تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندانتان را به سه چيز ادب كنيد: عشق به پيامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826184032




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مهناز فتاحی عنوان کرد روایت ناگفته‌های بمباران شیمیایی حلبچه در کتاب «باغ مادربزرگ»


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مهناز فتاحی عنوان کرد
روایت ناگفته‌های بمباران شیمیایی حلبچه در کتاب «باغ مادربزرگ»
مهناز فتاحی که پیش از این کتاب تحسین شده «فرنگیس» را به نگارش درآورده بود، از آماده چاپ بودن اثر تازه‌اش با عنوان «باغ مادربزرگ» خبر داد.

خبرگزاری فارس: روایت ناگفته‌های بمباران شیمیایی حلبچه در کتاب «باغ مادربزرگ»



به گزارش خبرگزاری فارس، مهناز فتاحی با اشاره به اتمام نگارش خاطرات مادربزرگش، اظهار کرد: این کتاب را به دفتر آقای مرتضی سرهنگی تحویل دادم و ایشان هم پس از بررسی و توصیه‌هایی که داشتند، کتاب را برای ویرایش و تصحیح نهایی به من سپردند. وی ادامه داد: در حال حاضر انتخاب عکس‌ها و ویراستاری اولیه کتاب به پایان رسیده و به زودی کتاب را مجددا تحویل دفتر ادبیات مقاومت و پایداری حوزه هنری می دهم تا مراحل چاپ و انتشار را از طریق این دفتر طی کند. فتاحی درباره این اثر گفت: خانم «خانزاد» مادربزرگ من بودند که فروردین ماه امسال به رحمت خدا رفتند. پیش از فوتشان خاطرات ایشان را جمع‌آوری کردم، چرا که زنی تاثیرگذار در دوران جنگ تحمیلی بودند. خاطرات ایشان را از سال 89 به مدت 2 سال جمع آوری کرده و به نگارش درآوردم. این محقق و پژوهشگر تاریخ شفاهی خاطرنشان کرد: مادربزرگم یکی از زنان بزرگ منطقه روانسر (یکی از شهرهای استان کرمانشاه در غرب ایران) بودند. ایشان در آن منطقه به بخشندگی، مقاومت و غیرت و البته قبل از هر چیز، به دیانت و ایمانشان شهره بودند. مادربزرگ از تمکن مالی خوبی برخوردار بوده و پس از ازدواج با همسرشان که ایشان هم فردی مومن بود، باغی می سازند و درخت‌های باغ را طی عهدی که می کنند، با خداوند شریک می‌شوند. همچنین از خداوند 7 پسر و دو دختر می خواهند که همین گونه هم می شود و پس از آغاز جنگ، مادربزرگم به نوعی مدیریت خانواده و فرزندانش را بر عهده می گیرند و آن‌ها را به جبهه می فرستند و در دورانی که فرزندانشان در جبهه بوده‌اند، عروس و دخترانشان را در باغ خود پناه می‌دهند. وی افزود: ایشان دو خانه دیگر به غیر از باغ داشتند و خانه کنار باغشان را به آوارگان جنگ می دهند و خود در خانه دیگری زندگی می‌کنند. همچنان که فرزندانشان را حمایت می کردند، هر رهگذر و جنگ زده ای را هم همچون فرزند خود می دانستند و به آن‌ها پناه می دادند. زمانی که حلبچه بمباران شیمیایی می‌شود، برخی از مردم آن منطقه به روانسر پناه می‌آورند و مادربزرگم به آن‌ها را در باغ خود پناه می دهند و هر روز مقدار زیادی نان و سیب زمینی و ... برایشان می پختند و شیر و هر چیزی که برای خوراکشان می توانستند در اختیارشان قرار می دادند. خاطراتی که مادربزرگ از آوارگان بمباران حلبچه روایت می کنند، می تواند تاریخ آن دوران از جنگ تحمیلی را که کمتر هم بیان شده است، بازگو کند. در این کتاب ناگفته‌های بسیاری از جنگ و بمباران شیمیایی حلبچه نهفته است. فتاحی با اشاره به حمایت های مادربزرگش از جنگ زدگان، گفت: ایشان حتی پناهجویان و آوارگان عراقی را هم در باغ خود، پناه می دادند و از آن‌ها حمایت می‌کردند. برای نگارش این کتاب از یکی از همین پناهجویان عراقی نیز مصاحبه گرفته ام تا مستندات بیشتری در اختیار داشته باشم. همچنین از تمام فرزندان مادربزرگم و همشهریانی که ایشان را می شناخته اند تحقیقات میدانی به عمل آورده ام. این نویسنده گفت: پایان کتاب خاطرات مادربزرگ به تنهایی شان در دوران پیری می‌رسد. ایشان که در  دورانی خانه و باغش محل تجمع و دوستی افراد بسیاری بود، در سال‌های پایانی زندگی احساس تنهایی می کردند و می گفتند که انگار جنگ، در آن دوران آدم ها را به هم نزدیک کرده بود. با نگارش این کتاب نیز به نوعی تلاش داشتم تا سبک زندگی زیبای دوران دفاع مقدس را بار دیگر یادآوری کنم. وی در پایان گفت: کتاب «باغ مادربزرگ» در حدود 300 صفحه به نگارش در آمده و البته فصل آخر آن به مستندات و عکس های مرتبط، اختصاص دارد. انتهای پیام/و

94/05/05 - 14:51





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن