تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820557400




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کودکان کار، ستم دیدگانی مظلوم و بی صدا هستند!


واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه خراسان: غفاری زاده، مددکار و کارشناس امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی در گفت و گو با «زندگی سلام»، درباره کودکان کار و خیابانی، نحوه جمع آوری و انتقال، چگونگیِ رسیدگی و خدمت رسانی و بهترین روشِ کمک به این بچه ها، حرف های خواندنی و مفیدی زده است که به فهمِ بهتر شرایط این کودکان، کمک زیادی می کند. کودک کار یا خیابانی به چه بچه ای اطلاق می شود؟ کودک کار، بچه ای است که نان آور کوچکِ خانه محسوب می شود. کودکی که به دلایلی مثل معلولیت، اعتیاد و از کارافتادگی پدر یا فوت و جدایی پدر و مادر، مجبور به ترک تحصیل، اشتغال به کار و تامین مخارج خانواده می شود. کودکی که توسط بزرگ ترها مدیریت و حمایت نمی شود و ناچار است با کار سیاه و مشاغل کاذبی مثل گل فروشی، فال فروشی، آدامس فروشی، دود کردن اسپند، تمیز کردن شیشه خودروها، جمع آوری پلاستیک و ضایعات و... درآمد ناچیزی دست و پا کند و زندگی خود و خانواده را اداره کند. اما کودک خیابانی، بچه ای است که به دلیل مشکلات خانوادگی، خشونت های خانگی، کمبودهای مادی و معنوی و محرومیت های زیاد، از خانه فرار می کند، خیابان را برای زندگی انتخاب می کند و کارتن خواب می شود. منتها به شکل کلی، این دو گروه با هم دسته بندی می شوند و تفاوتِ زیادی با هم ندارند. همه ما ظاهر این کودکان را می بینیم که غذای کافی، جای خواب یا لباس مناسب ندارند. چه آسیب های دیگری متوجه این بچه هاست؟ متاسفانه این بچه ها، در معرض آسیب های زیادی هستند. اجیر شدن توسط افراد سودجو و بهره کشی اقتصادی، افتادن در دام باندهای تولید و حمل موادمخدر، سوءاستفاده و تعرض جنسی و بارداری های ناخواسته، خفت گیری و آزار و اذیت، انواع بیماری های جسمی، لطمات روحی و... مهم ترین آسیب هایی است که این بچه ها را تهدید می کند. بیشتر این بچه ها از صبح تا آخرشب کار می کنند اما درآمدِ بسیار ناچیزی دارند که همان را هم باید به خانواده یا صاحب کار تحویل دهند. این بچه ها، خیلی کم طعم محبت را می چشند، خیلی زودتر از آن که آمادگی اش را داشته باشند، با دنیای بسیار خشن و سیاهِ اطرافشان آشنا می شوند و با مسایلی درگیر می شوند که تصورش حتی برای بزرگ ترها هم سخت است. این ها ستم دیدگانی مظلوم، بی دفاع و بی صدا هستند. روحیه این بچه ها چطور است؟ خب متاسفانه بیشترشان بی سوادند، بسیار فقیرند، از رشد عاطفی و هیجانی محروم اند و به لحاظ نشاط و تخیل و رویاپردازی، در سطح بسیار پایینی هستند. روزگار جوری رقم خورده که آن ها باور کرده اند «پول» همه چیز است و معیار سنجش همه چیز برایشان «پول» است. رسیدگی به این کودکان و ساماندهی آن ها به چه شکل است؟ روزانه گشت های اورژانس اجتماعی این کودکان را از سطح شهر جمع آوری و به قرنطینه های بهزیستی، منتقل می کنند. پسرها به مرکز کودکان خیابانیِ صدف و دختران به اداره پذیرش و هماهنگی کوهسنگی منتقل می شوند و بیست و یک روز برای بررسی شرایط جسمی، روحی، خانوادگی، آموزشی، مادی و معنوی شان توسط گروه مددکاری متشکل از پزشک و روانشناس و مربی، قرنطینه می شوند. پس از قرنطینه، به فراخور حال یا به خانواده بازگردانده می شوند یا به شکل دائم به مراکز شبانه روزیِ بهزیستی سپرده می شوند. در صورتی که قرار به بازگشت به خانواده باشد، یک گروه به بازدید از منزل و آشنایی با خانواده می پردازد تا مشکلاتِ احتمالیِ رفاهی، معیشتی، بیمه و درمان، آموزشی و...خانواده را رفع کند. خیلی وقت ها، کار کردن یا سرگردانی بچه در خیابان، به دلایل ساده ای مثلِ شکستگیِ پای پدر خانواده که پولِ مراجعه به پزشک نداشته یا مثلا ریختنِ سقف خانه و نبودِ پول کافی برای بازسازی بوده که خب با پیگیری بهزیستی، حل شده است. با وجود این پیگیری های دقیق، پس چرا باز هم این همه بچه به جای رفتن به مدرسه، در شهر مشغولِ کار سیاه هستند؟ حتماً می دانید که جمعیت زیادی از مردم مشهد، حاشیه نشین و بیکار و بی بضاعت اند. این ها خانواده هایی هستند که با وجود کمک های بهزیستی، باز هم صبح به صبح بچه را به شهر می فرستند تا کمک خرجشان باشد. بخش دیگری از این بچه ها، اتباع بیگانه و افاغنه هستند و بخش دیگری هم باندها و گروه هایی هستند که به شکلِ برنامه ریزی شده، از دست مأموران فرار می کنند و تمایلی به کمک گرفتن از بهزیستی ندارند. چه کسانی این باندها را مدیریت می کنند و چرا با سرکردگان این باندها برخورد نمی شود؟ افرادِ سودجو؛ افرادی که به شکل های مختلف، این بچه ها را از خانواده های معتاد و بی بضاعتشان می خرند و با ترساندن و باج گرفتن و داغ کردن، اجیرشان می کنند. افراد زرنگی که تعقیب و دستگیری شان، به عهده نیروی انتظامی است، نه شهرداری و بهزیستی. چه آینده ای در انتظار این بچه هاست؟ نباید چشم روی واقعیت بست؛ به هر حال این بچه ها با دنیا و مسایلی آشنا شده اند که نباید. مسایل تلخی که بعدها شخصیت و شغل و ازدواجشان را تحت تاثیر قرار می دهد. با این حال ما امیدوارانه تلاش می کنیم نقش مثبتی در ذهن و خاطره و زندگی این ها به جا بگذاریم تا ان شاءا... مسیر روشنی جلوی رویشان قرار بگیرد. بهترین راهِ کمک به این بچه ها چیست؟ دلسوزی و همراهی و خرید یا....؟ انسانیت حکم می کند به هیچ وجه برخورد تند و تلخی نداشته باشیم. آن ها هم بندگان خدا هستند که فقط شرایط شان کمی متفاوت است. اما منطق هم می گوید نباید با خرید و محبت، به کار در خیابان و خیابان گردی عادتشان بدهیم. اگر به دنبالِ کمک مقطعی هستیم، شاید میوه یا غذای گرم، بهترین کمک باشد اما اگر به دنبال کمک اصولی و اساسی هستیم، کمک مادی و معنوی به گروه های مردم نهادِ معتبری که مشغول ساماندهی به شرایط کودکان کار و خیابانی هستند، بهترین روش است.


دوشنبه ، ۲۰مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روزنامه خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن