تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، هرگز بدگويى كسى را نمى‏كردند، سرزنش نمى‏نمودند و در ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802722206




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اکران هم‌زمان آثار مهم سینمای ایران چرا «مزارشریف» و آثار خوب سینما قربانی سیاست غلط اکران می‌شوند؟


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اکران هم‌زمان آثار مهم سینمای ایران
چرا «مزارشریف» و آثار خوب سینما قربانی سیاست غلط اکران می‌شوند؟
هالیوود، یا «جنگ ستارگان» می‌سازد که از حیث هنری، از قدرت جذب مخاطب برخوردار است و یا اگر «آرگو» می‌سازد همه‌ نظام رسانه‌ای و ابزارهای تبلیغاتی خویش را در جهت دیده شدن آن به خدمت می‌گیرد.

خبرگزاری فارس: چرا «مزارشریف» و آثار خوب سینما قربانی سیاست غلط اکران می‌شوند؟



خبرگزاری فارس، سینمای هالیوود، همان قدر که از جهت محتوایی با مفاهیمی چون استکبار، امپریالیسم، هجوم فرهنگی، جنگ روانی و مفاهیمی از این دست ملازمه‌ی معنایی دارد از جهت کارکردی با موضوعاتی از قبیل نگاه استراتژیک، نظام اقتصاد سینمایی، نظام تولید حرفه‌ای و فهم هنری-رسانه‌ای پیوند خورده است. به همین جهت اگرچه همواره بردارهای محتوایی آن عمدتا در راستای باطل سامان می‌یابند اما از مغناطیسی برخوردار است که در مجموع به جذب مخاطب مخالف و موافق منتهی می‌گردد. هالیوود، یا «جنگ ستارگان» می‌سازد که از هر حیث هنری، از قدرت جذب مخاطب برخوردار و در به کار انداختن سایر چرخ‌دنده‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در موتور خود موفق است و یا اگر «آرگو» می‌سازد همه‌ی نظام رسانه‌ای و ابزارهای تبلیغاتی خویش را در جهت دیده شدن آن به خدمت می‌گیرد. هالیوود تنها یک کمپانی فیلمسازی نیست. سازمان سینمایی جمهوری اسلامی ایران، تنها یک کمپانی فیلمسازی نیست. دستگاه فرهنگی کشورمان، یا «مزار شریف» نمی‌سازد یا اگر هر ده سال، به واسطه‌ی بودجه‌ی قلیل فرهنگی، مصائب همراه کردن نگاه سینماگرانی که عموما نگاهی واگرا نسبت به مسائل استراتژیک ملی دارند، نظام معیوب و غیراصولی تولید، نظام سرمایه‌سالار و بی‌برنامه‌ی اکران و ابزارهای علیل و عقب‌افتاده‌ی رسانه‌ای و تبلیغاتی، چنین روی به تولید چنین آثاری بیاورد، با دستان خودش آنان را زنده به گور خواهد کرد. دستگاه فرهنگی کشورمان یک نظام یکپارچه نیست وگرنه آن چیزی که فارابی می‌ساخت، حوزه‌ی هنری تحریم نمی‌کرد و آن چه که حوزه‌ی هنری می‌ساخت به واسطه‌ی اولویت‌بندی نابخردانه‌ی سازمان سینمایی، لابه‌لای آثار دیگر گم نمی‌شد. طنز قصه آن است که دستگاهی که از توان محدود خود برای پرداختن به سوژه‌های استراتژیک آن هم در قالب‌های کلان‌تولید (بیگ-پروداکشن)، آگاه است چطور می‌تواند برنامه‌ی اکران چند فیلم مهم و قابل توجه را روی هم بیندازد و احتمال دیده‌شدن 3درصدی‌شان را از این نیز خُردتر کند و فرصت تماشا کردن آنان را از مخاطبی که به اذعان آمار از هر 7 نفرشان، 5 نفر، سالی یک بار هم به سینما نمی‌روند، دریغ سازد؟! دستگاه فرهنگی کشورمان، یا «مزار شریف» نمی‌سازد یا اگر پس از 17 سال به سراغ رویدادی تاریخی و تلخ برود، بخشی به علت عدم فضاسازی و تبیین بسترهای الزامی برای مخاطب عام و بخشی به علت آسیب‌هایی چون سیاست‌زدگی در پرداخت به تاریخ و عدم وجود تحلیلی عمیق از شرایط دورانی که سوژه‌ی فیلم قرار گرفته است، در عمل چنان میان قرائات مختلف و گاه متضاد از واقعه‌ی اصلی اختلاف برمی‌انگیزد که باز موضوع به پای جو نابه‌سامان تحلیل، ذبح می‌گردد و مخاطب عامی که قرار بود دست‌کم از طریق جذابیت یک اثر هنری با بخشی از تاریخ مهجور کشورش روبه‌رو گردد، باز هم نادیده گرفته خواهد شد. عجیب آن که با وجود آن که سال‌هاست می‌دانیم برای رفتن به سراغ هر رویداد یا مقطع مهم تاریخی، خصوصا در پروژه‌های کلان‌تولید، یک بار بیشتر فرصتی نخواهیم داشت اما نه در تحلیل واقعه، همت کافی می‌گماریم و نه به فضایی که فیلم در آن نمایش داده خواهد شد، توجهی داریم؛ چنان که حتی اگر فیلمی بدون ارتباط معنایی با برهه‌ای که در آن روی پرده خواهد رفت، ساخته شود باز هم اثر فضای فرهنگی-سیاسی برهه‌ی اکران به لحاظ روانی، بر دریافت معانی و نشانه‌های فیلم چه در میان مخاطب عام و چه در میان تحلیل‌گران اجتناب‌ناپذیر خواهد بود و این معنا حتی ممکن است تا حد معکوس کردن پیام فیلم برای مخاطب، حساس و مهم گردد. اگرچه این مسئله، فی حد ذاته مسئله‌ی مذمومی نیست و هنرمند هوشمند قطعا با در نظر گرفتن این فضا به سراغ سوژه، زاویه‌ی دید و انتخاب برهه‌ها و شخصیت‌ها و نشانه‌پردازی‌هایش خواهد رفت و اگر همین نیست که آن را سینمای استراتژیک می‌نامیم، پس چیست؟ اما مشکل آن جایی رخ می‌نماید که با نگاهی سیاست‌زده و واگرا نسبت به موقعیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه و مسائل و موضوعاتی که برایش مطرح است، فارغ از همه‌ی حساسیت‌های بجا و نابجا، دست به پرداخت نگاهی شخصی و تحلیلی فردی از تاریخ بزنیم و مثل کلیت دستگاه فرهنگی، از فرصت‌سوزی دریغ ننماییم. دستگاه فرهنگی کشورمان، یا «مزار شریف» نمی‌سازد یا درست مثل نگاه بیمارش به سینمای مازوخیست شبه‌روشنفکری، سینمای استراتژیک را با سینمای شخصی، اشتباه می‌گیرد و بدش نمی‌آید که به جای یک تحلیل سرراست و صادقانه از تاریخ، با یک قصه‌ی جذاب و عامه‌پسند و یک تولید مناسب و استاندارد از جهت سینمایی، به سراغ نگاه‌های آبستره برود و از تاریخ چیزی بیرون بکشد که اگر آدم خودش شخصا در کتاب‌ها می‌خواند آن را دریافت نمی‌کرد. اما حالا که سینمای شخصی یک هنرمند، قدری به اهداف کلان جمهوری اسلامی نزدیک شده باز هم برنامه‌ریزی اکران و تبلیغات نابه‌سامان، همین فرصت نیم‌بند را نیز با ریسک مواجه کرده است. سازمان سینمایی جمهوری اسلامی ایران، تنها یک کمپانی فیلمسازی نیست، بودجه و ظرفیت لازم برای پروژه‌های کلان‌تولید را هم ندارد، برنامه‌ریزی اکران را هم بلد نیست، از به خدمت گرفتن نظام رسانه‌ای برای توازن تبلیغات و اطلاع‌رسانی هم ناتوان است، قادر بر نظریه‌پردازی برای یک سینمای بومی و اقناع هنرمندان در جهت اهداف ملی و استراتژیکش را هم نیست، اما خب اشکالی هم ندارد چون در عوض «دنیا سینمای ما را به واسطه‌ی فیلم‌های هنرتجربه می‌شناسد».    نویسنده: زهرا هادی انتهای پیام/ج 

94/06/21 - 10:20





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن