واضح آرشیو وب فارسی:فرارو: سیدعبدالجواد موسوی در وبلاگ خود نوشت: همه ما از دست عربستان عصبانی هستیم. کاملا هم طبیعی است. آن چه در خانه خدا با میهمانان حرم امن الهی کردند جنایتی است که هیچ انسان منصف و آزاده ای نمی تواند برآن چشم بپوشد. اما آن چه آقای اکبرعبدی در یک برنامه تلویزیونی انجام داد چه اندازه می تواند با معیارهای یک نظام اسلامی که مدعی آشتی دادن اخلاق و سیاست است همخوانی داشته باشد؟ (سخنان اکبر عبدی را در اینجا بخوانید.) نمی خواهم از یک اتفاق ناگهانی نتایج عجیب و غریب بگیرم اما این جا بحث آقای عبدی فقط در میان نیست. آقای عبدی که از هنرپیشگان ممتاز این سرزمین است پیشتر هم از این دسته گل ها به آب داده. از ایشان نمی توانیم انتظار خاصی داشته باشیم. هنرمندی است غریزی که مملکتش را دوست دارد و ممکن است گاهی از سر عصبانیت واکنش هایی نشان دهد که چندان با معیارهای عرفی و اخلاقی جور درنیاید. آن چه تاسف انگیز است برخورد صدا و سیمای جمهوری اسلامی است که نه تنها هیچ واکنشی مبنی بر ناخرسندی از این بی ادبی نشان نمی دهد که تشویق و تایید عبدی را پس از این حکایت پررنگ تر می کند. نوعی تایید ضمنیِ حرکت آقای عبدی. من فعلا بحث اخلاقی نمی کنم اما تلویزیونی که بام تا شام دارد بچه ها را به اخلاق دعوت می کند چطور می تواند چنین چیزی را توجیه کند؟ تلویزیونی که مدام واعظان و خطبایی را نشان می دهد که دارند مردم را به رعایت ادب و تنزیه زبانی تذکر می دهند چگونه می تواند از کنار چنین اتفاقی بی اعتنا گذر کند؟من هم می دانم که دریک برنامه زنده تلویزیونی هراتفاقی ممکن است رخ دهد. هر اتفاقی. در هرجای جهان. هیچ کس هم نمی تواند اتفاقاتی از این دست را پیش بینی کند. من حتی نمی خواهم تلویزیونی هارا به بی اخلاقی متهم کنم. مطمئنم اگر آقای عبدی به دست اندرکاران این برنامه می گفت می خواهد چنین حکایتی را تعریف کند او را از این کار منع می کردند. یقین دارم. منتهی این را هم مطمئنم که اگر فی المثل آقای عبدی از یک سیاستمداری که ریاست رسمی تلویزیونی با آن سرِ ستیز دارد تعریف و تمجید می کرد قطعا آن برنامه قطع می شد و یا دست کم به مجری می گفتند یک جوری سر و ته ماجرا را هم بیاورد. یعنی یک جوری تلویزیونی ها حساب خودشان را از آقای عبدی جدا می کردند اما در چنین موردی نه تنها چنین نمی کنند بلکه ته دلشان بدشان هم نمی آید. وسیله توجیه هم که دم دست است: برنامه زنده. علاوه بر این به عربستانی ها توهین شده که حقشان است.کسی هم نمی تواند خیلی مته به خشخاش بگذارد. هدف وسیله را توجیه می کند.اما من و شما به عنوان یک بیننده، خوب می فهمیم چه اتفاقی دارد می افتد. بی اعتنایی به اخلاق و کم اهمیت تلقی کردن این امر فجایعی به بار می آورد که جلوه هایی از آن را در جامعه مشاهده می کنیم. ای کاش دست کم به اندازه نیمی از اهمیتی که برای سیاست قائل بودیم برای اخلاق نیز اهمیت قائل می شدیم.
یکشنبه ، ۱۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرارو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]