محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842096058
نسبت اخلاق دینی و اخلاق سکولار از منظر علامه طباطبایی - بخش دوم ارزیابی علامه طباطبایی از اخلاق دینی و اخلاق سکولار
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نسبت اخلاق دینی و اخلاق سکولار از منظر علامه طباطبایی - بخش دوم
ارزیابی علامه طباطبایی از اخلاق دینی و اخلاق سکولار
علامه طباطبایی در یک طرح ابتکاری، مکاتب اخلاقی را به چهار مکتب عمده (مکتب انبیای سلف، مکتب ویژه قرآن، مکتب فلاسفه یونان و مکتب نسبیتگرایی اخلاقی و پیروان نظریه تکامل) تقسیم میکند.
دیدگاه علامه طباطبایی در مورد «دین و اخلاق» علامه طباطبایی در مسئله «دین و اخلاق» که پایه اصلی بررسی نسبت اخلاق دینی و سکولار در این مقاله است، از جهات گوناگون سخن گفته است؛ از جمله تناسب و تشابه دین و اخلاق در برخی از حوزههای معرفتی، تقسیم مکاتب اخلاقی، ارزیابی آنها، نقد اخلاق دینی برخی از مدعیان دینداری و نقد اخلاق مبتنی بر حسگرایی و مادیگرایی که پایه اخلاق سکولار میباشد. 1. دیدگاه علامه طباطبایی در مورد نسبت دین و اخلاق در برخی از حوزههای معرفتی یک. دین و اخلاق از منظر معرفتشناسی رابطه دین و اخلاق از جنبه معرفتشناسی در دو مرحله قابل بررسی است: مرحله نخست مربوط به مقایسه مفاهیم بنیادی و گزارههایی است که در علم اخلاق و دین وجود دارد؛ مانند مفاهیم حسن و قبح و باید و نباید اخلاقی و مفاهیم وجوب و حرمت شرعی که جزء مفاهیم اعتباری عملی (و اضافی) هستند. هر دو دسته از این مفاهیم، متوسط بین دو حقیقت و نشانه نسبت تلائم یا عدم تلائم میان افعال انسان با کمال نوع یا سعادت فرد میباشند. (طباطبایی، 1394: 5 / 11 ـ 10) مرحله دیگر مربوط به گزارههای دینی و اخلاقی است که حاوی باید، نباید، حسن و قبح در مورد افعال انسان میباشند. اولاً آن گزارهها، اعتباری، نفسالامری و اخباریاند و ثانیاً ناظر به حقیقت واحدی هستند که همانا وجود تلائم و سازگاری و یا عدم تلائم و سازگاری در قضایایی مانند عدالت خوب است و ظلم بد است، میباشد. نتیجه آنکه، میان دین و اخلاق در حوزۀ مفاهیم و گزارههای اعتباری عملی، از حیث نوع مفهومی و نوع گزارهای و نیز متعلقات مفاهیم و گزارهها، وحدت وجود دارد؛ (امید، 1381: 20 ـ 19) یعنی گزارههای دینی که مشتمل بر بایدها و نبایدها هستند، عین گزارههای اخلاقیاند و تنها تفاوتشان در عنوان آنها است. در دین از عناوین واجب و حرام و در اخلاق از عناوین باید و نباید استفاده میشود. گزارههای هر یک از دین و اخلاق طبق نظر علامه طباطبایی اگر چه اعتباری هستند، مبتنی بر امر واقعی میباشند و این یکی از تمایزات اخلاق دینی و اخلاق سکولار است. دو. دین و اخلاق از منظر هستیشناسی از نظر هستیشناسی، مراتب عالی هستی نسبت به عالم طبیعت و نظام حقیقی و اعتباری آن دارای ترتّب علّی و معلولی هستند. این مراتب عالی از جنبۀ هستیشناختی، واقعیتی عینی هستند و علت ایجادکننده و افاضهکنندۀ واقعیت حقایق طبیعی میباشند که تمام نظامهای عالم آفرینش قائم به آن هستند. با توجه به این مقدمات، از آنجا که نظام اخلاقی و اخلاق نیز در نهایت قائم به حقایق این عالم است و حقایق عالم، معلول مراتب عالی هستی است، پس نظام اخلاقی عالم نیز مانند دین، معلولِ عالم برتر از خود است و دین و اخلاق در مراتب عالی هستی به صورت عینیت و وحدت تحقّق دارند. به تعبیری دیگر، دین عین اخلاق و اخلاق عین دین است و هر دو، موجود به یک وجود واحد میباشند. پس میتوان نتیجه گرفت که از جهت هستیشناختی بین دین و اخلاق، عینیت و وحدت حاکم است. (امید، 1381: 20) این مطلب مبتنی بر هستیشناسی توحیدی است که مبدأ فاعلی عالَم تکوین و عالَم تشریع را خدا میداند. این سخن، تفاوت اخلاق دینی و اخلاق سکولار را در هستیشناسی نشان میدهد. سه. دین و اخلاق از منظر روانشناسی بُعد روانشناختی اخلاق به فطری بودن امور اخلاقی یا حس اخلاقی مربوط میشود. علامه طباطبایی، فجور و تقوا و امور اخلاقی (مثبت و منفی) را از خصوصیات خلقت آدمی میداند و معتقد است فجور و تقوا به انسان الهام میشود. (طباطبایی 1394، 20 / 298) همچنین ایشان معتقدند انسان در جریان عمل به بایدها و نبایدها و گام نهادن در مسیر اخلاق، واجد خلقیات و ملکات نفسانی خاصّی میگردد. همچنین باید از اثر افعال نیک و زشت اخلاقی در نفس یاد کرد و توجه داشت که هرکدام از آنها صورت خاصی را در نفس ایجاد میکنند. (همان: 561) ارتباط دین و اخلاق از بُعد روانشناسی به رابطه ایمان و اعتقاد با اخلاق برمیگردد که هر ایمان و اعتقادی اخلاق خاص خود را میطلبد. علامه طباطبایی رابطه اخلاق و ایمان را دوسویه میدانند؛ یعنی ایمان و اعتقاد به توحید و معاد، ضامن و حافظ اخلاق و خود ایمان هم با اخلاق بقا و استمرار مییابد. (همان: 11 / 155 و 342) از نظر روانشناسان موحّد، گرایش به خداشناسی، خداپرستی و دینداری و همچنین گرایش به فضائل اخلاقی، ریشه در روح و روان انسان دارد؛ علاوه بر سخن یادشده، ایمان دینی و تخلق به فضائل اخلاقی نیز هم در انگیزش و هم شناخت و داوری تأثیر متقابل دارند و در سخن علامه به این مطلب اشاره شده است. این نکته نیز از مواردی است که اخلاق دینی و اخلاق سکولار از هم متمایز میشوند. چهار. دین و اخلاق از منظر جامعهشناسی در این نوع ارتباط، هدف تعیین روابط دین و اخلاق از جهت تأثیر آنها بر جامعۀ انسانی است. بهطور خلاصه باید گفت دین و اخلاق از حیث تحقق نظم و انتظام در جامعه و تحکیم روابط انسانی و پایدار ساختن بنیادهای جامعه و دخالت در بقای چنین نظم و استحکامی، دارای آثار واحد میباشند و از این جهت میتوان گفت دین و اخلاق دارای کارکردی واحد هستند. (امید، 1381: 24) این برخلاف سکولاریسم اخلاقی است که نقش دین را در جامعه به کلی نفی میکند. 2. تقسیم مکاتب اخلاقی مکاتب اخلاقی از جوانب گوناگونی قابل تقسیماند؛ از جمله تقسیم آنها براساس روش تربیت انسانها براساس غایت موردنظر اخلاق، یعنی سعادت و کمال انسان. از این منظر، علامه طباطبایی در یک طرح ابتکاری، مکتبهای اخلاقی را به چهار مکتب عمده تقسیمبندی نموده که عبارتند از مکتب فلاسفه یونان، مکتب دینی انبیای سلف، مکتب قرآن و مکتب نسبیتگرایی اخلاقی (مکتب پیروان نظریه تحول و تکامل) که ظاهراً این طرح ابتکاری است و در منابع دیگر مطرح نشده است. از چهار مکتب مذکور، دو مکتب براساس اخلاق دینی (مکتب انبیای سلف و مکتب اخلاقی قرآن) و دو مکتب دیگر (مکتب فلاسفه یونان و مکتب نسبیتگرایی اخلاقی) براساس اخلاق سکولار شکل گرفتهاند. یک. اخلاق در مکتب فلاسفه یونان از زمان حکمای باستان ـ اعم از فلاسفه یونان و دیگران ـ مبنای اخلاق را مصالح دنیوی میدانستند که براساس علوم و آرای پسندیده مردم تعیین میشد. برای نمونه، عفت و قناعت فرد به آنچه دارد و پرهیز از دستدرازی بهسوی دیگران، موجب عزت و بزرگی در چشم مردم میشود و بیبندوباری موجب خفت و فقر میشود و آز و طمع، ذلت و پستی به بار میآورد. سایر فضائل و رذائل هم بر این اساس توجیه میشوند. (ر.ک: طباطبایی، 1393ق: 1 / 355) علم اخلاق متعارف که از دوران باستان رواج دارد، بر این مبنا شکل گرفته است و این مکتب اخلاقی با اخلاق سکولار تطابق دارد؛ چون دین را مبنا قرار نداده، تنها بر منافع و مصالح دنیوی و اجتماعی تأکید دارد؛ اما قرآن روش پسند و عدم پسند مردم را مبنای اخلاق قرار نداده است و همه مواردی که به نتیجه صبر، بیصبری، اجتناب از تفرقه و ایجاد تفرقه، عفو و بخشش میانجامد و آثار و نتایج ارزندهای دارند، در حقیقت به ثواب و عقاب اخروی مربوط میشوند. (بقره /150؛ انفال / 46؛ شوری / 43) این مطلب تفاوت اخلاق دینی و سکولار در غایت اخلاق را نشان میدهد. دو. اخلاق در مکتب پیامبران سلف پشتوانه اخلاق در این مکتب، ثواب و عقاب اخروی است. قرآن دراینباره سخن فراوان گفته است؛ از جمله اینکه خداوند در مقابل جان و مال مؤمنان برای آنها بهشت میدهد، (توبه / 111) پاداش صابران و شکیبایان بیاندازه است، برای ستمگران عذاب دردناکی است، (زمر / 10) خداوند ولی مؤمنان است و آنها را از ظلمات و تاریکیها بهسوی نور و روشنایی میبرد؛ سرپرست و ولی کافران، شیطان است که آنها را از نور و روشنایی بهسوی تاریکیها میکشاند (توبه / 111؛ زمر / 10؛ ابراهیم / 22؛ بقره / 257) و آیات دیگری که نتایج اعمال انسانها را یادآور میشود. دسته دیگر از آیات قرآن همه امور را به خدا نسبت میدهد و به مؤمنین میگوید در پیروزیها و شکستها شادمان و غمگین نشوند؛ چون سررشته امور در دست خداوند است. (حدید / 22؛ تغابن / 11) البته آنچه از انسانها نفی شده، استقلال در کارها است و این با اختیار انسان منافاتی ندارد. (طباطبایی، 1393ق: 1 / 356) نشان دادن مصالح یقینی، حقیقی و پایدار، این مکتب را با مکتب فلاسفه متمایز میکند؛ چراکه آنها مصالح ظنی و ناپایدار را مبنا قرار میدهند. با توجه به اینکه مبنای اخلاق در مکتب فلاسفه، عقل و منافع دنیایی و اجتماعی است و اینها همان مبنای اخلاق سکولار است، لذا سخن فوق تفاوت اخلاق دینی و سکولار در جهانبینی را نشان میدهد. سه. اخلاق در مکتب قرآن (توحید) در روش مخصوص قرآن کریم، انسان طوری تربیت میشود که با بهکارگیری علوم و معارف ویژه، زمینهای برای رذائل اخلاقی باقی نمیماند و نیازی به درمان و دفع رذائل نیست؛ ازجمله آموزههای قرآن این است که تمام عزت و تمام قدرت از آن خداوند است و او مالک آسمانها و زمین است و هر آنچه در آسمانها و زمین است، ملک اوست. آیات فراوان دیگری بیانکننده عدم استقلال ذاتی، صفاتی و افعالی انسان و سایر موجودات است. (بقره / 165؛ یونس / 65) اگر کسی دارای چنین عقاید و باورهایی باشد، زمینه دروغ، حسد، تکبر، تملق، ریا، نفاق، ظلم، ترس، خیانت و سایر رذائل در او باقی نمیماند؛ چون همه این رذائل بهدلیل عزت، منفعت و قدرتطلبی اتفاق میافتد. وقتی باور شخص این باشد که همه عزت، قدرت، سود و منفعت از آن خدا است، خودبهخود دنبال رذائل نخواهد رفت. (همان: 1 / 358) در مکتب قرآن، توحید به مفهوم عام که شامل توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی میشود، سرچشمه همه خوبیها و فضیلتها است. انسان فطرتاً طالب کمال، زیبایی، دانایی و نیکی است که همه آنها با تفکر توحیدی قابل تحقق است. در مقابل، شرک سرچشمه همه رذائل است و میتوان گفت ریشه مشکلات و بحرانهای اخلاقی جهان معاصر در فاصله گرفتن از توحید و ابتلا به شرک خصوصاً در بین نخبگان است. چهار. مکتب نسبیتگرایی اخلاقی (مکتب پیروان نظریه تکامل) این دیدگاه با دیدگاههای دیگر اختلاف دارد و پیروان این مکتب معتقدند اخلاق دارای اصول و فروع ثابت نیست و حسن و قبح، اصل ثابتی ندارد و امری نسبی و تابع تحول و تکامل جامعه است، در نگاه ایشان اخلاق تابع مرام هر قوم و ملتی است که بهوسیله آن به کمال و غایت اجتماع میرسند و هرچه موجب پیشرفت باشد، فضیلت و هرچه موجب ایستایی و ارتجاع شود، رذیلت محسوب میشود. براساس این دیدگاه دروغ، افترا، فحشا و منکرات، قساوت، دزدی و بیشرمی اگر موجب پیشرفت باشد، فضائل محسوب میشوند. دیدگاه مذکور هم از جهت ادعا و هم از جهت ادلّه دارای اشکالات فراوان است. (همان: 375) مهمترین اشکال این است که اگر اخلاق دارای اصول مشترک، ثابت، مطلق، جاودانه و جهانی نباشد، راه برای زورمداران و زرمداران باز شود و میتوانند هر طور خواستند، عمل نمایند و محکوم هم نباشند. نتیجه این مکتب در واقع حذف اخلاق است. لازم به یادآوری است که وقتی از اصول و قواعد کلی، دائمی و مطلق اخلاق بحث میشود، این به معنای وجود انکار ارزشهای جزئی و نسبی در اخلاق نیست. 3. جایگاه مکاتب اخلاقی نسبت به سعادت و کمال انسان نکتهای که در تبیین نسبت اخلاق دینی و سکولار میتوان از دیدگاه علامه طباطبایی بهره جست، این است که ایشان برای سنجش مکاتب اخلاقی از عناوین ابتدایی، متوسطه و عالی استفاده نموده و معتقد است غایت مکتب اخلاقی فلاسفه که در اخلاق تنها به حق اجتماعی و جنبه دنیوی تأکید و تکیه مینماید، نسبت به کمال انسان، غایت ابتدایی است. غایت مکتب اخلاقی انبیای سلف که بر حق واقعی و کمال حقیقی تأکید دارد و موجب سعادت اخروی است، غایت متوسط محسوب میشود و غایت مکتب اخلاقی قرآن که به حق مطلق (خداوند) دعوت مینماید و تربیت خود را بر اساس توحید خالص قرار میدهد، غایت عالی خواهد بود. (همان: 361) آنچه در واقعیت جامعه و تاریخ اتفاق افتاده است، شبیه این حقیقت را نشان میدهد. در مکتب انبیای سلف، سطح اخلاق نسبت به سطح اخلاق فلاسفه یونان ارتقا یافت و بعد از بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در اثر آموزههای توحیدی قرآن، سطح اخلاق باز هم بالاتر رفت و شخصیتهایی مانند مولا علی(علیه السلام)، حضرت زهرا÷ و بقیه امامان معصوم(علیهم السلام) و یاران و انصار آن حضرات و در طول تاریخ اسلام در هر دوره علمای ربانی و صلحا و شهدا و اولیای خدا از مرد و زن در آن تربیت یافتهاند که برای معرفی و شرافت آیین مقدس اسلام، همین کافی است؛ علاوه بر این، با گسترش آموزههای قرآنی، زمینه تحولات فکری، فرهنگی، اعتقادی در میان پیروان سایر ادیان به وجود آمد. پس کسانی که از شئونات تمدن پیشرفته اسلامی سخن میگویند و میخواهند ارتباط این تمدن را با معارف دینی انکار کنند، توجه ننمودهاند که این معارف مبتنی بر توحید ناب است و این سرآغاز شکلگیری فرهنگ و تمدن اسلامی شده است. علامه طباطبایی سخن برخی از مستشرقان را که میگویند معارف اسلامی نسبت به ادیان دیگر مزیتی ندارد، شگفتآور و مردود میداند. (همان: 41 و 361) مهمترین ویژگی مکتب قرآن در مورد اخلاق، مبتنی بودن آن بر عشق و محبت خداوند و مقدم داشتن خواسته خدا بر خواسته بنده است. این مسئله موجب تفاوت زیادی با دو مکتب دیگر میشود؛ زیرا عشق و محبت، انسان را به اموری وادار میکند که عقل اجتماعی و فهم معمولی ـ که اساس اخلاق اجتماعی و تکالیف عمومی دینی است ـ آن را نمیپسندد و خلاصه اینکه عشق و محبت احکام مخصوص خود را دارد و عقل احکام خود را. (همان: 361) از این مکاتب چهارگانه مذکور، مکتب چهارم زیرمجموعه مکتب فلاسفه محسوب میشود که در بین اندیشههای باستان هم مطرح بوده است؛ اما مبنای منطقی و فلسفی درستی ندارد و بهعنوان یک مکتب و طریقه مستقل محسوب نمیشود؛ (ر.ک: همان: 357) ولی در عصر حاضر بهدلیل رواج اندیشههای ماتریالیستی، مبنای روشها و سبکهای اخلاقی ماتریالیستها و سکولاریسم اخلاقی همین مکتب است که علامه طباطبایی آنرا مسلک پیروان نظریه تکاملی (نظریه داروین) مینامد. گفتنی است محور مباحث فلسفه اخلاق در عصر حاضر، دو رویکرد کلی، یعنی اخلاق دینی و اخلاق سکولار است که در ادامه به ارزیابی این دو رویکرد از دیدگاه علامه پرداخته میشود. 4. ارزیابی علامه طباطبایی از اخلاق دینی و اخلاق سکولار ایشان هم از اخلاق دینی که در بین برخی از متدینان جریان دارد و هم از اخلاق مبتنی بر مادیات (اخلاق سکولار) ارزیابی توصیفی و تحلیلی و انتقادی دارد که در بررسی نسبت اخلاق دینی و اخلاق سکولار میتواند پاسخگوی برخی از ابهامات باشد. یک. ارزیابی اخلاق دینی اخلاق دینی انبیا در راستای تکامل حقیقی انسان قرار دارد و در پرتو تعالیم انبیا، اخلاق ارتقا یافت؛ ولی اخلاقی که گروههایی از پیروان ادیان به نام اخلاق دینی از خود نشان دادند، قابل نقد و دارای اشکالاتی است؛ برای نمونه، در فرهنگ برخی از جوامع دینی نسبت به اصول اخلاقی و قوانین اجتماعی بیاعتناعی میشود. اعتقاد کلیسایی مبنی بر فدا شدن حضرت مسیح برای آمرزش گنهکاران زمینهساز سست شدن اجرای قوانین اجتماعی معرفی شده است. اعتقاد به فدا شدن حضرت مسیح موجب میشود مردم به اتکای این تصور، خود را از چنگال مجازات قیامت رها سازند و لذا برخی گفتهاند: «دینی که موضوع شفاعت و امثال آن را بپروراند، مایۀ نابودی اجتماع انسانی و عقب افتادگی تمدن و عقبگرد انسان میگردد. چنانکه آمار موجود نیز نشان میدهد که طبقه دینداران بیش از سایرین دروغ میگویند و از عدالت دورترند و علتی جز این ندارد که آنها به حقانیت دین خود و شفاعت عقیده دارند و لذا پروایی از اینگونه امور ندارند ... .» (همان: 186 ـ 185) در بیان مذکور، اعتقاد دینی موجب انحرافات اخلاقی دانسته شده است و انحرافات اخلاقی نیز موجب فساد اجتماع و عقبماندگی تمدن میشود. علامه طباطبایی ضمن انتقاد از تفسیر نادرست شفاعت، در پاسخ به سخن مخالفان دین با تردید در صحت آمار یادشده میگوید: اگر این آمار بر فرض درست باشد، مربوط به جمعیتی بیدین است که نام دین بر سر دارند، برخلاف آن جمعیت بیدینی که تعلیم و تربیت اجتماعی غیردینی را با ضامن اجرای آن داشتهاند؛ یعنی سرپرستی داشتهاند که قوانین را مو به مو در آنان اجرا کرده و صلاح اجتماعی آنان را حفظ نموده است. پس این آمارگیری هیچ دلالتی بر مقصود آنها، مبنی بر فسادآوری دین ندارد. (همان) از مطالب مذکور چند نکته استفاده میشود؛ یکی اینکه، عقیده نادرست میتواند آثار سوء اخلاقی و اجتماعی به بار آورد؛ لذا اگر انحراف دینی کسانی که دارای عقیده نادرست هستند، موجب فساد شد، این دلیل نمیشود که دین موجب فساد اخلاقی شده است. دیگر اینکه برای اصلاح اخلاق و رفتار جامعه علاوه بر عقاید و قوانین شایسته، قوه مجریه صالح نیز لازم است؛ بنابراین اگر جامعه دینی، مجریان شایسته نداشته باشد، اخلاق آن جامعه نمیتواند مسیر ترقی را طی کند. در پاسخ به کسانی که اعتقاد به شفاعت را موجب فساد و بیبند و باری اخلاقی میدانند، باید گفت مسئله شفاعت باید درست تفسیر شود. در اندیشه اسلامی، شفاعت به این شکل مطرح شده که مؤمنان بهطور دائم در آتش جهنم نخواهند بود، به شرطی که خدای خود را با ایمان مورد رضای او و دین حق ملاقات نمایند. از طرف دیگر، قرآن میگوید گناهان بهویژه کبائر و مداومت بر آنها ایمان را در خطر شدید قرار میدهد. از مجموع این باورها در مؤمن یک حالت خوف و رجا حاصل میشود و او را از خمودی یأس و تنبلی اطمینان نگه میدارد. پس معلوم میشود که آموزه دینی شفاعت به مفهوم صحیح آن، نهتنها موجب فساد اخلاقی و اجتماعی نمیشود، موجب اصلاح آنها نیز میگردد. در تعالیم اسلامی، قوانین اجتماعی اعم از مادی و معنوی طوری تنظیم شده که کلیه حرکات و سکنات فردی و اجتماعی را در بر میگیرد و در هر مورد از تخلفات، مجازات مناسب در نظر گرفته شده است. برای اجرای قوانین علاوه بر حکومت اسلامی، نظارت عمومی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر هم در نظر گرفته شده است. همچنین احیای این فریضه در پرتو دعوت پیامبر(صلی الله علیه و آله) است که توأم با تشویق به ثواب و تهدید به عقاب آخرت، روح ایمان را در دلها دمیده و اساس تربیت دینی بر پایۀ تلقین ایمان به مبدأ و معاد قرار داده شده است. این رویه جاری بود تا اینکه دوران سلطنت بنیامیه و پیروان آنها فرا رسید و احکام خدا بازیچه دست آنها شد و حدود و سیاسات اسلامی تعطیل گردید. (همان: 186) بنابراین اخلاق دینی در صورتی بهطور کامل به وجود میآید که هم اعتقادات صحیح باشد و هم نظارت عمومی خصوصاً نخبگان بر جریان امور جامعه برقرار باشد. در غیر این صورت، شاید جامعه دینی نهتنها به اهداف خود نائل نشود، خلاف مقصود حاصل شود. سخن علامه طباطبایی در مورد جامعه مسیحیت شاهد این ادعا است. ایشان دراینباره میگوید: کاروان دین از کجا سر برآورد و در کجا پیاده شد. در آغاز به نام احیای دین (عقیده، اخلاق و اعمال) یا به تعبیر دیگر (معارف، اخلاقیات و شرایع) سر بر آورد و در بیدینی و لامذهبی و لغو شدن تمامی احکام دین و رویآوری به مادیات و حیوانیت خاتمه یافت. (طباطبایی، 1394: 3 / 361) گفتنی است که آفت و آسیب مذکور مختص جامعه مسیحیت نیست؛ بلکه هر زمان اگر نخبگان به مسئولیتهای دینی خویش توجه نکنند، این خطر همواره جوامع دینی اعم از جامعه اسلامی یا جوامع دینی دیگر را تهدید میکند؛ چون برنامههای دینی مانند نسخه پزشک است؛ اگر آنطور که پزشک گفته، عمل نشود، شاید مضر، بلکه مهلک باشد. نگارندگان معتقدند وقتی از نقش دین در اجتماع صحبت میشود، حتماً باید مقید به دین حنیف باشد تا حساب دین با پیرایهها و خرافات که بهنام دین شهرت یافتهاند، جدا شود؛ چون دین تحریفشده و آلوده به خرافات نتیجه معکوس میدهد؛ مانند عمل کردن به نسخه پزشک برخلاف آنچه در آن مقرر شده است. لذا خیلی از ایرادها و اشکالاتی که از ناحیه دوست و دشمن متوجه دین و اخلاق دینی میشود، به برخی پیرایهها و خرافات یا به ناقص عملکردن احکام دین مربوط میشود. در طرف مقابل، بخشی از گرایش به مادیگرایی به ضعفهای موجود در منابع و نحوه تبلیغ و ترویج دین و عملکرد دینداران برمیگردد و بخش اعظم مربوط به هوا و هوس افراد و گروههای تأثیرگذار است. آیا تعالیم اسلام اگر چه کامل است، قابل اجرا است؟ آیا شرایط جهانی، اجازه پیاده شدن تعالیم اسلامی را میدهد؟ در جواب میتوان گفت بر فرض فراهم نبودن شرایط اجرا، اولاً این دلیل بطلان تعالیم دینی نمیشود؛ چون گاه اتفاق میافتد که یک نظریه درست باشد، اما فعلاً شرائط اجرای آن فراهم نباشد. ثانیاً، باید تلاش کرد که شرایط آن فراهم شود؛ همانطور که هیچ سیستم جدیدی بدون تلاش در جوامع استقرار نیافته است و همه انبیا و مصلحان برای پیاده کردن ارزشهای الهی تلاشهای شبانهروزی و طاقتفرسایی انجام دادهاند. (ر.ک: همان: 98) دو. ارزیابی اخلاق سکولار مهمترین ویژگیهای اخلاق سکولار که آن را از اخلاق دینی متمایز میسازد، عبارتند از: نفی دین یا بیتوجهی به آن در تنظیم اصول و قواعد اخلاقی، اصالت دادن به زندگی مادی در تنظیم رفتارها، تغییر مفاهیم اخلاقی و جابهجایی فضائل با رذائل (مانند جابهجایی ارزشمداری با سودگرایی، عدالتخواهی با منفعتطلبی، غیرت دینی با تساهل و تسامح، تعبد و تقید دینی با کاهلی و سبکسری و ...)، کمتوجهی به مسئله نیت، حقگرایی در مقابل تکلیفگرایی، نسبی و ذهنی شدن ارزشهای اخلاقی، تقدسزدایی آموزههای اخلاقی و تکثرگرایی. (سربخشی، 1388: 62) قبلاً اشاره شد که این ویژگیها از آنجا ناشی میشود که اخلاق سکولار مبتنی بر این اندیشه است که انسان در عرصههای زندگی اجتماعی ازجمله در اخلاق نیازی به دین ندارد و دین نباید در آن دخالت نماید. دو عنصر در بین قرائتهای گوناگونان اخلاق سکولار مشترک است: یکی نفی دین از عرصه زندگی اجتماعی و دیگری ابتنای آن بر حیات دنیوی و مادی. علامه طباطبایی هر دو عنصر را نقد نموده، آنها را موجب سقوط فضائل اخلاقی میداند. وی در مورد عنصر اول اخلاق سکولار (مبتنی کردن اخلاق بر حسگرایی و مادیگرایی) با تبیین وضعیت قوم بنیاسرائیل و مقایسه تمدن امروز با آن مینویسد: با دقت در داستانهای مربوط به بنیاسرائیل معلوم میشود که آنها غرق در مادیات و دلباخته لذائذ حسی و زندگی صوری بودند؛ لذا در مقابل حقایق ماورای حس خضوع نمیکردند. همین روحیه، عقل و اراده آنها را در تحت انقیاد حس و ماده قرار داد و آنها را در یک تناقض مخصوص از جهت قول و عمل گرفتار نمود. (طباطبایی، 1394: 1 / 210) تناقض به این صورت است که حسگرایی موجب میشود هرچه حسّ بر آن دلالت ندارد، قبول نکنند؛ اگر چه آن مطلب خوب باشد. از طرف دیگر، چون آنها مادیگرا هستند، هرچه بزرگان مادیگرایی میگویند و میپسندند، آنها نیز میپذیرند. لذا در مقابل انبیا و علمای ربانی که آنها را به خیر و صلاح دین و دنیا و معاش و معادشان دعوت میکردند، بهسختی تسلیم میشدند؛ ولی دعوت افراد مغرض و متکبر و سرکش را خیلی زود میپذیرفتند. (همان) تصور نشود که این یک مطلب تاریخی است؛ بلکه در عصر حاضر همین مسئله وجود دارد. علامه طباطبایی دراینباره مینویسد: امروز نیز حق و حقیقت بر اثر نفوذ تمدن مادی غرب مبتلا به چنین بلایی است؛ چون شالوده تمدن مادی امروزی، دو اصل حس و ماده است؛ از یک طرف، دلایل غیر حسی را نمیپذیرند و از طرف دیگر، در مورد آنچه مربوط به لذات حسی است، از هیچ دلیلی سؤال نمیکنند و این مسئله موجب شده تا احکام مربوط به غرایز ابطال گردد و معارف عالی و فضائل اخلاقی از میان رفته، تهدید به نیستی شود و اجتماع بشری در معرض شدیدترین مفاسد قرار گیرد. (طباطبایی، 1393ق: 1 / 211) ماتریالیستها به انحراف نظری و عملی خویش بسنده ننمودهاند؛ بلکه سعی کردهاند پیروی از دین را تقلید و خرافهپرستی معرفی کنند. این ادعای ماتریالیستها بدون علم و خرافی است؛ چون اولاً، بخش اعتقادات دین مانند توحید، نبوت و سایر عقاید با برهان عقلی اثبات شده و در بخش فروعات از طریق گوینده که به صدق آن برهان داریم، ابلاغ شده است؛ لذا پیروی از دین در واقع پیروی از علم است؛ ثانیاً، ادعای خود حسگرایان بدون دلیل است. خصوصاً تقسیم دورههای زندگی بشر به چهار دوره ـ به ترتیب ـ اسطوره، دین، فلسفه و علم، که نهتنها مطلب بدون دلیل است، تاریخ دین و تاریخ فلسفه که الآن در دسترس است، خلاف آنرا ثابت میکند؛ چون دین ابراهیم بعد از فلسفه هند و دین مسیح بعد از فلسفه یونان و دین اسلام بعد از فلسفه یونان و اسکندریه به وجود آمدهاند و اوج دین بعد از اوج فلسفه محقق شده است. (همان: 424 ـ 423) نگارنده مقاله معتقد است هر تقلیدی مذموم نیست و نمیتوان هر امر پسندیده را به جرم تقلیدی بودن کنار گذاشت. آنچه مذموم است، تقلید کورکورانه است؛ اما تقلید عاقلانه، نهتنها مذموم نیست، به معنای پیروی از متخصص مورد اعتماد و یک ضرورت است. عنصر دیگر سکولاریسم اخلاقی، نفی دین از عرصه اجتماع ازجمله اخلاق است. علامه طباطبایی با استفاده از ادّله عقلی، نقلی و تجربی (عینی و میدانی)، برخلاف تفکر سکولاریستی، از حضور دین در عرصه اجتماع دفاع کرده، نقش سازنده و اصلاحگر دین را در عرصه اجتماع این چنین بیان میکند: الف) دین بهترین و عالیترین روشی است که میتواند اجتماع بشر را نظم داده و بیش از روشهای دیگر مردم را به رعایت قوانین اجتماعی وادار نماید. (همو، بیتا: 7) انسان در برابر مقررات آزاد نیست؛ چون بدون التزام به مقررات، هرج و مرج میشود و انسان برای حفظ بخشی از آزادی خود به ناچار به محدودیت مقررات تن میدهد. (همان: 9) یکی از ارکان جوامع متمدن، وجود قوانین و التزام عملی به آن است که چنین وضعی موجب محدودیت خواهد شد. ب) سرچشمه اصلی ضعف قانون که سبب رخنه و فساد در جامعه میشود، توجه به مرحله مادی و بیتوجهی به معنویات و غرایز دیگر است. (همان: 11) حتی گماشتن نگهبان هم مشکل را حل نمیکند؛ امّا دین علاوه بر وسائل نامبرده، دو ابزار نیرومند دیگر در اختیار دارد که میتواند جلوی طبع سرکش و غرایز دیگر را بگیرد و کاری کند که مقررات اجتماعی عملی شود؛ یکی ایمان به اینکه زندگی محدود به حیات دنیوی نیست؛ بلکه انسان حیات نامحدودی در پیش دارد. دوم اینکه، هرکاری انسان انجام دهد، به اختیار خود با خدای خویش دادوستد میکند. (همان: 12) پس دین علاوه بر مزایای قوانین موضوعه ملتها و کشورها برای اجرای قوانین مزیتهای ویژه هم دارد. ج) افکاری که جوامع با آن پرورش مییابند، دو قسماند: یکی افکار و عقایدی مانند بشردوستی، خیرخواهی، ترحم به زیردستان که بر واقعبینی استوار است و این نوع افکار بدون شک از ادیان آسمانی گرفته شده است. دیگری افکار و عقاید بیهوده و موهوم که جز در بازار خرافات ارزشی ندارند؛ مثلاً بدون ایمان به خدا و معاد به افراد چنین تلقین شود که اگر در راه نجات کشور رنجی ببرند یا کشته شوند، نامشان در صفحات تاریخ با خطوط طلایی ثبت میگردد. اینگونه پندارهای خرافی اگر چه نتایج عملی دارد، چندین برابر آن ضرر میرساند؛ چون آدمیان را خرافاتی بار میآورد و غریزه واقعبینی را از کار میاندازد. (همان: 15) از مطالب یادشده برمیآید که تفکر سکولاریستی مبنی بر نفی دین از عرصههای زندگی اجتماعی ازجمله اخلاق، موجب نقص در جامعه میشود. یکی از علل بحرانهای اخلاقی، معنوی و اجتماعی موجود در جوامع پیشرفته و صنعتی، کنار گذاشتن دین از عرصه اجتماع است. منابع و مآخذ قرآن کریم.
امید، مسعود، 1381، فلسفه اخلاق از دیدگاه متفکران مسلمان معاصر ایران، تبریز، مؤسسه تحقیقاتی علوم اسلامی، انسانی دانشگاه تبریز (سه علامه).
بیات، عبدالرسول و جمعی از نویسندگان، 1381، فرهنگ واژهها، قم، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی.
جعفری، محمدتقی، بیتا، اخلاق و مذهب، قم، تشیع.
جوادی آملی، عبدالله، 1369، آوای توحید (نامه امام خمینی به گورباچف و شرح نامه)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
ـــــــــــــــ ، 1372، شریعت در آینه معرفت، بیجا، نشر فرهنگی رجا.
ـــــــــــــــ ، 1381، نسبت دین و دنیا، بررسی و نقد نظریه سکولاریسم، قم، نشر اسراء.
خلیلی، مصطفی، بیتا، دین اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی، مجموعه مقالات شناختنامه طباطبایی، ج 5، قم، دفتر تنظیم و نشر مجموعه آثار علامه طباطبایی.
ربانی گلپایگانی، علی، 1382، نقدی بر سکولاریسم، قم، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
سربخشی، محمد، 1388، اخلاق سکولار، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
شجاعیزند، علیرضا، 1381، عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران.
طباطبایی، سید محمدحسین، 1351، شیعه در اسلام، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی.
ـــــــــــــــ ، 1354، اسلام و اجتماع، قم، جهان آرا.
ـــــــــــــــ ، 1362، نهایه الحکمه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی.
ـــــــــــــــ ، 1369، قرآن در اسلام، قم، هجرت.
ـــــــــــــــ ، 1393 ق، المیزان، ج 1، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
ـــــــــــــــ ، 1394 ق، المیزان، ج 19، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
ـــــــــــــــ ، بیتا، بررسیهای اسلامی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
عالمی، سید محمد، 1389، رابطه دین و اخلاق، قم، بوستان کتاب.
عزیزی، حسین و علی غفارزاده، 1384، اندیشه اسلامی 2، قم، دفتر نشر معارف.
غزالی، محمد بن محمد، بیتا، إحیاء علوم الدین، نرم افزار نور.
فیضکاشانی، محسن، بیتا، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، قم، انتشارات اسلامی.
مطهری، مرتضی، 1363، نقدی بر مارکسیسم، بیجا، صدرا.
ـــــــــــــــ ، بیتا، علل گرایش به مادیگری، قم، صدرا.
موسوی همدانی، سید محمدباقر، 1374، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. مقالات صادقی، هادی، «اقتراح: دین و اخلاق»، قبسات، سال چهارم، شماره 13، پاییز 1378. یعقوب قاسمی خویی: هیئت علمی دانشگاه تبریز و دانشجوی دکتری اخلاق اسلامی دانشگاه معارف اسلامی قم. عبدالحسین خسروپناه: دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم. فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهشنامه اخلاق 22 ادامه دارد...
94/05/12 - 06:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]
صفحات پیشنهادی
نسبت اخلاق دینی و اخلاق سکولار از منظر علامه طباطبایی - بخش اول مبانی و پیشزمینههای مسئله نسبت اخلاق دینی و
نسبت اخلاق دینی و اخلاق سکولار از منظر علامه طباطبایی - بخش اولمبانی و پیشزمینههای مسئله نسبت اخلاق دینی و اخلاق سکولارعلامه طباطبایی در یک طرح ابتکاری مکاتب اخلاقی را به چهار مکتب عمده مکتب انبیای سلف مکتب ویژه قرآن مکتب فلاسفه یونان و مکتب نسبیتگرایی اخلاقی و پیروان نظرینقد و بررسی نظریه اخلاق عرفی - بخش دوم و پایانی نسبت معرفت اخلاقی و معرفت دینی
نقد و بررسی نظریه اخلاق عرفی - بخش دوم و پایانینسبت معرفت اخلاقی و معرفت دینیاخلاق عرفی با محوریت عقل آدمی و تأکید بر استقلال آن صرفاً عقل و نه دین را مرجع نهایی معیارهای اخلاقی و هنجارهای حاکم بر صفات و رفتار آدمی می داند و نسبت معرفت اخلاقی و معرفت دینی عده ای معتقدند معرفتماجرای درس اخلاق علامه شعرانی(ره)
به روایت آیت الله قرهی ماجرای درس اخلاق علامه شعرانی ره من اصلاً آن روز مأمور بودم بیایم تو را ببرم اجرای درس اخلاق علامه شعرانی ره را به روایت آیت الله قرهی می خوانید به گزارش سرویس دینی جام نیوز آیت الله قرهی از سلسله دروس روایات حکیم از سلوک عرفا مطلبی بیان کرده که متن آاصول راهنما و سرشت و ساختار مقالات اخلاقی - بخش دوم و پایانی چهار نکته زبانی در نگارش آکادمیک
اصول راهنما و سرشت و ساختار مقالات اخلاقی - بخش دوم و پایانیچهار نکته زبانی در نگارش آکادمیکنگارنده نخست منطق نگارش را به مثابه فرآیند اقناع بیان می کند و بر این باور است که نوشتن آکادمیک تلاشی برای اقناع مخاطبان متخصص و در نتیجه مستلزم تن دادن به قواعدی مشخص است 3 نتیجهتوکل و مسئله کفایت خدا از منظر آیات قرآن - بخش دوم مراتب اعتماد به خدا
توکل و مسئله کفایت خدا از منظر آیات قرآن - بخش دوممراتب اعتماد به خداتوکل از مفاهیم ارزشمند و زیبای قرآنی است که دسترسی به حقیقت آن در کشف ماهیت ایمان موثر است و بر اساس آن معنای روزی بدون حساب و مسبب الاسباب بودن خداوند روشن می شود توکل در روایات تفسیری مناسب است در بابفیلم/ اعتراض علامه طباطبایی به آیت الله حسن زاده آملی
فیلم اعتراض علامه طباطبایی به آیت الله حسن زاده آملی لینک ۱۳۹۴ ۵ ۱۱قرآن نسخه شفا بخش تربيت اعتقادي و اخلاقي است
۳ مرداد ۱۳۹۴ ۱۱ ۳۰ق ظ قرآن نسخه شفا بخش تربيت اعتقادي و اخلاقي است موج- فاني گفت من به عنوان خدمت گزار آموزش و پرورش کشور ميگويم به تعبير مقام معظم رهبري هرگونه هزينه کردن در آموزش و پرورش سرمايه گذاري براي کشور است به گزارش خبرگزاري موج علي اصغر فاني در آيين آغاز به کاربیانیه روسای دانشگاه های تهران ، علامه طباطبایی و شهید بهشتی در حمایت از توافق هستهای
بیانیه روسای دانشگاه های تهران علامه طباطبایی و شهید بهشتی در حمایت از توافق هستهای ایلنا دانشگاه های تهران علامه طباطبایی و شهید بهشتی در خصوص توافق هسته ای جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1 5 اطلاعیه ای صادر کردند به گزارش ایلنا این اطلاعیه که به امضای دکتر محمود نیلی احبیانیه روسای دانشگاه های تهران ، علامه طباطبایی و شهید بهشتی در حمایت از توافق هسته ای
بیانیه روسای دانشگاه های تهران علامه طباطبایی و شهید بهشتی در حمایت از توافق هسته ای جامعه > آموزش - دانشگاه های تهران علامه طباطبایی و شهید بهشتی در خصوص توافق هسته ای جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1 5 اطلاعیه ای صادر کردند به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین و به نقلواکنش تند معاون باشگاه استقلال نسبت به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال
واکنش تند معاون باشگاه استقلال نسبت به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبالمعاون باشگاه استقلال در صفحه اینستاگرام خود واکنش تندی نسبت به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال داشت به گزارش خبرگزاری فارس علی نظری جویباری در صفحه اینستاگرام خود مطلب تندی نسبت به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال داشت ومعرفت فطری خدا ازنظر علامه طباطبایی
معرفت فطری خدا ازنظر علامه طباطباییفطرت انسانی با درک شهودی از خداوند و گرایشات دینی و عقل نیز با ابزار برهان و باورهای پایه بدیهیات راه انسان را در جهت نیل به ایمان دینی هموار و روشن می کنند چکیده ازنظر علامه طباطبایی انسان دارای فطرتی خاص است که او را به سنت خاص زندگی و رمدیر دارالقرآن علامه طباطبایی: نباید به فرمایشات مراجع تقلید کمترین بیتوجهی شود
مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی نباید به فرمایشات مراجع تقلید کمترین بیتوجهی شودمدیر دارالقرآن علامه طباطبایی گفت باید همه در حیطه مسئولیت خود نسبت به مسائل دینی و مذهبی حساس باشیم و نباید بگذاریم که به فرمایشات مراجع عظام تقلید کمترین بیتوجهی شود به گزارش خبرگزاری فارس از قمدر اطلاعیه دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی و شهید بهشتی مطرح شد آمادگی برای بهرهگیری از استادان و دانشجویا
در اطلاعیه دانشگاههای تهران علامه طباطبایی و شهید بهشتی مطرح شدآمادگی برای بهرهگیری از استادان و دانشجویان در بررسی نهایی متن برجام دستاورد هستهای حاصل حضور دانشمندان و منتقدان دلسوز استدانشگاههای تهران علامه طباطبایی و شهید بهشتی در اطلاعیهای درباره توافق هستهای جمهوریمبانی فلسفی ـ سیاسی حاکمیت در اندیشه اسلامی و سکولار - بخش دوم و پایانی ارزشگذاری و فرجامگرایی در اندیشه اسل
مبانی فلسفی ـ سیاسی حاکمیت در اندیشه اسلامی و سکولار - بخش دوم و پایانیارزشگذاری و فرجامگرایی در اندیشه اسلامیبینش اسلامی تصویری از حاکمیت را ارائه می دهد که در آن ملت گرچه خود بر سرنوشت خویش حاکم می گردد اما در پدیداری این حکومت نگاهی به آسمان دارد و آن را از جانب خداوند تلقم مهم ترين مرکز علمي، ديني و اخلاقي است
۶ مرداد ۱۳۹۴ ۲ ۴۰ق ظ معاون تهذيب حوزه علميه استان قم قم مهم ترين مرکز علمي ديني و اخلاقي است موج - قم - معاون تهذيب حوزه علميه استان قم گفت امروز اکثر نقاط کشور داراي حوزه هستند و قم با 70 هزار طلبه مهم ترين مرکز علمي و ديني و اخلاقي است به گزارش خبرگزاري موج از قم معاونمعاون آموزشی وزارت بهداشت کدهای اخلاقی در بخش آناتومی به دانشگاهها ابلاغ شد/مردم نگرانی بابت اجساد اتاق تشریح
معاون آموزشی وزارت بهداشتکدهای اخلاقی در بخش آناتومی به دانشگاهها ابلاغ شد مردم نگرانی بابت اجساد اتاق تشریح نداشته باشندمعاون آموزشی وزارت بهداشت با بیان اینکه کدهای اخلاقی مربوط به بخش آناتومی به دانشگاهها ابلاغ شده است در مورد سوء استفاده از اجساد گفت مردم نگرانی بابت اجساارسال کدهای اخلاقی به دانشگاهها برای ارزیابی دانشجویان
دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۲ ۰۶ معاون آموزشی وزیر بهداشت با بیان اینکه بخشنامهای برای جلوگیری از حادثههای مشابه سلفی گرفتن با اجساد به دانشگاهها صادر شده است گفت بهزودی کدهایی برای ارزیابی دستیاران و دانشجویان پزشکی به دانشگاهها ارسال میشود دکتر باقر لاریجانی در گفتوگو با-
گوناگون
پربازدیدترینها