واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
تیم رسانهای دولت دچار قبیلهگرایی است
روز نو : آرشمحبی روزنامه نگار و کارشناس رسانه از منتقدان عملکرد تیم رسانهای دولت است و میگوید بیبرنامگی و غلبه ارتباط شخصی در این تیم باعث ایجاد مشکلاتی شده است و دود بر طرف نشدن این مشکلات اول از همه به چشم دولت میرود.گفتگوی سایت خرداد با این کارشناس رسانه را بخوانید: عملکرد تیم رسانهای دولت را با توجه به پتانسیلها و ظرفیتهای بدنه حامی و مخالفتهایی که وجود دارد چگونه ارزیابی میکنید؟این ارزیابی از یک منظر به این بستگی دارد که چه تحلیل سیاسی از وضع موجود دولت،گروههای سیاسی مخالف، حامی و موئتلف دولت داشته باشیم و بر اساس این تحلیل ببینیم تیم رسانهای دولت چگونه عمل کرده است. بر این اساس میتوان گفت عملکرد تیم رسانهای دولت با شرایط ایدهآل چقدر زاویه دارد. تحلیل من این است دولت آقایروحانی بیش از آنکه رقبای معمولی داشته باشد، رقبای سرسختی دارد که در بیشتر مواقع سعی میکنند چهره اهریمنی از دولت به جامعه ارائه کنند. از طرف دیگر همین جریان سعی دارد در رقابت با دولت به شکلهای مختلف بین پایگاه رای آقای روحانی و ایشان فاصله بیاندازد. حالا در این شرایط دولت باید تمامی پتانسیل رسانهای جریان حامی و هم پیمان خود را به میدان آورد و پرسش درست این است که تاکنون دولت چقدر در انجام این کار موفق بوده است. به نظر من برایند مجموعه اقدامات رسانهای دولت در این حوزه مثبت نبوده است واین خودش مولود عوامل مختلفی است. آیا شما موافقید که دولت استراتژی رسانهای مناسبی ندارد؟بله موافقم. بیاید یک بار دیگر و به طور کلی نگاهی به مجموعه فعالیتهای رسانههای حامی آقای روحانی داشته باشیم. جمع بندی عملکرد این رسانه ها در انتخابات 92 این بود که در یک اقدام هم افزا توانستند تصویر منسجمی از آقای روحانی در مقابل رقیبش ارائه کنند و یکبار دیگر پس از انتخابات 76 توانستند نه تنها عده زیادی را پای صندوق بیاورند بلکه یک کمپین سرتاسری در کشور ایجاد کنند و از عوامل اصلی پیروزی آقای روحانی شوند. رسانهها ایجاد تصویر منجی با نماد کلید نقش مهمی داشتند و عقل حکم می کرد که این این روند پس از انتخابات و با برنامه ریزی بهتری ادامه پیدا می کرد اما در عمل اینگونه نشد. به نظر شما رسانههای حامی دولت چقدر توانستند ارتباط ایشان با گروهها و لکههای جمعیتی که به ایشان رای دادند را حفظ کنند؟ چقدر توانستند حامی جدید جذب کنند؟ چقدر توانستند در مقابل حملات رقبا پیامهای اقناعی تولید کنند؟ چقدر توانستند در تشریح شرایط سخت دولت موفق باشند و افکار عمومی را مدیریت کنند؟ آیا اقدامات دولت مثل سبد کالا یا طرح رتبه بندی معلمان دارای پیوست رسانهای بود؟ واقعیت این است که نمره دولت در این حوزهها خوب نیست و این اول از هم به برنامهریزی نامناسب باز میگردد. ببینید دولت در برنامهریزی چند نشست ساده با اصحاب رسانه ناموفق است. شما ببنید الان دولت چند مغز متفکر رسانهای دارد که گویا هیچکدام یکدیگر را قبول ندارد و هر یک ترجیح میدهد رسانهها را در جلساتی ناهماهنگ با هم به صراطی که خودشان مستقیم میدانند هدایت کنند اما در عمل هم سردرگمی ایجاد کردهاند و هم نارضایتی. برخی مواقع فکر میکنم آقای روحانی با این ژنرالها دچار یک رودربایستی و تعارف است و گرنه این وضع از منظر مدیریت که قطعا آقای روحانی آن را از من و شما بهتر بلد هستند، توجیه ندارد. رفتار برخی افراد تیم رسانهای دولت به ویژه در نقاط تماس با رسانهها فاقد ادبیات رسانهای و اقناعی است و اتفاقا اخباری هم از برخورد نامناسب و از بالا به پایین همین افراد با خبرنگاران در رسانهها منتشر شده است.به نظر میرسد این افراد حضورشان در تیم رسانهای دولت صرفا بر اساس رابطه است. این یعنی دولت علاوه بر اشکال در برنامه در سطح نفرات و منابع انسانی هم ایراداتی دارد و با حاکمیت ارتباط شخصی، تیم رسانهای دولت دچار قبیله گرایی است. البته این به معنای آن نیست که همه افراد رسانهای در دولت ضعیف هستند اما به نظرم آنها هم تحتالشعاع بیبرنامگی و عملکرد قبیلهای بخش دیگر قرار میگیرند. از طرفی شخص خود آقای روحانی هم به نسبت روزهای اول دولت در ایجاد گفتگو با جامعه ناموفق هستند. آقای روحانی در روایت شرایط فعلی دولت برای مردم و ایجاد ارتباط احساسی با آنها به نسبت آقایان احمدی نژاد و خاتمی ضعیفتر بودهاند. این به معنای آن است که برنامهریزی مناسبی در این حوزه نشده است و گرنه دست آقای روحانی آن قدر هم از پتانسیلهای ارتباط عاطفی خالی نیست. آقای روحانی به این نوع ارتباط نیاز دارند و باید ظرفیتهای ارتباط عاطفی خودشان را در کسوت رییس جمهوری بیشتر بروز دهند. عملکرد رسانهها و خبرگزاریهای دولتی را به رغم بودجههای کلان و هنگفت چطور میبینید؟روزنامه ایران و خبرگزاری ایرنا در دولت اصلاحات و به ویژه در دولت قبل آنی نبودند که از آنها انتظار میرفت. در دولت آقای روحانی هم همینطور است. ساختار بروکراتیک این رسانهها قویتر از اراده دولتها عمل میکند و به همین دلیل اینها میل به سکون دارند. البته میشود این وضع را بهتر کرد اما نمیشود آن را به نقطه مطلوب رساند. اتفاقا این فضا باید به دولت گوشزد کند رسانههای متعلق به بخش خصوصی و گروههای سیاسی حامی دولت یک فرصت هستند تا با تحرک بیشتری که دارند فضای رسانهای دولت را پوشش دهند اما اینجا دولت عکس عمل میکند و ضعیفترین نمود مدیریت رسانهای دولت هم در برخورد ضعیف و آشفته با بخشی از رسانههای خصوصی بروز کرده است. به نظر شما آقای رییس جمهور و مدیران ارشد دولت از این شرایطی که شما به آن اشاره کردید آگاه نیستند؟بعید میدانم آگاه نباشند اما یا تحلیل آنها از این موضوع فرق دارد یا برای آنها اولویت ندارد. در هر دو صورت پیامدهای ناخوشایندی در انتظار دولت خواهد بود. ببینید چه دولت در پرونده هستهای توافق کند و چه نکند نیازمند حمایت رسانههایی است که به آنها اشاره کردم. اگر توافق کند برای دفع حملات رقبای سرسخت نیازمند این رسانههاست و اگر توافق نکند برای توجیه این موضوع که چرا این اتفاق نیفتد و وعده بزرگ دولت محقق نشد نیازمند رسانههاست. بنابراین مشکلات پیش آمده اخیر بین دولت و بخشی از رسانههای حامی دولت جنبههای راهبردی مهمی دارد که دولت از آنها غافل است. واقعیت این است که کارنامه دولت نسبت به دولت قبلی بهتر است اما آن قدر هم درخشان نیست که دولت را در وضعیت برتری مطلق قرار داده باشد و از طرفی رسانههای دولتی هم آن قدر در انتقال پیام همین موفقیتهای حداقلی(منهای توافق احتمالی در پرونده هستهای) آنقدر موفق عمل نکردهاند که دولت نسبت به سایر رسانههای حامی احساس بینیازی کند. بنابراین دود بی برنامگی رسانهای دولت اول به چشم خود دولت میرود.
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]