تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خوشى و آسايش، در رضايت و يقين است و غم و اندوه در شكّ و نارضايتى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815738413




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ناطق نوری بیاید یا نیاید؟


واضح آرشیو وب فارسی:شهرخبر: در شرایطی که جبهه اصلاحات در متحد ترین صورت تشکیلاتی خود به سر می برد، گروهی از رقیبان دانا و دوستان ناآگاه می کوشند به تفاوت های طبیعی در جبهه اصلاحات دامن و به آنها رنگ اختلاف بپاشند.شهرخبر : در شرایطی که جبهه اصلاحات در متحد ترین صورت تشکیلاتی خود به سر می برد، گروهی از رقیبان دانا (برخی از اصولگرایان) و دوستان ناآگاه (برخی از اصلاح طلبان) می کوشند به تفاوت های طبیعی در جبهه اصلاحات دامن و به آنها رنگ اختلاف بپاشند. این تفاوتهای طبیعی را می توان در دو رسته، رده بندی کرد: اول، تشکیلاتی و دوم، تحلیلی. تفاوت های تشکیلاتی که با اختلاف افکنی برخی نهادهای درون حاکمیت میان شورای هماهنگی و شورای مشورتی اصلاح طلبان دامن زده می شد؛ خوشبختانه با تدبیر سران جبهه اصلاحات و با تشکیل شورای عالی سیاستگذاری انتخابات حل شد و به زودی خبرهایی خوش از آن به گوش خواهد رسید و حداقل آنکه از هم اکنون قابل پیش بینی است که جبهه اصلاحات تنها با یک فهرست انتخاباتی در انتخابات مجلس دهم شرکت خواهد کرد و هرگونه فهرست انتخاباتی که خارج از سازوکار شورای مشترک «هماهنگی /مشورتی» شکل بگیرد، جعلی، ساختگی، انحرافی و دسیسه گرایانه خواهد بود. و هر حزبی که خارج از این سازمان فهرست انتخاباتی بدهد، اصلاح طلب به شمار نمی آید. چرا که ظرفیت پذیرش احزاب اصلاح طلب جدید مانند حزب اتحاد، حزب ندا، مجمع ایثارگران و نیز حزب اعتدال و توسعه در جبهه اصلاحات فراهم شده است تا این جبهه فراگیرتر از همیشه شود. این دستاورد حداقلی وحدت جبهه اصلاحات است و البته دستاوردهای حداکثری (مانند تاسیس شورای ملی اصلاح طلبان یا پارلمان اصلاحات) هم متصور است که ان شاالله از قفای انتخابات مجلس دهم خواهد آمد. اما تفاوت های تحلیلی، اساسا استراتژیک نیستند و اصلاح طلبان تنها در تاکتیک های خود در حال گفت وگو هستند. همه ی اصلاح طلبان به صورت راهبردی معتقدند که باید مجلسی معتدل و هماهنگ با دولت تشکیل دهند که پیروزی تشکیلاتی 24 خرداد 92 را تداوم بخشد و از این حیث مهمترین راهبرد اصلاح طلبان، خروج تندروها از مجلس است و بس؛ چنانکه یک اصلاح طلب برجسته و آسیب دیده از حوادث انتخابات گذشته گفته است باید در هر صورت در انتخابات شرکت کنیم حتی اگر فقط این فرصت را داشته باشیم که بگوییم مردم به چه کسانی رای ندهند... اگر این فرض را بپذیریم، نه تنها از حضور اصلاح طلبان که باید از حضور اصولگرایان معتدل در مجلس آینده هم استقبال کنیم و به علت احتمالات ممکن در ردصلاحیت اصلاح طلبان، مشارکت مستقل اصول گرایان معتدل را مبارک بدانیم. اما مهمترین پرسش در این زمینه تعیین نسبت اصلاح طلبان با اصولگرایان معتدل است. همه می دانند که در چهار سال اخیر (دو سال پایانی ریاست محمود احمدی نژاد بر دولت و دوسال ریاست جمهوری حسن روحانی)گروهی از اصولگرایان معتدل (محافظه کاران مدرن)شکل گرفته اند که با تندروی اصولگرایان به خصوص در دیپلماسی و سیاست خارجی و نیز اقتصاد و سیاست داخلی مخالفند. این اصولگرایان در انتخابات سال 1388 نیز حساب خود را از احمدی نژاد جدا کرده و در پی دولت وحدت ملی بودند و حتی برای آغاز این برنامه در مجلس هشتم اجلاس وحدت ملی با حضور همه جناح ها از هاشمی و خاتمی و ناطق نوری و حتی مرحوم عزت الله سحابی برپا کرده بودند و در انتخابات 1388 هم در پی رای نیاوردن احمدی نژاد بودند که پروژه شان ناکام ماند... اصولگرایان معتدل در پیروزی روحانی هم به صورت انفرادی و نه تشکیلاتی، نقش موثری داشتند. به طور مشخص نقش علی اکبر ناطق نوری، علی اکبر ولایتی و علی لاریجانی به صورت فردی و به دور از منویات حزبی و جناحی اصولگرایان در پیروزی روحانی موثر بود. یعنی اگر هاشمی و خاتمی به صورت تشکیلاتی و اثباتی به روحانی کمک کردند، ولایتی و لاریجانی به شکل فردی و سلبی به او یاری رساندند و البته ناطق نوری در هر دو جبهه کمک کرد. ناطق نوری عضو اصلی فراکسیون معتدل مجمع تشخیص مصلحت نظام است که در آن جا برای اولین بار هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری و حسن روحانی بر سر نامزدی روحانی هم پیمان شدند و گرچه ناطق نوری رسما وارد انتخابات نشد اما نقش کلیدی او در جمع اصولگرایان، این بود که پروژه ی «نه به سعید جلیلی» را به پیش برد و حتی صراحتا این برنامه را در مراکز رسمی قدرت اعلام کرد و هنگامی که اصولگرایان به ولایتی برای کناره گیری فشار آوردند، این ناطق نوری بود که مانع از کناره گیری او، حتی پس از اتمام حجت آیت الله مهدوی کنی، شد. به یک معنا نقش ولایتی در پیروزی روحانی کم از نقش عارف نبود؛ هم عارف با کناره گیری و هم ولایتی با عدم کناره گیری در پیروزی روحانی نقش داشتند و البته این ولایتی بود که با حمله مستقیم به کارمند سابقش سعید جلیلی تابوی نقد دیپلماسی هسته ای دوران او را شکست و افسانه ی نامزدی جلیلی از سوی نظام را نقش بر آب کرد. این حمایت هنوز هم ادامه دارد و تا جلیلی می خواهد سری در سرها در آورد، ولایتی نقش تاریخی خود را ایفا می کند! علی لاریجانی نیز همان کسی است که با وجود همه مرزبندی های روشن اصلاح طلبان با او (به خصوص در دوره ی ریاست بر سازمان صدا و سیما و در دوره ی دولت اصلاحات) در انتخابات 1388 نقش مکتوم اما مهمی داشت و در انتخابات 1392 در شامگاه بیست و چهارم خردادماه در تمدید ساعات رای گیری و از آن مهم تر در جلوگیری از تلاش تندروها برای احاله ی انتخابات به مرحله دوم نقش مهمی بازی کرد و در شرایط کنونی نیز علی لاریجانی در حمایت از برجام نقش مهمی دارد که به علت جایگاه حقوقی او به عنوان رییس مجلس از دیگر همفکرانش استراتژیک تر است. واقعیت این است که اصولگرایان معتدل، که بهتر است آنان را محافظه کاران مدرن (به معنای اسلام گرایان جدید که با بنیاد گرایان مرزبندی دارند) بخوانیم، از اولین رجالی بودند که خطر راست رادیکال را درک کردند و آن را چه در صورت محمود احمدی نژاد و چه در صورت سعید جلیلی و (از نظر تشکیلاتی) در شکل جبهه پایداری برای کشور، خطر می دانند. ممکن است ما اصلاح طلبان در سرچشمه و نیز چشم انداز سیاسی خود با این محافظه کاران عاقل تفاوت های مهمی داشته باشیم اما ضرورت نجات کشور از تندروی هنوز مرتفع نشده است که بر سر آینده جدل کنیم. هر لحظه احتمال بازگشت به گذشته وجود دارد و این ضرورت حفظ استراتژی وحدت ملی را بیش از پیش می کند. ما نباید اشتباه دوران اصلاحات را تکرار کنیم که فکر می کردیم اصلاحات برگشت ناپذیر است. با چنین تحلیلی با اصولگرایان معتدل باید چه بکنیم؟ سه چهره ی برجسته ی اصولگرایی معتدل سه موقعیت جداگانه دارند که درباره هر یک می توان راهکار متفاوتی را به جبهه اصلاحات پیشنهاد کرد: علی اکبر ولایتی گرچه در جبهه اصولگرایان حضور دارد و نامزد بخشی از آنان برای ریاست جمهوری بود اما اصولا چهره ای میانه رو ست که به آقای هاشمی رفسنجانی حرمت می گذارد و با روحانی رابطه ای خوب دارد. او محمد جواد ظریف را پرورش یافته دوران وزارت خود می داند و از سالها قبل، از اینکه تندروها ظریف را کنار گذاشته اند، ناخشنود بود و اکنون از معدود افراد اصولگراست که کاملا از برجام دفاع می کند و آن را برآمده از سنت پذیرش قطعنامه 598 می داند که همین تیم دیپلماتیک در دوره ی وزارت او مامور اجرای آن بودند. ولایتی از نظر بسیاری از اصلاح طلبان یک امکان قابل بحث برای توسعه تفکر اعتدال گرایی است که بخصوص در عرصه سیاست خارجی قابل توجه است اما در سیاست داخلی هنوز گفتگویی بر سر او صورت نگرفته است. علی لاریجانی رسما یک اصولگرای تمام عیار است که با اصلاح طلبان مرزبندی دارد و هرگز نه اصلاح طلبان از او انتظار دارند که اصلاح طلب شود و نه خود او می پذیرد که به هویت سیاسی و تشکیلاتی اش پشت کند. از سوی دیگر یک لاریجانی اصولگرا اما معتدل و معقول به سود کشور و از جمله جبهه اصلاحات است. لاریجانی اگر بتواند مانع از هژمونی تندروها در جبهه اصولگرایان شود و در صورت غلبه ی جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران بر حزب موتلفه اسلامی و جامعه روحانیت مبارز در ائتلاف اصولگرایان تعریف کلاسیک اصولگرایی (که همان محافظه کاری عقلانی است) را زنده کند و به آن تشخّص بدهد، بزرگترین خدمت را به اصولگرایی، کشور داری و حتی اصلاح طلبی کرده است، ولو آنکه اکثریت مجلس دهم را در دست بگیرد. اصلاح طلبان به حاکمیت عقل و اعتدال در کشور بیش از حاکمیت خود می اندیشند و اگر این رویداد با یک انتخابات رقابتی رخ دهد، کف مطالبه اصلاح طلبان محقق شده است. البته شاخص تعامل اصلاح طلبان با لاریجانی در این فرض، قبل از انتخابات، حمایت قانونی رییس مجلس از حقوق نامزدهای اصلاح طلب در بررسی صلاحیت ها و برگزاری انتخابات است و بعد از انتخابات نیز بر اساس این فرض، بدنه اصلاح طلبان انتظار دارند که مجلس آینده در گذار از تجربه تلخ 88 و زدودن عوارض آن با دولت، به خصوص در تعامل با قوه قضاییه، همدلی کند.در چنین صورتی رابطه ی اصلاح طلبان با علی لاریجانی رابطه ی «استقلال و احترام» خواهد بود. علی لاریجانی از شهر قم نامزد می شود و نیازی به قرار گرفتن در صدر هیچ لیست اصولگرایانه یا اصلاح طلبانه ندارد و اصلاح طلبان در تقابل با او قرار نخواهند گرفت، هرچند که جبهه پایداری، قم را پایتخت خود می پندارد و می کوشد لاریجانی را در قم شکست دهد. اما حمایت مراجع تقلید از او به علی لاریجانی موقعیتی مذهبی و جایگاه او به عنوان رییس مجلس به او موقعیتی ملی می بخشد و اصلاح طلبان می توانند به راهبرد «ائتلاف در درون مجلس دهم» که احتمالا متکثر، چند قطبی و فاقد یک اکثریت مطلق خواهد بود، بیندیشند. در این صورت هر کس که سازوکار جبهه اصلاحات به ریاست رییس دولت اصلاحات و با نظر آیت الله هاشمی رفسنجانی تعیین کنند، در صدر فهرست انتخاباتی اصلاح طلبان قرار خواهد گرفت که افرادی مانند دکتر محمد رضا عارف مهم ترین چهره آن خواهند بود. عارف به علت شخصیت علمی و فرهنگی خود و اخلاق سیاسی و تشکیلاتی اش در انتخابات 24 خرداد 92 در هر صورت شایسته حمایت و قرار گرفتن در صدر فراکسیون جبهه اصلاحات است اما در نهایت این کمیت و کیفیت فراکسیون جبهه اصلاحات در مجلس دهم است که نسبت ما با فراکسیون های اصولگرا را روشن خواهد کرد. عارف البته پیش تر نشان داده است که مصالح ملی را بر مصالح فردی ترجیح می دهد و بنابراین کسی نگران وحدت شکنی او نیست. اما گزینه ی دیگر و مهمتر، پذیرش نامزدی مجلس شورای اسلامی از سوی علی اکبر ناطق نوری است. نام ناطق نوری یادآور اولین رقابت سخت بر سر ریاست جمهوری اسلامی در سال 1376 است. در آن دوگانه البته ناطق پیروز نشد و در جریان رقابت های انتخاباتی، چنان که معمول است، حق و ناحق در حق طرفین بسیار گفته شد. هنر ناطق اما این بود که کینه به دل نگرفت و در کار دولت خاتمی کار شکنی نکرد و پس از آن نیز با پرهیز از نامزدی در انتخابات بی اعتنایی خود به قدرت طلبی را نشان داد و سعی نکرد از رای دهندگان انتقام کشی کند. درواقع ناطق نوری هم به یک معنا در دوم خرداد پیروز شد و آن پیروزی اخلاقی بود. در طول زمان و با ظهور محمود احمدی نژاد و به خصوص رقابت ناسالم شخص او با میر حسین موسوی (که در مناظره ها و پرده دری ها علیرغم تحذیر رهبری خود را نشان داد) عیار ناطق حتی بر یاران خاتمی روشن شد و رقابت دوم خرداد به عنوان نمودی از رقابت سالم که طرفین به خصوص طرفِ بازنده، اخلاقِ شکست داشت، دوباره برجسته شد. ناطق نوری هم مانند علی لاریجانی (به معنای مثبت کلمه در علم سیاست) یک محافظه کار عاقل است که اکنون دیگر در جبهه اصولگرایی نمی گنجد، گرچه اصلاح طلب تشکیلاتی هم نیست. او هم مانند اصلاح طلبان در این سالها تغییر کرده و تلقی روشن تری درباره دموکراسی، تحزب، انتخابات، توسعه، حقوق و آزادی های اساسی مردم دارد و این تلقی را در دیدار با سران و چهره های احزاب اصلاح طلب (از حزب مشارکت تا حزب کارگزاران) بیان کرده است و باید این فرصت را ایجاد کرد که آن روی سکه دوم خرداد هم مجال عرضه بیابد تا روشن شود انتخابات خوب، انتخاب میان بهشت و جهنم نیست، بلکه انتخاب میان دو برنامه است، دو راه و دو روش... همین و بس. اصلاح طلبان یک فرصت به ناطق نوری بدهکارند و اکنون که بر سر یک گزینه میانه به نام حسن روحانی با او به تفاهم رسیده اند، باید این قرض را ادا و این فرصت را ایجاد کنند. اخبار موثق و گمانه زنی های دقیق حاکی از آن است که بزرگان جبهه اصلاحات آقایان اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی همگی از این راه حل استقبال می کنند و معتقدند که باید ناطق نوری را به نامزدی تشویق کرد و از او خواست که به عنوان یکی از 10 چهره ملی کشور که به حفظ ارزش های انقلاب و جمهوری اسلامی متعهد است، وارد صحنه انتخابات شود و از ظرفیت خود به عنوان فردی که مورد اعتماد مقام رهبری و ریاست جمهوری است برای بازسازی اتحاد ملی در کشور استفاده کند. بدون شک این نقش ناطق نوری با مخالفت آقایان لاریجانی و عارف هم مواجه نمی شود که آنان خود از علاقه مندان ناطق اند. دکتر محمدرضا عارف یکی از گزینه های پیشنهادی ناطق نوری در کابینه فرضی سال 1376 بود و بخش مهمی از نقش نوین دکتر علی لاریجانی در بازسازی اصولگرایی اعتدالی و نیز تثبیت در مقام ریاست مجالس هشتم و نهم مرهون حمایت های ناطق نوری از علی لاریجانی است. نامزدی و ریاست ناطق نوری در مجلس دهم فاز دوم پروژه ی اعتدال است و پس از ریاست جمهوری روحانی، این مسیر را تثبیت خواهد کرد و به خصوص در دهه آینده بر ظرفیت حرکت اعتدال در حاکمیت خواهد افزود و بر اساس شواهد خبری و تحلیلی، رییس جمهور هم از این راهبرد استقبال خواهد کرد. دکتر عارف هم در چنین موقعیتی در هیئت مرکزی و رهبر پارلمانی جبهه اصلاحات خواهد بود و به ناطق نوری کمک خواهد کرد. تنها کاری که باید اکنون انجام شود، تلاش برای رسیدن ناطق نوری به لحظه تصمیم گیری است. او گمان می کند که باید به پرهیز خود از نامزدی ادامه دهد و تنها در اتاق فکر یا پشت صحنه حضور داشته باشد اما به دلایل متعدد و روشن، نقشی که ناطق نوری در این مرحله از تاریخ جمهوری اسلامی می تواند ایفا کند، از عهده هیچ کس برنمی آید. نامزدی ناطق نوری چند کارکرد منحصربه فرد دارد که از عهده هیچ فرد دیگری بر نمی آید: اول آنکه ریزش عمده ای در اصولگرایی از سوی تندروی به سوی میانه روی روی خواهد داد. اصولگرایان باسابقه هرگز نمی توانند بپذیرند که اصلاح طلبان ناطق را صدر لیست خود بگذارند و آنان او را که دارای سابقه روشن اصولگرایی است نادیده بگیرند. در غیر این صورت اصولگرایی سنتی برای همیشه حذف و در بنیاد گرایی ادغام می شود. کار جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از همه گروه های اصولگرا سخت تر می شود، چون ناطق نوری دوست و یار قدیمی آنهاست و بدین ترتیب جدایی جبهه پایداری و مدرسه آیت الله مصباح یزدی از اصولگرایان قطعی خواهد شد، دوم آنکه طبقه متوسط سنتی، علما و مراجع شیعه، تجار و بازاریان قدیمی و عامه ی مذهبیون سنتی و حتی برخی هیئت های مذهبی هم نمی توانند سابقه ی ناطق نوری را انکار کنند و علایق خود به او را پنهان کنند. ناطق نوری یک روحانی به معنی سنتی کلمه است و مانند اعضای مجمع روحانیون مبارز، دگراندیش به حساب نمی آید و نمی توان به او انگ بی توجهی به دین زد. بدین ترتیب در یک تغییر روشن اجتماعی طبقه متوسط سنتی به طبقه متوسط جدید می پیوندد و از ائتلاف با حاشیه نشینان شهری خارج می شود. ائتلافی که در سال1384 به پیروزی محمود احمدی نژاد انجامید، سوم آنکه جناح راست حاکمیت به خصوص در نیروهای نظامی و روحانی از قدرت گرفتن مجمع روحانیون مبارز و روشنفکران مذهبی و تکنوکرات های مسلمان احساس نگرانی نمی کنند و فکر نمی کنند که کل حاکمیت را باخته اند و در آستانه تغییر و تحویل همه قدرت اند. ناطق نوری ضمن کمک به پیشبرد برنامه های اصلاحی دولت، مانع از رادیکالیسم در جبهه اصلاحات خواهد شد و این به محافظه کاران آرامش خاطر می دهد، و سرانجام چهارم اینکه اصلاح طلبان هم در پناه ثباتی که روحانی و ناطق ایجاد می کنند به عنوان یک فراکسیون قدرتمند در مجلس و دولت و از آن مهمتر در جامعه و عرصه عمومی به بازسازی تشکیلاتی، گفتمانی و حاکمیتی خود می پردازند و به جز آزادی از امنیت سیاسی لازم برای تداوم حیات خود بهره می برند و برای همیشه از حوادث سال 1388 عبور می کنند و این همه غیر از کمک به دولت برای ثبات و رشد و توسعه کشور است که باید هدف اصلی همه احزاب سیاسی از شرکت در انتخابات باشد... نامزدی ناطق نوری در انتخابات مجلس دهم را فقط می توان با نامزدی هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته قیاس کرد که اصلاح طلبان (اکثریت اصلاح طلبان و نه فقط کارگزاران) بیش از اصولگرایان مشتاق آن بودند، با این تفاوت که احتمال رد صلاحیت ناطق نوری در انتخابات مجلس دهم محال است و این یک فرصت طلایی است. بازآفرینی دوم خرداد این بار در شکل تازه ای رخ می دهد، در آن روی سکه دوم خرداد... مورخان نوشته اند انقلاب مشروطیت و نهضت اصلاحات، در انگلستان زمانی پیروز شد که توری ها (حزب محافظه کار) به روند اصلاحات پیوستند، والا طرفداری ویگ ها (حزب لیبرال) از اصلاحات که بدیهی بود! و این تجربه ی تاریخ است.... 222 9صبح


یکشنبه ، ۵مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شهرخبر]
[مشاهده در: www.shahrkhabar.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن