تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اندكى حقّ، بسيارى باطل را نابود مى كند، همچنان كه اندكى آتش، هيزم هاى فراوانى را م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816214249




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چنين گفت آن سخن‌دان سخن‌سنج


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چنين گفت آن سخن‌دان سخن‌سنج
چنين گفت آن سخن‌دان سخن‌سنجشاعر : جامي که در گنجينه بودش از سخن گنجچنين گفت آن سخن‌دان سخن‌سنجهمي زد کوس شاهي، نام تيموسکه در مغرب زمين شاهي بناموسنمانده آرزويي در دل اوهمه اسباب شاهي حاصل اوز پايش تخت را پايه‌ي بلنديز فرقش تاج را اقبال‌منديظفر با بند تيغش سخت‌پيوندفلک در خيلش از جوزا کمربندکه با او از همه عالم سري داشتزليخا نام، زيبا دختري داشتفروزان گوهري از درج شاهينه دختر، اختري از برج شاهيکنم طبع آزمايي با خيالشنگنجد در بيان وصف جمالششوم روشن ضمير از عکس رويشز سر تا پا فرود آيم چو مويشز وصفش آنچه در گنجد بگويمز نوشين لعلش استمداد جويمز بستان لطافت سر کشيدهقدش نخلي ز رحمت آفريدهز سرو جويباري آب بردهز جوي شهرياري آب خوردهازو تا مشک، فرق، اما نه چندانبه فرقش موي، دام هوشمنداننهاده فرق نازک در ميانهفراوان موشکافي کرده شانهوز او در نافه کار مشک، مشکلز فرق او، دو نيمه نافه را دلفکنده شاخ گل را سايه در پايفرو آويخته زلف سمن‌سايز شمشاد سرافرازش رسن‌بازدو گيسويش دو هندوي رسن‌سازنهاده از جبينش لوح سيمينفلک درس کمالش کرده تلقيندو نون سرنگون از مشک سودهز طرف لوح سيمينش نمودهنوشته کلک صنع اوستادشبه زير آن دو نون، طرفه دو صادشالف‌واري کشيده بيني از سيمز حد نون او تا حلقه‌ي ميميکي ده کرده آشوب جهان رافزوده بر الف، صفر دهان راگشاده ميم را عقده به دندانشده سين‌اش عيان از لعل خنداندر او گل‌ها شکفته گونه گونهز بستان ارم رويش نمونهچو زنگي بچگان در گل‌ستانيبر او هر جانب از خالي نشانيدر او چاهي پر از آب حيات استزنخدانش که ميم بي‌زکات استبود گرد آمده رشحي از آن چاهبه زيرش غبغب ار دانا برد راهکه هم چاه است و هم گرداب آنجاقرار دل بود ناياب آنجابه گردن آورندش آهوان باجبياض گردنش صافي‌تر از عاجگل اندر جيب کرده پيرهن رابر و دوشش زده طعنه سمن راکف اميدشان نبسوده گستاخدو نار تازه بر رسته ز يک شاخعيار سيم، پيش آن، دغل بودز بازو گنج سيمش در بغل بوددل پاکان عالم از دعا پرپي تعويذ آن پاکيزه چون دررگ جان ساخته تعويذبندشپري‌رويان به جان کرده پسندشدو ساعد آستينش کرده پر سيمز تاراج سران تاج و ديهيمنهاده مرهمي بهر دل ريشکف‌اش راحت‌ده هر محنت‌انديشزده از مهر بر دل‌ها رقم‌هابه دست آورده ز انگشتان قلم‌هافزوده بر سر بدري ، هلاليدل از هر ناخنش بسته خياليز زور پنجه، مه را کرده رنجهبه پنج انگشت، مه را برده پنجهز باريکي بر او از موي بيميميانش موي، بل کز موي نيميکز آن مو بودي‌اش بيم گسستننيارستي کمر از موي بستنبيا وين سيم دست‌افشار بشنو!ز دست‌افشار زرين پس خمش شو!حصار عصمتش انديشه را راهنداده در حريم آن حرمگاهبناي حسن را سيمين ستون استسخن رانم ز ساق او که چون استولي از چشم هر بي‌نور، مستوربناميزد! بود گلدسته نوردرآمد از ادب پيشش به زانوصفاي او نمود آيينه را روکه فيض نورياب از روي او شداز آن آيينه هم‌زانوي او شدرخ دولت در آن آيينه بيندبه وي هر کس که هم‌زانو نشيندچون او در لطف کس صاحب قدم نيستقدم در لطف نيز از ساق کم نيستکه خواهد بود قاصر هر چه گويمندانم از زر و زيور چه گويمکه در هر يک خراج کشوري داشتپر از گوهر به تارک افسري داشتهمي برد از دل و جان لطف آن، هوشدر و لعل‌اش که بود آويزه‌ي گوششدي گنج جواهر جيب و دامناگر بگسستي‌اش گوهر ز گردنهزاران عقد گوهر را بها بودمرصع موي بندش در قفا بودکه شد خلخال و اندر پايش افتادنيارم بيش ازين از زر خبر دادبه زيبا ديبه‌ي رومي و چينيگهي از عشوه در مسندنشينيز زرکش حله‌ي مصري و شاميگهي در جلوه‌ي ايوان خرامينبوده بر تنش جز خلعتي نوبه هر روز نوي کافکنده پرتوکه در آغوش خود ديدي تنش راندادي دست جز پيراهنش راپري‌رويان پرستاري‌ش کرديسهي سروان هواداري‌ش کرديبه خدمت روز و شب پيشش ستادهز همزادان هزاران حورزادهنه يک بارش به پا خاري شکستهنه هرگز بر دلش باري نشستهنداده ره به خاطر اين هوس رانبوده عاشق و معشوق کس راسحر چون غنچه‌ي خندان شکفتيبه شب چون نرگس سيراب خفتيوز آن غم خاطرش آزاد بوديبدين‌سان خرم و دلشاد بوديوز اين شب‌هاي آبستن چه زايدکه‌ش از ايام بر گردن چه آيد
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 415]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن