تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم، بيشتر از آن‏كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى‏كنند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1848224228




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

به بهانه‌ی صدمین سالروز تولد اینگرید برگمن


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
به بهانه‌ی صدمین سالروز تولد اینگرید برگمن




اینگرید برگمن یکی از مهم‌ترین بازیگران زن قرن بیستم بود که هم‌چنان در فرهنگ و تاریخ سینما یک شمایل ویژه به حساب می‌آید؛





وب سایت مجله  فیلم - رضا حسینی: اینگرید برگمن یکی از مهم‌ترین بازیگران زن قرن بیستم بود که هم‌چنان در فرهنگ و تاریخ سینما یک شمایل ویژه به حساب می‌آید؛ لبخند او هنوز تابناک و پرطراوت است و بر پرده‌ی نقره‌ای می‌شکفد، و چهره‌ی زیبایش در «اکستریم کلوزآپ»های آثار آلفرد هیچکاک، جرج کیوکر، روبرتو روسلینی، اینگمار برگمان و بسیاری از دیگر کارگردانان برجسته‌ی تاریخ سینما پر از تردید و مشغله‌ی ذهنی می‌شود.

موزه هنرهای معاصر و آکادمی موسیقی بروکلین به بهانه‌ی صدمین سالروز تولد برگمن در سال ۱۹۱۵ در سوئد، برنامه‌ی دوجانبه‌ای برای مرور آثار این ستاره سینما ترتیب داده‌اند که از ۲۹ ماه اوت شروع شده است و تا اواخر ماه سپتامبر ادامه خواهد داشت و در آن بیش‌تر فیلم‌های مهم برگمن به نمایش درمی‌آیند.

قرار است بعضی از این فیلم‌ها توسط سه دختر برگمن (پیا لیندستروم، اینگرید روسلینی و ایزابلا روسلینی) در موزه هنرهای معاصر معرفی شوند. طبق برنامه‌ریزی انجام شده، در روز دوازدهم سپتامبر، ایزابلا با همراهی جرمی آیرونز روی صحنه‌ی تالار اپرای هاوارد گیلمن در آکادمی موسیقی بروکلین حاضر خواهد شد تا به مادرش ادای احترام کند.

من به‌تازگی با سه دختر برگمن درباره او به عنوان یک انسان، یک مادر و یک بازیگر صحبت کرده‌ام. آن‌ها بر خلاف فرزندان غم‌زده‌ی سایر ستارگان سینما در چنین شرایطی، فرهیخته، گرم، باهوش و بافهم نشان دادند و هر سه صداهای موزیکال و خنده‌های مسری داشتند که آوا و روح برگمن را در فضا طنین‌انداز می‌کرد.


به بهانه‌ی صدمین سالروز تولد اینگرید برگمن و بزرگداشت‌هایش باید به خاطر سپرد




لیندستروم فقط ده سالش بوده که برگمن و روبرتو روسلینی به‌واسطه‌ی همکاری‌شان در فیلم «استرامبولی» (۱۹۵۰) در ایتالیا به یکدیگر دل می‌بازند. لیندستروم که امروز به عنوان ژورنالیستی در صنعت نمایش فعالیت می‌کند درباره این اقدام مادرش با نوعی دل‌خوری می‌گوید: «او فقط... کاری را کرد که دلش می‌خواست!»

 اینگرید و ایزابلا که دوقلوهای همزاد برگمن و روسلینی هستند و به‌ترتیب ادبیات ایتالیایی در دانشگاه نیویورک و بازیگری را آموخته‌اند، هم تا حدی تجربه‌های متفاوتی از مادرشان دارند.

ایزابلا درباره مراسم بزرگداشت مادرش می‌گوید: «من برای ادای احترام به مادر از کتاب خودزندگینامه‌ای خودش که نایاب شده، استفاده می‌کنم تا با کلمات خودش از او تجلیل کنم.

برای این کار از فیلم‌هایی استفاده می‌کنیم که خود او گرفته و به زمان فیلم ژاندارک (۱۹۴۸) و پیش از آن برمی‌گردد؛ چون همان طور که می‌دانید پدرش عکاس و فیلم‌بردار بود و در آن زمان با اجاره کردن دوربین، از کودکی دخترش تصویر برداشته که برای آن دوران کاری غیرمعمول بود.»

اینگرید در ادامه می‌گوید: «پدربزرگ‌مان نقاش و عکاس بود و می‌خواست مادرم خواننده‌ی اپرا شود. برای همین او را به کلاس‌های اپرا برد ولی او صدای لازم برای این کار را نداشت. اما همین تجربه رفتن به اپرا بود که مادرم را به فضای صحنه و نمایش علاقه‌مند کرد.

او در کتابی که نوشته، زیاد درباره کار و فعالیت‌های بازیگری‌اش ننوشته است... مادربزرگ خیلی زود درگذشت و از این رو پدربزرگ‌مان تأثیر زیادی روی مادر گذاشت. متأسفانه ما چیز زیادی درباره مادربزرگ‌مان نمی‌دانیم...

احتمالاً سایر آدم‌ها فقط چند عکس از مادرشان دارند اما من وقتی دلم برای مادرم تنگ می‌شود می‌توانم فیلم‌هایش را تماشا کنم! من فیلم‌هایی را که برای برنامه مرور آثار مادر انتخاب کرده‌ام خیلی دوست دارم و واقعاً نمی‌توانم فقط یک فیلم را به عنوان اثر محبوبم انتخاب کنم...

من این تصمیم مادرم را دوست دارم که در نقش دختر خوب فیلم دکتر جکیل و آقای هاید (۱۹۴۱) بازی نکرد و در عوض دلش می‌خواست نقش دختربده را بازی کند؛ این نشان می‌دهد که او در تصمیم‌گیری آدم مستقلی بوده. تماشای فیلم‌هایی که مادرم در جوانی‌اش بازی کرده است برای من کار راحت‌تری است چون به‌نوعی از آن روزگار و تصویر او دورترم.

 اما وقتی پای تماشای فیلمی مثل سوناتای پاییزی (۱۹۷۸) به میان می‌آید کار برایم به‌مراتب دشوارتر می‌شود چون همان تصویری است که از مادرم می‌شناسم.»


به بهانه‌ی صدمین سالروز تولد اینگرید برگمن و بزرگداشت‌هایش باید به خاطر سپرد



لیندستروم در ادامه‌ی حرف‌های خواهرش می‌گوید: «من سوناتای پاییزی را از این جهت انتخاب کردم که فیلم درباره مادرم است و درباره اینگمار برگمان و همه زنان و ستارگان زنش؛ و درباره این مسأله‌ی پیچیده که هنوز درباره‌اش صحبت می‌کنیم: اگر کسی استعدادی داشت نباید از آن استفاده کند؟

و در عوض باید خانه بماند و فرزندانش را بزرگ کند؟ در نسل‌های گذشته اگر توانایی مالی وجود داشت برای بچه‌ها دایه می‌گرفتند.

من نیز همین طور بزرگ شدم ولی در زمان ما به دایه  می‌گفتند: «governess». ماندن در خانه برای مادرمان چندان رضایت‌بخش و قانع‌کننده نبود... من سوناتای پاییزی را دوست دارم چون مادرم بازی فوق‌العاده‌ای در آن دارد و علاوه بر آن، زمانی است که شما فقط مجذوب زیبایی ظاهری و فیزیکی او نمی‌شوید و در او به‌مراتب چیزهای بیش‌تری می‌بینید.

در فیلم‌های ابتدایی او، زیبایی‌اش اولین چیزی بود که دیده می‌شد. فکر می‌کنم کسی در این مورد گفته است که اینگرید برگمن می‌توانست دفترچه‌ی تلفن بخواند و همه به او خیره شوند... من با دیدن فیلم‌های مادرم بزرگ نشدم و تا سال‌ها فیلم‌های سوئدی او را ندیده بودم.

به عنوان هنرور در ژاندارک حضور داشتم. مادرم همیشه می‌خواست سر صحنه باشد چون شیفته‌ی ویکتور فلمینگ بود... ما هم لحظه‌های بد زندگی خودمان را داشتیم. البته رفتار آدم‌هایی را نمی‌فهمم که میل دارند تصویر والدین‌شان را خراب کنند.

شما کسی را داشته‌اید که همه فکر می‌کنند او فوق‌العاده و بی‌نقص بوده است و حالا می‌خواهید پاشنه‌های آشیل او را برملا کنید؟ اگر والدین شما مشهور نباشند هیچ کس علاقه‌ای به این مسائل ندارد. ما تصمیم گرفتیم که خاطرات غم‌انگیز و ناخوشایندمان را برای خودمان نگه داریم.»

اینگرید این طور ادامه می‌دهد: «مادرم عاشق بازیگری بود و از تئاتر خیلی لذت می‌برد اما مثل پدرم، وقتی خانه می‌آمد هرگز درباره کارش صحبت نمی‌کرد؛ که این کار از جهتی ستودنی است.

او در خانه، مادر ما بود و ما درباره نیازمان به کفش‌های نو یا چیزهای دیگر صحبت می‌کردیم!

وقتی در برادوی نمایش "More Stately Mansions" اثر یوجین اونیل را اجرا می‌کرد، با او بودم و دیدم که پیش از رفتن روی صحنه و بازی کردن، زمانی را برای خلوت کردن با خودش و تمرکز لازم دارد؛ و سپس روی صحنه می‌رفت و فرد دیگری می‌شد...»


به بهانه‌ی صدمین سالروز تولد اینگرید برگمن و بزرگداشت‌هایش باید به خاطر سپرد



اینگرید در پایان می‌گوید: «او وقتی به خاطر سرطان داشت جانش را از دست می‌داد، بازویش متورم شده بود و این زمانی بود که او زنی به نام گولدا (۱۹۸۲) را برای تلویزیون کار می‌کرد. او وقتی مشغول کار نبود، بازویش را می‌پوشاند ولی عکاسان می‌خواستند از او عکس بگیرند.

 آن‌ها وقتی شما رو به مرگ هستید هم می‌خواهند از شما عکس بگیرند و تصویر شما را در وضعیت بدی ثبت کنند. این کار قلب مرا می‌شکست چون مادرم این موضوع را می‌فهمید و فقط می‌گفت: "باشه. دوست دارید مرا در حال مرگ و این طوری ببینید؟" و کاور دستش را باز می‌کرد تا همه آن را ببینند.

فکر می‌کنم زندگی او در این رفتارش خلاصه می‌شود. او این معرفت و میل به پذیرش مسائل را در خود داشت.»








تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن