واضح آرشیو وب فارسی:فارس: محفل شعر و ترانه در فرهنگ سرای اندیشه برگزار شد
بهمنی: به ناصر عبداللهی گفتم تا من زندهام ترانهام را نخوان
محمدعلی بهمنی گفت: ترانه «دل من یه روز به دریا زد و رفت» که در سال 1355، عماد رام آن را خواند بسیار ماندگار شد. سالها بعد ناصر عبداللهی قصد داشت این ترانه را بازخوانی کند که گفتم تا من زنده هستم این ترانه را نخوان و ناصر نیز اصرار میکرد. در نهایت نیز ناصر عبداللهی بدون اجازه من این ترانه را بازخوانی کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، محفل شعر و ترانه فرهنگسرای اندیشه، با حضور محمد علی بهمنی و اجرای سعید بیابانکی و محمود حبیبی کسبی برگزار شد. محمدعلی بهمنی شاعر غزل سرای کشورمان در این محفل ادبی که با حضور طیف گستردهای از علاقهمندان و مخاطبان شعر و ادبیات همراه بود، با اشاره به این که نیما یوشیج خود را رودخانه ایی می دانست که هر فردی به اندازه ظرفی که دارد، از آن رفع تشنگی می کند، اظهار کرد: این حرف عمیق و ماندگاری است. فرزندان غزل بعد از نیما، یعنی کسانی که همچنان با غزل زندگی می کردند، همان تهمت هایی که به نیما می زدند، به آنها زدند. وی افزود: فرزندان خوب غزل، خیلی هوشمندانه می اندیشند که ما هم با ظرف غزل خود از این رودخانه رفع تشنگی کنیم و این اتفاق شگفت، زیبا و درستی است که تا امروز غزل بعد از نیما همچنان دارد با ظرفیت خود رفع تشنگی می کند. غزل بعد از نیما تا امروز توانسته فرزندان خود را حمایت کند، گرچه در این مسیر همیشه انحراف هایی وجود داشته است. شاعر معاصر بودن به سن و سال نیست بهمنی خاطرنشان کرد: ما در هر صورت فرزند غزل بعد از نیما هستیم و همین مفهوم می تواند به باور معاصر بودن نزدیکمان کند. گاهی عزیزانی را معاصر می دانیم که تنها به لحاظ زمانی می توانیم بگوییم اینگونه هستند؛ مفهوم معاصر گنگ است، شاعر معاصر بودن به سن و سال نیست و هر شاعری که معاصر اندیش باشد؛ شاعر معاصر است. این شاعر پیشکسوت کشورمان به مناسبت میلاد امام رضا (ع) نیز غزلی که برای آن حضرت سروده بود را خواند و گفت: نخستین بار در سن 63 سالگی به حرم امام رضا (ع) رفتم و در همان جا گویی این شعر در من سرازیر شد. بهمنی همچنین با اشاره به ترانه هایی که سروده است، اظهار کرد: ترانه «دل من یه روز به دریا زد و رفت» یکی از آثار قدیمی است که در سال 1355، عماد رام موسیقی ساخت و آن را خواند و اتفاقا ترانه بسیار ماندگار و زیبایی شد. سال ها بعد که مرحوم ناصر عبداللهی قصد داشت این ترانه را بازخوانی کند، به قدری خوانش عماد رام را دوست داشتم که به او می گفتم تا من زنده هستم این ترانه را نخوان و ناصر نیز اصرار می کرد که اجازه دهم اثر را بازخوانی کند. اما من به قدری آن کار را دوست داشتم که دلم نمی خواست نوع دیگری از اجرای ترانه ام را بشنوم، حتی اگر بهتر باشد. در نهایت نیز ناصر عبداللهی بدون اجازه من این ترانه را بازخوانی کرد. یاد هر دو این شاعران بخیر. وی در ادامه دو ترانه خود را برای حضار خواند. سعید بیابانکی نیز با بیان این که برخی انسان ها تاریخ را به دو بخش تقسیم کرده اند، گفت: در طول تاریخ کشورمان چند اتفاق وجود دارد که در آن ها تاریخ را به دو دسته تقسیم شده است. یکی از این وقایع انقلاب مشروطه است که در ادبیات تغییر و تحول بسیاری به وجود آورده و ظهور انسان های تاثیرگذار شعر قبل از مشروطه را به بعد از مشروطه تقسیم کرده است. نیما شعر را از حالت انتزاعی به واقعیت عینی تبدیل کرد وی ادامه داد: ظهور نیما یوشیج نیز به عنوان یک شاعر بزرگ و یک تئوریسین ادبی، علاوه بر تغییراتی که در صورت ظاهری شعر ایجاد کرده، در خصوص ماهیت خود شعر هم تغییراتی ایجاد کرده است و شعر را از حالت انتزاعی به واقعیت عینی و بخشی از زندگی تبدیل کرده است و کار شاعر آفرینش مجدد زندگی شده است. در شعر پیش از نیما کی چنین اتفاقی رخ داده است که داروگ که قورباقه درختی است و خواندنش باران را نوید می دهد ، شاعرانه باشد؟ نیما شعر اثر بخش و حتی سیاسی را با یک قورباقه سروده است. این شاعر همچنین گفت: انقلاب اسلامی ایران در سال 57 نیز ادبیات کشورمان را دگرگون کرده است، ادبیاتی که پیش از سال 57 داریم با ادبیات پس از آن قابل مقایسه نیست. وی با بیان این که در حوزه غزل نیز خوشحالیم در زمانه ای زندگی می کنیم که سه شاعر بزرگ حضور داشته و دارند، عنوان کرد: ما شاعران را به لحاظ اثری که ارائه می کنند می توانیم تقسیم کنیم. یک گروه از شاعران مانند حافظ، سعدی، مولانا و ... فرهنگ ساز هستند و تعدادشان در تاریخ بسیار کم است. یک گروه از شاعران نیز هستند که مکتب سازاند. گروه دیگری هستند که سبک سازاند و گروه دیگری هم شیوه سازاند و گروه دیگری هم تنها شاعران باذوق اند و گروه دیگری هم شاعران بی ذوق اند و فاصله بسیاری میان این گروه ها وجود دارد. بهمنی، منزوی و بهبهانی مثلث غزل امروز هستند بیابانکی افزود: غزل سرایانی مانند محمد علی بهمنی، مرحوم حسین منزوی و مرحوم سیمین بهبهانی مثلث و سه گانه غزل در روزگار ما هستند و به نظرم می آید شاعرانی هستند که برای خود مکتب ساختند و شعرشان از فرسنگ ها دور پیدا ست. این شاعر طنزپرداز و آیینی سرای کشور در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به این که پیش تر به دو بیتی ها و رباعی ها، ترانه گفته می شد، عنوان کرد: حتی در دوره ای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به ترانه، کلام منظوم گفته می شد. چرا که بسیاری از ترانه ها تنها برای اجرای موسیقی و خوانده شدن، سروده می شود و به صورت مکتوب نمی توان از آن ها بهره برد. وی تاکید کرد: البته باید توجه داشت که ترانه سرایی وجهی از شاعری است اتفاقا وجه دشوار تری است. برخی به دلیل ضعف در سرایش شعر، به سمت ترانه می روند و اشکلات شعری خود را با این بهانه که ترانه سرا هستند، می پوشانند؛ در صورتی که چنین نگاهی درست نیست و ترانه هم ضمن سهل و روان بودن باید تکنیک های شعری و اصول را داشته باشد. در بخش دیگری از مراسم دکتر سحر جنتی، خاقانی شناس نیز به سخنرانی درباره این شاعر بزرگ پارسی پرداخت و یکی از اشعار خاقانی را برای حضار قرائت کرد. همچنین شاعرانی همچون سورنا جوکار، مرتضی مولوی، مهدی عباسی، علی سلیمانی و ... به شعرخوانی پرداختند. اشعار شاعران، عمدتاً در حال و هوای حرم امام رضا (ع) بود و به مناسبت تولد آن حضرت، فضای محفل شعر نیز حال و هوایی معنوی به خود گرفته بود.
94/06/05 - 13:50
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]