واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد رمان «گلهای کاغذی» در خبرگزاری فارس
جمشیدی: ادبیات انقلاب کجای ادبیات کشور است؟
یک منتقد ادبی گفت: ما برای فرهنگهای متناظر و فرهنگ هایی که با ما همسو هستیم خوراک نداریم و میتوان این پرسش را مطرح کرد که ادبیات انقلاب کجای ادبیات کشور است؟
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، نشست نقد و بررسی رمان «گلهای کاغذی» اثر محمدعلی گودینی با حضور محمود سالاری، یوسف قوجق، مصطفی جمشیدی، محمدرضا اصلانی و جمعی از علاقهمندان به ادبیات در خبرگزاری فارس برگزار شد. *برای توزیع رمان انقلابی باید کاری انجام شود محمود سالاری در بخشی از این مراسم گفت: یکی از دریغهایی که برای من ایجاد میشود این است که وقتی به مراکز فرهنگی که دراختیار نهادهای عمومی است میروم، که کتابفروشی نیز دارند، اما اثری از کتابهای مرتبط با ادبیات انقلاب نمیبینم افسوس میخورم و به نظر میرسد این نهادها رسالتی برای گسترش کار بچههای انقلاب ندارند. وی افزود: یکی از اتفاقاتی که باید در بحث رمان انقلابی بیفتد موضوع توزیع آن است که برگزاری جلساتی مانند این جلسه یکی از قدمهای اولیه این اتفاق است. *«گلهای کاغذی» دارای یک ایده جسورانه است سالاری در بخش دیگری از سخنانش گفت: گلهای کاغذی یک ایده جسورانه آن هم در روزگاری که ادبیات کمتر جرأت ورود به این موضوعات را دارد به شمار میرود. این منتقد ادبی با اشاره به بخش آغازین کتاب گفت: «حالا باید درسها را در این هوای سرد زمستان خواند» در حقیقت این عبارت شاهبیت این رمان است که از زبان دبیر جبر بیان میشود. باقی کتاب از این جمله لایروبی میکند و آن را گسترش میدهد. ایده این کتاب ایده ارزشمندی بوده و به نظرم تمام این کتاب ایده آن است.
او در بخش دیگری از سخنانش گفت: از منظر فرمی میتوان نقدهایی برای این کتاب ابراز کرد. برای مثال، رمان تا صفحه 44 در سربالایی است و از این صفحه به بعد تا پایان در سرازیری خواندن میافتد و خوشخوان میشود. همچنین شخصیتپردازی این کتاب نیز دارای ضعف است و شخصیتها از پس حرفهای خود برنمیآیند. سالاری با اشاره به ایده این کتاب گفت: این اثر در ایده یک اثر شجاعانه است آن هم در عصری که همه تلاش میکنند که بر آتش زیر خاکستر استعمار انگلستان آب بریزند و آن را خاموش کنند و این کتاب حدیث روزهای خست امثال گودینی است. این منتقد در بخش پایانی سخنانش گفت: ای کاش پایان رمان یک شکوهمندی دیگری را رقم میزد تا مخاطب را به حرکت وادارد و او به سکون کشیده نشود. *اگر «گلهای کاغذی» ترجمه شود ... مصطفی جمشیدی در بخش دیگری از این جلسه گفت: ادبیات معاصر در دانشگاههای ما وجود ندارد و از همین رو همیشه مرغ همسایه غاز است و این بیماری است که ما دچارش شدهایم، زیرا فکر میکنیم همیشه کارهای غربیها ارزشمند است، اگر این کتاب ترجمه شود در جهان مورد توجه قرار خواهد گرفت ولی ما کاری برای آن نمیکنیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما برای فرهنگهای متناظر و فرهنگ هایی که با ما همسو هستیم خوراک نداریم و میتوان این پرسش را مطرح کرد که ادبیات انقلاب کجای ادبیات کشور است؟ *ادبیات انقلاب در دانشگاهها جایگاهی ندارد این نویسنده با اشاره به رمان «گلهای کاغذی» گفت: این رمان برای من یک نوستالژی داشت و من را به حال و هوای ان روزها برد. مگر در رمانهای خارجی چه اتفاق میافتد؟ آن رمانها بدون کمترین تعلیق و یا پرداخت تنها فضاسازی است. گونه ادبیات انقلاب با تلاش نویسندگان انقلاب خلق شد ولی شاهدیم که دانشگاهها توجهی به این گونه ادبی ندارند. جشمیدی اضافه کرد: ما باید ادبیات انقلاب را به کشورهای دیگر صادر کنیم چون کشورهای دیگر تشنه معرف ما هستند و باید به ترجمه آثار انقلابی خود توجه کنند و آنها را با ترجمه درست به دست مردم جهان برسانیم. او در پایان با اشاره به ماهیت ضداستعماری این رمان گفت: رسانههای جهان امروز در حال تبلیغ ضدارزشها هستند و تصویری که در این رسانهها از استعمار نشان داده میشود به گونهای است که مخاطب جوان آن را میپسندد و کسی برای این موضوع فکری نمیکند. *جای خالی «گلهای کاغذی» در ادبیات داستانی یوسف قوجق در بخش دیگری از نشست نقد و بررسی این رمان گفت: این کتاب یک کار خوب است و اسم آن را میتوان ادبیات مقابله با استعمار نام نهاد. در مورد این مدل از ادبیات داستانی، یک نگاه دیگری دارم، زیرا مخاطب این قصه با توهینهای یک ملت به مردم یک کشور دیگر مواجه میشود. در این کتاب خواننده با توهین انگلیسیها به ایرانیها روبهرو است و این توهین به فرهنگ ایرانی و اقوام ایرانی است.
این نویسنده در ادامه گفت: انگلستان در فعالیتهای خود بسیار حسابشده عمل میکند و در سیاست و فرهنگ این رفتار حسابشده به چشم میآید. در ادبیات داستانی با موضوع انقلاب جای کتابهایی مانند «گلهای کاغذی» خالی است. وی افزود: این کتاب با ادبیات به مقابله با استعمار برخاسته است، به نظرم کتابهای تاریخی اگر در قالب خشک تاریخی نوشته شود، مخاطب از آن استقبال نمیکند، ولی نوشتن در قالب ادبیات میتواند به دیده شدن آن توسط مخاطب کمک کند. *«گلهای کاغذی» خنثی نیست محمدرضا اصلانی در سخنان کوتاه خود به این کتاب اشاره کرد و گفت: گلهای کاغذی در مناطق گرمسیری غم غربت را از بین میبرد و از این جهت اسم این کتاب تناسب دارد، البته من طرح جلد این کتبا را نمیپسندم اما از جسارت ناشر برای چاپ آن تقدیر میکنم. وی افزود: از آنجا که این کتاب برای گروه سنی نوجوان است، بهتر بود که فصلهای بیشتری میداشت. مجموعه داستان دارای جهت بوده و خنثی نیست. آدم های این داستان فرهنگ بومی ما را روایت میکنند و گفتوگوها در آن باورپذیر است. روابط دو نوجوان در این کتاب صمیمانه بوده و خواننده با آن ارتباط برقرار میکند.
*تمام نقدها را میپذیرم محمدعلی گودینی نویسنده رمان «گلهای کاغذی» در پایان این مراسم گفت: طرح جلد این کتاب نظر من بود و خواستم جوانان ببینند که به آنها توهین شده و اگر مرد هستند حق خود را بگیرند. من سعی میکنم ساده بنویسم و از پیچیدهنویسی دوری میکنم و تمام نقدها را میپذیرم. انتهای پیام/و
94/06/22 - 12:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]