واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چند خط درباره کنسرت «تهورس و ما»
به تماشای دورهمی آشفته تهمورس پورناظری
شش پردهای که پورناظری در این اجرا به تصویر کشید، هیچ ارتباطی چه از لحاظ فرم موسیقایی و چه از لحاظ محتوایی با هم نداشتند. در یک پرده دورهمی نوزاندگان و ساز زدنشان تصویر میشود و در پردهای دیگر روایتی آشفته از موسیقی خانقاهی و سماع.
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، شب گذشته کنسرت-پرفورمنس «تهورس و ما» در تالار وحدت تهران روی صحنه رفت. تهمورس پورناظری که عنوان «کنسرت-پرفرومنس» را برای این اجرا برگزیده بود، چند روایت موسیقی را در شش پرده به تصویر کشید. پورناظری در پرده اول این اجرا سعی کرده بود پس از روایت یک شب آشفته از زندگی یک نوازنده، فضای صمیمی میان نوازندگان را به تصویر بکشد و قرار بود تا نوزاندگان در این پرده زندگی روزمرهشان را روی صحنه زندگی کنند. اما آنچه مخاطبان در تالار وحدت به تماشایش نشستند، روایت زندگی چند نوازنده نبود، بلکه حکایت تصنعی و غیر قابل باور از دور هم جمع شدن نوازندهها و ساز زدنشان بود که شوربختانه حداقل از منظر موسیقایی هیچ نکته قابل توجهی را به همراه نداشت و بیشتر به دورهمی میماند که انگار نوازندگان کنار یکدیگر جمع شده بودند و از بخت بد پورناظری و بر خلاف دیگر دورهمیهای موسیقایی که معمولا بهخاطر این که نوزاندگان بدون هیچ تعلقی موسیقی کار میکنند و بدون استرسهای معمول اجرای زنده نوازندگی میکنند، نتیجه خوبی حداقل از منظر شنیداری در پی نداشت.
شش پردهای که پورناظری در این اجرا به تصویر کشید، هیچ ارتباطی نه از لحاظ فرم موسیقایی و نه از لحاظ محتوایی با هم نداشتند. در یک پرده دورهمی نوزاندگان و ساز زدنشان تصویر میشود و در پردهای دیگر روایتی آشفته از موسیقی خانقاهی و سماع؛ در یک پرده پورناظری قدم میزد و میخواند و در پرده دیگر مخاطبان شاهد اجرای نوزاندگان که با تکنیک سایهبازی-که تنها نقطه قابل تامل این اجرا حداقل از منظر جذابیتهای بصری بود- آمیخته شد، بودند. به همین واسطه عملا نمیشد هیچ گونه ارتباط مضمونی بین پردهها یافت و مخاطب در طی اجرا همواره سردرگم بود و مدام میکوشید تا ارتباطی بین این پردههای که برآمده از یک ذهن کلاژگونه است را پیدا کند. نکته آزاردهنده دیگری که در این اجرا به چشم میخورد، فاصله طولانی و عجیب بین پردهها بود. بین هر پرده مدت زمانی بین 5 تا 10 دقیقه طی میشد و مخاطب عملا تمرکزش را برای ادامه اجرا از دست میداد و همهمه جمعیت که بواسطه همین تاخیر طولانی در تالار وحدت میپیچید، هم مزید بر علت شد تا شلختگی اجرا بیش از پیش به چشم بخورد.
پورناظری چند قطعهای را هم در این اجرا خواند! شاید دلیل اصلی این که خود پورناظری وظیفه خوانندگی را علاوه بر نوزاندگی دوتار، تار، سهتار و تنبور بر عهده گرفت، این باشد که شاید او خواسته بود تا اجرایش بیشتر چیزی شبیه به پرفورمنس باشد و طبیعی جلوه کند. اما قطعا شنیدن صدای پورناظری که برخلاف نوزاندگی در خواندن اصلا موفق نیست، به طبیعی جلوه کردن این اجرا کمک نکرد. قطعا اگر پورناظری از حضور یک خواننده حرفهای و خوشصدا در این اجرا بهره میبرد، نتیجه بهتری میگرفت. به عنوان نمونه در قطعهای فولکلور خراسانی با مطلع «یک نظر بر یار کردم، یار نالیدن گرفت/ یک نظر بر ابر کردم، ابر باریدن گرفت» پورناظری ضمن اینکه سعی کرده بود از لهجه خراسانی برای نزدیک شدن به فضا بهره ببرد اما خوانش او از این قطعه جز این که بخشی از خاطره شنیداری مخاطبان را از این قطعه مخدوش کند، نتیجه دیگری در بر نداشت.
نکته دیگری که در این اجرا به چشم میخورد ضعف صدابرداری و تنظیم صدایی بود که به شدت عیان بود؛ بر همین اساس صدای سازها مکررا روی هم سوار میشود و صدای همدیگر را میپوشاندند و در برخی از قطعات هم نوزاندگان خط ملودی را گم میکردند و صداها ناخواسته به سمت یک فضای چند صدایی نامفهموم البته از نوع ناخوشایندش، میرفت.
قطعا فاصله ایده و اجرا در کار هنری بسیار طول و دراز است. هر چند که ایده جذاب باشد و هنرمند را سر شوق آورد اما نباید در اجرای آن شتابزده عمل کرد. ایده پورناظری قطعا ایده جذابی است که ذهن هر هنرمندی را درگیر میکند. اما شاید اشتباه پورناظری در همین فاصله بین ایده و اجرا باشد. ایده او جذاب و متفاوت است و مخاطبان موسیقی را با فرمتی جدید که زیاد با آن برخورد نداشتتند، آشنا میکند اما قطعا این ایده پرورش نیافته و قوام نگرفته است. شاید پورناظری در اجرایی کردن ایدهاش که با توجه به این اجرا بسیار خام به نظر میرسید کمی شتاب زده عمل کرده است. اتفاق مشترکی که مخاطبان موسیقی در اجرا «در شعله رقصان» مهیار علیزاده هم شاهدش بودند. علیزاده هم در آن اتفاق ایده نسبتا خوبی داشت اما ایده به حدی خام بود که اجرا را به یک آشفته بازار موسیقایی تبدیل کرد. شاید اگر پورناظری بتواند این ایده را هرچه بیشتر بیشتر پرورش دهد و برای اجرای زنده شتاب نکند، بتواند یک اتفاق متفاوت را در حوزه فعالیت کاریاش رقم بزند. انتهای پیام/
94/06/02 - 12:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]