهٔ خبر 2939506 - سهشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱ ۱۷ سیاست > مجلس نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایراد شورای نگهبان به طرح اصلاح موادی از قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز را برطرف کردندشورای نگهبان طرح اجرای برجام را تایید کرد
شورای نگهبان طرح اجرای برجام را تایید کرد شورای نگهبان در جلسه روز چهارشنبه خود طرح اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام را تایید کرد به گزارش نامه نیوز طرح اجرای برجام در جلسه علنی روز سه شنبه مجلس شورای اسلامی پیش از آنکه به انبوه پیشنهادهای نمایندبی بی سی به قدرت حزب الله اذعان کرد
شبکه خبری بی بی سی در تحلیلی بر موفقیت های اخیر ارتش سوریه همراه با کمک نیروهای مقاومت حزب الله لبنان در عرصه نبرد علیه نیروهای داعش صحه گذاشت به گزارش جهان به نقل از فارس شبکه خبری بی بی سی در وبگاه خود بر دستاوردهای اخیر ارتش سوریه در نبرد علیه نیروهای داعش صحه گذاشت و نوشت گشورای نگهبان «طرح هستهای» را بدون مصلحتاندیشی بررسی میکند
سخنگوی شورای نگهبان شورای نگهبان طرح هستهای را بدون مصلحتاندیشی بررسی میکند شناسهٔ خبر 2939871 - سهشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴ ۳۰ سیاست > مجلس سخنگوی شورای نگهبان قانون اساسی گفت در بررسی طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام در این شورا هیچ گونه مصلحتی جز رعایت شرشورای نگهبان با اکثریت آراء طرح اجرای برجام را تایید کرد
سخنگوی شورای نگهبان از تایید طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام با اکثریت آراء خبر داد به گزارش صدای زرند نجات الله ابراهیمیان سخنگوی شورای نگهبان در گفت وگو با خبرنگار فارس اعلام کرد که طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام با اکثریت آراء مغایر با شرع و قان-
گوناگون
پربازدیدترینها