واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
علل و علايم دليريوم گفتگو با دکتر پرويز مظاهري، روانپزشک دليريوم (Delirium) نوعي اختلال رواني است که ممکن است چندين ساعت در طول روز در فرد مبتلا روي دهد و باعث اختلال در تمرکز فرد و گيجي شود. اين اختلال بيشتر در سالمندي مشاهده ميشود. براي آشنايي بيشتر شما با اين اختلال، به سراغ دکتر پرويز مظاهري، روانپزشک و دبير علمي انجمن روانپزشکان رفتيم تا اين بيماري را به شما معرفي نماييم. يکي از ناآشناترين اختلالات رواني سالمندان نزد اغلب افراد، دليريوم است. لطفا درباره اين مشکل برايمان توضيح دهيد. دليريوم اختلالي است که در آن اختلالي در شناخت و هوشياري کوتاه مدت به وجود ميآيد. به صورت حاد است و در حقيقت يک نشانگان است. بر طبق آخرين طبقهبندي اختلالات روانپزشکي دليريوم اختلال در هوشياري و تغيير در شناخت فرد است که در مدت زمان کوتاهي گسترده ميشود. اختلال در خلق، درک و رفتار هم در اين بيماري ديده ميشود. در مدت چند ساعت يا چند روز به وجود ميآيد و يک دهه نوساني دارد و پس از برطرف شدن علت نيز سريع برطرف ميشود. چه عواملي در بروز اين اختلال نقش دارند؟ چهار علت عمده دارد: اول علل جسمي مانند عفونتها؛ دوم دليريوم ناشي از سوءمصرف مواد مانند ترکيبات افيوني و کوکائين؛ سوم دليريوم ناشي از صدمات مغزي و چهارم علل متفرقه مانند محروميت از خواب به مدت طولاني در بيماريهاي سيستم عصبي مرکزي مانند صرع، بيماريهاي قلبيعروقي مانند نارسايي قلب هم امکان ايجاد دليريوم است. همچنين اغلب داروها خصوصا زماني که بيش از حد مصرف شوند ميتوانند موجب پيدايش اين اختلال بشوند. اين اختلال در چه افرادي بيشتر ديده ميشود؟ 4/0درصد افراد 18 سال به بالا در جمعيت عمومي به اين اختلال مبتلا ميشوند که در افراد 55 سال به بالا اين ميزان به 1/1 درصد افزايش مييابد. همچنين 10تا30 درصد افرادي که به هر دليل در بيمارستان بستري ميشوند شانس ابتلا به دليريوم را دارند. تقريبا 30 درصد بيماران جراحي شده در آي.سي.يوها و بيماران قلبي بستري در سي.سي.يوها، حدود 40 تا 50درصد افرادي که پس از جراحي شکستگي مفصل هيپ در بخش ريکاوري به سر ميبرند، دليريوم را تجربه ميکنند. همچنين حدود 20درصد افراد دچار سوختگي شديد و 30 تا 40 درصد افراد مبتلا به ايدز در زمان بستري علايمي از دليريوم را تجربه کردهاند. دليريوم پس از عمل جراحي عمدتا به دليل ترس از عمل، درد پس از عمل، بيخوابي، اختلال تعادل الکتروليتي، عفونت، تب و خونريزي است. به طور کلي دليريوم در افراد 65 سال به بالا که در بيمارستان بستري ميشوند، بيشتر قابل انتظار است. چگونه ميتوان دليريوم را شناسايي کرد؟ اختلال سطح هوشياري به صورت کاهش شناخت آگاهي نسبت به محيط اطراف (زمان، مکان و تشخيص) اختلال توجه و کاهش حافظه فوري، تشديد علايم بيماري منجر به دليريوم، اختلال در فرآيند تفکر، اختلال درک مانند توهم و هذيان، اختلال در سيکل خواب و بيداري، افزايش تحريکپذيري، اضطراب و گاهي خلق بالا و بيربطگويي. بعضي علايم عصبي مانند پرشهاي عضلاني و يا اختلال در تکلم هم گاهي ديده ميشود. درباره روشهاي تشخيص اين اختلال توضيح دهيد؟ در اغلب موارد اين بيماري با علايم آنکه به طور ناگهاني در بيمار بستري ايجاد شده است، تشخيص داده ميشود و نيازي به بررسي آزمايشگاهي براي تشخيص و شروع درمان نميباشد و با يک بررسي وضعيت ميتوان به علايم بيماري پي برد. موارد زير در تشخيص علت دليريوم کمککننده است: • کاهش ضربان قلب در پرکاري تيروييد و افزايش فشار داخل جمجمه • افزايش ضربان قلب در پرکاري تيروييد، عفونتها، نارسايي قلب • افزايش درجه حرارت بدن در عفونت و واسکوليت •افزايش فشارخون در تومورهاي داخل جمجمه • کاهش فشارخون در پرکاري تيروييد و خونريزي حاد • افزايش تنفس در ديابت، ذاتالريه و نارسايي قلب و تب بالا • همچنين در نوار مغزي امواج آهسته منتشر به چشم ميخورد. در مجموع بايد يک بررسي همهجانبه آزمايشگاهي براي تشخيص علت دليريوم و برطرف نمودن آن انجام شود. اين اختلال با چه بيماريهايي ممکن است اشتباه شود؟ در درجه اول با دمانس يا زوال عقل که در دليريوم شروع سريع و در دمانس شروع و سير کندتر ميباشد همچنين نوسان در هوشياري و توجه مختص دليريوم است. طول مدت بيماري نيز در دمانس چند ماه يا سال است اما در دليريوم چند ساعت تا روز است. آيا اختلال دليريوم با بيماري اسکيزوفرني و افسردگي نيز اشتباه گرفته ميشود؟ در اسکيزوفرنيا، توهمات و هذيانهاي بيمار سازمان يافتهتر است و تغيير زيادي در سطح هوشياري آنها مشاهده نميشود. در افسردگي نيز سابقه بيماري و خلق افسرده تعيينکننده است. آيا دليريوم قابل درمان و بهبود است؟ در درجه اول بايد بيماري منجر به دليريوم مشخص شود، پس از تشخيص علت اصلي درمان لازم را شروع نمود. بايد توجه داشت که يک سري اقدامات مراقبتي و حمايتي براي حفظ بيمار از خطرات احتمالي ضروري است مانند بازنگهداشتن فضاي تنفسي، توجه به ريتم قلب و تنفس و آرام نگهداشتن بيمار بيقرار و در صورت لزوم فيکس کردن بيمار. دو علامت مهم دليريوم که نياز به درمان دارويي فوري دارند عبارتند از روانپريشي و بيخوابي که داروهاي لازم به وسيله متخصص روانپزشکي تجويز ميشود. پيشآگهي اين بيماري را چگونه ارزيابي ميکنيد؟ در اغلب موارد اين بيماري کمتر از يک هفته به طول ميانجامد، هرچند شروع خيلي سريع دارد و پس از تشخيص بيماري منجر به دليريوم در مدت سه تا هفت روز علايم بيماري کاهش و بيمار بهبود مييابد. هر چه سن بيمار بالا و طول مدت بيماري بيشتر باشد، طول درمان و سير بهبود نيز طولانيتر خواهد بود. منبع: http://salamat.com
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]