تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نيّت خوب، برخاسته از سلامت درون است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815726332




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مواظب نفوذ آمریکا باشید


واضح آرشیو وب فارسی:لامرود: لامـــــرود - تابستان سال شصت بود، شهید موسی تراکمه ای مجروح بود و از تهران به قم آمد، با هم به اتفاق برای اقامه نماز مغرب به امامت حضرت آیت الله مرعشی نجفی (ره) در صحن بزرگ حرم حضرت معصومه (س) رفتیم، هیچ گاه فراموش نمی کنم، کنارش ایستاده بودم، حال خوشی داشت، تیر و ترکش پایش را مجروح کرده بود به همین خاطر وقتی می نشست باید پایش را دراز می کرد، در رکعت دوم هنگامی که دستها را برای قنوت بالا بر آهی کشید و با حالتی بغض آلود با صدای بلند سه بار این دعا را خواند: اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک... اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک... مهرش به دلم نشست، بعد از برگشتن از حرم تا نیمه های شب از خاطراتش در جبهه و وضعیت رزمندگان می پرسیدم. چندین بار پدرم سرم داد کشید که اینقدر شعبان (نام مستعار او شعبان بود) را اذیت نکن. ولی من دست بردار نبودم، فکر کنم آن زمان شهید قنبر اسد پور از محافظین حضرت امام (ره) بود که شهید موسی برای دیدنشان رفته بودند. فردای آن روز شهید تراکمه ای رفتند و کمتر سه ماه بعد به شهادت رسیدند. بچه بودم و خجالت می کشیدم مثل بزرگترها گریه کنم به همین خاطر به زیرزمین خانه مان رفتم و یک دل سیر گریه کردم و از خدا خواستم که زودتر بزرگ شوم به جبهه بروم. امروز سی و چهار سال از آن زمان می گذرد، حدود یکصد و شصت وصیت نامه شهدای شهرستان را خوانده ام و با یک پژوهش ساده سه نکته و وصیت مشترک از آنها بیرون کشیده ام که جای بسی تامل است. متاسفانه به صراحت می توان گفت: شهداء شرمنده ایم!! به هیچ یک از وصایای شهداء آنطور که می خواستند عمل نشده است. نکته اول: اکثر شهدای لامرد خواستار اجرای برگزاری دعای کمیل و دعای توسل خصوصا در گلزار شهدای شهر بوده اند که متاسفانه محقق نشده است! نکته دوم: پیروی بی چون و چرا از ولایت مطلقه فقیه نکته سوم: حفظ حجاب، اما وصیت نامه بسیار ساده و پر مغز و با بصیرت شهید موسی تراکمه ای اشاره مستقیم به همدلی و همزبانی و دوری از حدق و کینه همه ایرانیان دارد. نکته مهم و قابل تامل دیگر در این وصیت نامه جلوگیری از نفوذ دشمن بزرگ اسلام یعنی آمریکاست! وصیت نامه شهید موسی تراکمه ای: در مسلخ عشق جز نکو را نکشند " به نام خدا و به یاد شهیدان گلگون کفن کربلا، وصیت نامه ام را شروع می کنم . مادر مهربان و پدر عزیز و برادر و خواهرانم و تمام خویشان و تمام دوستانم ، آخرین بار با شما صحبت می کنم . عذر می خواهم ولی خداوند هیچ عذری را نمی پذیرد و از شما خداحافظی می کنم . با تمام شماها که نام بردم وصیت می کنم که: من همان روزی که این لباس مقدس را انتخاب کردم هر روز و هر ساعت آماده کشته شدن بودم و از شما خواهش می کنم هر وقت خبر مرگ من گیرتان آمد ناراحت نباشید، چون بر هر فرد مسلمان واجب است که راه امام حسین (ع) را ادامه دهد و حالا هم که شما زنده هستید باید این راه را ادامه بدهید. سید الشهداء مذهب را بیمه کرد، ما هم باید جان خودمان را در راه اسلام بیمه بکنیم . ای مادر مهربان، هر وقت خبر مرگ من گیرت آمد هیچ گونه ناراحت نباشید و با لب خندان و با روحیه ی عالی به مردم بگوئید این فرزند، امانت پهلوی من بوده است این فرزند را خدا به من داده است و حالا هم به خدا پس داده ام . مادر مهربان ، شما در پیش فاطمه زهرا (س) رو سفید هستید چون که شما مادر یک شهید هستی و از شما می خواهم اگر بتوانید شب های پنجشنبه برای من فاتحه بخوانید و شب های جمعه دعای کمیل بخوانید چون که من خودم خیلی علاقه به دعای کمیل دارم و فرزندانم را با اخلاق اسلامی بزرگ بنمائید و بعداً که بزرگ شدند به آن ها بگوئید که پدرت در این راه مقدس کشته شده است و شما هم همین راه را انتخاب کنید . وصیت دیگر من این است که مرا ببرند محل خودم دفن بکنند، بفرستند لامرد و در شاه حسن مرا دفن کنند، اگر در جبهه شهید شدم با لباس مرا به خاک بسپارید و اگر در بیمارستان شهید شدم ، لباسهایم را بیرون بیاورید ودر قبر، پهلوی من بگذارید و به تمام فامیل هایم و تمام دوستانم بگوئید ساعتی که خبر مرگ من گیرتان آمد هیچ گونه نگران نباشید و برای من قرآن بخوانید . چند پیام دارم برای مردم همیشه بیدار و قهرمان : 1 ـ ای مردم قهرمان ، گوش به فرمان امام باشید و مثل مردمان کوفه امام را تنها نگذارید و همیشه بیدار باشید و با این منافقان وطن فروش مبارزه کنید . 2 ـ ای ملت عزیز ، خدا را فراموش نکنید و تمام کارهائی که می کنید در رابطه با الله باشدو فرزندان خودتان را با اخلاق اسلامی بزرگ بکنید . 3 ـ با همدیگر کینه در دل نداشته باشید و دلهایتان با همدیگر صاف باشد . همیشه مثل خواهر و برادر باهم زندگی کنید . کاری نکنید که دشمنان خارجی مثل آمریکا و غیره در شما رخنه کنند . به تمام برادران و خواهرانی که مرا می شناسند بگویید برای من فاتحه بخوانند و شب های پنجشنبه من چشم انتظار شما هستم . برادر و خواهرانم از کشته شدن من هیچ گونه ناراحت نباشید چون که من تنها نیستم بلکه من آخرین نفر هستم . برادر عزیز ، پولی که از من طلب داری ، می توانید بعد از مرگ من از خانه ام و تمام چیزهائی که مربوط به من است بفروشید و هر چه که خودت طلب از من داری ، بردار و هر کسی دیگر هم که طلب از من دارد به او بدهید و بقیه حقوق ماهیانه ی مرا بگیر و در راه مردم مستضعف و در روستاها خرج بنمائید و در کارهای خیر خرج بنمائید . برادر و خواهرانم شما فکر نکنید که من کشته شده ام ، من زنده هستم . خداوند در قرآن فرموده : و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون / کسی که در راه خدا کشته شود زنده است و پیش خدا روزی می گیرد / وصیت دیگر با همسر خودم دارم ، همسر مهربان ما را ببخشید اگر ناراحتی از من دیده باشی ما را حلال بکنید شما را به خدا قسم می دهم بچه هایم را با اخلاق اسلامی بزرگ بنمائید و برای من گریه نکنید چون من راه امام حسین ع را ادامه داده ام و همسر مهربان، من که رفته ام کار حسینی کرده ام و شما که زنده هستید ، کاری زینبی بکنید و شب های جمعه برای من دعای کمیل و فاتحه بخوانید و هر کاری که می خواهید بکنید همیشه خدا را در نظر بگیرید و بعداً کار را انجام بدهید . با امید پیروزی نهایی و به سلامتی امام امت ، وصیت نامه راتمام می کنم . پروردگارا ، تا گناهان ما را نبخشی ما را از دنیا نبر .


پنجشنبه ، ۱۶مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: لامرود]
[مشاهده در: www.lamrood.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن