محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844398220
ساعاتی در پشت صحنه نمایش «تکههای سنگین سرب» ایوب آقاخانی راز نمایشم را فاش نکنید/ جذابیت دیدن عاشقانههای چمران/ نگاه نگران ایوب آقاخانی به دنبال چمران
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ساعاتی در پشت صحنه نمایش «تکههای سنگین سرب» ایوب آقاخانی
راز نمایشم را فاش نکنید/ جذابیت دیدن عاشقانههای چمران/ نگاه نگران ایوب آقاخانی به دنبال چمران
نمایش «تکههای سنگین سرب» درباره چمران است. با حضور در پشت صحنه این نمایش دریافتم قرار است عاشقانههای جذابی از چمران را ببینیم. در پشت صحنه ایوب را نگران و به دنبال چمران دیدم و روسری قرمزی با گلهای درشت که حرفهای عاشقانه چمران را را میزد.
مصطفی چمران؛شهیدی که نام آشنایی برای ایران است. ایران چمران را از یاد نخواهد برد. اصولا چمرانها را از یاد نخواهیم برد. چقدر سخت است که در مورد چمران حرف بزنیم و مراقب باشیم به ورته شعار نیافتیم و به این نکته محکوم نشویم و برخی ما را به گروهی نسبت ندهند. ایوب آقاخانی قرار است در مورد چمران حرف بزند قرار است شعار ضد تبلیغ ندهد اما خودش میداند قرار نیست انتظار حرف و حدیث ها را نداشته باشد در بخشی از صحبتهایی که با او داشتیم گفت: من کارگردان مستقلیام که به دنبال دغدغه های خودم هستم. خیلی درگیر افراد و جریانات بهانه جو، نه هستم و نه دوست دارم باشم. در زندگی چمران به بخشی ذربینام را برده ام که هیچ کس به آن توجهی نداشته است. زاویه ای را برای درام و نمایشی شدن انتخاب کردهام که میدانم برای مخاطب امروزم جذاب است. او در جایی از صحبت هایش به من گفت: ایوب آقاخانی حتی اگر به زعم برخی دوستانم به من نیاید که البته برای این عده، نه شأنی قائلم و نه برایم به عنوان انسان آدم های جدی هستند، باید بگویم تا ابد در مقابل کسانی که در جنگ شهید شدهاند تمام قد میایستم. گویا او هم خوب می داند هر کاری انجام دهد با هر کیفیتی مخالفین و موافقینی خواهد داشت. ایوب آقاخانی کارگردان و نویسنده تئاتر می خواهد نمایشی درباره مصطفی چمران را با عنوان «تکههای سنگین سرب» به روی صحنه تئاتر ببرد. این روز ها او و گروهش در پلاتوی شماره 2 تئاتر شهر سخت مشغول تمرین هستند. *چمران فردی صد ساله یا 49 ساله؟! طول زندگی چمران هر چند کم بود اما آنچنان در عرض زندگی کرد و نفس کشید که با چهار دهه زندگی، گویا فردی صد ساله چشم از دنیا بسته است. برایم جالب بود بدانم این کارگردان جوان و دست به قلم کدام بخش از وجوه زندگی این شهید را میخواهد به نمایش بگذارد!؟ به همین دلیل تصمیم گرفتم به همراه عکاس خبرگزاری فارس به پشت صحنه نمایش «تکههای سنگین سرب» بروم تا لحظه هایی را به ثبت برسانیم. ساعت نزدیک 6 عصر است و ما در مقابل تئاتر شهر در انتظار آمدن ایوب آقاخانی هستیم که با وی به سالن تمرین برویم. کمی بعد، از دور ایوب آقاخانی را می بینم که با پیام دهکردی می آیند. کسانی که پیام را می شناسند به خوبی با این جمله او که از ایران به عنوان سیاره ایران یاد می کنند آشنا هستند. زمانی که حالش را می پرسم به شوخی به او می گویم از سیاره ایران چه خبر؟! به همراه آنها به پلاتو میرویم. هنگام ورود عوامل را می بینم که هر کدام مشغول کاری هستند دهکردی به سرعت میرود تا گریم بشود. عارفه لک بازیگر نقش «غاده جابر همسر دوم شهید چمران » را میبینم که در وسط صحنه نشسته است گویا از همین ابتدا در حال تمرکز کردن است. تنها چند روز تا اجرای نمایش باقی مانده است. *چمران از پشت عینکش به چه نگاه میکرد؟ رازی که باید پیام دهکردی آن را بیابد در پلاتو به دلیل محدودیت فضا دکوری دیده نمی شود فقط فضایی شبیه سازی شده تا بازیگران بدانند در کدام نقطه بایستند. اما با این حال طاقت نمیآورم به وسط صحنه میروم تا سرکی بکشم چمدانی در پشت پرده است و حتماً در جایی از نمایش استفاده خواهد شد. روی تخته چوبی در وسط صحنه نگاهم به عینکی میافتد که برای چمران است. با خودم گفتم: «واقعاً چمران از پشت این عینک به دنیا و آدم هایش چگونه نگاه میکرد؟! چگونه نکاه میکرد که به دلیل آرمانهایش و هر چیزی که اسمش را میگذارریم از خانواده و فرزندانش دل کند؟! عینک چمران نه عینک خوشبینی بود و نه بد بینی. چمران از پشت این عینک طوری دنیا و آدم هایش را نگاه می کرد که برای ما رازآلود است؟ این راز را گویا پیام دهکردی در نقش چمران باید کشف کند . در همین فکر ها بودم و یادداشت بر می داشتم که صدای ایوب آمد که گفت: «بچه ها رادیو کو؟! رادیو را بیارید» دهکردی هم آماده شده است گریمش را به طور ضمنی طوری که فعلاً شمایلی نزدیک به چمران داشته باشد به اتمام رسانده است و با لباس خاکی وارد صحنه میشود. ایوب آقاخانی صحنه را خوب بررسی میکند نزدیک من می آید درباره صحنه توضیحاتی می دهد که بتوانیم به دلیل محدودیت استفاده از دکور در پلاتوی تمرین فضای لازم را در ذهن تخیل کنیم. تقریباً همه چیز برای شروع آماده است. موسیقی نمایش فضای سالن را پر کرد عارفه لک در جای خود قرار میگیرد دهکردی هم مینطور. به همراه عوامل همه در یک سمت می نشینیم چند لحظه قبل از شروع ایوب به سمت من می آید اشاره به عارفه لک میکند و می گوید« تصور کن الان زیر نور موضعی است». نمایش شروع میشود: عارفه لک در نقش «غاده جابر» شروع کننده نمایش است اولین دیالوگ ها شنید میشود: از جنگ بدم میاد همیشه بدم میومد، خیلی جاهای دنیا رفتم، خبرنگاری کردم شعر گفتم آفریقا هم رفتم. اصلاً تولاگوس آفریقا به دنیا اومدم ولی لبنانیام. از همان ابتدا جذب بازی عارفه لک شدم او با تسلط خوبی نمایش را شروع کرد با لحن و یا لهجه ای صحبت می کند که معلوم است ایرانی است البته به گفته خودش لبنانی هم نیست. گوش هایم را تیز می کنم تا ببینم مبادا لحظه ای لحنش از یکدست بودن خارج شود. نوبت به پیام دهکردی میرسد بلند میشود در این لحظه باز هم ایوب توضیحی میدهد مبنی بر این که که نور سالن عمومی میشود و ما دوباه تخیل خود را به کار انداختیم هنگام گفتن دیالوگها پیام دهکردی به کنج صحنه میرود چشمم به عکاس فارس میافتد که دهکردی درست در مقابلش ایستاده و او هم نامردی نمیکند و دائماً دکمه شاتر را میزند و عکس پشت عکس که مبادا لحظه ای را از دست دهد. دهکردی یا چمران هنوز نمی دانم؟! اما دیالوگ هایش را این طور شروع کرد: از واکنش سولفید گرفول با دو مولکول اسید گازی درست میشه که برای اولین بار در تاریخ بشریت به عنوان سلاح در جنگ جهانی اول....
*اگر عاشق هستی این نمایش را ببین/جذابیت دیدن عاشقانههای چمران از شروع نمایش نیم ساعت میگذرد و ایوب آقاخانی همچنان صحنه را برای توضیحی قطع نکرده است. نمایش لحظه های شیرینی دارد که اگر پای تعهد به میان نبود مطمعن باشید بخش هایی را که تا این لحظه در نمایش دیده بودم تعریف میکردم چون نکات دوست داشتنی دارد که باید عاشق شده باشی و آن را بفهمی اصلاً فکر می کنم کسانی که تجربه عشق را دارند باید بیایند این نمایش را ببیند البته این نظرم تا این لحظه است. برایم جالب بود دیدن لحظههای عاشقانه چمران.
*در نمایشی که چمران است بوی دیالوگهای ماندگار میاید کیفیت بازی عارفه لک برایم سوالی را پیش آورده می خواهم از ایوب که کنارم نشسته سوالی بپرسم تا نزدیکی اش میروم اما آنچنان غرق در نمایش شده و نُت بر میدارد که پشیمان میشوم. دیالوگها توجهام را جلب کرده آنچنان ظریف نوشته شده که به مشامم بوی دیالوگةای ماندگار میخورد.
چمران: من ترجیح میدهم که لباسم به تمم باشه و اسلحهام به دستم و به تو فکر کنم تا این که تو خونه پیش تو بنشینم و به اسلحه و لباسم فکر کنم. چمران: گاهی وقت ها آدم ها سوال هایی میپرسند که نمیخواهند جوابش را بشنوند. در ادامه صحنه جایی پیام دهکردی بلند میشود از عمق صحنه به سمت جایی که من نشستهام حرکت میکند او دیگر در نزدیکترین فاصله از من قرار دارد. خوب نگاه می کنم... او دهکردی است؟!... انگار هرچه از نمایش میگذشت پیام چمران وار تر قدم بر میدارد، حرف میزند و نگاه میکند و به یکباره منفجر میشود.
صحنه... سکوت..... موسیقی متن... دیگر می توانم بگویم چمران: گفتی میخواهی من را ببینی غاده: شما نقاشی هم میکشید؟ شاید خیلی ها و مخصوصاً نسل جدید باورشان نشود ولی درست است چمران کسی که در آمریکا جزو بهترین دانشجویان فیزیک بود نقاش هم بود. تابلوی شمع معروفی هم دارد. نگاهام به ایوب آقاخانی میافتد به دقت نگاه میکند غرق در نمایش است و نکته برداری میکند که مبادا چیزی از نگاهاش پنهان بماند و به دست منتقدین برسد. منتقدینی گاه بیرحم و بیسواد و گاه دلسوز و منتقد.
*ماجرای روسری قرمز و عشق چمران هم شنیدنی است در این لحظه فکر می کنم اواسط نمایش هستیم که چمران عاشق شده و روسری قرمزی با گل های درشت را به غاده میدهد روسری قرمزی که بوی عشق می دهد و غاده...... در این لحظه موسیقی تغییر لحن میدهد لحن غاده و چمران هم تغییر کرده چهره ماهم.... ماجرای روسری قرمز و عشق چمران هم دیدنی است. این نمایش از زبان غاده جابر روایت میشود. غادهای که عاشق شد از چشم هایش معلوم است.
*ایوب آقاخانی نگران به دنبال چمران جایم را تغییر میدهم به نقطهای دیگر میروم و دوباره نگاهام به ایوب آقاخانی میافتد او خیره به صحنه و بازیهای بازیگرانش است خوب نگاه میکند اما نه به عارفه و پیام او به روی صحنه به دنبال چمران و غاده است. در چهره ایوب نگرانی حساسیت و... برای دیدن چمران به روی صحنه است.
در اواخر نمایش هستیم سکوت... نه چمران حرفی میزند و نه غاده. و من هم پیام و عارفه را دیگر فراموش کردم. ایوب: «خسته نباشید» *راز نمایشام را فاش نکنید تمرین تمام میشود بازیگران را تشویق میکنیم. ایوب که دیده بود من در حین اجرا یادداشت برمیدارم به سرعت کنارم آمد و گفت: «خواهشاً در گزارشات به....... اشاره نکن. گفتم: «باشه خیالت راحت به ...... اشاره ای نمیکنم.» دوباره تاکید میکند و میگوید : «این بخش...... از کار که در طول نمایش شاهد آن هستید راز نمایشم است. میترسم راز نمایشم فاش شود.» بعد از اتمام تمرین نمایش«تکههای سنگین سرب» با گروه و خداحافظی کردم . الان ساعت 10 شب است و من در تهران پارک دانشجو از پله های تئاتر شهر بالا می آیم به احساس عاشقانهای که از این نمایش در من به وجود آمده بود فکر میکردم و به راز چمران که قرار است ایوب آقاخانی آن را فاش کند نه من. انتهای پیام/
94/06/10 - 12:58
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]
صفحات پیشنهادی
به نویسندگی و کارگردانی ایوب آقاخانی پیش فروش بلیط های نمایش «تکه های سنگین سرب» آغاز شد
به نویسندگی و کارگردانی ایوب آقاخانیپیش فروش بلیط های نمایش تکه های سنگین سرب آغاز شدنمایش تکه های سنگین سرب برش هایی از زندگی دکتر مصطفی چمران را روایت می کند و از پنجشنبه 12شهریورماه روی صحنه می رود به گزارش خبرگزاری فارس نمایش تکه های سنگین سرب تازه ترین اثر گروه تئاتر پآغاز پیش فروش بلیطهای نمایش «تکه های سنگین سرب»
آغاز پیش فروش بلیطهای نمایش تکه های سنگین سرب پیش فروش بلیط های نمایش تکههای سنگین سرب که برشهایی از زندگی دکتر مصطفی چمران را روایت می کند آغاز شد به گزارش حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روابط عمومی نمایش تکههای سنگین سهمراه با نمایش و بررسی مستند «رمز و راز ملکه» فیلمسازان جوان به سراغ استعمار روباه پیر میروند
همراه با نمایش و بررسی مستند رمز و راز ملکهفیلمسازان جوان به سراغ استعمار روباه پیر میروندسی و پنجمین نشست فیلمسازان جوان سینمای انقلاب اسلامی با موضوع استعمار روباه پیر و بررسی جنایات و دخالت های انگلیس در ایران و جهان با حضور دکتر جواد منصوری پژوهشگر تاریخ و معاون مرکز اسنادنمایش «پپرونی برای دیکتاتور» دو اجرایی شد/ آغاز پیش فروش بلیت «تکههای سنگین سرب»
نمایش پپرونی برای دیکتاتور دو اجرایی شد آغاز پیش فروش بلیت تکههای سنگین سرب دو اجرایی شدن نمایش پپرونی برای دیکتاتور به دلیل استقبال مخاطبان و آغاز پیش فروش بلیت تکههای سنگین سرب دو خبر از هنرهای نمایشی امروز هستند به گزارش ایلنا با توجه به استقبال مخاطبان از نمایشپخش پشت صحنه «تنهایی لیلا» از شبکه سه
پخش پشت صحنه تنهایی لیلا از شبکه سهپشت صحنه مجموعه تنهایی لیلا پس از پخش آخرین قسمت سریال روی آنتن شبکه سه می رود به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس آخرین قسمت از مجموعه تلویزیونی تنهایی لیلا روز چهارشنبه 11 شهریورماه به روی آنتن می رود بنا بر این گزارش روز جمعافتتاح نمایش «وانیک» با سخنان ایرج راد در تئاتر باران
افتتاح نمایش وانیک با سخنان ایرج راد در تئاتر بارانمدیرعامل خانه تئاتر در افتتاح نمایش وانیک گفت اگر ما در اینجا امکانات تئاتری نداریم ولی هنر همواره راه خودش را پیدا میکند و تئاتر همواره چراغش به همت همه عزیزانی که عاشق این هنر و اهل تئاتر هستند زنده و پا برجا باقی میماند بهعکسهای نادر از پشت صحنه فیلم «محمدرسول الله (ص)»
عکسهای نادر از پشت صحنه فیلم محمدرسول الله ص حالا که فیلم محمد رسول الله ص بر پرده سینماهای کشور نشسته است عکس های کمتر دیده شده از پشت صحنه فیلم جذابیت خاص خودش را دارد به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز آبانماه سال 1390 ساخت فیلم سینمایی «محمد رسول الله ص &تصویر/ حمید فرخنژاد و هدیه تهرانی در پشت صحنهی فیلم اصغر فرهادی
تصویر حمید فرخنژاد و هدیه تهرانی در پشت صحنهی فیلم اصغر فرهادی حمید فرخنژاد بازیگر سینمای ایران عکسی از خودش و هدیه تهرانی را در فیلم چهارشنبه سوری در صفحهی اینستاگرامش به اشتراک گذاشت آفتاب تاریخ انتشار ۰۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۲ ۱۲میزبانی نمایش «فصل شیدایی» از کاروانهای راهیان نور
میزبانی نمایش فصل شیدایی از کاروانهای راهیان نوریک چهارم ظرفیت تماشای نمایش میدانی فصل شیدایی در کرمانشاه به کاروانهای راهیان نور غرب کشور اختصاص دارد به گزارش خبرگزاری فارس در حالی اجرای این نمایش میدانی و چندرسانهای امشب به دهمین شب خود در شهر کرمانشاه میرسد که در شبهایعکس حمید فرخنژاد و هدیه تهرانی پشت صحنهی فیلم اصغر فرهادی
عکس حمید فرخنژاد و هدیه تهرانی پشت صحنهی فیلم اصغر فرهادی فرهنگ > سینما - حمید فرخنژاد بازیگر سینمای ایران عکسی از خودش و هدیه تهرانی را در فیلم چهارشنبه سوری در صفحهی اینستاگرامش به اشتراک گذاشت 5757 کلید واژه ها حمید فرخنژاد - هدیه تهرانی - سینمای ایران --
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها