واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: بدبیاری های دنباله دار لطیف
آخه مگه میشه ... ؟
تاریخ انتشار : یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 12:25 | شماره خبر : 2006199522944314693 تعداد بازدید: 16
پ پ
این روزها سری دوم مجموعه تلویزیونی دردسرهای عظیم ساخته برزو نیکنژاد که سال گذشته قسمت نخست آن روی آنتن شبکه سه سیما رفته و با استقبال مخاطبان مواجه شد در حال پخش است و نظرات مختلفی را برانگیخته است.
در میان شبکههای مختلف تلویزیونی دنیا نمونههای بسیاری را میتوان نام برد که پس از موفقیت سری اول ساخته شده و گاه سالهای متمادی روی آنتن بودهاند. برای نمونه میتوان به مجموعههای پلیسی خارجی و داخلی همچون: ناوارو، شرلوک هلمز، شلیک نهایی و هوش سیاه اشاره کرد که تمام آنها در یک نکته (استقبال گرم مخاطبان) با سری نخست اشتراک داشتهاند. دیگر اینکه آثار یاد شده عموما شخصیتمحور بوده و همواره بر پایه قهرمان خود به عنوان مرکز ثقل داستان پیش رفتهاند، اما دو نمونه اینچنینی این روزهای تلویزیون (پایتخت و دردسرهای عظیم) تا حدودی از این قاعده مستثنا بوده و ماجرامحوری را با قهرمانمحوری تلفیق کردهاند. دردسرهای عظیم در قسمت نخست با محوریت جوانی به نام لطیف پیش میرفت که طی ماجرایی با فرحان آشنا شده و به کمک او داستان را پیش میبردند. در سری دوم علیرضا کاظمیپور که همراه امیر عربی فیلمنامه آن را نوشتهاند، روی بدبیاریهای دنبالهدار لطیف مانور داده و با گذاشتن بچهای سر راه او مانع بزرگی را در مسیر ازدواجش با بهار قرار دادهاند که به عنوان قصه اصلی، الباقی خردهداستانها را تحتالشعاع خود قرار داده است. این اتفاق غیرمنتظره آن هم در شرایطی که پدر و مادر لطیف برای مراسم خواستگاری و نامزدی به تهران آمدهاند، ایده خوبی برای نگارش فیلمنامه یک مجموعه 26 قسمتی است، اما کافی به نظر نمیرسد و خطر به ورطه تکرار افتادن به شکل بالقوه آن را تهدید میکند. در هشت نه قسمت ابتدایی قصه با ریتم نسبتا کندی پیش رفته و قضیه پیدا شدن بچه در اتومبیل قرض گرفته شده توسط لطیف، حس کنجکاوی مخاطب را برانگیخته و به اصطلاح قلاب خود را به مخاطب وصل میکند. در قسمتهای بعد به مرور این موضوع به یک بحران بزرگ برای لطیف و بهار تبدیل شده و قصه را گسترش میدهد که برای نمونه میتوان به مهلت بیست روزه آزمایشگاه برای تحویل جواب دیانای اشاره کرد. تلاش لطیف برای آوردن بچه به خانه بیآنکه کسی از اهالی پرتعداد خانه بویی از آن ببرد، تعلیق نسبتا خوبی به قصه بخشیده که در سکانس گذاشتن بچه در جعبه خالی به اوج خود میرسد. در عین حال آمدن خانواده لطیف همراه سه قلوهای خواهرش، دست نویسندگان کار را برای خلق شوخیهای زیاد مبتنی بر آنها باز گذاشته که گاه به نتایج درخشانی هم منتهی شده است. برای مثال میتوان به ناپدید شدن لباس یکی از سه قلوها برای چند ساعت و پیدا شدن دوبارهاش اشاره کرد که با توجه به شخصیت خاص داماد خانواده به خلق شوخیهایی منجر میشود. رفتن فیروزه به خانه پدری شوهرش داستانک دیگری را شکل داده که نقشی تاثیرگذار در پیشبرد داستان دارد. مادرشوهر فیروزه که همچنان کینهای قدیمی از عروسش به دل دارد، شخصیتی بسیار نزدیک به کلیشههای قدیمی است که برای مخاطب کاملا آشنا به نظر میرسد و تلاشی هم برای دور کردن او از این تیپ کلیشه شده صورت نگرفته است. قرینه آن را نیز در شوهر او شاهدیم که بدون کمترین کنش ممکن، تنها همچون سایهای در کنار همسر و پسرش (منصور) حضور دارد. در این میان کاراکتر منصور بهتر از بقیه از کار درآمده و از لایههای بیشتری برخوردار است. مرد 40 سالهای که همواره زیر سایه مادرش بوده و به دنبال فرصتی برای بیرون آمدن از زیر این سایه سنگین است که دیدار دوبارهاش با فیروزه و بهار این فرصت را در اختیارش میگذارد. اصرار او به شناختن لطیف یکی از معماهای داستان است که چندان قرص و محکم از آب درنیامده و حل کردنش برای دستهای از مخاطبان چندان سخت به نظر نمیرسد. در این بین قضیه بچهدار نشدن منصور و رفتار فداکارانهاش در این رابطه به کمک این شخصیت آمده و لایه دیگری از او را پیش روی مخاطبان قرار میدهد. یکی از نقاط ضعف دردسرهای عظیم 2 حضور بسیار کمرنگ فرحان است که در قسمتهای اولیه تنها در سکانس مهمانی خانهاش دیده شده و سپس ناپدید میشود. این در حالی است که فرحان یکی از پایههای قسمت نخست بوده و مخاطب نسبت به آن احساس نزدیکی میکند. در عین حال الباقی اهالی خانه لطیف همچنان از تیپهای همیشگی فراتر نرفته و نقش پررنگی هم در پیشبرد داستان به دوش آنها گذاشته نشده است که از این حیث در قیاس با قسمت اول تفاوت چندانی به چشم میخورد. برزو نیکنژاد در دومین تجربه کارگردانی تلویزیونیاش تلاش زیادی برای روایت سرراست داستان به خرج داده که در این مسیر هم تا حدود زیادی موفق نشان داده است. در این بین تنها کندی ریتم در برخی قسمتها به کار لطمه وارد کرده و مخاطب را اندکی خسته میکند. جواد عزتی در نقش لطیف همچنان برگ برنده دردسرهای عظیم در مواجهه با مخاطبان است که لحظات درخشانی را رقم زده و هماهنگی نسبتا خوبی هم با بازیگر مقابلش (الناز حبیبی) دارد. امیرحسین صدیق هم در نقش منصور بازی متفاوتی را ارائه کرده و ازجمله غافلگیریهای سری دوم این مجموعه به حساب میآید. با همه اینها برای قضاوت بهتر کیفیت دردسرهای عظیم 2 و قیاس آن با سری نخست باید به تماشای قسمتهای باقیمانده نشست. محمد جلیلوند - قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
تاریخ انتشار :
یکشنبه 14 تیر 1394
ساعت 12:25
|
شماره خبر :
2006199522944314693
تعداد بازدید:
16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]