واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: با کتاب رفیق باشیم/ داستاننویسی علاقه بچگیم بود
داستاننویسی علاقه بچگیم بود و از کودکی یه خواننده جدی به حساب میومدم.
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ کیوان ارزاقی نویسنده که با کتاب «سرزمین نوچ» وارد عرصه ادبیات شد، مهمان امروز کافه کتاب باشگاه خبرنگاران جوان است. از جمله دیگر کتابهای وی میتوان به «زندگی منفی یک» اشاره کرد. در ادامه گفتگوی ما را با او میخوانید:
* جناب ارزاقی اولین باری که به صورت جدی شروع به نوشتن کردید چه زمانی بود؟
از سال 89 به طور جدی وارد عرصه ادبیات شدم و کتاب «سرزمین نوچ» رو نگارش کردم که سال 91 به چاپ رسید.
* در حال حاضر چه کتابی در دست نگارش دارید؟
آخرین کتابی که نگارش کردم هفته پیش کارهای مقدماتیاش را انجام دادیم و طی هفته آینده وارد بازار کتاب میشود.
* چرا به سمت داستاننویسی آمدید؟
داستاننویسی علاقه بچگیم بود و از سن پایین با فضای این داستان آشنا بودم و یک خواننده جدی به حساب میومدم و به این نتیجه رسیدم یک دغدغهای هست که من میتونم انعکاسش بدم و وارد ادبیات داستانی شدم.
* روند داستاننویسی از دید شما؟
شرایط خیلی خوب و امیدوارکننده نیست البته باید بگم عوامل زیادی روی این روند تأثیر دارن. ناشر، خواننده و نویسنده که هرکدام بحث جداگانهای را شامل میشوند. اما در کل بعید میبینم آینده خوب و امیدوارکننده داشته باشیم.
* با توجه به بازار ترجمه و تالیف شما نظر خودتون رو در اینباره بیان کنید.
نویسندهها یک سری محدودیتهایی دارند که البته از دید من خیلی راحت میشه اون رو نادیده گرفت و رد شد. اما مشکل جدی نویسندههای ما این است که با دنیای غرب ارتباط ندارند و دغدغههای جهانی ندارند. نویسندگی به تحقیق و پژوهش نیاز دارد که این تحقیق و پژوهش نیاز به ساپورت مالی دارد. یک کار بزرگ اینچنینی هزینه بزرگ و عوامل بزرگ لازم داره که بتوانیم آینده خوبی داشته باشیم.
* ادبیات روی زندگی شما چه تأثیری دارد؟
از تاثیر گذشته یک جوری تلفیق شده با زندگی من. من بیشتر وقتم در این فکر است که از اتفاقات اطرافم داستان بنویسم یا اینکه با دیدن خیلی از اتفاقات یاد داستانهای دوستانم میافتم. با توجه به این قضیه میتوانم بگویم ادبیات با زندگی من عجین شده است.
* اگر کتاب و مطالعه نبود؟
دنیا خیلی زشت و پلیدتر از اینی که الان هست بود.
*چقدر به سرانه مطالعه کمک میکنید؟
با توجه به نوع کارم مطالعه زیاد است، چون دائم در حال مطالعهام. به طور کلی اگر روزی 10 ساعت سرکار باشم 6 الی 7 ساعت از آن را در حال مطالعه کردنم.
* تا به حال براتون اتفاق افتاده باشخصیتهای داستانی خود همذاتپنداری کنید؟
بله، نویسندهای که داستان مینویسه از دنیایی مینویسه که شناخت داره. به نوعی تکهای از روح و روان و خلق و خوی خود را در شخصیتها پیدا میکند.
* بهترین کتابی که مطالعه کردید؟
کتاب «ناتور دشت» رو خیلی دوست دارم اما کتاب خوب زیاد خوندم.
* نویسندههایی که کارهاشون رو میپسندید؟
کارهای رضا امیرخانی، منصور ضابطیان، تألیفهای محمود حسینیزاد و کارهای احمد محمود.
* به عنوان حرف آخر هرچه میخواهد دل تنگت بگو.
این موضوع که ما داریم با کتاب غریبه میشیم مشکلی هست که تو کل جهان وجود داره. خود من جزو اولین آدمایی بودم که با دنیای وبلاگ آشنا شدم اما همیشه تونستم زمانم رو مدیریت کنم. اینترنت دنیای جذابی است و تاثیرات آن هم زیاد. من به عنوان نویسنده و دوستان دیگرم که کارهای ترجمه انجام میدن باید کاری کنیم که با نوشتن خود مخاطب جذب کنیم. ما به عنوان بزرگتر وظیفه داریم فرزندان خود را قبل از تبلت و موبایل با کتاب آشنا کنیم و در آخر خواهش میکنم با کتاب رفیق باشیم.
گفتگو از: سعیده سادات احمدی
انتهای پیام/
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
سلیقه مخاطبان یک ضرورت در انتشار کتاب است
داستانهای ما خلاقیت و تنوع ندارند
کتابهایی که انتظار خوانده شدن میکشند!
دفاع مقدس تأثیر گرفته از فرهنگ عاشوراست
اوضاع ترجمه شیر تو شیر است
داستاننویسی باید پشت سر تحقیق و پژوهش حرکت کند
مادرِ همه چیز کتاب است
ناشران باید به قواعد بازی تن بدهند
آخر هفته با کافه کتابیها
حرکت فرهنگی برنامه خندوانه پسندیده بود
۱۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]