محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845746100
یادداشت/حجتالاسلام مسائلی این تشیّع، تشیّع نیست!/تشیع لندنی چه خصوصیاتی دارد/ چرا رهبری آن را از مسیر تشیع منحرف میداند؟
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/حجتالاسلام مسائلی
این تشیّع، تشیّع نیست!/تشیع لندنی چه خصوصیاتی دارد/ چرا رهبری آن را از مسیر تشیع منحرف میداند؟
نگاهی به سخنان دیروز رهبری در جمع اعضای مجمع جهانی اهل بیت این سوال را مطرح میکند که تشیع لندننشین چه خصوصیاتی دارد و چرا رهبری آن را از مسیر تشیع منحرف میداند؟
خبرگزاری فارس ـ راهبرد فرهنگ: رهبر معظم انقلاب اسلامی دیروز در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و اتحادیهی رادیو و تلویزیونهای اسلامی فرمودند: «ما تشیّعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم؛ این تشیّعی نیست که ائمّه (علیهمالسّلام) آن را ترویج کردند و آن را خواستند. تشیّعی که بر پایهی ایجاد اختلاف، بر پایهی تمهید و صافکردن جادّه برای حضور دشمنهای اسلام است، این تشیّع، تشیّع نیست؛ این انحراف است. تشیّع مظهر تامّ اسلام ناب است، مظهر قرآن است.» اما به راستی تشیع لندننشین چه خصوصیاتی دارد و چرا مقام معظم رهبری آن را از مسیر تشیع منحرف میداند؟ آیا این نظر شخصی مقام معظم رهبری است و یا اینکه با استناد به آموزههای تشیع نیز میتوان چنین مطلبی را اثبات نمود؟ خصوصیات این تشیع حقیقت اینکه تشیع لندننشینی که مقام معظم رهبری از آن سخن میگویند تشیعی است که تفرقه میان مسلمانان و جنگ مذهبی را اولویت اصلی خویش قرار داده است، این تشیع با سوءاستفاده از تعصبات مذهبی مردم، تمامی مطالب دینی را به سمت مخاصمه و مواجهه با اهل سنت سوق میدهند و تنها از دریچهی تنگ اختلافات شیعه و سنی به تمام مسائل دینی می نگرند. کار این جریان دشنام گویی به مقدسات سایر مسلمانان و برافروختن هیجانات مذهبی است. البته این تشیع اسلام و تشیع را در مصادره خویش قرار داده و افکار و عادات خویش را به عنوان معیار پذیرش اسلام و تشیع دانسته و دیگر شیعیان را افرادی منحرف و جداشده از تشیع معرفی میکند و آنان را با عناوینی همچون بتریه، دجالیه، بکریه، عمریه و... مورد خطاب قرار میدهد. این تشیع همچون وهابیت مخالفت شدیدی با علوم عقلی دارد و با رنگ و لعاب تکفیر این مخالفت را اظهار میکند، آنگونه که در سالهای گذشته بیشرمانه مرحوم آیت الله العظمی بهجت را مورد تکفیر خویش قرار داد. این تشیع میکوشد تا با ترویج افراط گرایی و روشهای موهنی همچون قمهزنی جاذبههای تشیع را به دافعه تبدیل کند و چهرهای متفاوت و زشت از تشیع در منظر جهانیان به تصویر کشد. این تشیع با ارائه تهمتهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و مذهبی به تخریب جریان اصیل فقاهت و مرجعیت در تشیع میپردازند و از دیگر سوی، با ابزارهای رسانهای فراوان مرجعیت خود را به عنوان تنها مرجع اعلم و دارای صلاحیت مذهبی معرفی مینماید. این تشیع متن اصلی دین را به کناری گذاشته و حاشیههای مورد علاقه خویش را به عنوان اصول دینی خدشه ناپذیر قلمداد میکند. کاری به انگیزههای و اهداف قیام امام حسین علیه السلام ندارد، ولی برای او روضههای تحریف شدهای همچون عروسی حضرت قاسم علیهالسلام بسیار مهم است. این تشیع چهرهای غیبی و دست نیافتی و سکولار از شریعت اسلام ارائه نموده و دین اسلام به عنوان «دین آخرت» معرفی میکند. این تشیع اعتراضی به سیاستهای نظام سلطه و صهیونیست بینالملل ندارد و آن را دخالت اموری سیاسی میداند، ولی در مقابل جریان انقلابی مردم مسلمان ایران با عنوان عمل به وظیفه مذهبی شدیدترین موضعگیریها را دارند. و خلاصه اینکه این جریان سعی میکند از درون مذهب به مقابله و ایستادگی در برابر اصیل تشیع بپردازند و با این مبارزه درون مذهبی، در قدمهای شیعیان تزلزل به وجود آورده و آنها را از آرمانها و شعارهای والای تشیع دور سازد. انحراف این جریان از خط اصیل تشیع این مختصری از افکار و رفتارهای تشیع لندننشین بود که حقیر پیشتر به تفصیل درباره آنها سخن گفتهام. اگرچه این رفتارها و اقدامات را بعضی با عنوان طرفداری از مکتب اهلبیت علیهمالسلام توجیه و تبلیغ میشوند، ولی در نگاه کلی این تشیع با خط مشی اهلبیت علیهمالسلام در تعارض بوده و تاکنون بیشترین ضربهها را به مکتب اصیل تشیع وارد ساختهاند، چنانچه معروف است که دین با وجود دوستان نادان به دشمن احتیاج ندارد؛ زیرا دیندار نادان، ندانسته و نخواسته، چنان آسیبی به دین میزند که دشمن نمیتواند. او از درون، دین را چنان ضایع میکند که دیگری از بیرون نمیتواند کرد. متأسفانه آنکه به دین حمله میکند، دشمن است و حساسیت در برابر آن، بسیار؛ ولی آنکه از دین، بد دفاع کرده یا آن را بد عرضه میکند، نامش دوست است و نیّتش نیک. همین نام و نیت موجب میشود کسی برآشفته نشود و او را بر جایش ننشاند؛ درحالیکه این عرضۀ بد، چهرۀ دین را زشت مینماید و موجب میشود بر آن خرده بگیرند. در واقع دوست نادان دین، دشمنسازِ دین است.( محمد اسفندیاری، آسیبشناسی دینی، ص۹۶.) سوگمندانه باید گفت در سالهای اخیر این جریان با پوشش بیان عقاید شیعه و افشاگری، توهینهای بیسابقهای را نسبت به عقاید اهلسنت بیان داشتهاند ؛ آن گونه که توهینهای زشت جریانی مشکوک نسبت به عایشه، همسر پیامبر صلی الله علیه و آله موجب بدبینی شدید اهل سنت نسبت به مذهب تشیع شده و تبعات سوء فراوانی را برای جامعه شیعیان و امت اسلامی در پی داشته است. این در حالی است که ائمه اطهار علیهم السلام در روایات فراوانی شیعیان را از توهین و دشنام گویی به مقدسات دیگران نهی نمودهاند و در این مسیر همواره به آیه شریفه 108 سوره انعام استناد نمودهاند: «وَ لاتَسبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیسبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ کَذَلِک زَینَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ[1]؛ [شما مؤمنان] به [معبود] آنانکه جز خدا را میخوانند، دشنام ندهید تا مبادا آنها [نیز] از روى دشمنى، بهنادانى خدا را دشنام گویند. ما بدینسان براى هر امتى عملشان را زینت دادیم.» (برای ملاحظه این روایات به کتاب «لعنهای نامقدس» مراجعه فرمایید) از همین رو هنگامیکه امامصادق علیه السلام آگاه شد مردی در مسجد آشکارا به دشمنانشان دشنام میدهد و نام آنها را میبرد، فرمود: «مَا لَهُ؟ لَعَنَهُ اللَّهُ، تَعَرَّضَ بِنَا؛ او را چه شده است؟ خدا لعنتش کند. با این کار متعرض ما میشود.»[2] حقیقت اینکه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نه تنها دشنامگویی و توهین را در مواجهه با اهل سنت را روشی نادرست میدانستند، بلکه حتی برای بیان آشکار و عمومی معارف شیعه نیز محدودیت هایی را قائل بودند، زیرا شوربختانه همواره بیتوجهی به این موضوع و بیان معارف و اعتقاداتی که عامۀ مسلمانان و اهلسنت توانایی درک آنها را نداشتهاند، بیشترین و سهمگینترین ضربهها را به مکتب اهلبیت علیهم السلام وارد کرده و موجب فاصلهگرفتن هرچه بیشتر عامۀ مسلمانان از معارف الهیِ آن بزرگواران شده است. وقتی اهلبیت علیهمالسلام حتی جان مقدس خویش را نیز فدای تبلیغ این معارف میکردند، ضایعکردن این معارف بدین روش، از جنگ با امام و بهشهادترساندن ایشان خطیرتر است. امامصادق علیهالسلام در سفارشهاى خویش به محمدبننُعْمان میفرماید: «یا ابْنَ النُّعْمَانِ، إِنَّ الْمُذِیعَ لَیسَ کَقَاتِلِنَا بِسَیفِهِ بَلْ هُوَ أَعْظَمُ وِزْراً بَلْ هُوَ أَعْظَمُ وِزْراً بَلْ هُوَ أَعْظَمُ وِزْرا؛ یا ابْنَ النُّعْمَانِ، إِنَّهُ مَنْ رَوَى عَلَینَا حَدِیثاً فَهُوَ مِمَّنْ قَتَلَنَا عَمْداً وَ لَم یقْتُلْنَا خَطَأً.[3]ای پسر نعمان، فاشکنندۀ سرّ [ما] مثل کُشندۀ ما با شمشیر خودش نیست؛ بلکه بار گناه او سنگینتر است؛ بلکه گناه او سنگینتر است؛ بلکه گناه او سنگینتر است.[4] ای پسر نعمان، هرکس حدیثى ضد ما نقل کند، از شمار کسانى باشد که ما را بهعمد کشته است، نه بهخطا.» پس در بیان آموزههای دینی، نباید خودخواه بود و فقط رشد گروه خویش را دید؛ بلکه تبلیغ صحیح آموزههای دینی برای دیگران و هدایت و ارشاد آنها، از وظایف مهم ایمانی است. از این رو در روایتی دیگر امام علیهالسلام میفرماید: گروهى مرا امام خود مىپندارند. به خدا قسم من پیشواى آنان نیستم. خدا آنان را لعنت کند که هرچه من پردهپوشى مىکنم، آنان پردهاش را مىدرند [و آشکارش مىکنند.] من چنینوچنان مىگویم. آنان مىگویند: «حتماً مرادش فلان و بَهمان بوده است.» من فقط امام کسى هستم که از من فرمانبردارى کند.[5] آری، متأسفانه امروز تصاویر و فیلمهای شبکه های ماهوارهای تشیع لندننشین دستآویزهائی است برای دور نگاه داشتن ملتهای مسلمان از حقیقت رسالت رسول الله، صلیالله علیه وآله؛ این تصاویر دستآویزهائی است برای قتل شیعیان عراق، پاکستان و دیگر کشورهای اسلامی؛ یک استشهادی وهابی با این تصاویر روزانه دهها شیعه میکشد. این در حالی است که تقیّه وظیفه و تکلیفی مهم برای شیعیان است. در روایات، اهتمامنداشتن به تقیه معادلِ بیدینی فرض شده است؛ آنچنانکه ائمۀ معصومین علیهم السلام فرمودهاند: «إِنَّ التَّقِیَّةَ مِنْ دِینِی وَ دِینِ آبَائِی، وَ لَا دِینَ لِمَنْ لَا تَقِیَّةَ لَهُ.[6]همانا تقیه از دین من و دین پدران من است و کسىکه تقیه ندارد، دین ندارد.» یا در روایتی دیگر امامصادق علیهالسلام به اَبیعُمَر اَعْجَمی میفرماید: «یا أَبَا عُمَرَ، إِنَّ تِسْعَةَ أَعْشَارِ الدِّینِ فِی التَّقِیّةِ، وَ لَا دِینَ لِمَنْ لَاتَقِیّةَ لَهُ.[7]اى اباعُمر، نُهدَهُمِ دین در تقیه است و هرکه تقیه ندارد، دین ندارد.» روایات باب تقیه آنقدر پُرشمار و پُراهمیت است که باید بحث آن را در کتابهایی مستقل دراینباره دنبال کنیم. کوتاهسخن اینکه: تقیه را معمولاً بهلحاظ انگیزه و علتش به دو نوع «خوفی» و «مداراتی» تقسیم میکنند: تقیۀ خوفی بهاینمعناست است که اگر فردی احتمال دهد بهسبب انجام عملی یا اظهار عقیدهای مذهبی، ممکن است مخالفان مذهبی به دین، جان، ناموس یا مال او یا دیگران دستدرازی کنند، باید برای حفظ آنها از آشکارساختن آن عمل یا نظر خودداری و تقیه کند. حتی در چنین جایگاهی میتواند عمل و نظر خویش را در ظاهر مطابق با مذهب مخالفان یا کافران قرار دهد. در مقابل تقیۀ خوفی، تقیۀ مداراتی قرار دارد که براثر ترس و بهمنظور حفظ جان و عقیده انجام نمیشود؛ بلکه این نوع تقیّه بهمنظور حسن معاشرت با اکثریت مسلمانان یعنی اهلسنت تشریع شده است. تقیۀ مداراتی درحقیقت نشاندهندۀ اهتمام و عزمِ مذهب تشیع به همزیستی مسالمتآمیز و حفظ وحدت و یکپارچگی مسلمانان است تا در پرتو آن، شیعیان بتوانند مسئولیت دینی خود را در هدایت و ارشاد دیگران به انجام رسانند. [8] بر مبنای تقیۀ مُداراتی، حتی در کشور ما یعنی جمهوری اسلامی ایران که دین رسمی آن اسلام و مذهب شیعه است، شیعیان نباید با توهین به مقدسات اهلسنت زمینۀ انزجار آنها را از مذهب شیعه فراهم سازند. اینگونه رفتارها نهتنها به همزیستی مسالمتآمیز شیعیان و اهلسنت در کشور ایران لطمه میزند، بلکه با ایجاد فضای تعصب و دشمنی، گفتوگوهای عالمانه میان مذاهب اسلامی را به مناظرهها و مجادلههای تفرقهانگیزی تبدیل میکند که تنها فایدۀ آن، سوقدادن قشری از اقلیت مذهبی جامعۀ ایران بهسوی تفرقهانگیزان معاند و دشمنان خارجی است. راست اینکه لعن و توهین به خلفا، خدمتی بزرگ به جریان افراطگری در اهلسنت است. افراطیهای اهلسنت ابزاری مؤثرتر از این توهین برای ترویج افکار ضدشیعی خود ندارد. بسیاری از اندیشههای شیعه که زمینهساز بیان تهمتها و برداشتهای سوء و غیرواقعی افراطگرایان اهلسنت به شیعه است، در میان جریانهای اعتدالگرای اهلسنت نیز پذیرفته است و از همین رو اینان تهمتها و نسبتهای سوء افراطگرایان اهلسنت را در این موضوعات نمیپذیرند. اما موضوع لعن و توهین خلفا نزد هیچکدام از فرقههای اهلسنت پذیرفته نیست و همۀ آنها از بیان آن منزجرند. از همین رو جریان افراطگرای اهلسنت با استفاده از این ابزار، گروههای اعتدلالگرای اهلسنت را با خود همراه میسازند و به موضعگیری و ضدیت با شیعه فرا میخوانند. آری، امروز بسیاری از جریانهای اعتدلالگرای اهلسنت به گفتوگوهای علمی با علمای شیعه و ارتباط با آنها تمایل دارند؛ ولی دشنامگوییها و توهینهای عدهای از شیعیان و موضعگیرینکردن عدهای دیگر بهطور شفاف و صریح، میان عالمان شیعه و سنی فاصله انداخته و راه را برای ایجاد سوءتفاهمها و بدبینیها و گسترش افراطگری در اهلسنت هموار ساخته است. +++++++ منابع [1]. انعام، ۱۰۸. [2]. شیخ صدوق، الاعتقادات فی دین الإمامیة، ص۱۰۷: وَ قِیلَ لِلصَّادِق علیه السلام: یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنَّا نَرَی فِی الْمَسْجِدِ رَجُلاً یعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِکُمْ وَ یسَمِّیهِمْ. فَقَالَ: مَا لَهُ لَعَنَهُ اللَّهُ یعْرِضُ بِنَا. [3]. ابنشعبۀ حرانی، تحف العقول، ص۳۰۹؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۲۸۸. [4]. امام علیهالسلام برای تأکید، این عبارت را سه بار تکرار کرده است. [5]. ترجمۀ غیبت نعمانی، ص۵۶؛ محمدبنابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۳۷: «قَوْمٌ یزْعُمُونَ أَنِّی إِمَامُهُمْ وَ اللَّهِ مَا أَنَا لَهُمْ بِإِمَامٍ لَعَنَهُمُ اللَّهُ کُلَّمَا سَتَرْتُ سِتْراً هَتَکُوهُ أَقُولُ کَذَا وَ کَذَا فَیقُولُونَ إِنَّمَا یعْنِی کَذَا وَ کَذَا إِنَّمَا أَنَا إِمَامُ مَنْ أَطَاعَنِی.» [6]. محمدبنیعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۵۶۶. مضمون این روایت به طرق و الفاظ مختلف از ائمۀ اطهار علیهم السلام نقل شده است؛ بهگونهایکه تردیدی در آن باقی نمیگذارد. [7]. محمدبنیعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۵۴۹. در ادامۀ روایت، حضرت میفرماید: «وَ التَّقِیةُ فِی کُلِّ شَیءٍ إِلَّا فِی النَّبِیذِ وَ الْمَسْحِ عَلَی الْخُفَّین.» (و تقیه در هرچیز است؛ جز در نوشیدن نبیذ و مسح بر روی کفش.) [8]. برای اطلاع بیشتر از معنای تقیه و انواع آن، نک: نعمتالله صفری، نقش تقیه در استنباط، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش. انتهای پیام/س
94/05/27 - 12:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
صفحات پیشنهادی
یادداشت/ چرا به آموزش فلسفه برای کودکان نیاز داریم
یادداشت چرا به آموزش فلسفه برای کودکان نیاز داریمکودکان با تولدشان هزاران سوال و اما و اگر را با خود به همراه میآورند به تدریج که بزرگتر میشوند گاهی سؤالاتشان بزرگترها را خسته و بیحوصله هم میکند سؤالاتی درباره انسان هستی زندگی مرگ و خبرگزاری فارس ـ زهره سعیدی کودکیادداشت داستان نویس دفاع مقدس در باره فیلم رستاخیز/ چرا به فتوای امام گردن نمی نهیم؟
یادداشت داستان نویس دفاع مقدس در باره فیلم رستاخیز چرا به فتوای امام گردن نمی نهیم فرهنگ > سینما - حبیب احمدزاده در واکنش به حواشی فیلم سینمایی رستاخیز در یادداشتی نوشت آنچه امروز بر سر فیلم رستاخیز آمده بیشتر از برون است تا از درون فیلم بزرگان برای حفظآغاز سیزدهمین جشنواره امام رضا(ع) از شهر مقدس قم رییس دفتر مقام معظم رهبری: حضرت معصومه(س) چراغ فروزان و نقطه
آغاز سیزدهمین جشنواره امام رضا ع از شهر مقدس قمرییس دفتر مقام معظم رهبری حضرت معصومه س چراغ فروزان و نقطه امید مردم استرئیس دفتر رهبر مقام معظم رهبری در آیین افتتاح سیزدهمین جشنواره بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا ع که در جوار بارگاه حضرت معصومه س برگزار شد گفت حرم حضرت فاپیام تسلیت رهبری درپی درگذشت حجتالاسلام قرهی
تراز امام خامنهای در پیامی درگذشت عالم پارسا و پرهیزگار مرحوم حجۀ الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عبدالعلی قرهی را تسلیت گفتند به گزارش تراز در پیامی درگذشت عالم پارسا و پرهیزگار مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عبدالعلی قرهی را تسلیت گفتند متن پیام رهبر معظم انقلابمشاور فرمانده کل سپاه خطاب به حسین شریعتمداری: از زبان رهبری سخن نگویید؟/چرا اصرار دارید به مخاطبان خود تفهیم
به گزارش امید در قسمتی از این یادداشت آمده است مقاله روز شنبه 24 5 94 جنابعالی را در کیهان در خصوص موضوع هسته ای و برجام خواندم بسیار به فکر فرو رفتم چگونه است که برادر انقلابی چون جنابعالی اصرار دارد به مخاطبان خود تفهیم کند که رهبر انقلاب مثل من فکر می کند مثل من تحلیل میچرا رهبری با مسئولین برخورد نمی کند و جلوی فساد را نمی گیرد؟
به گزارش "منبری ها" مطابق قانون اساسی نصب و عزل و قبول استعفای فقهای شورای نگهبان عالی ترین مقام قوه قضائیه رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران رئیس ستاد مشترک و فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی 1 و عزل رئیس جیادداشت/ روزنامه کیهان این انتظار بیجایی نیست!
یادداشت روزنامه کیهاناین انتظار بیجایی نیست اگر آنچه امروز در فرگوسن آمریکا در جریان است در مقیاسی بسیار کوچکتر در ایران اسلامی جریان داشت واکنش آمریکا و متحدان غربی آن چگونه بود به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت یکسال ازمشاور فرمانده کل سپاه خطاب به حسین شریعتمداری: از زبان رهبری سخن نگویید/چرا اصرار دارید به مخاطبان خود تفهیم ک
به گزارش امید در قسمتی از این یادداشت آمده است مقاله روز شنبه 24 5 94 جنابعالی را در کیهان در خصوص موضوع هسته ای و برجام خواندم بسیار به فکر فرو رفتم چگونه است که برادر انقلابی چون جنابعالی اصرار دارد به مخاطبان خود تفهیم کند که رهبر انقلاب مثل من فکر می کند مثل من تحلیل میبا همه توان اجازه نفوذ و حضور آمریکایی ها در ایران را نمی دهیم/ تشیعی لندنی و جاده صاف کن استکبار را تشیع نمی
به گزارش هشدارنیوز به نقل از جهان حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز دوشنبه در دیدار علما صاحبنظران و میهمانان اجلاس مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام و اجلاس اتحادیه رادیو تلویزیونهای اسلامی مبارزه با نقشه های استکبار در منطقه را مصداق بارز جهاد فی سبیل الیادداشت رهبری در حرم حضرت معصومه(س) /عکس
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا آستانه سالروز ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها یادداشتی را که حضرت آیت الله خامنه ای در سوم مهرماه 1372 در دفتر یادبود آستانه ی مقدسه ی حضرت معصومه سلام الله علیها نوشته اند و در حرم مطهر نگهداری می شود مشاهد می کنید یادداشت در دفتر یاد-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها