واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۲
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در نوشتاری تحت عنوان «فرصتهای فرهنگی پس از توافق» نقطه نظراتش را مطرح کرد. به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، علیرضا تابش در این نوشتار آورده است:«توافق هستهای عزتمندانه به مثابه یک فرصت تاریخی برای جمهوری اسلامی ایران، مجالی را در روزهای اخیر برای کارشناسان، تحلیلگران و فعالان حوزههای مختلف از سیاست داخلی و خارجی گرفته تا اقتصاد فراهم آورده تا ابعاد این توافق و تأثیرات مثبت و شاید منفی که بر روی حوزه تخصصی و مورد علاقه آنها میگذارد را مورد بررسی قرار دهند. در این فضا تهدیدها و فرصتها مورد واکاوی قرار میگیرد و روزنههایی برای یافتن راهکارهای دقیق و اصولی گشوده میشود، حتی در روزهای اخیر دیدهام که درباره وضعیت ورزش ایران و زمینههای گشوده شده پیش روی آن نیز متخصصان امر مباحثی را مطرح میکنند که همه خبر از رسیدن روزهایی بهتر و گشوده شدن افقهای نو و پایان سختیها و مرارتهای ناشی از تحریمهای ظالمانه در این حوزه دارند. با این وجود معتقدم خوبست اهالی فرهنگ و هنر و رسانه و صاحبنظران درباره پیامدهای فرهنگی این توافق، دقیقتر سخن بگویند. حال آنکه در جمهوری اسلامی ایران، فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است و آنچه که ما را در دنیا متمایز و مؤثر کرده نفت و پسته و زعفران که روزگاری ایران را با آن میشناختند نیست، بلکه فرهنگ است. فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی که مخصوص و ویژه این سرزمین کهن است که ریشه در هزاران سال تاریخ ایرانی به علاوه ۱۴۰۰ سال تاریخ اعتقادی شیعی ما دارد. همچنان که پرواضح است، سینمای ایران پس از انقلاب در جهان گونهای متمایز از سینما را عرضه کرده است که بدون فاکتورهای رایج در سینمای جهان چون سکس و خشونت و بدون حضور در هیچ لابی و جریان فکری متصل به قدرتهای جهانی سینما، حرفهایی ناب برای گفتن دارد، همچنان که گفته است و در بالاترین قلههای سینمای جهان درخشیده است. معتقدم جمهوری اسلامی ایران که توانسته است کم و بیش اما بی تردید بیشتر از همه کشورهای منطقه، فرهنگ خود را از تهاجمات و شبیخونها حفظ کند و نتیجه سالهای طولانی مبارزه و مجاهدت تلاشگران عرصه فرهنگ و هنر امروزه میل تحسین برانگیز و کشش قابل توجه جوانان نسل چهارم انقلاب به فرهنگ اصیل این سرزمین است که بر هیچ چشمی پوشیده نیست، فرصت پیشآمده در پی توافق هستهای بیش از هر چیز یک «فرصت فرهنگی» است. جالب است که میبینیم پیش از ما این رسانههای مهم خارجی هستند که این اتفاق را یک پیروزی فرهنگی ارزیابی میکنند همچنان که دیدیم روزنامه گاردین برای نخستین بار در تاریخ نود و چهار ساله انتشارش تیتر و سرمقاله خود را به «زبان فارسی» منتشر میکند، یا تیتر فارسیِ روزنامه الاخبار چاپ بیروت، این چه معنایی را تداعی میکند جز اینکه فرهنگ ایرانی که یکی از مهمترین نمادهایش خط و زبان است پیروز حقیقی این توافق بوده است. امروزه گویی که در جهان کنجکاوی و جاذبهای عجیب به سمت ایران و برای شناخت بیشتر فرهنگ میهن مان ایجاد شده است. واکنشهای شرکتهای بینالمللی بزرگ دنیا برای پیشی گرفتن از هم برای دستیابی به فرصتهای اقتصادی موجود در کشور ما نمونهایست از یک میل جهانی برای کشف و شناخت ایران، سرزمین تاریخیِ رازآلودی که مردمان متدینی دارد که پای آرمانهایشان در هر شرایطی میایستند و بی هیاهو و ادعا، پاسداران صلحاند و فرش و پسته و زعفران و خاویارشان برای مردم دنیا رؤیایی است و سینمای نجیبش همه را شگفتزده کرده است و میراث معنوی، فرهنگی، طبیعی و تاریخیاش دل و دین هر تماشاگری را میرباید و او را به احترام وا میدارد. این همان فرصتی است که از آن سخن میگویم؛ فرصت به نمایش گذاشتن این فرهنگ و اشاعه واقعیاش تا آنجا که مردمان صلح دوست و آرامش طلب و علاقمندان به هنر و تاریخ در همه جای دنیا بتوانند آن را بشناسند و در شمار طرفداران آن قرار بگیرند و چه رسانهای را بهتر و تأثیر گذارتر از سینما در این کارزار سراغ دارید؟ رسانهای که میتواند بدون جنگ، دعوا وحتی صرف سالها و ماهها زمان برای مذاکره، فرهنگ ایران را به جهان معرفی کند. متأسفانه در دهههای اخیر تفکر نفتی جایگزین تفکر تولیدی، خلاقانه و صادراتی شده و در کنار این مساله، چند سال گذشته تحریمهای ناعادلانه باعث از دست رفتن بازارهای جهانی هنر و فرهنگ ایران شده است. توافق هستهای، فرصت بینظیری در مقابل فرهنگ و هنر ما و بطور اخص "سینمای ایران" گشوده است که با هوشمندی باید از آن بهره بُرد. در این برهه و در بعد بینالملل باید جهتگیری سینما به سمت پروژههای چند ملیتی و تولید مشترک باشد و با حمایتهای هوشمندانه از فعالان خلاق و با انگیزه در بخش خصوصی، بر تولید مشترک سینمایی تأکید ویژه کرد و محصول این سینمای نجیب را در بستر پیام و تصویر واقعی ایران به جهانیان نشان داد. همچنین این فرصت، راهی برای رونق اقتصاد فرهنگ و هنر و صادرات آثار هنری گشوده است چرا که «اقتصاد خلاق» بر خلاقیتهای ذهنی و فکری و برخورداری از آثار گسترده اجتماعی در فرهنگ سازی و توسعه اقتصادی متکی است و با توجه به قابلیت و پتانسیل عرضه محصولات خلاق فرهنگی و هنری ایرانی و اسلامی مانند فیلم، موسیقی، آثار تجسمی، صنایع دستی و کالاهای فرهنگی در بازارهای منطقهای و جهانی، اقتصاد خلاق به عنوان نوعی اقتصاد مقاومتی «برون زا» و «برون گرا» است و نقش صنایع خلاق در رونق تولید ملی و تحقق اقتصاد مقاومتی از طریق ثروتآفرینی ملی و اشتغالزایی در این شرایط حائز اهمیت است. در این فرصت پیش رو «سینما به مثابه قدرت نرم ایران» باید سهم واقعی خود را در بازارهای منطقه و جهان بیابد و منادی صلح و پیشتاز گفتگوی فرهنگی در جهان عاری از خشونت و افراطیگری باشد.» انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]