تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يكديگر و آشكار كردن اخلاق پسنديده و سركوب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826728670




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مناسبات ايران و گرجستان از آغاز تا عصرصفوي (3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مناسبات ايران و گرجستان از آغاز تا عصرصفوي (3)
مناسبات ايران و گرجستان از آغاز تا عصرصفوي (3)   نويسنده :علي اکبر کجباف*   مناسبات ايران و گرجستان در عصر صفوي   مناسبات از آغاز حکومت صفويه تا حکومت شاه عباس اول   از دهه ي سوم سده ي پانزدهم ميلادي، شيوخ صفوي هر سال به بهانه ي جهاد به سرزمينهاي همسايه ي غير مسلمان همچون ، داغستان، سرزمينهاي چرکسها ، گرجستان و طرابوزان حمله مي کردند.اين يورشها در پوشش دين، اما براي به دست آوردن غنايم و اسبان و اسيران بسيار بود.(خاورشناسان روسي،1354،ص472).آنان از پسران و دختران گرجي و چرکس بهره برداري مي کردند (پارسا دوست، 1375،ص8-147).شاه اسماعيل اول در سال 906ق/1501م.در محل پارسين (روملو ، 1375،ص ص61)خادم بيک، يکي از سرداران خود را به گرجستان فرستاد.در يورش قزلباشها به سرکردگي وي بسياري از گرجيها کشته شدند و غنايم فراواني به دست آمد(واله قزويني، 1373،ص94).آنان پس از تسخير تفليس و استقرار پادگان صفوي در ارگ آن، به سامتسخه -سااتاباگو تاختند و آن را تسخير کردند (منزولي،1377،ص37). گرجيها در جنگ ميان شاه اسماعيل اول و الوند به سرکردگي الکساندر، حاکم کاخت، قورقوره ، اتابک سامتسخه و ميرزا نامي با سه هزار نيرو، شاه اسماعيل را ياري رساندند.شاه اسماعيل که پس از شکست چالدران، تا زمان مرگ فرماندهي سپاه را بر عهده نگرفت(سرور، 1374،ص109)در سالهاي بعد سپاه و سرداران خود همانند ديو سلطان روملو را بارها به گرجستان فرستاد(حسيني قمي، 1359،ص9-138)و پس از تسخير گرجستان، بزرگان گرجي را مجبور کرد هديه هاي فراوان به او تقديم کنند.يورشهاي بعدي ديو سلطان بيشتر به سبب مقاومتهاي لوان، پادشاه کاخت و متحد نبودن حکام نواحي مختلف گرجستان با يکديگر بود. در اوايل حکومت شاه طهماسب اول، ديو سلطان روملو، براي دور ساختن استاجلوها از مرکز حکومت، آنها را به سرکردگي کپک سلطان روانه ي غزاي گرجستان کرد .شاه طهماسب در ايام پادشاهي خود چهار بار به گرجستان لشکر کشي کرد و چندين بار نيز امراي خود را به جنگ گرجيان فرستاد(روملو، 1375،ص247). اسکندر بيک منشي معتقد است، انگيزه ي طهماسب از حمله به گرجستان دفع تعرض و تجاوزگريها به نواحي مجاور و مسلمان نشين گرجستان بوده است(ترکمان،1340،ص84).راجر سيوري بر اين باور است که انگيزه ي طهماسب از اين حمله ها شايد همان انگيزه هاي اجدادش يعني تمايل به تجربه اندوزي سپاهيان قزلباش در جنگ و گرفتن غنايم بوده است(سيوري،1374،ص63). شاه طهماسب اول در 947ق/1540م با دوازده هزار نفر سپاهي به بهانه ي جهاد رهسپار گرجستان شد .لوان خان گرجي و کيخسرو، پسر قرقره ، فرمانبرداري کردند و خراجگزار شاه طهماسب شدند و در زمره ي ملازمان او قرار گرفتند، اما لهراسب، والي کارتل و باگرات سوم، والي ايمرت، مخالفت ورزيده و اطاعت نکردند (ترکمان،1340،ج1،ص84).در بهار 1541م به هنگام سپيده دم قزلباشها به تفليس تاختند .با خيانت گولبات، حاکم قلعه ي تفليس، قزلباشها پيروز شدند و بسياري از مردان و زنان و کودکان را کشتند و بسياري را اسير کردند، سپس براي دستگيري لهراسب به متسختا رفتند. لهراسب با حمله هاي پارتيزاني خود در بيرتوي،سپاه قزلباش را به تنگ آورد. گر چه سپاه قزلباش غنايم بسياري به دست آورد،؛ شاه طهماسب از اينکه با کوششي همه جانبه نتوانسته بود لهراسب را دستگير کند، بسيار ناراحت بود. شاه طهماسب در 1547م.به درخواست اتابک کيخسرو سوم به گرجستان تاخت و در چهاردهم رمضان وارد تفليس شد .قزلباشها شمشير کشيدند و بسياري از گرجيها را کشتند و برف را از خون ايشان سرخ رنگ کردند . خانه هاي آنها را آتش زدند و احشام زيادي را به غنيمت گرفتند(روملو،1375،ص10-408).پادشاهان ايمرت و کاخت به اردوي شاه آمدند و با تقديم هديه هاي فراوان اظهار اطاعت و فرمانبرداري کردند. بر اساس صلح اماسيه در 1555م/961ق .جنگهاي طولاني ايران و عثماني پايان يافت و کارتل، کاخت و سامتسخه به ايران،ايمرت، داديان و گوريا به عثماني تعلق يافت.از اين پس از هر دو سو به شهرهاي گرجستان حمله مي شد .در آخرين لشکر کشي شاه طهماسب به گرجستان در 960ق/1554م.بي درايتي گرمانوز شويلي، فرمانده ي قراولان شاهي موجب شکست گرجيها شد و افزون بر قتل و غارت، سي هزار نفر اسير و روانه ي ايران شدند. بر خلاف پادشاهان کارتل که هرگز در برابر بيگانگان سر تسليم فرود نياوردند، پادشاهان بگراتي کاخت از سياست چشم پوشي و تفاهم با همسايگان مقتدر خود پيروي کردند .هنگامي که شاه اسماعيل شيروان را فتح کرد، الکساندر اول، پادشاه کاخت در 906ق/1501م.پسر خود را با هديه هايي به اردوي شاه فرستاد.جانشين وي لوان نيز از شاه طهماسب اطاعت مي کرد .فرزند وي يسه (عيسي خان)نخستين فرد ذکور منتسب به خاندان فرمانروايان گرجي بود که اسلام آورد (برن، 2536،ص7-116).در کارتل دو فرزند لهراسب، سيمون و داويد، با هم اختلاف داشتند.داويد به قزوين نزد شاه طهماسب آمد و اسلام اورد و حاکم تفليس شد (روملو، 1375،ص536)اما شاه،فرزندانش خسرو و باگرات را به گروگان نگه داشت(ترکمان،1340،ص89).سيمون، مردانه در برابر استيلاي بيگانگان مقاومت مي کرد؛ در پارتسخي ميان قزلباشها و سپاه سيمون،مردانه در برابر استيلاي بيگانگان مقاومت مي کرد؛ در پارتسخي ميان قزلباشها و سپاه سيمون نبردي شديد روي داد، گرجيها در آستانه ي پيروزي بودند،اما با خيانت کاخابر، سيمون زخمي و اسير شد و او را در قلعه ي الموت زنداني کردند (همان،ص90). با آشفتگي و پريشاني اوضاع داخلي ايران در زمان شاه اسماعيل دوم و محمد خدابنده، عثمانيها به شدت بر دخالتهاي خود در نواحي غرب ايران و قفقاز افزودند.در دوران سلطنت سلطان محمد خدابنده، عثمانيها بر قفقاز حکومت مي کردند،اما الکساندر و سيمون پادشاهان کاخت و کارتل مجبور شدند فرزندان خود، کنستانتين و لهراسب را براي اثبات دوستي به دربار صفوي بفرستند(واله قزويني،1373،ص7-633). مناسبات ايران و گرجستان در عصر شاه عباس   هنگامي که استقلال و موجوديت ايران در خطر بود، عباس ميرزا، فرزند محمد خدابنده، با کمک سران قزلباش بر تخت نشست.فرمانروايان جديد صفوي زير فشار عثمانيها از غرب و ازبکان از شرق تصميم گرفتند با عثمانيها صلح کنند تا بتوانند در جبهه ي شرقي وضع تهاجمي بگيرند.عباس ميرزا همه ي شرايط عثمانيها را پذيرفت ، تا بتواند وحدت و يکپارچگي ايران را حفظ و لشکر را تقويت کند (شاو،1370،ص316). براساس معاهده ي صلح استانبول، گرجستان به عثماني تعلق يافت.سيمون، پادشاه کارتل پس از اينکه سالها در برابر عثمانيها مبارزه کرد در نبرد ناخيروري اسير و در يدي قلعه زنداني شد. الکساندر دوم، پادشاه کاخت هم با وجود اطاعت و فرمانبرداري از عثمانيها هرگز روابط خود را با دربار صفوي قطع نکرد.شاه عباس در سال 1021ق/1603م.در حين محاصره ي ايروان، از گيورکي دهم و الکساندر دوم، حکام کارتل و کاخت، خواست تا وي را ياري کنند.شاه عباس، کنستانتين پسرالکساندر را براي دعوت الکساندر و تامازقلي خان، گرجي نو مسلمان ، رابراي دعوت گيورکي فرستاد. شاه عباس پس از فتح ايراوان به گيورکي که کمکهاي شاياني کرده بود هديه هايي داد و براي او سيصد تومان مقرري معين کرد، اما آقچه قلعه ، تتري سيخه، دبدولوري را از او گرفت.همچنين براي الکساندر هفتصد تومان مقرري سالانه تعيين کرد و نواحي سا اينگلو و کاک اينسلي را از وي گرفت. هنگامي که شاه عباس در تفليس اقامت داشت، گيورکي دهم، حاکم کارتل به دست برادرش به قتل رسيد و مردم از شاه خواستند تا به جاي وي پسر چهارده ساله اش، لهراسب، را منصوب کند .شاه عباس ضمن دادن لقب خاني به لهراسب، او را به رتبه ي فرزندي سرافراز ساخت و به حکومت کارتل منصوب کرد (بلان،1357،ص192).شاه عباس، کوتوالي قلعه ي تفليس را به محمد سلطان شمس الدينلو داد و براي تسخير شيروان و ايروان رهسپار شد(منجم يزدي،1346،ص308).او هنگام محاصره ي شماخي در سال 1016ق/1607م.از طهمورث، پادشاه کاخت خواست با لشکري آراسته به پاي قلعه ي شماخي بيايد و سپاه صفوي را ياري کند.طهمورث اعتنايي نکرد اما پافشاري شاه عباس موجب شد طهمورث مادرش کتوان را با هزار گرجي رهسپار کند، شاه عباس از نافرماني طهمورث به شدت عصباني شد. حکام کاخت و کارتل بارها مراتب فرمانبرداري و اطاعت خود را به دربار صفوي اعلام کردند.لهراسب و مادرش در سال 1019ق/1610م.به اردوي شاه عباس آمدند و از انان استقبال شد(همان،ص379).همچنين طهمورث و مادرش براي برطرف ساختن خاطره ي بد شاه عباس از نافرماني طهمورث در سال قبل به اردوي شاه آمدند و هديه هاي فراواني به شاه تقديم کردند (همان ،ص379).اميران گرجي شش ماه مهمان شاه بودند و وقتي مي خواستند به گرجستان برگردند از شاه درخواست کردند به هنگام شکار مازنداران انها را نيزدعوت کند. روابط پادشاهان گرجستان با دربار صفوي تا سال 1012ق/1613م. خوب بود،اما رويدادهايي که پس از اين به وقوع پيوست سبب شد عظيم ترين و غمناک ترين تراژدي تاريخ گرجستان رقم بخورد. حسادت بزرگان دربار لهراسب پادشاه کارتل، موجب شد تا وي تصميم بگيرد گيورگي سا اکادزه را به قتل برساند .گيورگي برادر زن و وکيل لهراسب بود که خدمات بسياري به وي کرد.گيورگي با آگاهي از توطئه ي بزرگان دربار، به ايران گريخت و در اصفهان از رشادتهاي خود و خدماتش به لهراسب و ناسپاسي وي، براي شاه عباس مطالبي بيان کرد.اين امر دستاويزه ديگري براي برانگيختن شاه شد تا به خواسته اي که سرکوبي بزرگان بود جامه ي عمل بپوشاند.گيورگي از زيبايي و دلنوازيِ دارژان، خواهر لهراسب، براي شاه عباس تعريف و آتش عشق شاه را شعله ور کرد(شاردن، 1372،ص339 ). شاه عباس افرادي را براي خواستگاري دارژان نزد لهراسب فرستاد.لهراسب پس از اينکه به فرستاده هاي شاه جواب مساعد داد، به درخواست وي اعتنايي نکرد و خواهر خود را به همسري طهمورث ، پادشاه کاخت در آورد و بدين ترتيب خشم شاه عباس را برانگيخت (فلسفي،1364،ج2،ص582).شاردن ، شرح کاملي از عشق شاه عباس و دارژان بيان کرده است، اما با آوردن جمله ي :«شاه ايران، افزون بر صفات برجسته و تعالي که داشت به جاي خود حيله گر و چاره انديش بود و چنان وانمود که پري، خواهر لهراسب ، دلباخته و عاشق بي قرار اوست.»اين موضوع را تنها نيرنگي براي حمله به گرجستان مي شمارد(همو،ج1،1372،ص1-340).اسکندر بيک ترکمان از اين عشق سخني به ميان نياورده است و نافرماني طهمورث و لهراسب از پيام شاه عباس را که از انها خواسته بود، در فصل شکار مازندران به وي بپيوندند، علت هجوم شاه مي داند (همو،1340،ج1،ص868). پيترودلاواله، جهانگرد ايتاليايي، با مطالب خود آشکارا ثابت مي کند که طرح عشق شاه عباس تنها بهانه اي براي حمله به گرجستان بوده است.وي مي نويسد: «به گمان من تمام اين عشق و علاقه چه از طرف او و چه از طرف ان زن دروغ است و شاه عباس مي خواهد بدينوسيله ممالک طهمورث خان و ساير اميران گرجي را متصرف شود»(همو، 1370،ص51-248). در سال 1021ق/1612م.شاه عباس که رهسپار مازندران بود از پادشاهان کاخت و کارتل دعوت کرد، اما آنها دعوت وي را نپذيرفتند و شاه نيز کينه به دل گرفت(ترکمان،1340،ج2،ص868). پي نوشت ها :   * عضو هيئت علمي گروه تاريخ دانشگاه اصفهان   منبع :پژوهش علوم سياسي شماره سوم ، پاييز و زمستان 1385،صص73،96 ادامه دارد .... /ج  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 436]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن