واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بادآورده را باد برده بود!
نویسنده : اولاد آدم
لابد شنيدهايد كه اقتصاددان ارشد بانك جهاني در بخش خاورميانه و شمال آفريقا اظهاراتي كرده كه اولاد آدم شاخ درآورده! يعني اگر در اين دوره و زمانه كسي بخواهد به حقوق خود برسد و از آن استفاده كند، نبايد جلوي چشم اينها اين كار را بكند. چرا كه چشم ديدن ما را ندارند لابد! اصولاً اينكه در اين دوره و زمانه براي هر فعل آدم، نسخه ميپيچند و واكاوي ميكنند، يك مقداري براي اولاد آدم سخت است. انگار مثلاً اولاد آدم بچه يتيم است! انگار اولاد آدم بيسواد است! انگار اولاد آدم بيدست و پاست! انگار اولاد آدم هالوي خوش شانس است! انگار اولاد آدم قدر موهبتهايش را نميداند و ديگران ميدانند! انگار اقتصاد آنقدر به علم روز گره خورده كه اولاد آدم كه به روز نيست، ديگر بايد بميرد و آخ هم نگويد! انگار اولاد آدم نميتواند به روز شود! (خب اين آشي است كه خودتان پخته بوديد! خودتان تحريم كرديد! خودتان مسدود كرديد! خودتان....)
ميگوييد كه اصل قصه را بگويم.... اصل قصه برميگردد به اينكه ايشان ميگويند رفع تحريمها و آزاد شدن داراييهايي ايران مثل پول باد آورده براي ايران ميماند و... خجالت نميكشد با آن حركات موزون هندي در ناحيه گردنش! خودتان بخوانيد:اقتصاددان ارشد بانك جهاني در بخش خاورميانه و شمال آفريقا به «اسپوتنيك» درباره تأثيرات رفع تحريمهاي ايران بر اقتصاد اين كشور گفت كه رفع تحريمها سبب «سرازير شدن منابع مالي» به ايران ميشود. شانتايانان دواراجان گفت: «ما اين را ثروت بادآورده اقتصادي ميخوانيم كه يك اصطلاح فني و تخصصي در اقتصاد است كه همان افزايش منابع افزوده شده در يك زمان به يك كشور است». او نگفته كه اين منابع بادآورده، همان منابع و منافعي بوده كه باد برده بوده! همان داراييهايي بوده كه در هند و چين و اروپا و امريكا و صد جاي ديگر مسدود كرده بودند و به جاي آن آشغالهاي توليدي خودشان را به خورد ما ميدادهاند. از برنج آلوده هندي گرفته تا داروهاي تقلبي و....
البته نامردي نكرده باشم! اين اقتصاددان عضو بانك جهاني با اشاره به لزوم مديريت منابع حاصل از رفع تحريمها گفته: «مهم است كه شما(ايران) اين ثروت و دارايي را چگونه مديريت ميكنيد تا بتواند يك رشد بادوام اقتصادي ايجاد كند». اما به هرصورت اين بادآورده چه اصطلاح تخصصي اقتصادي باشد و چه اصطلاح عاميانه، اعصاب آدم را به هم ميريزد! آخر ما كه مديريت بلد نيستيم كه جوش مديريت را بزنيم! فقط يك رگ غيرت داريم و آن هم بهواسطه همين لفظ بادآورده، زده است بالا!
ميگويند در زمان سلطنت خسرو پرويز بين ايران و روم جنگ شد و در اين جنگ ايرانيها پيروز شدند و قسطنطنيه كه پايتخت روم بود به محاصره ارتش ايران در آمد و سقوط آن نزديك شد. مردم روم فردي را به نام هرقل به پادشاهي برگزيدند. هرقل چون پايتخت را در خطر ميديد، دستور داد كه خزائن جواهرت روم را در چهار كشتي بزرگ نهادند تا از راه دريا به اسكندريه منتقل سازند تا چنانچه پايتخت سقوط كند، گنجينه روم بهدست ايرانيان نيفتد.
اين كار را هم كردند، ولي كشتيها هنوز مقداري در مديترانه نرفته بودند كه ناگهان باد مخالف وزيد و چون كشتيها در آن زمان با باد حركت ميكردند، هرچه ملاحان تلاش كردند نتوانستند كشتيها را به سمت اسكندريه حركت دهند و كشتيها به سمت ساحل شرقي مديترانه كه در تصرف ايرانيان بود در آمد.
ايرانيان خوشحال شدند و خزائن را به تيسفون پايتخت ساساني فرستادند. خسرو پرويز خوشحال شد و چون اين گنج در اثر تغيير مسير باد بهدست ايرانيان افتاده بود خسرو پرويز آن را «گنج باد آورده» نام نهاد. از آن روز به بعد هرگاه ثروت و مالي بدون زحمت نصيب كسي شود، آن را بادآورده ميگويند.
حالا فهميديد چرا اولاد آدم اعصابش خط خطي است! اين باد ما را به حقمان ميرساند. اما انگار اين حق ناحق است! اولاد آدم ميداند كه حق كشورش بيشتر از اينهاست. اولاد آدم ميداند كه با مديريت و غيرت و عزت بايد كاري كنيم كه نه تنها ديگر حقوقمان تضييع نشود، بلكه ديگران هم بفهمند كه حقوق طبيعي كشورمان، ناحق نيست! بادآورده نيست! و ديگر نميگذاريم آنها را باد ببرد...
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]