محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829981224
آیا گروه «هنر و تجربه» در مسیری که باید گام بر می دارد؟
واضح آرشیو وب فارسی:الف: آیا گروه «هنر و تجربه» در مسیری که باید گام بر می دارد؟
بخش فرهنگ و هنر الف، ۲۲ مهر ۹۴
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۲۳
یک: «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر»: فرمگرایی با سس تارانتینو!همه چیز به این بستگی دارد که شهرام مکری را به عنوان یکی از نوگراترین سینماگران ایرانی، تا چه حد جدی بگیریم. به این بستگی دارد که فیلمهایش را چطور ببینیم. آیا صرفا به خاطر اینکه ایده فرمی تجربه نشدهای دارند، باید جور دیگری به آنها نگاه و همه جزئیاتش را تحت یک منطق جدید توجیه کرد؟ یا اینکه باید درکنار تمجید از آن خلاقیت فرمی، به ایرادهای ابتدایی و واضح آنها هم اشاره کرد؟مساله این است که دو فیلم بلند مکری، علیرغم فضای منحصر به فردی که میسازند، نمیتوانند منطق جدید و مختص خود را ایجاد کنند؛ مثلا بازیهای تصنعی بازیگران دو فیلم، در فضاسازی آن توجیه نمیشوند و در پیشبرد قصه و شخصیتپردازی تاثیری ندارند و کاملا یک «ضعف» محسوب میشوند. علاوه بر این، مشکل دیگری که در فیلم اول مکری، «اشکان،انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» به چشم میخورد و البته موجه هم نیست، چیدهشدگی بیش از حد آن است که از اثر بیرون میزند و ارتباط مخاطب با فیلم را در حد مشخصی، متوقف میکند. بهطوری که مخاطب، بعد از مدتی، کاملا دست فیلمنامهنویس را حس میکند که دارد این حوادث را به این شکل میچیند و به هم ربط میدهد.با این همه اما تمجید نکردن از «اشکان،…»، مخصوصا به عنوان یک فیلم اول، تقریبا غیرممکن است؛ شخصیتها به خوبی معرفی میشوند، قصه بدون تعلل پیش میرود و فضاسازی هم معقول است. فیلمساز به خوبی توانسته بین فیلمهای خارجی مورد علاقهاش و «غربی»نشدن کلیت فیلمش، تعادل ایجاد کند. ضمن اینکه آنقدر هم غرق ارجاع دادن به فرامتن و همچنین شیفته متفاوت بودن نحوه روایتش نمیشود که اصل قصهاش را از یاد ببرد.اما مهمترین ویژگی فیلم را شاید بتوان تلاشش، برای جلب نظر مخاطب عام دانست. فیلم، قصه جذابی تعریف میکند- طرح و اجرای یک نقشه دزدی توسط دو نابینا- و کاملا مشخص است که علاقهمند است که کنجکاوی مخاطب غیرحرفهای را برانگیزد و او را تا پایان، با قصه همراه کند. فیلمساز به وضوح، تجربههای نو در فیلمسازی را مغایر با جذب تماشاگر نمیداند و بعید است خالی بودن سالنهای نمایش فیلمش را به «هنری»بودن آن تعبیر کند.به نظر میرسد که فیلمساز به دنبال ارتباط دادن مخاطب، با تجربهگرایی خودش باشد: حتی تقاطع داستانهای (ظاهرا) جداگانه فیلمش هم طوری نیست که مخاطب بیگانه با روایتهای غیرخطی سینمای جهان را سر در گم کند و او را پس بزند.با تمام اینها، همچنان آن ایرادی که در ابتدا گفته شد، به جای خود باقی است. اگر دیالوگهای آن سرباز را درباره «تقدیر» جدی بگیریم و به دنبال یافتن ارتباطی سینمایی بین آن حرفها و اسلوب روایت داستانهای فیلم باشیم، احتمالا از درنیامدن این ارتباط، سرخورده شویم و فیلم را «اسیر گزافهگوییهای روشنفکرانه» بدانیم.دو: «اعترافات ذهن خطرناک من»: روز شیطانسومین فیلم بلند هومن سیدی از یک نظر، روی دیگر سکه «اشکان،…» مکری است: حتی اگر خوشبین هم باشیم، نمیتوانیم آن را «فیلم خوب»ی قلمداد کنیم. اما در همین حال ویژگیهایی دارد که قابل توجه است؛ فیلم، برای کارگردانش، یک قدم بزرگ رو به جلوست. دیگر نه از آن جسارت بیتوجیه «سیزده» (که اکران معمولی داشت) خبری هست و نه از پیامزدگی انتهایی آن، نه خشونت بیدلیل و افراطی اثر قبلی دیده میشود و نه آنارشیسم افراطی، هر چه هست- که البته خیلی هم شدید نیست- مربوط به آن چیزی است که آدمهای فیلم و قصهشان اقتضا کرده. فضا همچنان آمریکایی و غیرایرانی است اما مختصات خودش را هم دارد.مهمتر از همه اینکه داستان فیلم، با یک موقعیت سوالبرانگیز شکل میگیرد- که از این جهت، فرسنگها از «سیزده» جلوتر است و با «آفریقا» هم که اصلا قابل مقایسه نیست- اینکه چرا فرهاد در چنین موقعیتی گیر افتاده و آن چیزی که فراموش کرده چیست؟ درست است که گرهگشایی فیلم، «جمعبندی» قابل قبول برای فیلم نیست، اما سوال ایجاد شده، حداقل این قابلیت را دارد که مخاطب را تا انتها کنجکاو نگه دارد.در کنار اینها، فیلم از یک کاراکتر جذاب هم بهرهمند است که علیرغم حضور اندکش، جذابیت زیادی ایجاد میکند؛ همسر فرهاد، زن نیمهدیوانهای که در تیمارستان است، نقشهها را خورده و هر روز یکی را بیرون میکشد و به فرهاد تحویل میدهد، تنها اوست که به فکر فرهاد است و فقط صدای اوست که از خاطر فرهاد نمیرود. با وجود سوالاتی که میشود درباره کارکرد و تاثیر این کاراکتر در روند قصه مطرح کرد و حتی تا حدودی فلسفه بودنش را زیر سوال برد، صرف طراحی و حضور یک کاراکتر غریب و جالب، آن هم در سینمای ایران که بین شخصیتهای شبیه به هم محاصره شده، میتواند غنیمت بهشمار بیاید و جذابیت کمتر دیدهشدهای را عرضه کند.و صد البته که هیچکدام از این محاسن، نمیتوانند به تنهایی- یا حتی بعضا در کنار هم- فیلمی را تبدیل به «فیلم خوب»ی کنند.سه: «هنر و تجربه»: یک بام و دو هواسالهاست که در سینمای ما تعدادی فیلم خاص تولید میشود. فیلمهایی که به خاطر رویکرد غیرمعمولشان، در بهترین حالت، در جشنوارهها موفق میشوند و جایزه میبرند، اما رنگ اکران عمومی را به خود نمیبینند. به خاطر اینکه احتمالا این فیلمها با اقبال عمومی مواجه نخواهند شد و اکران گستردهشان تقریبا بیهوده خواهد بود و صرفا تعدادی سالن را اشغال خواهد کرد- البته فعلا کاری به این نداریم که «خاص» بودن این آثار، به فرم نامتعارفشان برمیگردد یا به ناتوانی سازندگانشان در ساختن یک فیلم سرگرمکننده و عامهپسند- مسئله اما این است که طی این سالها چند بار کارهایی به قصد اکران این فیلمها شد که اغلب بینتیجه ماند، تا اینکه کمی بیش از یکسال قبل، دوباره بستری مهیا شد که این فیلمها تحت عنوان «گروه هنر و تجربه» اکران محدود شوند.طرح هنر و تجربه تا به امروز دوام آورده و به نظر میرسد منظمتر و نتیجهبخشتر از طرحهای قبلی برای اکران فیلمهای مخاطب خاص بوده است. نفس این کار هم بهخودیخود، کاملا منطقی و معقول است. به خاطر اینکه تماشاگر محدود این آثار نیز که احتمالا موقعیت تماشای این فیلمها را در جشنواره ندارند فرصتی پیدا میکنند که آنها را تماشا کنند. (البته فعلا به این کاری نداریم که حمایتهای دولتی از این گروه چقدر است و حد و مرز این حمایت تا کجا باید باشد.)اما با اینهمه به نظر نمیرسد مساله به همین شکل منطقی باقی مانده باشد. نگاه به همین دو فیلم مورد اشاره در بندهای فوق و توجه به اینکه هر دو در گروه هنر و تجربه اکران شدهاند، اهداف اولیه تشکیل این گروه را، به شدت با چالش روبرو میکند.هر دو فیلمساز، همانطور که گفته شد، به فکر بهکارگیری مولفههای عامهپسند در اثرشان بودهاند. پس- حداقل در این دو اثر- نسبت به مورد توجه قرار گرفتن فیلمشان بیتفاوت نبودهاند و طبعا اگر فرصت اکران و تبلیغ برایشان فراهم شود، استقبال خواهند کرد، اما در کمال تعجب، هر دو به گروه هنر و تجربه میروند و در کل کشور، با زیر ده سالن اکران میشوند. چرا؟ شاید دلیل چندان پیچیدهای نداشته باشد؛ در مواجهه با فیلم هشت سال درصف اکران ماندهای که از قضا کارگردان آن، سازنده موفقترین فیلم گروه هنر و تجربه بوده، سادهترین راه این است که فیلم قبلی را هم در همان گروه اکران کنیم تا وصله «نادیده گرفتن فیلمسازان جوان» هم بهمان نچسبد و با این رویکرد هیچ بعید نیست که از این پس، نام مکری قرین «هنر و تجربه» شود و آینده حرفهای نامعلومی برایش رقم بخورد.فیلم اول مکری یک نمونه است. مسئله این است که به این ترتیب و با این روند گروه هنر و تجربه، جوانهایی که در ساخت آثار ابتداییشان نیمنگاهی هم به جذب مخاطب و سینمای مردمی دارند، استعدادشان در جذب مخاطب، به هدر میرود و شاید از این پس هم، تحت همین شرایط عجیب، مسیر دیگری را در پیش بگیرند. آن هم در شرایطی که کمبود چنین فیلمها و فیلمسازهایی کاملا محسوس است.اصلی که گروه هنر و تجربه بر پایه آن شکل گرفته، همچنان معقول است و این گروه باید طبق همان اصل و البته تا زمانی که فیلمهای مختص خودش تولید میشوند، به کار خود ادامه دهد. اما اگر بخواهد به زور، به عنوان الگوی سینمای ایران معرفی شود و شعار «چهارپا خوب، دوپا بد» را به «چهارپا خوب، دوپا بهتر» بدل کند و همانطور که گفته شد، تبعیدگاه بعضی فیلمهای خاص شود و استعدادهای بالقوه سینمای عامهپسند را ببلعد، معلوم نیست در آینده چه بلایی سر همین سینمای نصفه و نیمه بیاید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
صفحات پیشنهادی
هفته ای بد برای اهالی هنر/ بعد از تصادف باران کوثری نوبت گروه شهرام ناظری شد
تصادف در مسیر بازگشت از قزوین هفته ای بد برای اهالی هنر بعد از تصادف باران کوثری نوبت گروه شهرام ناظری شد گروه ناگفته ها ناظری روز گذشته در مسیر بازگشت از قزوین به تهران دچار سانحه تصادف شدند به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز گروه «ناگفته ها» ناظری بامداد روز ۱9امضای تفاهم نامه آموزشی کارگروه ساماندهی مد و لباس و جهاد دانشگاهی هنر
امضای تفاهم نامه آموزشی کارگروه ساماندهی مد و لباس و جهاد دانشگاهی هنر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور با جهاد دانشگاهی هنر قرار داد تفاهم نامه همکاری در زمینه های مختلف آموزشی مرتبط با مد و لباس را امضاء کرد به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل ازحراج ملی آثار هنری گامی در معرفی هنرهای ایرانی
حراج آثار هنری جمعه برگزار شد حراج ملی آثار هنری گامی در معرفی هنرهای ایرانی تهران-ایرنا-حراج آثار هنری یکی از جذابترین بخش های هنری است که هر ساله به شکل های مختلف برگزار می شود جمعه 17 مهر ماه دومین حراج ملی آثار هنرهای سنتی با آثار هنرمندان برجسته ای چون محمود فرشچیان آیدین آبرای ادامهی مسیر «هنر و تجربه» چه نیازهایی دارد؟
شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۱ مصطفی آلاحمد علاوه بر اینکه گروه هنر و تجربه را بارقهای از نور امید در چشمان مخاطب و فیلمسازان مستقل میداند معتقد است که این گروه برای ادامه مسیر نیازمند یک اتاق فکر و شورایی با ایدههای نوتر و جوانتر است این کارگردان و فیلمنامه نویس در ارزیابی وراهیابی گروه هنری، نمایشی نقالها به جشنواره تئاتر فجر استان کرمانشاه
بیستون نیوز این نمایش به نوعی صفحه ای از تاریخ را ورق میزند که از زمان ماد تا داعش را به صورت چهار اتفاق مهم به تصویر می کشد از نکته های قابل توجه این نمایش این است که به زبان کردی و لهجه لکی اجرا میگردد علی چناری در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی بیستون از راهیابی گروه هنهنر و تجربه؛ جریانی پویا برای سینمای فقیر ایران
اتهاماتی مانند دولتی بودن اثرگذار نبودن و جریان اشاعه ی سینمای روشنفکری برچسب هایی است که به گروه هنر و تجربه زده می شود اما آیا این حق مردم و مخاطبان جدی سینمای ایران نیست که پیوسته برای دیدن فیلم های هنری مورد علاقه شان حق انتخاب داشته باشند آیا اگر دولت که وظیفه اش حمایت ازبرگزاری نمایشگاه صنایع دستی به مناسبت روز جهانی کودک/حمایت از گروه های تئاتر بومی از سیاست های فرهنگی و هنری ش
مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری قزوین از برگزاری نمایشگاه صنایع دستی به مناسبت روز جهانی کودک خبر داد به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا سعید وزیری نژاد مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری قزوین در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین با اشاره به برنامه های این سازماندومین حراج ملی آثار هنری چگونه برگزار شد حراج ملی از ناکامان تا خوش فروشهای آثار هنری / ابهامات بر سر ۶ اثر ف
دومین حراج ملی آثار هنری چگونه برگزار شدحراج ملی از ناکامان تا خوش فروشهای آثار هنری ابهامات بر سر ۶ اثر فروخته نشده در حراج۶ اثر در حراج ملی آثار هنری بفروش نرفت و امروز از سوی ستاد خبری حراج اعلام شد پس از مراسم این آثار نیز با قیمت پایه بفروش رفته اما جای سوال است فردی که مبرترین های دانشگاهی هنرهای تجسمی و صنایع دستی جشنواره امام رضامعرفی شدند
برترین های دانشگاهی هنرهای تجسمی و صنایع دستی جشنواره امام رضامعرفی شدند اصفهان- ایرنا- برترین های بخش هنرهای تجسمی و صنایع دستی سیزدهمین جشنواره دانشجویی امام رضا ع توسط دانشگاه هنر اصفهان معرفی و تجلیل شدند به گزارش ایرنا روابط عمومی دانشگاه هنر اصفهان روز شنبه اعلام کرد 7عیادت هنرمندان از باران کوثری
عیادت هنرمندان از باران کوثری باران کوثری امروز 18 مهر ماه در نخستین ساعات پس از عمل جراحیاش در بیمارستان میزبان هنرمندان و حجتالله ایوبی رییس سازمان سینمایی بود خبرگزاری ایسنا باران کوثری امروز 18 مهر ماه در نخستین ساعات پس از عمل جراحیاش در بیمارستان میزبان هنرمندان و حج-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها