واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گردشگري ادبي مثل خانه اديبان ايران خاك ميخورد
وقتي معاون گردشگري دولت دهم از راهاندازي آژانسهاي تخصصي در حوزه گردشگري ادبي خبر داد خوشبينانهترين حالت براي تحقق اين اتفاق راهاندازي تورهاي گردشگري ادبي بازديد از مقبره شعراي ادبيات معاصر و كهن پارسي بود
نویسنده : الناز خماميزاده
وقتي معاون گردشگري دولت دهم از راهاندازي آژانسهاي تخصصي در حوزه گردشگري ادبي خبر داد خوشبينانهترين حالت براي تحقق اين اتفاق راهاندازي تورهاي گردشگري ادبي بازديد از مقبره شعراي ادبيات معاصر و كهن پارسي بود؛ از مقبره حافظ گرفته تا سعدي و فردوسي و شهريار و نيما يوشيج. با وجود درهاي بسته خانههاي بدون جاذبه شعراي معاصر ايران، براي چشمانداز گردشگري ادبي كشور چيزي غير از اين را نميتوان متصور شد.
وعدههاي دولتي و خانههاي خاكگرفته ادبيات ايران
سيمين دانشور كه درگذشت و در كنار جلال آل احمد به خاك سپرده شد بحثهاي زيادي درباره تبديل خانه اين دو زوج نويسنده به موزه پيش آمد؛ همه تصور ميكردند كه اين خانه با همان يادگاريها و اسباب و اثاثيه كهنسالش دست نخورده به يك خانه – موزهاي براي دوستداران آثار سيمين و جلال تبديل شود؛ اين اتفاق نيفتاد؛ داستان براي خانه مهدي اخوان ثالث هم به همين ترتيب است؛ خانه او در خيابان زرتشت غربي تهران همچون خانه سيمين و جلال به تملك يكي از ارگانهاي دولتي درآمده تا تبديل به خانه – موزه شود اما هنوز خبري از تحقق اين اتفاق نيست!
در سايه كمتوجهي خانه بسياري از شعرا و نويسندگان و هنرمندان معاصر كشور در خدمت فرهنگسازي و گردشگري ادبي كه يكي از گونههاي گردشگري فرهنگي است قرار نگرفته است آن هم در حالي كه اين روزها بسياري از كشورهاي دنيا با قدمت نه چندان طولاني در زمينه ادبيات از اين سفره گسترده، منافع عظيمي را در حوزه گردشگري كسب ميكنند. حدود دو سال پيش معاون گردشگري دولت دهم اما نظري گذرا به اين گونه انداخت و در خلال برنامهاي از راهاندازي آژانسهاي تخصصي در حوزه گردشگري ادبي خبر داد. بعد از اعلام اين خبر قرار شد كه معاونت گردشگري سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي كشور از دفاتر خدمات مسافرتي فعال در حوزه گردشگري ادبي حمايت كند؛ اين اتفاق در آن دولت محقق نشد درست همانطور كه توجه به گردشگري ادبي در دولت كنوني نيز مغفول باقي مانده است. طي سالهاي گذشته گردشگري ادبي تنها به شكلي محدود و آن هم به همت بخش خصوصي گاه و بيگاه بر سر زبانها افتاده و تورهاي گردشگري ادبي بعضاً تشكيل شده است؛ شايد دليلش اين است كه هنوز بخش دولتي با اين زيرشاخه گردشگري و فوايد تمركز اقتصادي و فرهنگي بر آن ناآشنا است.
گردشگري ادبي چيست؟
اصولاً گردشگري ادبي را يكي از شاخهها از مجموعه شاخههاي متعدد و متنوع صنعت گردشگري برميشمارند؛ گردشگري ادبي اما برخلاف ساير گونههاي صنعت گردشگري اندكي فرهيختهتر است و ميتواند برآيندها و نتايج مثبت و شگرفي بر تعميق معلومات فرهنگي گردشگران داشته باشد؛ در واقع گردشگري كه به حضور در تورهاي گردشگري ادبي راغب ميشود اغلب شخصيتي كتابخوان يا دوستدار فرهنگ و هنر است كه ميخواهد مصاديق آثار هنري و ادبي كه پيشتر با آنها آشنا شده را در دنياي حقيقي و از نزديك ببيند. براي مثال ممكن است با داستان زال و سيمرغ و البرز كوه در شاهنامه فردوسي آشنا شود و بخواهد از نزديك به تور گردشگري ادبي كوه البرز برود يا آنكه از مقبره خالق شاهنامه بازديد كند يا آنكه از طرفداران پر و پا قرص آثار جلال آل احمد و از طرفداران كتاب «سووشون» سيمين باشد بخواهد از نزديك با فضاي زندگي و محيط داخلي خانه جلال آل احمد آشنا شود. بر اين اساس مخاطب گردشگري ادبي در درجه اول بايد كتابخوان و دوستدار فرهنگ و ادبيات و هنر باشد اما از سويي ديگر قرار گرفتن يك گردشگر در محيط و فضاي تورهاي ادبي ميتواند ناخودآگاه يك فرد را تحت تأثير قرار داده و او را به مطالعه آثار شخصيت ادبي فقيد صاحبخانه يا مدفون در يك مقبره علاقهمند سازد. اين گونه گردشگري ميتواند به شكلي قرينه فرد را كتابخوان كند؛ بنابراين چه چيز بهتر از ترويج اين پديده فرهنگي در جامعهاي كه سرانه مطالعه كتاب در ميان آحاد جامعهاش هشدارآميز است. با اين حال در ميان گونهها و شاخههاي مختلف و متنوع صنعت گردشگري ايران نبايد چندان به گردشگري ادبي اميدوار بود؛ دليلش اين است كه در كشور براي اين گونه گردشگري جاذبهسازي صورتنميگيرد.
گردشگري ادبي در روسيه، تركيه و انگليس
ايران از ديرباز مهد ادب بوده و تاريخ ادبياتش آنقدر پرمايه و پر محتوا است كه چرخهاي گردشگري ادبي بتواند به ياري آنها بچرخد. هم اكنون كشورهايي چون روسيه و تركيه به خوبي توانستهاند از ظرفيتهاي ادبي خود براي توسعه گردشگري ادبي و كسب نفع اقتصادي از اين محل بهره ببرند؛ تركيه خود به تنهايي به واسطه قرار گرفتن مقبره «مولانا» در شهر قونيه توانسته به بهره اقتصادي سالانه بزرگي برسد و در سالروز وفات مولانا تورهاي گردشگري ادبي را برگزار كند؛ خانههاي «پوشكين» و «داستايوفسكي» هم در روسيه جزو جاذبههاي مهم گردشگري ادبي اين كشور هستند؛ در كشوري چون انگليس خانه مشاهير به خانههاي پلاك آبي شهرت دارد؛ مسئولان فرهنگي انگليس بر اين خانهها يك پلاك آبي را نصب كرده و آنها را به عنوان يادمان و سندي دال بر پيشينه فرهنگي خود با تمام اسباب و اثاثيه براي نسلهاي بعدي اين كشور حفظ ميكند.
در اين بين كشورهايي هم كه از قدمت ادبي چنداني برخوردار نيستند روشي جايگزين را براي رونق گردشگري ادبي خود دارند؛ گردشگري ادبي بيش از هر چيزي بر آثار ادبي مشهور تكيه دارد اما اين كشورها براي بهره بردن از گردشگري ادبي به آثار ادبي مدرن رو آوردهاند كه به «داستانهاي گردشگري» مشهورند. داستانهاي گردشگري نوشته شده و راهنماي سفر نيز در آنها گنجانده ميشود؛ براي مثال در داستان از يك جاذبه گردشگري در اين كشورها نام برده شده و سپس راهنماي سفر به آن نقطه در قالب داستان ذكر ميشود.
جالب است كه كشورهاي مختلف دنيا، راههاي مختلف را براي عقب نماندن از كورس رقابت گردشگري ادبي امتحان ميكنند؛ جالب تر و البته تأمل برانگيزتر از آن اين است كه ايران با وجود ادبيات اسلامي 1100 ساله و ادبيات كهن و پارسي ميانه 3 هزار ساله خود ، گردشگري ادبي و سود و منافع اقتصادي و فرهنگي آن را به فراموشي سپرده است؛ چه سرمايهگذارياي بهتر از سرمايهگذاري بر پديدهاي كه هم مردم را رو به كتابخواني ميآورد و هم كتابخوانها را هرچه بيشتر به كتابخواني و ادبيات تشويق ميكند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]