واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ريشههاي فرار از کار آمارها نشان ميدهد به دليل روزمره بودن و گردشي بودن کارها، اين احساس در بسياري از کارمندان وجود دارد. آنچه مسلم است اين است که در آغاز هر کار، تازگي آن سبب ايجاد انگيزه در فرد ميشود و انرژي او را برميانگيزد اما بعد از مدتي رقابت جاي انگيزه و تازگي کار را ميگيرد و در نهايت فرد خسته و دلزده ميشود. اين احساس به ويژه در افراد بزرگسالي که فرزندان بزرگ دارند، قويتر است زيرا گمان ميکنند ديگر فرصتي براي تغيير شغل ندارند. بدون فکر دست به کاري نزنيد در 90 درصد موارد تعويض سريع شغل يا محل کار دردي را دوا نميکند. اگر احساس خستگي از کار ميکنيد بهترين کار اين است که ابتدا اين سوالات را از خود بپرسيد: از چه زماني احساس خستگي در من به وجود آمده است؟ آيا پيش از اين توانسته بودم از شر خستگي خود را رها کنم؟ چه چيزي در شغل من سبب بروز اين خستگي شده است؟ مقام يا شرايط کاري؟ رابطه من با همکارانام در بروز اين حالت دخيل بوده است؟ محيط برايم خستهکننده است يا مسووليت کاري زيادي دارم؟ تمامي مواردي را که در ابتدا سبب تحريک شما براي انجام کار شد و تمامي انگيزههاي ابتدايي خود را يادداشت کنيد و ببينيد آيا هنوز همان انگيزهها در شما وجود دارد؟ پاسخ به اين سوالات به شما کمک ميکند موقعيتي را که در آن هستيد بهتر مورد بررسي قرار دهيد. شناخت کارتان را جدي بگيريد اگر فکر ميکنيد کار شما تکراري شده و در يک سيکل افتادهايد، بهترين کار ارتقا دادن آن است. ميتوانيد مسووليتها جديدي بر عهده بگيريد. اگر کارتان سنگين شده کمي از مسووليتها را بر عهده ديگران بگذاريد. از رييس بخواهيد پست شما را تغيير دهد. اگر به اندازه با فرد مسوول صحبت کنيد ممکن است همه چيز تغيير کند. مراقب هم باشيد که در تله کمالگرايي نيفتيد. شما يک نفر هستيد و نبايد وظايف 3 نفر را انجام دهيد. اگر بخواهيد کاري فوقالعاده عالي و بينقص انجام دهيد بعد از مدتي نااميد و خسته خواهيد شد. اگر سيستم کاري يا همکاران شما ضعيف هستند، کاري از دست شما برنميآيد، پس انتظارات خود را کاهش دهيد. روابط کاري را با روابط دوستانه نياميزيد آيا افرادي که از نظر کاري بالاتر از رتبه شما هستند چندان تمايلي به آشنايي بيشتر با شما ندارند و همين موضوع شما را رنجانده است؟ بايد ياد بگيريد که هراز گاهي از خود انتقاد کنيد. بعضي افراد هنوز در دوران کودکي خود سير ميکنند و دوست دارند تمامي روابط را به روابط دوستانه تبديل کنند. با خود تکرار کنيد که شما ديگر يک فرد بالغ هستيد و نبايد روابط دوستانه و کاري را با هم مخلوط کنيد. اگر همکاري از مقابل شما رد شد و سلام نکرد، موضوع را به خود نگيريد. اينگونه فکر کنيد که يا خبر بدي شنيده يا فکرش مشغول است. مطمئن باشيد سوءتفاهمات به زودي برطرف خواهد شد. اگر حس ميکنيد واقعا مشکلي وجود دارد، با همکارتان سر گفتگو را باز کنيد و مثلا بگوييد: «به نظر نگران ميرسي. چند روزي است که فکرت جاي ديگري است، آيا مشکلي پيش آمده است؟» تعادلي بين زندگي شخصي و حرفهاي خود ايجاد کنيد آيا مدام به کارتان فکر ميکنيد؟ بايد گوشزد کنيم که نبود مرز بين زندگي حرفهاي و کاري پس از مدتي ميتواند سبب خستگي روحي شود. بردن پروندههاي کاري به خانه براي انجام دادن کارها شايد براي چند بار بدون مشکل باشد اما نبايد آن را تبديل به عادت کرد. براي خود محدوديتهايي قايل شويد. زمان و مکان مشخصي براي کار انتخاب کنيد و از باقي فرصتها براي بودن با خانواده بهره ببريد. کار و تمامي مشغوليتهاي فکري به آن را در محل کار جا گذاشته و در خانه بدون استرس و فشار کاري زندگي کنيد. تعداد تفريحات خود را در خارج از محيط کار افزايش دهيد و سعي کنيد بيشتر با اهل خانه يا دوستان باشيد. اگر محدوديتي وجود نداشته باشد خيلي سريع از کارخسته ميشويد. چه نشانههايي ميگويد که بايد شغلتان را عوض کنيد؟ اگر پس از تمامي بررسيها متوجه شديد ناراحتي شما به دليل مشکل ساختاري شغلتان است و ماهها يا حتي سالها ادامه داشته است، نشانه خوبي براي تعويض شغل است اما کافي نيست. قبل از تعويض شغل تلاش کنيد مشکلات را برطرف کنيد. تمامي راهحلها را استفاده کنيد. مشکل را با همکاران و رييس مطرح کنيد تا ساختار تغيير کند اما اگر با وجود تلاشهاي بسيار احساس ناراحتي در شما ماندگار بود، تعويض شغل نه تنها يک هوس زودگذر بلکه يک نياز واقعي است. اما بدانيد ماندن طولانيمدت در يک حرفه مزاياي زيادي دارد. شما ميتوانيد با تمامي مسايل پيدا و پنهان آشنا شده و پست خوبي پيدا کنيد. رفتن از يک شغل يعني قبول تغيير! به طور حتم شما خود را در خطر انداختهايد و براي پيدا کردن شغلي مناسبتر به تلاش نياز داريد. اگر اعتماد به نفس نداشته باشيد، شکست ميخوريد. در ضمن اضطراب، بيکاري و استرس و ترس از نيافتن کار مناسب نيز براي مدتي همراه با شماست. ميتوانيد ابتدا پست يا شغلي را که گمان ميکنيد مناسب شماست پيدا کنيد و بعد استعفا نامه خود را به رييس بدهيد! در ضمن توصيه ميکنيم حتما مقداري پول در حساب بانکي داشته باشيد تا در صورت نگرفتن کار جديد دچار فشارهاي روحي به دليل مشکلات مالي نشويد. منبع:http://www.salamat.com /ج
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 641]