واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: استارت میرباقری با 20 دقیقه اضافه
در قسمت اول «دندون طلا» چه می گذرد؟
دوشنبه اولین قسمت «دندون طلا»ی داود میرباقری توزیع شد. برخلاف قست های اولیه شاهگوش که به خاطر ضعف بازی برخی بازیگران از جمله حامد میرباقری، استفاده از کاراکترهای تکراری و برخی مشکلات دیگر، با انتقادهای زیادی روبرو بود، این بار با محصولی به نسبت شسته و رفته تر روبرو هستیم.
روزنامه هفت صبح: دوشنبه اولین قسمت «دندون طلا»ی داود میرباقری توزیع شد. برخلاف قست های اولیه شاهگوش که به خاطر ضعف بازی برخی بازیگران از جمله حامد میرباقری، استفاده از کاراکترهای تکراری و برخی مشکلات دیگر، با انتقادهای زیادی روبرو بود، این بار با محصولی به نسبت شسته و رفته تر روبرو هستیم.
بازیگران همگی از میان حرفه ای ها انتخاب شده اند و فضای شبهه تئاتری آن هم درآمده. تنها مسئله ای که این وسط یک مقدار اذیت می کند طولانی بودن بیش از حد فضای قهوه خانه و روابط میان اراذل و اوباش آنجاست. از مجموع 53 دقیقه سریال 20 دقیقه در فضای قهوه خانه و رابطه میان اراذل و پلیس و ... می گذرد و فقط 33 دقیقه برای معرفی شخصیت ها وقت باقی می ماند. بیایید با هم مرور کنیم.
60 min
روی کاور قست اول، مدت زمان اعلام شده 60 دقیقه است اما کل این قسمت بدون احتساب تیتراژ اول و آخر، 50 دقیقه خالص می شود. با توجه به اینکه سریال 9 قسمت دارد در واقع باید کل قصه در 450 دقیقه روایت شود؛ در این صورت طبیعتا باید معرفی شخصیت ها، گره افکنی، گره گشایی و ... خیلی سریع اتفاق بیفتد.
5 min
کل معرفی شخصیت نیر با بازی ستاره اسکندری 5 دقیقه طول می کشد. در این مدت متوجه می شویم که به شدت ساده است. برای اینکه خرج زندگی دربیاورد دستفروشی می کند، حاضر نیست از هر راهی پول دربیاورد و حتی در مواجهه با پیشنهاد بی شرمانه افسر پلیس، با وجود اینکه می داند چه عواقبی در انتظارش است، توی گوش او می زند.
2 min
تعقیب و گریز پلیس و نیر تا لحظه رسیدن به در قهوه خانه، دو دقیقه طول می کشد. آنها با اینکه فاصلی چندانی با نیر ندارند و می توانند به راحتی او را بگیرند اما به خاطر درگیری های بی دلیلی که افتسر پلیس و زیردستش با هم پیدا می کنند عملا موفق نمی شوند. در یک موقعیت کاملا تصنعی، نیر به قهوه خانه می رسد و آنها جا می مانند.
2 min
رابطه میان نیر و قنبر دیزل در دو دقیقه شکل می گیرد. نیر از زندگی نابسامان و وضع بد مالی اش به قنبر می گوید و با او اتمام حجت می کند که حاضر نیست شرافتش را برای پول بفروشد. قنبر از او خوشش آمده اما نمی تواند در آن موقعیت چیزی بگوید، برای همین هم به او پیشنهاد کار در آشپزخانه قهوه خانه را می دهد.
5 min
معرفی طلا با بازی بهناز جعفری در کمتر از پنج دقیقه انجام می شود. او هم مثل نیر در حلبی آباد زندگی می کند با این تفاوت که نامزد کرده و فعلا حلقه به دست کرده. نامزد طلا دنبال این است که با کار قاچاق یک شبه پولدار شود و به رغم مخالفت طلا، او را خوشبخت کند. از او می خواهد تا پای نیر را هم به میان بیاورد و از او کمک بگیرد.
20 min
مشکل اصلی سریال دقیقا در همین 20 دقیقه اتفاق می افتد. از جایی که نیر وارد قهوه خانه می شود و به آنجا پناه می برد. رابطه میان لوطی های قهوه خانه، ورود افسر، دزدیده شدن اسلحه، تفتیش بدنی و خلاصه متحول شدن و گریه و زاری پلیس و ...
عملا چندان کاربردی در پیشبرد داستان ندارد اما در کار گنجانده شده است. این سکانس می توانست مکان خوبی برای معرفی شخصیت قنبر دیزل باشد اما عملا 20 دقیقه طولانی و خسته کننده ایجاد کرد.
جالب اینجاست که میرباقری در سایر قسمت ها تلاش کرده تا شخصیت ها را خیلی سرراست و کوتاه معرفی کند و اصلا همین طولانی بودن این بخش، بیشتر توی ذوق می زند.
3 min
پدر بیمار نیر در سه دقیقه معرفی می شود. او تنها کس و کار نیر است و آنقدر بیماری اش عود کرده که حتی نمی تواند از جایش بلند شود. پدر از پیشنهاد کاری که قنبر به نیر داده خوشش نمی آید و می خواهد او را متقاعد کند که سر کار نرود. دست آخر هم ازش می خواهد که مراقب شیطان باشد و کاری نکند که اصولی که به او یاد داده خراب شود.
4 min
مراحل مختلف اولین روز کاری نیر در آشپزخانه و پخت دیزی و درست کردن ترشی و ... در چهار دقیقه تصویر می شود. در این مدت قنبر باز هم بیشتر به او محبت می کند و حتی به جایی می رسد که خود نیر هم با نگاهش نشان می دهد که از او خوشش آمده. تمام این اتفاق ها در مدت چهار دقیقه خیلی خوب و به اندازه تصویر می شود.
2 min
برای اینکه مردم توی ذوق شان نخورد و بدانند سریال قرار است تا حدی موزیکال باشد و موسیقی قهوه خانه ای در آن رواج دارد، دو دقیقه ای هم برای خواندن و رقصیدن لات ها در قهوه خانه اختصاص پیدا کرده. البته این رقص و آواز هم بی دلیل نیست. میرباقری از این بخش برای پیشبرد داستانش هم استفاده کرده.
3 min
رقص و آواز بهانه ای می شود تا نیر احساس کند همه دارند پشت سر او و قنبر حرف می زنند. قنبر می گوید که اتفاقا مخصوصا به آنها گفته این شعر را بخوانند تا حال درونی اش را به نیر نشان دهد. در سه دقیقه پایانی، قنبر رسما به نیر ابراز علاقه می کند و حتی زنجیری که یادگاری مادرش است را از گردن بیرون می آورد و به او می دهد.
2 min
برخلاف سایر سریال ها با مجموعه های شبکه نمایش خانگی که برای قسمت منو انواع و اقسام بخش ها را در نظر می گیرند و انتخاب صحنه، آنونس قسمت بعدی، پشت صحنه، عکس های مجموعه، موارد ویژه و ... در آن می گنجانند، منوی اصلی این مجموعه فقط دو گزینه دارد: نمایش فیلم و پشت صحنه. البته در قسمت اول بخشی از مراسم فرش قرمز هم گنجانده شده بود.
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]