محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844847040
این یک تئاتر سیاسی است / مشروح کافه خبر نمایش «پیوند خونی»
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
این یک تئاتر سیاسی است / مشروح کافه خبر نمایش «پیوند خونی» فرهنگ > تئاتر - کارگردان نمایش «پیوند خونی» معتقد است مهمترین عنصر تئاتر بازیگر است و همه آنچه روی صحنه است باید در خدمت بازیگر قرار گیرد تا لحظه ناب تئاتری خلق شود.
محمدرضا رستمی: نمایش «پیوند خونی» به کارگردانی هوشمند هنرکار چندی است که در تالار خانه نمایش اداره تئاتر روی صحنه رفته است. این نمایش برداشتی از متنی به همین نام نوشته آثول فوگارد است. فوگارد در نمایشنامه خود داستان دو برادر سیاهپوست و سفید پوست و وضعیت تبعیض نژادی را در آفریقای جنوبی 50 سال قبل روایت میکند. هنرکار این متن را براساس دغدغههای امروز جامعه بشری بازنویسی کرده و قصه خود را به خاورمیانه و زندگی دو برادر اسرائیلی و فلسطینی کشیده است. جمشید صفری و مسعود مهرابی بازیگران نقش این دو برادر هستند. هنرکار و بازیگران نمایش به همراه رضا آشفته منتقد تئاتر با حضور در کافه خبر درباره «پیوند خونی» صحبت کردند. اجرای این نمایش تا پایان مرداد ماه ادامه خواهد داشت. رضا آشفته (منتقد تئاتر): صحبت را از اینجا شروع کنیم که چرا آثول فوگارد و چرا آدابته کردن متن؟ چرا موضوع نمایش را از آفریقای جنوبی به خاورمیانه آوردهاید و یکی از مهمترین موضوعات مردمان منطقه را در دل یک درام باز کردهاید؟ هوشمند هنرکار (کارگردان و بازنویس متن و طراح صحنه و لباس): الان بزرگترین مساله و بحران جهان در خاورمیانه و به خصوص همان منطقهای است که داستان نمایش ما در آن اتفاق میافتد. سالی یکبار و یا دوسال یکبار جنگهای خونین درمیگیرد، مشکلات حل نمیشود و همه اینها بزرگترین مساله زمانه ما را شکل میدهد. از سوی دیگر ما با نمایشنامهای روبرو هستیم که بیش از 50 سال قبل نوشته شده بود، باید ببینیم در این مدت دنیا چه تغییری کرده است؟ نمایشنامه «پیوند خونی» از نظر من ماندگار است و تا قرنها، تا زمانی که بیعدالتی و ظلم هست میتواند کار شود، اما آن شرایط آپارتاید الان در آفریقای جنوبی نیست و سیاهها آنجا حکومت را در دست دارند، حتی بحث نژادپرستی سفیدها علیه سیاهها در این نیم قرن تغییر زیادی کرده است. کشوری که پر از آثار نژادپرستی بود همچون آمریکا، الان رئیس جمهوری سیاهپوست دارد. خب من در این شرایط فکر کردم باید تغییری در متن به وجود آورم و به لحاظ جغرافیایی، زمانی و مکانی این تغییرات در نمایش به وجود آمد. جدای از اینکه زبان تئاتر هم در این 50 سال تغییرات زیادی کرده است و بنابراین متن هم به لحاظ زبانی، ریتم، اتمسفر و فضا با تغییرات زیادی همراه بوده است. من همچنان به روح اثر معتقدم و آن را حفظ کردم و فکر میکنم اگر فوگارد به تماشای این نمایش بنشینید، به واسطه تغییراتی که به وجود آمده است، اذیت نمیشود. آشفته: چگونه است که با تمام مبارزاتی که وجود دارد، چه قلمی، چه نظامی و چه سایر مبارزات، امکان رسیدن به آرامش در منطقه فراهم نمیشود. هنرکار: من البته در این نمایش در پی تحلیل این قضیه نبودم که چه ميشود کرد تا این معضل حل شود. کارشناس آن نیستم و میدانیم که کارشناسان مدتهاست روی این موضوع کار میکنند، اما میتوانم به مسالهای اشاره کنم که ریشه در نمایش ما هم دارد: بحث تبعیض. فارغ از اینکه چه حکومتی در آنجا سر کار باشد و چه اسمی داشته باشد، تا زمانی که تبعیض در آنجا باشد مساله حل نمیشود. وقتی تبعیضها کنار گذاشته شد و شهروند پایینتر بودن فلسطینیها از بین برود، موضوع حقوقهای دیگر و حقوق تاریخی مطرح میشود. اعتراض من بیش از آنکه به ریشههای تاریخی برگردد به تبعیض و آپارتاید مدرن برمیگردد که در منطقه شاهد آن هستم.
هوشمند هنرکار و جمشید صفری
آشفته: جریان چپ در دنیا همواره از فلسطین دفاع کرده است، به نظر میرسد در این نمایش هم به این نگاه اشاره میشود. این نگاه چپ چقدر در تحلیل ماجرا دخیل بوده است؟ هنرکار: واقعا نگاه چپ وجود دارد چون وقتی تو میخواهی به معضلات اجتماعی نگاه کنی به دستاوردها و رویکردهای جدید نگاه میکنی و از آن زاویه وارد میشوی و آن حالت آرمانگرایانه دویست سیصد سال قبل و حتی 1000 سال پیش دیگر کنار رفته است و موضوع علمیتر شده است. این نگاه چپ است که چنین رویکردی را وارد کرده است و قطعا خود فوگارد هم به آن توجه دارد و اصلا از این زاویه است که به اعتراض علیه بیعدالتی میرسد. اگر از منظر سیاسی به این موضوع بنگریم اصلا راه در کار من نمیبرد، یعنی من اجازه ندادم که چنین شود، فکر میکنم ملموس باشد که نگاه من اصلا سیاسی و یا تبلیغی نیست. آشفته: خواه ناخواه وقتی به سمت موضوعات جدی در سطح جهانی میرویم، یکی از لایهها میتواند لایههای سیاسی باشد و کسی قادر به حذف لایه سیاسی نخواهد بود مگر براساس آنچه که در ایران به اشتباه به اسم فرمالیسم باب شده، که در اصل فرمزدگی است و اثر را از معنا تهی میکند. در حالی که شاید جریانهای فرمالیست نگاه سیاسی نداشته باشد، اما نگاه معنادار دارد. اینکه این روزها اکثر کارها را میبینیم در حالی که به نظر میرسد در مملکت ما هیچ مشکلی وجود ندارد، چندان منطقی نیست، یکی از ضرورتهای اجرای تئاتر این است که میخواهیم بگوییم مسالهای وجود دارد. هنرکار: ابتدا این را بگویم که نگاه من نگاه سیاسی نبود، اما این درست است که «پیوند خونی» در دستهبندیها جزو تئاترهای سیاسی قرار میگیرد. اینکه چرا نگاه دغدغهمند در تئاتر کمرنگ شده شاید حاصل برخی بیراههها باشد. من از کسانی که از فضای تئاترهای سیاسی پرهیز و یا فرار میکنند، گله نمیکنم، بعضی نه میخواهند به جنبه حمایتگرایانه حزب و حکومت و دار و دسته بپردازند و نه میخواهند اعتراض بکنند. بعضی از این فضاها پرهیز دارند. وقتی هر اثر تاریخی را نگاه میکنیم با ریشههای سیاسی آن روبرو میشویم. من وقتی که «آنتیگونه» را کار کردم، نمیتوانستم خودم را فارغ از تحلیلهای سیاسی آن ببینم. ممکن است کسانی هم این کار را بکنند و آن نگاهی را که به انسان وجود دارد کنار بگذارند. اتفاقا خواست من از شما به عنوان منتقد این است که این موضوع را تحلیل کنید، اینکه چرا در بعضی از کارها تا این حد از نگاهها و تحلیلها فاصله گرفته میشود. اصلا دغدغهها و دردهای مردم دیده نمیشود، در حالی که در دوره زمانهای هستیم که تئاتریها جزو دردمندترین آدمها هستند. این خواست من از شماست که این مسائل و نادیده گرفتن این موضوعات را تحلیل کنید. آشفته: یکی از مسائل عمده در تئاتر این است که این تهی شدن از معنا دیگر آزاردهنده شده است. کمتر تئاتری است که در مقابل دغدغه مردم پاسخگو باشد... جمشید صفری (بازیگر): این موضوع را هم باید ببینم که اغلب تئاترها از چه فیلتری رد میشوند تا روی صحنه نمایش بروند. اگر من به عنوان کارگردان ميتوانستم به دغدغههای واقعیام بپردازم، خب خیلی اتفاق خوبی بود. وقتی دیدگاهها از فیلترهایی رد میشود دیگر رنگ و بویی برای آن نمیماند. محمدرضا رستمی: خب با وجود همین فیلترها آقای هنرکار «پیوند خونی» را روی صحنه میبرد که دغدغهمند است. آشفته: در اینجا بحث در دو فصل میتواند تقسیم شود، یکی بخش ممیزی و دیگری نگاه هنرمند. صفری: به هر حال اغلب موضوعات همانطور که الان هم اشاره شد نگاهی به سیاست دارد و وقتی اسم سیاست به میان میآید همه چیز پیچیدهتر میشود. به نظر من بخش عمده مسئولیت برعهده ممیزی است که اجازه نمیدهد کارها دیده شود.
هوشمند هنرکار
آشفته: بعضی از هنرمندان تئاتر تاکید دارند که خودشان نمیخواهند به چنین فضاهایی نزدیک شوند و فرم برای آنان مهم است. هنرکار: سئوال این است که فرم اصلا چیست؟ من فرمالیسم را رد میکنم و قبول ندارم به دلیل یک تعریف تاریخی که برای آن وجود دارد. فرمالیستهایی که آمدند و گفتند ما همه دغدغهها را رد میکنیم و فقط میخواهیم به فرم بپردازیم و همین هم اتفاق نیافتد. الان در مملکت ما بعد از نزدیک به یک قرن در برخی زمینهها این موضوع امتحان میشود، در هنرهای تجسمی، موسیقی و هنرهای نمایشی مصداق آن دیده میشود. اما اگر فقط به خود فرم اشاره کنیم، نکته این است که هنر چیزی جز فرم نیست. وقتی شما کار من را دیدید، مگر جز فرم چیزی بود؟ اما در پس آن دغدغههایی وجود داشت که خواه ناخواه بازتاب پیدا کرد و وقتی تماشاگر هم دغدغههای مشترکی با نمایش داشته باشد، جذب کار میشود. من اذعان میکنم که هنر چیزی جز فرم نیست. من فرم را از محتوا جدا نمیکنم و معتقدم محتوا در فرم دمیده شده است. کدامیک از فرمهایی که در کار ما وجود دارد غیرهنری است؟ اگر جایی خالی از محتواست و یا محتوایی که فقط پیام و حرفی را منتقل میکند، غیرهنری است. آنجایی هنر به وجود میآید که، این دو در هم تنیده شده است. اما در عین حال فرمالیسم یعنی رد هر نوع دغدغه براساس آنچه که در تاریخ آمده است. بله این وضعیت الان در تئاتر ما تکرار میشود. اتفاقا بعضی از رفقای ما هم سراغ این نگاه میروند، همان کسانی که مدتها قبل کارهای متفاوتی از آنان دیده بودم و الان به سمت فرمالیسم بیشتر گرایش دارند. آشفته: سئوال این است که این انتخاب آگاهانه هنرمندان است؟ یا به قول آقای صفری روشی برای دور زدن سانسور؟ چون این، الان چهره غالب تئاتر ما است، در اصل الان دو گونه غالب در تئاتر ما وجود دارد یکی کمدیهای مبتذل که البته منظورم تئاتر آزاد نیست که این نوع تئاتر به نوعی که من اشاره کردم شرافت دارد، چون خودش بیادعا تکلیف خود را روشن کرده است. الان جای دیگری به اسم تئاتر روشنفکری نمایشهایی روی صحنه میرود که در اصل همان تئاتر آزاد است و فقط شکل و شمایل آن تغییر کرده است. گونه دوم تئاترهای فرمزدهای است که در تئاتر اشباع شده است. مثلا یکی از تئاترها به موضوع اسیدپاشی اشاره میکند، اما در اصل نوع پرداخت به گونهای است که این موضوع را بسیار سطحی جلوه میدهد. این یکی از مثالهای روز است که به آن اشاره کردم و مشابه آن بسیار است. هنرکار: البته امیدوارم وضعیت تئاتر کاملا اینطور نباشد که گفته میشود. من براساس کارهای شاخصی که از دوستان شناخته شده تئاتری دیدم، احساس میکنم بچهها خیلی هم دغدغههای اجتماعی را ترک نکردهاند. حالا نمونههای آن را میتوان در کارهای محمد یعقوبی و یا نگاه تاریخی حسین کیانی دید و بچههای دیگری که هم کارشان قابل توجه است، هم خوشبختانه تماشاگر دارند و موضوعی را دغدغهمند مطرح میکند. در عین حال میبینیم بعضی هم هستند که به ظاهر نگاه اجتماعی دارند، اما در پس نگاه اجتماعی در واقع یک درد اجتماعی را وارونه جلوه ميدهند،اینها بعضی وقتها دردناکتر است. آشفته: حالا به صورت متمرکز به «پیوند خونی» بپردازیم. در نمایش شما وقتی تماشاگر در ابتدای ورود با آن سیمهای خاردار مقابل محل سکونت دو شخصیت اصلی روبرو میشود، میداند که فضا به نوعی از آن حس و حال واقعگرا دور میشود. علت این انتخاب چه بود؟ هنرکار: من دوست دارم منتقدان و صاحبنظران تفسیر خودشان را از این موضوع ارائه دهند، اما خب در پاسخ به سئوال باید بگویم که در خیلی کارهای من چیزی مقابل تماشاگر خشی در تصویر روبروی او میاندازد. این در «سلام و خداحافظ» بود، در «آینه» و «پردهها از راه میرسند» هم وجود داشت. من دوست دارم تصویر را تا حدودی، از آن حالت قابکرده شفاف دور و خشدار کنم. اینها نه اعصاب مخاطب را بهم میریزد و نه ارتباط او را با تصویر قطع میکند. فقط تصویر را تبدیل به فیلی قدیمی یا صفحه گرامافونی میکند که گویا کمی خش افتاده است. این، حس و فضای دیگری به صحنه اضافه میکند. طبیعتا بعضی جاها مثل سیمخادار نمایش «پیوند خونی» برداشت اولیهای وجود دارد که قابل پوشاندن هم نیست. مجموع آن چیزی که دکور و صحنه ما را میسازد این سیمخاردار و شیشههای رنگی شکستهای است که فضای ناامنی را القا میکند و البته همانطور که شما اشاره میکنید یک گریز از رئالیسم وجود دارد. این، نوع دیگری از رئالیسم است که در تئاتر امکان اتفاق افتادن آن وجود دارد. شما هر کاری هم که بکنید ناتورالیسم و رئال ناب را در تئاتر نمیتوانیم داشته باشیم. هر کاری هم که بکنیم نمیتوانیم تماشاگر را فریب دهیم، پس قراردادهایمان را با تماشاچی دوباره خوانی میکنیم. امیدوارم اگر قرار است المانهای اینچنینی وجود داشته باشد، اصیل باشد، تقلیدی و تکراری نباشد. من تا جایی که در کارهای خودم بوده، نمونههایی را پیدا نکردم که من از روی دست کسی نگاه کرده باشم.
جمشید صفری
آشفته: پس به نوعی آگاهانه به سمت دستکاری در فرم میروید. هنرکار: بله، قطعا. آشفته: یعنی اگر متن نگاه واقعگرایانهای دارد، شما به عنوان نویسنده دوم که آن را کارگردانی، بازنویسی و طراحی میکنید، تالیفی دیگر وارد میکنید. هنرکار: بله، همینطور است، آنچه که در نوشته فوگارد وجود دارد طراحی یک خانه با جزئیات آن است. خیلی از عکسهای مربوط به اجراهای دیگر نمایش را که دیدم، در آنها اجزای یاد شده در نمایشنامه در صحنه وجود داشت و حتی بعضیها از فیلم هم استفاده کرده بودند. حتی نوری که روی دیوارها میافتد و همچنین دیده شدن سایهای که از شخصیت دانیال زمان نیایش خود روی دیوار میافتد جزو برنامههای من بود. آشفته: در آدابتداسیونی که اتفاق افتاده است، چقدر مستندات تاریخی وجود دارد؟ منظورم این است که ارتباطی که منجر به، به وجود آمدن این دو فرزند یکی یهودی و دیگری مسلمان است، چقدر نگاه مستند وجود دارد؟ هنرکار: من اطلاعات تاریخی، جغرافیایی و سیاسی از آن منطقه داشتم، اما اجرا کردن یک نمایش نیازمند اطلاعاتی با جزئیاتی بیشتر است، بنابراین پیش از بازنویسی بسیار خواندم و تحقیق کردم. دست یافتن به اطلاعاتی که مربوط به آن ناحیه باشد و در عین حال واقعی و دقیق باشد بسیار سخت است. اطلاعات مربوط به آنجا در کشور ما غیرقانونی است و سانسور و فیلتر ميشود. تو نمیدانی شهرها و خیابانهای اسرائیل چه شکلی است، اسامی خیابانها را به سختی پیدا میکنید، روابط زنان و مردان را به صورت دقیق نمیدانی. براساس اطلاعاتی که به دست آوردم، این قضیه برایم روشن شد که یکی از بستهترین جوامع، جوامع یهودی است. خیلی به ندرت اتفاق میافتد یکی، از مذهبی دیگر در میان آنان راه پیدا کند. الان هفت هشت ده سالی است که گروههایی در میان آنان پیوند مسلمانان و یهودیان را تبلیغ میکند و میبینیم مثلا یک مراسم عروسی بین مسلمان و یهودی برگزار میشود. البته گروههای تندرو قطعا برخوردهای خشنی با این اتفاق میکنند. در موقعیت تاریخی که نمایش ما اتفاق میافتد یعنی دهه 70 میلادی چنین جنبشهایی وجود نداشته، اما استثناهایی بوده است و نمونههایش را پیدا کردم، اما اغلب پیوندی نامشروع بوده، یعنی آنچه که دانیال مولود آن است نه زکریا. زکریا پدر و مادری مسلمان داشته، و این دانیال است که حاصل ارتباط یک مرد یهودی با زنی مسلمان و رختشور بوده است، به نوعی نتیجه رابطه کلفت و ارباب. حالا مادر با این دو بچه روبروست، یکی تعلیم یهودی را گرفته به دلیل ریشهای که داشته و امتیازی که از این جهت متوجه او میشد. با وجود بسته بودن فضای یهودیان چنین استثناهایی وجود دارد و از این رو آنچه که دیده میشود فعل فرضی نمایشی نیست. فاصله شهرها، ارتباطهایی که مطرح میشود، مکانهایی که درباره آن صحبت میشود همه براساس تحقیق درآمدهاند و سعی کردم به همان دقتی که فوگارد آدمها و جزئیات شهری را میشناسد و در نوشته خود آورده، من هم با همان دقت آن را در روایت و نه در صحنهآرایی بیاورم. آشفته: از مال جمعکن بودن دانیال و از زحمتکش بودن زکریا و نسبتا ولخرج بودنش، به نوعی به جزئیاتی از شخصیت آنان دست مییابیم، اما در مورد مادر خیلی وارد جزئیات نمیشویم. در صحنهای که زکریا با مادر صحبت میکند و نوری را به جای او میبینیم و یا بعضی بخشهای دیگر خیلی به زیر و بم شخصیت مادر نپرداختهاید. هنرکار: من اعتقاد دارم هر جزئی در یک اثر نمایشی باید به اندازهای که ضرورت دارد نشان داده شود. اگر یک دست کفایت میکند، بدن را حذف میکنم. شخصیت مادر با جزئیاتی که زکریا و دانیال تصویر میشوند، ارائه نمیشود زیرا نیازی نیست. او روحی هست که حضور دارد، هم مزاحم اینهاست و هم دغدغهشان و هم پیوند آنان را به وجود آورده است. همانطور که از شخصیتهای دیگری هم صحبت میشود و روایتهایی از آنان ارائه میکنیم. آشفته: تصور من این است که میتوانستیم بیشتر به شخصیت مادر نزدیک شویم. جزئیات بیشتری از او بدانیم و اصلا قصه را با او پیش برویم. هنرکار: جزئیات ضروری در بخشهای مختلف نمایش آمده است و با خاطرات زکریا و دانیال روشن میشود که هر دوی این شخصیتها تصویر گنگی از مادر دارند. مساله روح جاری مادر در جریان نمایش است که جا به جا هر زمانی که ضرورت آن احساس شده وارد شده است. اگر گفته میشود این میزان کم است من به نگاه منتقدی که این را میگوید احترام میگذارم، اما براساس الگوی نمایشنامه و نگاه من همین کفایت میکرد. صفری: حضور مادر در نمایشنامه به اندازه حضورش در زندگی این دو آدم است، به همان اندازه رنگ باخته است و این دارای یک بار معنایی است. این نکتهای را منتقل میکند که در دل نمایش جای دارد. رستمی: موسیقی نمایش یکی از نکاتی است که در شکلگیری حس و حال کار تاثیر قابل توجهی دارد. چطور به این شکل از موسیقی رسیدید؟ هنرکار: نوع موسیقی که برای نمایش انتخاب کردیم، دقیقا موسیقی منطقه لبنان و سوریه است. موسیقی شکسته، و حالت ملودیک و ریتیمک خود را ندارد. ساز عود به طور مشخص به کار رفته است و همه اینها متعلق به آن بخش است. نوع موسیقی به گونهای است که چند تماشاگر و منتقدانی که به دیدن کار آمدهاند این را به من گفتهاند که به واسطه موسیقی از ابتدای ورود، گویا وارد یک دنیا و فضای عربی میشوند. این موسیقی، موسیقی عربی خلیج هم نیست و دقیقا مال همان منطقه است. مسعود مهرابی (بازیگر): دوست دارم در مورد موسیقی کار این نکته را بگویم که در ابتدای نمایش، وقتی من بالای تخت نشستهام و مشغول نیایش هستم، این صدای موسیقی به شدت بر من غالب میشود. آن موسیقی به من به عنوان بازیگر کمک بسیاری میکند و حس عجیبی منتقل میکند. رستمی: شکل اجرایی کار، وابسته به پیشنهادهای متن اصلی نبوده است؟ هنرکار: قطعا نه. رستمی: اینطور ميتوان گفت که شما با توجه به ایدههایی که برای اجرا داشتید بازنویسی متن را انجام دادید؟ هنرکار: این یکی از دلایل بود. اگر بخواهم سه دلیل برای بازنویسی بیاورم، یکی معضلات تغییر یافته زمانه، دیگری تغییر روابط نمایشی و سوی سلیقههای شخصی من به عنوان کارگردان است. رستمی: روی بازی در بازیها هم تاکید خاصی دارید و این علاقههای شخصی خودتان میآید؟ هنرکار: علاوه براینکه این نوع کار در متن وجود دارد، از علاقه خود من هم ناشی میشود. ما با یک متن دو نفره یک ساعت و نیمه روبرو هستیم. دلایلی وجود دارد که تمام تماشاگران ما، ابراز خستگی نمیکنند. ما باید تماشاگر را با حس خوب در سالن نگاه داریم. ما باید مجموعه دراماتیکی خلق کنیم که 90 دقیقه ادامه داشته باشد و بازی در بازی یکی از بحثهای اساسی در این شرایط است. رستمی: در بحث کارگردانی، نمایش بسیار حسابشده و فکر شده پیش میرود. از ابتدا که نمایش شروع میشود و تا انتها که جلو میرود، مشخص است که فکر پشت همه حرکات و لحظات است. نکته جذابی که در این نمایش بسیار توجه من را جلب کرد، خودداری شما از به کار بردن هر چیز اضافهای بود. هنرکار: منظورتان مالتیمدیاست؟ رستمی: نه فقط مالتیمدیا، حتی یک وسیله اضافه روی صحنه دیده نمیشود. شما میتوانستید در همین بخش بازی در بازیها از ابزاری استفاده کنید، اما چنین نکردید و از حداقل امکانات موجود در صحنه به بهترین شکل برای تصویرسازی استفاده میکنید. اگر بخواهیم برای این گفتهام مثالی بزنم به صحنهای اشاره میکنم که زکریا با مادر خود صحبت میکند و در نهایت دست او در نور قرار میگیرد. این صحنه یکی از تصاویری است که در ذهن ماندگار است و دلیل آن خلق دقیق و با ایجاز آن است. هنر کارگردان در این بوده که به جای استفاده از ابزار صحنه و چیزهایی از این دست، از خود بازیگران کمک گرفته است. مثال دیگر به صحنه ماشین بازمیگردد که هیچ ماشینی روی صحنه نمیآید، اما انگار ما باز شدن و بسته شدن درهایش را حس میکنیم، کل ماشین انگار در ذهن ما شکل میگیرد. نمایش شما، این در وضعیت فعلی تئاتر ما که همه در فضای دیگری کار میکنند از نظر من دعوت به دیدن تئاتر حقیقی بود، اینکه تئاتر میتواند دوباره ما دچار چنین لذتهایی بکند، میتوان روی صحنه و با کمترین ابزار تخیل تماشاگر را زنده کرد و تئاتر خلق کرد. هنرکار: این باور من است که تئاتر یعنی تئاتر. استفاده از مالتیمدیا و بهره بردن از تصویر و صدا چیز تازهای در تئاتر دنیا نیست، اما الان در کشور ما تبدیل به مد زمانه شده است. بعضی وقتها تک و توک اجراهایی دیدهام که مالتیمدیا جزو خود کار شده است، ولی خودم همیشه از بهرهگیری از مالتیمدیا پرهیز کردهام. مثلا در کار قبلیام «پروانه مفرغی» میتوانستم در بک گراند کار به راحتی از تصویر استفاده کنم، اما به جای آن سراغ ترفندهایی رفتم که در تئاتر مجاز است تا همه چیز به واسطه چند وسیله کوچک و حضور بازیگران خلق شود. من خودم کار فیلم کردهام و خیلی خوب میدانم چطور میتوانم از تصاویر در کارم بهره ببرم، اما کاملا از این فضا پرهیز کردهام. در «پیوند خونی» اصلا خواستم لختی دیوارهای تئاتر هم دیده شود. من همه صحنه را خلوت میکنم تا بازیگر کار خود را انجام دهد، چون باور دارم تئاتر یعنی بازیگر. رستمی: هرچقدر اینها را حذف کنید تازه اصل خود تئاتر بیرون میزند. آشفته: اصلا تئاتر همین است. رستمی: دیدن خود بازی بازیگر لذتی است که تماشاگر میتواند در سالن نمایش تجربه کند. صفری: دقیقا همین طور است و استفاده از ابزار اضافه توجه تماشاگر را از بازیها دور میکند. گاه آنقدر حجم موسیقی و تصاویر اضافه در برخی نمایشها بالا میرود که وقتی تماشاگر از سالن بیرون میآید، در به خاطر آوردن یک دیالوگ نمایش دچار مشکل میشود. رستمی: نکته دیگری که در این نمایش وجود دارد، سکوتهای بهجا است. این از متن اصلی میآید؟ هنرکار: این پیشنهاد فوگارد در متن بود، اما در کارهایم دیدهاید که خودم همیشه به این سکوتها توجه داشتهام.
مسعود مهرابی
رستمی: سکوتها در اینجا خیلی تاثیرگذار است. صفری: دوست دارم مسعود مهرابی هم در این مورد توضیح دهد، اما ما عملا زمان تمرین بیشتر از بازیها، در مورد سکوتها با هم کلنجار میرفتیم. هوشمند (هنرکار) حساسیت خیلی زیادی روی این بخش داشت و حتی اگر یک ثانیه من کمتر سکوت میکردم، متوجه میشد و میگفت. آنچه که من به عنوان بازیگر از دل نمایش نمیتوانستیم ببینم، هوشمند از نگاهی که از بیرون داشت، میدید. این نگاه او زمان سکوتها و بازیها با ماشین حس میشد. او روی باز کردن در ماشین تاکید داشت، وقتی من دولا میشوم در صحنه که مثلا سنگ را بردارم، چنان دقت نظری وجود داشت که باید من دقیقا اینطور تداعی میکردم که سنگ در دست دارم. من خیلی تلاش کردم بازیام باورپذیر باشد. باور من این است که وقتی تو به عنوان بازیگر نقشت را باور نکنی، تماشاگر هم آن را باور نمیکند. رستمی: آقای مهرابی، نگاه شما به این شیوه کار چه بود؟ مهرابی: واقعا زمانی که وارد کار شدم با حجم متنی که وجود داشت و کار سختی که پیش رو بود، خیلی دقیق نمیدانستم چطور باید کار کنم. خوشبختانه با دقتی که کارگردان داشت و جزئیاتی که در ذهن او کاملا شکل گرفته بود، تمرینات ما به خوبی پیش رفت. او حتی هر شب هم سر اجرا نت برداری میکند و با ظرافت خود تک نکتهها را هم میبیند و به ما گوشزد میکند. تجربه این کار برای من خیلی سنگین بود. اینکه دو بازیگر باید در این مدت زمان کار را پیش میبردند، در ابتدا از نگاه من خیلی سخت بود. اما خوشبختانه با راهنمایی هوشمند و همراهی با جمشید صفری کار راحت شد. اتفاقی که در این نمایش افتاد این بود که کارگردان از ابتدای تمرینات میدانست قرار است به کجا برود. واقعا این دقیق بودن بسیار کمیاب است. اینکه او میدانست میخواهد به کجا برسد، من را دلگرم میکرد. شاید هشت نه بار یک صحنه را از نو تمرین میکردیم تا نظر او جلب شود و یا تمامی حرکات ما باید به گونهای میشد که میزانسن حس نشود، تصنعی به نظر نرسد. رستمی: در پایان بحث میخواستم به دو نکته بپردازیم، چطور مرز بین ضدیهود و منتقدانه را در نمایش حفظ کردید تا در ورطه ضدیهود نیفتید؟ هنرکار: برداشت ضدیهود بودن این نمایش برداشت نادرستی است، زیرا من میدانم که ضدیهود چه فاجعهای رقم میزند. مسلمانی مانند زکریا، رویای زندگیاش عشق به دختری یهودی است، پس این نمیتواند ضدیهود باشد. نظام و موقعیتی که بر اینها حاکم است، موجب این همه تضاد شده است. دقیقا همان بحث تبعیض. حتی نگاه فوگارد در متن خودش که شخصیتها سیاهپوست و سفیدپوست هستند، ضدسفیدپوستان نیست. اصلا خود فوگارد سفیدپوست است. رستمی: نکته آخر اینکه شما در تئاتر به عنوان فعال صنفی نیز فعالیت میکنید، اگر نگاهی به وضعیت تئاتریها در این روزها داشته باشید، چه میتوانید بگویید؟ هنرکار: آنقدر شرایط بد شده است و حال و روز تئاتریها خراب است که نوعی تنبل شدن در میان آنان دیده میشود. تئاتری باید کتاب بخواند، مطالعه داشته باشد. من با کسانی برای بازی در این نمایش صحبت کردم که حتی نتوانسته بود کل متن را بخواند خودش آمد و به من گفت من بعد از دو سه صحنه بردیم و نتوانستم نمایشنامه را تا آخر بخوانم. من این گله را از موقعیت فعلی تئاترمان دارم که تئاتریهای ما به نظر میرسد سادهپسند و بیحوصله شدهاند و تن به کارهای جدی نمیدهند. من به گرفتاریهای معیشتی و حرفهایشان احترام میگذارم، اما اینکه یک بازیگر در این موقعیت میتواند وارد یک کار جدی شود، اما حوصله ندارد یک نمایشنامه را کامل بخواند یا من باید کلی زحمت بکشم که به او بگویم معنی فلان جمله این است، موجب میشود از وضعیت کنونی گلایه کنم. این شرایط در چند سال اخیر خیلی حاکم شده است. شش هفت سال قبل تئاتر ما به سمتی میرفت که به نوعی اتفاقات خوبی در آن رخ میداد و تئاتریها کتاب میخواندند، اما الان دیگر اینطور به نظر نمیرسد. عکسها: پدرام شعبانی 5858
کلید واژه ها: خانه تئاتر - تئاتر - تئاتر شهر -
یکشنبه 18 مرداد 1394 - 14:35:03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
دو خبر از تئاتر باران نمایش«سعادت لرزان مردمان تیره روز» دو اجرایی شد/ با کارت دانشجویی از «کاف
دو خبر از تئاتر باراننمایشسعادت لرزان مردمان تیره روز دو اجرایی شد با کارت دانشجویی از کافه فرانسه تخفیف بگیریدنمایش سعادت لرزان مردمان تیره روزبه کارگردانی محسن علیخانی روزهای چهارشنبه پنجشنبه و جمعه14 15و16 مرداد دو اجرا خواهد داشت و در همین تماشاخانه با ارئه کارت دانشجویی بلبه یاد مصطفی عبدالهی نمایش «پیوند خونی» به روی صحنه رفت
به یاد مصطفی عبدالهینمایش پیوند خونی به روی صحنه رفتاجرای نمایش پیوند خونی به کارگردانی هوشمند هنرکار با سخنان بهزاد فرهانی و به یاد مصطفی عبداللهی آغاز شد به گزارش خبرگزاری فارس دوشنبه عصر پنجم مرداد ماه خانه نمایش میزبان جمعی از هنرمندان و اهالی رسانه بود هنرمندان و خبرنگاربهزاد فراهانی چراغ پیوند خونی را روشن کرد/ نمایش «پیوند خونی» به یاد مصطفی عبدالهی روی صحنه رفت
بهزاد فراهانی چراغ پیوند خونی را روشن کرد نمایش پیوند خونی به یاد مصطفی عبدالهی روی صحنه رفت فرهنگ > تئاتر - اجرای نمایش پیوند خونی به کارگردانی هوشمند هنرکار با سخنان بهزاد فرهانی و به یاد مصطفی عبداللهی آغاز شد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین دوشنبه عصر پنجم مراجرای ویژه نمایش «وو» به خبرنگاران تقدیم شد
اجرای ویژه نمایش وو به خبرنگاران تقدیم شدنمایش وو به کارگردانی تینو صالحی شب گذشته در حالی در تالار حافظ به روی صحنه رفت که گروه تولید نمایش اجرای ویژه آن را به مناسبت روز خبرنگار به خبرنگاران حاضر در سالن تقدیم کرد به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس نمایش «وو»دور از غوغاسالاری/به بهانه اجرای «پیوند خونی»
دور از غوغاسالاری به بهانه اجرای پیوند خونی فرهنگ > تئاتر - احمد طالبینژاد درحالیکه تقریبا در تمامی سالنهای تئاتر تهران نمایشهایی در حال اجراست و این هنر دوران باشکوهی را سپری میکند در خانه نمایش واقع در حوالی میدان فردوسی نمایشنادر نشست نمایش «جیجک علیشاه» عنوان شد امینی:قصد ندارم پیشنهاد جدیدی به تئاتر کمدی کشور ارائه کنم
در نشست نمایش جیجک علیشاه عنوان شدامینی قصد ندارم پیشنهاد جدیدی به تئاتر کمدی کشور ارائه کنمرحمت امینی گفت اگر جامعهی دانشگاهی و حرفهای تئاتر کشور عنایت بیشتری به شاخهی نمایش ایرانی داشته باشد در جذب مخاطب و ترویج تئاتر به معنای اخص کلمه موفقتر خواهیم بود به گزارش خبرگزابا حضور فاطمه معتمدآریا چتر تئاتر باران برای «کافه فرانسه» گشوده شد
با حضور فاطمه معتمدآریاچتر تئاتر باران برای کافه فرانسه گشوده شدفاطمه معتمد آریا با حضور در آئین افتتاح نمایش کافه فرانسه جدیدترین اثر نمایشی مهران رنج بر در مقام کارگردان چتر تئاتر باران را برای این نمایش گشود به گزارش خبرگزاری فارس آئین افتتاح جدیدترین نمایش مهران رنج بر با«کافه فرانسه» خلاقیتهایش را فریاد نمیزند/نمایشی با دغدغههای انسانی نه سیاسی
در نشست خبری کافه فرانسه مطرح شد کافه فرانسه خلاقیتهایش را فریاد نمیزند نمایشی با دغدغههای انسانی نه سیاسی نشست خبری نمایش کافه فرانسه با تحلیل و بررسی این نمایش و همچنین نگاهی به وضعیت حاکم بر تئاتر ایران برگزار شد به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی&nbsشنبه 10 مردادماه نمایش «تجربههای اخیر» برای خبرنگاران و عکاسان اجرا میشود
شنبه 10 مردادماهنمایش تجربههای اخیر برای خبرنگاران و عکاسان اجرا میشودنمایش تجربههای اخیر به نویسندگی امیررضا کوهستانی و کارگردانی بهاره اسدی شنبه 10 مردادماه میزبان خبرنگاران و عکاسان میشود به گزارش خبرگزاری فارس نمایش تجربه های اخیر به کارگردانی بهاره اسدی که در سالن موجخسرو نشان و محسن امیریوسفی به تماشای «پیوند خونی» نشستند
خسرو نشان و محسن امیریوسفی به تماشای پیوند خونی نشستند فرهنگ > تئاتر - نمایش پیوند خونی به کارگردانی هوشمند هنرکار یکشنبه شب یازدهم مرداد ماه به یاد زندهیاد احمد علامهدهر و با حضور چهرههای فرهنگی و هنری روی صحنه رفت به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین یکشنبه عصر خبررئیس انجمن نمایش اندیمشک خبر داد نمایش «آسا» نماینده خوزستان در جشنواره تئاتر بینالمللی رضوی
رئیس انجمن نمایش اندیمشک خبر دادنمایش آسا نماینده خوزستان در جشنواره تئاتر بینالمللی رضویرئیس انجمن نمایش اندیمشک گفت نمایش آسا از این شهرستان به عنوان تنها نماینده استان خوزستان در جشنواره تئاتر بینالمللی رضوی برگزیده شد محمد یاقوتپور امروز در گفتوگو با خبرنگار فمعاون مدیر شهری جنوب شرق تهران خبر داد برپایی 12 نمایشگاه «آسمان آبی زمین پاک» در جنوب تهران
معاون مدیر شهری جنوب شرق تهران خبر دادبرپایی 12 نمایشگاه آسمان آبی زمین پاک در جنوب تهرانمعاون اجتماعی و فرهنگی مدیر شهری جنوب شرق تهران از برپایی 12 نمایشگاه با موضوع آسمان آبی زمین پاک در منطقه خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران ابوالفضل حیدری پیش از ظهرواکنش مهرجویی به نمایش «هامونبازها» و گلایهاش از دستاندرکاران نمایش
واکنش مهرجویی به نمایش هامونبازها و گلایهاش از دستاندرکاران نمایش فرهنگ > تئاتر - ایسنا نوشت داریوش مهرجویی با اشاره به اینکه نمایش «هامونبازها» بیشتر به مخاطب خاص سینما اختصاص دارد گفت خوشحالم که فیلم «هامون» هنوز پس از سال&zwnj«هوشنگ مرادی کرمانی» یکی از مسافران نمایشگاه کتاب مسکو شد
هوشنگ مرادی کرمانی یکی از مسافران نمایشگاه کتاب مسکو شدقرار است ده نویسنده در بیست و هشتمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب مسکو به واسطه مهمان ویژه بودن ایران در این نمایشگاه حضور یابند که هوشنگ مرادی کرمانی یکی از آن جمله خواهد بود به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس بمستندی که در سکوت کامل خبری ساخته شد انتقاد دوباره مایکل مور از سیاستهای جنگ طلبانه آمریکا/«بعد از این ب
مستندی که در سکوت کامل خبری ساخته شدانتقاد دوباره مایکل مور از سیاستهای جنگ طلبانه آمریکا بعد از این به کجا تجاوز خواهید کردمایکل مور مستند جدید خود تحت عنوان بعد از این به کجا تجاوز خواهید کرد را به طور مخفیانه و در سکوت کامل خبری ساخته و اینبار سیاستهای جنگطلبانه سیاستمدارااز 15 مردادماه آغاز میشود پیشفروش اینترنتی نمایش «پینوکیا»/ حضور چهره پرداز سینما در نمایش «پ
از 15 مردادماه آغاز میشودپیشفروش اینترنتی نمایش پینوکیا حضور چهره پرداز سینما در نمایش پینوکیوپیشفروش اینترنتی نمایش پینوکیا به نویسندگی استفانو بننی و کارگردانی شهره سلطانی از جمعه نه مردادماه آغاز میشود به گزارش خبرگزاری فارس سعید ملکان به عنوان تهیه کننده و طراح چهره پرمعرفی نمایشهای بخش ویژه و جنبی جشنواره سراسری تئاتر رضوی
معرفی نمایشهای بخش ویژه و جنبی جشنواره سراسری تئاتر رضوینمایشهای منتخب بخش ویژه و جنبی دهمین جشنواره سراسری تئاتر رضوی اعلام شد به گزارش خبرگزاری فارس نمایشهای «آنم آرزوست» به نویسندگی سید علی موسویان و کارگردانی محمد زوار بی ریا «پدرانه» به&nbs-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها