محبوبترینها
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تیوی وال: ایدهای نوین برای دکوراسیون داخلی
انواع ریل دستگاههای CNC + جدول مقایسه معایب و مزایا
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1809893838
عاشقانهای از زندگی شهید چمران
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۱:۴۶
«همه دکتر صداش میکردند، خیلی باسواد بود... اون برای اینکه مادرم رو راضی کنه و دلش رو به دست بیاره بهش گفت، میدونم دخترتون هر روز صبح که از خواب بیدار میشه قبل از اینکه دندوناشو مسواک بزنه خدمتکارا تختخوابشو مرتب میکردند. من پول ندارم براش خدمتکار بگیرم ولی قول میدم تا زندهام وقتی بیدار شد، تختشو مرتب کنم و لیوان شیر و قهوهاش رو روی سینی بیارم دم تخت.» شاید تصور شنیدن این حرفها از زبان هر کسی در ذهن بگنجد، جز اینکه بدانیم این قولی بوده که یک چریک تمام عیار به نام دکتر مصطفی چمران به مادر همسر دومش داده است تا شاید کمی دل او را برای ازدواج با دخترش گرم و خاطرش را مطمئن کند؛ مادری که بخاطر تفاوت سنی 20 ساله و نداشتن خانه و زندگی درست، با این ازدواج به شدت مخالف بود. «غاده جابر» یک نویسنده لبنانی در «صور» بود که به واسطهی امام موسی صدر با مصطفی چمران آشنا شد و با دیدن یک نقاشی در دام عشق «شمع»ی افتاد که داستان آن را از چند روز دیگر بر صحنهی تالار «چهارسو» تئاترشهر خواهیم دید. به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ایوب آقاخانی این روزها به همراه گروه تئاتر «پوشه» در پلاتوی شماره یک تئاترشهر مشغول تمرین نمایشی است که «تکههای سنگین سرب» نام دارد. به این بخش از زندگی چمران تاکنون توجه نشده او در این نمایشنامه که بیش از یک سال بر روی آن تحقیق کرده به بخشی از زندگی شهید مصطفی چمران پرداخته که مدعی است تاکنون خیلی به آن اشاره نشده و بیشتر در حد چاپ کتاب و خاطره میتوان نشانی از آن پیدا کرد. آقاخانی برای رسیدن به اطلاعاتی که برای نوشتن نمایشنامهاش احتیاج داشته سراغ هر نوع مطلبی که وجود داشته رفته است؛ از اینترنت و روزنامه گرفته تا خاطرات و کتب چاپ شده و گفتوگو با افرادی که به نوعی شاهد بخشی از زندگی خصوصی شهید چمران بودند. البته برخی اتفاقات گذشته همانند واکنشها به فیلم «چ» ابراهیم حاتمیکیا، نشان میدهد که درباره شخصیتهای اینچنینی همیشه روایتها و تفاسیر و حتی ادعاهای زیادی وجود دارد و این نمایشنامهنویس تاکید میکند که، «تحقیقات من بیشتر کتابخانهای و براساس مجموعه نوشتهها و خاطرات همسر دوم شهید چمران و خاطرات دختران تحت تعلیم او در لبنان بوده است. ضمن اینکه به طور شفاهی نیز با برخی افرادی که او را میشناختند صحبت و تلاش کردم تفسیر و قرائت هنرمندانه و زیباییشناسانهای از تمام مادهخامهایی که به عنوان مستند وجود داشت، ارائه کنم.» تفاوت فیلم «چ» با این تئاتر او دربارهی این نمایش بیش از هر چیز میگوید: «تلاش کردم در این کار به نحوی "چمران" را معرفی کنم؛ کاری که فیلم فاخری همچون «چ» انجام نداد و آن فیلم را باید بیشتر با یک شناخت و زمینهی ذهنی قبلی از این شخصیت تماشا کرد.» در یکی از روزهای تمرین این نمایش سراغ آقاخانی رفتیم تا با او دربارهی نمایشی که از 12 شهریورماه و در هفتهی دفاع مقدس به صحنه میرود و پس از چهار سال، دوباره تئاتری از این هنرمند را به تئاترشهر میآورد، گپی بزنیم. ایوب آقاخانی قبل از هر صحبتی نمایش خود را اینگونه معرفی میکند: ««تکههای سنگین سرب» همانند دیگر کارهای گروه تئاتر «پوشه» یک نمایش اجتماعی معاصر با نگاه بهروز به هر مضمونی است که به آن نزدیک میشویم و این بار مضمون ما یکی از چهرههای ملی جنگ ایران و عراق است.» وی تاکید دارد که ««تکههای سنگین سرب» برعکس کارهای مشابه از حوزهی جنگ و دفاع مقدس که تصور میشود باید روی صحنه لشکرکشی شود، با یک احترام انسانی روانشناختی و فقط با دو شخصیت اجرا خواهد شد.» در صحنهی پلاتوی شمارهی یک تئاترشهر دکور خاصی از اجرای این نمایش دیده نمیشود و فقط چند نیمکت چیده شده تا شبیهسازی با دکور اصلی ایجاد شود. با این حال آقاخانی اشاره میکند که «شاید به دلیل محدودیتهای سالن چهارسو مجبور شوم از ساخت آنچه برای دکور طراحی شده که چیزی شبیه آکواریوم است، منصرف شوم.» او دربارهی مضمون «تکههای سنگین سرب» اضافه میکند: «بعد از یک پژوهش یک سال و نیمه، بزنگاهی از زندگی چمران را انتخاب کردم که تاکنون هیچکس به آن توجه نکرده و بهترین جا برای گرفتن ذرهبین و پیدا کردن ماهیت انسانی شخصیت مستند ماست. این اثر بیش از هر چیز نمایشگر چالش اخلاق، وظیفه و اعتقاد است و فکر میکنم از محورهایی است که هرگز از اندیشهی بشر معاصر جدا نمیشود و چه فرقی میکند که این بشر کجایی باشد؟» و شاید همین امر نمایشنامه را به دیگر آثار مستحکم جهانی نزدیکتر کند. آقاخانی که گفته میشود، نمایشهای عاشقانه را به خوبی مینویسد، دربارهی این کار عاشقانه هم میگوید: «دوست دارم وقتی دربارهی چمران کار میکنم همچناننمایشنامهنویس و مدرس نمایشنامهنویسی به نظر بیایم و کارگردان صاحب ذوقی باشم که نسبت این اجرا با اجراهای دیگرش، کاملا روشن، معین و قابل دفاع باشد.» او دربارهی اینکه اثری را به صحنه میبرد که به نحوی به زندگی یک مرد جنگی میپردازد، ادامه میدهد: «ادعا میکنم «تکههای سنگین سرب» به همهی دوستانی که فکر میکنند نمایش و تئاتر در جنگ ما با عراق به پایان رسیده است، میتواند ثابت کند که حوزهی جسارت و ورود آنها تمام شده است، چون مادهی خام برای نگارش و درآوردن یک داستان به قدر کافی موجود است فقط باید ذرهبینمان را در جایی متفاوت از جای قبلی بگذاریم.» وی تأکید میکند: «دانشجویان این روزهای ما که متولد دههی 70 هستند، میتوانند در این کار شهید مصطفی چمران را بشناسند. برعکس فیلم پرزحمت ابراهیم حاتمیکیا که باید اطلاعاتی از قبل دربارهی این شخصیت برجسته داشته باشیم تا چمران را بهتر درک کنیم.» آقاخانی تأکید میکند: «از زمانهای خیلی دور همیشه اینطور بوده که تاریخ به همراه تخیل نویسنده به نمایشنامه تبدیل میشده و «تکههای سنگین سرب» هم بخشی از تاریخ است که با تخیل من به عنوان خالق این متن عجین شده است.» این کارگردان در «تکههای سنگین سرب» سومین همکاری خود را با پیام دهکردی پشت سر میگذارد و عارفه لک هم بازیگری است که نقش همسر دوم شهید چمران را بازی میکند. او درباره انتخاب بازیگری که میان مردم شناخته شده نیست، توضیح میدهد:« ترجیح میدادم در این نقش "بازیگر"ی نداشته باشم که همهی نوسانات حسی و عاطفی او برای مخاطب آشنا، تکراری باشد و به اصطلاح مشتاش پیش تماشاگر باز باشد.» پیام دهکری و بیرحمی ایوب آقاخانی پیام دهکردی هم در این نمایش با محاسن مشکی و عینک آشنایی که در بسیاری از عکسهای شهید چمران دیده میشود، شباهت زیادی به او پیدا کرده و بازیاش هم نشان میدهد که اصرار آقاخانی برای حضور او بیدلیل نبوده است. شباهت این بازیگر به شهید چمران گویا در زمان اجرا با دخالت عضو ثابت گروه تئاتر «پوشه» که وظیفهی چهرهپردازی را برعهده دارد، بیشتر هم میشود و الهام صالحی یک ماه و نیم است که دستورالعمل روشنی به این بازیگر برای نزدیکتر شدن ویژگیهای چهرهاش به او داده است. دهکردی در این کار حدودا هفتاد دقیقهای با موسیقی و فضاسازی "آنکیدو دارش" از پس درآوردن التهابات، نوسانات و لایههای روانشناختی نقش و واکنشهای عصبیای که چمران به دلایلی به آن دچار شده بود، خوب برمیآید؛ هرچند شنیدن صدای کودکش در این بین او را کم، آزار نمیدهد. دهکردی دراینباره با شوخی و خنده میگوید: «این نهایت بیرحمی ایوب است که برای تقویت حس من از صدای فرزند خردسالم، "نوا" استفاده کرد.»؛ بیرحمیای که البته از سوی خود آقاخانی هم تایید میشود. این بازیگر همچنین این روزها در تلاش است که وزن خود را تا حدودی کاهش دهد تا به ظاهر مطلوبتری برای ایفای نقش چمران برسد. او نقشی که در این نمایش دارد را یک نقش خیلی سخت میداند که فشار زیادی را به همراه دارد. «تکههای سنگین سرب» به گفتهی نویسنده و کارگرداناش، با سکون و سکوتهای مخصوص خود همراه است که البته روند داستان قابلیت زیادی برای همراه کردن تماشاگر تا به آخر دارد، با این حال ایوب آقاخانی تاکید دارد که قضاوت موفق بودن یا نبودناش در اجرای این اثر برعهدهی تماشاگرانی است که به دیدن وجه عاشقانهای از زندگی شهید مصطفی چمران و چالشی که او برای انتخاب میان وظیفه و عاطفه با خود دارد، میروند. به گزارش ایسنا، این نمایش از 12 شهریورماه ساعت 20 در تالار چهارسو مجموعهی تئاترشهر اجرا میشود و بلیت آن از طریق سایت گیشه تئاترشهر و ایران کنسرت به فروش میرسد. گزارش از پرستو فرهادی خبرنگار ایسنا انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 164]
صفحات پیشنهادی
نقش بیسیمچی ژاندارمری در آزادسازی پاوه به روایت شهید چمران
سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۲ صبح 27مرداد ماه 1358 بر بالای دیوار خانه پاسداران بودم و به شهر مینگریستم و گلوله از هر دو طرف همچنان میبارید یک باره فریاد الله اکبر پاسداران به هوا بلند شد پرسیدم مگر چه شده است گفتند امام خمینی اعلامیهای صادر کرده است اعلامیهای تاریخی کهبخشهای ناگفتهای از زندگی چمران
جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۴ ۱۸ ایوب آقاخانی تکههای سنگین سرب را از 12 شهریور ماه به تئاترشهر میبرد نویسنده و کارگردان نمایش تکههای سنگین سرب درباره جدیدترین نمایش خود که از شهریورماه در سالن چهارسو ی مجموعه تئاترشهر اجرا میشود به خبرنگار تئاتر ایسنا گفت در این نمایش به فهمزمان با روز میلاد امام رضا(ع) صورت میگیرد نامگذاری خیابان و نصب تندیس شهید چمران در بیروت
همزمان با روز میلاد امام رضا ع صورت میگیردنامگذاری خیابان و نصب تندیس شهید چمران در بیروتمراسم نامگذاری خیابان و رونمایی از تندیس شهید چمران در بیروت با حضور مقامات ایرانی و لبنانی و همزمان با سالروز ولادت امام رضا ع برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس محمد سعید الخنساء شحمایت دانشگاه شهیدچمران از پایان نامههای مرتبط باریزگردها
حمایت دانشگاه شهیدچمران از پایان نامههای مرتبط باریزگردها شناسهٔ خبر 2881946 - چهارشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۴ ۰۰ حوزه و دانشگاه > آموزش عالی معاون پژوهش و فناوری دانشگاه شهیدچمران اهواز گفت این دانشگاه از تمام پژوهشها پایاننامهها و طرحهای تحقیقاتی در زمینه ریزگردها بهطورتدوین و تالیف زندگینامه سرداران شهید شهرستان فیروزه
مصطفی بیدکی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری بسیج در خراسان رضوی با اعلام این خبر که درصددیم زندگینامه سرداران شهید شهرستان فیروزه را تدوین و تالیف کنیم بیان داشت در نظر داریم با این کار سرداران و اسوه های ایثار و شهادت را به جوانان معرفی کنیم و با شناساندن سبک زندگی این شهدا آناورقی از زندگی غواص شهید عزیزالله راوند غواص شهیدی که نام برادرش را جاودانه کرد
ورقی از زندگی غواص شهید عزیزالله راوندغواص شهیدی که نام برادرش را جاودانه کردشهید راوند از شهدای غواص به علت شباهتی که با برادرش داشت با شناسنامه او عازم جبهه و با نام برادرش شهید شد به گزارش خبرگزاری فارس از ریگان شهید جاویدالاثر عزیزالله راوند در سال 1345 در روستای گلزار گنبکاردوی جهادی پایگاه شهید چمران در مبارکه شهرستان بافق برگزار شد
به گزارش بافق خبر به نقل از خبرنگار ناحیه مقاومت بسیج بافق مسئول پایگاه شهید چمران در مراسم آغاز اردوی جهادی گفت بسیجیان جهادگر مبارکه در قالب اردوهای جهادی در مدارس شهید انغوزه ای وشهید صدوقی مستقر شدند و به مدت یک هفته به خدمت رسانی مشغول هستند وی بیان کرد استفاده از ظرفیتزندگی نامه شهید مسعود بابا اعزامی از کرج به جنگ تحمیلی
شهید مسعود بابا در سال 1343 در یک خانواده متوسط و مذهبی در شهرستان کرج متولد شد چون او تنها پسر این خانواده بود بسیار مورد علاقه پدر و مادر و اقوام قرار می گرفت از همین نظر سعی می شد مسعود را از نظر روحی و جسمی هرچه بهتر پرورش دهند زندگی نامه این شهید به شرح ذیل است زندگی ناتصاویر/ زندگی خانواده شهید در کانکس
تصاویر زندگی خانواده شهید در کانکس پس از گذشت حدود سه سال از وقوع زلزله ارسباران حاج فیضاله فیضی و ننهقیز نعمتی خانواده شهید عوض فیضی ساکن روستای زلزله زدهی آقاکندی از توابع شهرستان اهر هنوز در یک کانکس ویژه احشام زندگی میکنند بنا به گفته برادر شهید عوض فیضی پس از انتشارناگفته ای از زندگی چمران روی صحنه می رود
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا نویسنده و کارگردان نمایش تکه های سنگین سرب درباره جدیدترین نمایش خود که از شهریورماه در سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهر اجرا می شود گفت در این نمایش به فرازی از زندگی دکتر مصطفی چمران می پردازم که هرگز به آن پرداخته نشده است فرازی که در عین ح-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها