تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):يا على دانشمند سه نشانه دارد: راستگويى، حرام‏گريزى و فروتنى در برابر همه مردم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798319833




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خودی‌ها و غیر خودی‌ها در سینما


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۶




1435480326820_dahe 60.2.jpg

سیروس الوند شرایط کار برای برخی از فیلمسازان را همیشه فراهم دانست و گفت: باب این خودی و غیرخودی دانستن افراد در دهه 60 باز شد. به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا،‌ در نشستی که شامگاه گذشته 6 تیر ماه در تالار سیف‌الله داد خانه سینما با حضور سیروس الوند و مجتبی راعی (فیلمساز) ، منوچهر شاهسواری (تهیه کننده) و سعید عقیقی(فیلمنامه نویس و منتقد) و برخی از مدیران سینمای دهه 60 برگزار شد‌، مسائل و مشکلات سینمای دهه 60 و تاثیرات آن بر سینمای ایران بررسی شد. سیروس الوند در ابتدای این نشست با محوریت «ارزیابی مدیریت سینمای ایران در دهه60» در سخنانی مطرح کرد: دو اتفاق تراژیک در سینمای دهه 60 افتاده که اولین برداشته شدن قباحت سانسور بود که حتی به جایی رسید که عمل ممیزی تبدیل به ارزش شد. چون این سانسور توسط آدم‌هایی انجام می‌شد که مورد احترام سینماگران بودند بنابراین سانسور در میان دیگر عملکردهای آنان دیده نشد و تبدیل به امری عادی شد. از آنجا که سانسور توسط افراد با سواد و سینماشناسی اتفاق می‌افتاد‌، انگار کار آنها به نوعی حجت بود. البته ما می‌فهمیم که مسولان آن زمان در فشار عوامل بیرونی بودند و سانسور به نحوی از طرف آن عوامل بیرونی اعمال می‌شد. کارگران «یک‌بار برای همیشه» ادامه داد: این سانسور همچنان با سینمای ایران هست و من هم نمی‌گویم که برداشته شود. در زمان سیف‌الله داد وقتی گفتند فیلمنامه تصویب نمی‌خواهد‌، فیلم‌های بد ما بیشتر شد؛‌ یعنی به محض اینکه آزادی دادند ابتذال رواج پیدا کرد پس من هم معتقدم باید مراقبت کرد اما یادمان نرود فیلم «گاو» هم آن زمان به دلیل ابتذال توقیف شد. کارگردان «پرتقال خونی» گفت: زمانی که کارگردانان با مقام معظم رهبری جلسه‌ای داشتند، ایشان حرف پیشرفته‌ای زدند که من پیش خودم گفتم یکی از مشکلات اساسی‌مان حل شد. ایشان گفتند اصلا معنی ندارد که سانسور پیش ازساخت فیلم انجام شود و خطاب به وزیر ارشاد گفتند تا یک اثر هنری خلق نشده شما چگونه می‌فهمیدید که چطور اثری خواهد شد. سیروس الوند با اشاره به فعالیت فیلمسازان هم نسل خود در دهه 60 گفت: در سه چهار سال اول کسی فیلمی نساخته بود، ولی جوان‌هایی مثل یدالله صمدی‌،‌ علی ژکان، کیانوش عیاری‌، محمدرضا اعلامی‌ و ... با حمایت فارابی آمدند و دوستان هم خیلی تلاش کردند در میان آنها مانند کیمیایی و مهرجویی پیدا کنند که البته پیدا نمی‌شد ولی فیلمسازان خوب دیگری مثل کیانوش عیاری به عرصه آمدند. اوبا اشاره به اینکه آن زمان صنوف مختلف سینمایی هنوز شکل پیدا نکرده بودند،‌ گفت: در همان زمان به حذف افراد نیز فکر می‌شد. الوند در عین حال گفت: اما با کار نکردن کسی حذف نمی‌شود بلکه با کار کردن دیده نشدن حذف می‌شود که این اتفاق در سال‌های اخیر برای کیمیایی و مهرجویی تا حدودی افتاده است‌ چرا که آنها نتوانستند‌ در حد و اندازه‌های خود و مخاطبان خود فیلم بسازند. این کارگردان با اشاره به سیستم درجه‌بندی فیلم‌ها در دهه 60 توضیح داد: دومین اتفاق تراژیک این بود که یک دفعه شروع کردند‌ با یک طرح بسیار خطرناک و ناشناخته فیلم‌ها را درجه بندی کردند. در دهه 60 درجه‌بندی که با حسن‌نیت انجام می‌شد‌ کم کم به درجه بندی‌ آدم‌ها تبدیل شد و در ابتدا تصور اینکه ما چهار گونه فیلم به لحاظ کیفی خواهیم داشت چیز عجیبی بود. البته در ژانر کودک و جنگی هیچ فیلمی پیدا نمی‌شد که درجه‌های «ج» یا «د» گرفته باشد که این موضوع به خاطر ارزش محتوایی بود که این دوگونه فیلم برای مسولان داشت. کارگردان فیلم «دست‌های آلوده» با بیان اینکه در ژانر دفاع مقدس هم فیلم‌های بسیار ضعیفی ساخته می‌شد اما درجه‌های خوبی می‌گرفت‌، اظهار کرد: رفته رفته دیدیم که آدم‌ها درجه‌بندی می‌شوند و این درجه‌بندی به لحاظ اقتصادی هم تاثیرگذار بود و فیلمی که درجه «الف» می‌گرفت جور دیگر با آن برخورد می‌شد و سینما و تبلیغات بهتری در اختیار آن قرار می‌گرفت. الوند ادامه داد:این درجه بندی لطمه زیادی به سینمای ما زد و خیلی‌ها را دلسرد کرد و بعضی‌ها را هم بی‌جهت بزرگ کرد و اثرات آن هم در سینمای دهه 70 رسوب کرد. این کارگردان گفت: در شرایط فعلی که فیلم‌های بد ما می‌فروشند‌ و فیلم‌های خوب ما مهجور می‌مانند اگر خلاءهای سینمای دهه 60 را با علاقه ودقت و بدون تعارف بررسی کنیم برای امروز ما مفید خواهد بود و می‌توانیم از بحران‌های امروز هم رهایی پیدا کنیم. در ادامه نشست منوچهر شاهسواری تهیه کننده سینما با بیان اینکه بررسی دوره‌های تاریخی بدون درنظر گرفتن همه جوانب آن دوره به بیراهه می‌رود‌ و ماهیت ماجرا را مشخص نمی‌کند،‌ گفت: باید دانست که دهه 60 دهه مهمی در سینمای ایران نیست بلکه در تاریخ معاصر ایران اهمیت دارد. اگر به این نکته مهم توجه نکنیم ناچار خواهیم بود که آدم‌ها را قضاوت کنیم که این کار به ما کمکی برای شناخت عمیق این موقعیت تاریخی نمی‌کند. او گفت: سینماگر چه داعیه‌ی هنرمندی داشته باشد چه صنعتگری و چه داعیه تجارت در هیچ بخشی از اینها در تولید اثر نهایی تفاوت ندارد و فارغ از اینکه با چه دیدگاهی با سینما مواجه شود‌، یک سینماگر است. اما نکته اینجاست که باید بدانیم امری که با هنر‌، صنعت و تجارت‌ گره خورده حتما نسبتی با قدرت دارد و شاید بشود مطرح کرد که سینما خود قدرت است. شاهسواری با بیان اینکه مدیران دهه 60 به این قدرت سینما واقف بوده‌اند گفت: مدیران ما می‌دانستند که مقدرات تاریخی ما در نسبتش با انقلاب برداشت‌ها از نوع سینما را دچار کج فهمی خواهد کرد. بنابراین استفاده از سینما را به نفع دستاوردهای انقلاب می‌دانستند و اهمیتی اولیه برای آن قائل بودند. بعلاوه در جهان امروز می‌شود بدون سینما زندگی کرد اما بدون آن نمی‌توان در سرنوشت جهانی تاثیر گذاشت. داشتن سینما در جهان فعلی حضور در متن جهان است و بدون آن بودن،‌ رفتن به حاشیه جهان است. انتخاب بین بودن و نبودن سینما انتخابی سخت برای مدیران آن زمان بود هرچند به طور نظری با این قضیه آشنا نبودند اما به طور غریزی احساس می‌کردند که این انقلاب احتیاج به یک صدا دارد و این صدا از طریق فعالیت‌های سمعی ، بصری و مشخصا سینما به دست خواهد آمد. این تهیه کننده سینما افزود:مدیران سینمایی دهه 60 شاید مومن‌ترین و معتقدترین افراد در حوزه فرهنگ و سینما نسبت به انقلاب بودند. آدم‌هایی سینمای دهه 60 را مدیریت کردند که هم به انقلاب باور داشتند و هم برسر آن غیرت داشتند و همه ملاحظات دیگر را به خاطر آن زیرپا می‌گذاشتند. این دسته از مدیران رشد خود را مدیون انقلاب می‌دانستند و ویژگی‌ آنها این بود که به مقتضیات جهان جدیدی که در آن زندگی می‌کردند، آگاه بودند و می‌دانستند که سینما در تکان‌های بعد از انقلاب نیازمند عناصری بود که بتواند آن را حفظ کند و این مدیران به دلیل علائق فرهنگی‌شان پل ارتباطی شدند بین انقلاب و سینما. منوچهر شاهسواری با بیان اینکه سه مشخصه بارز در سینمای دهه 60 وجود دارد گفت: یکی از این مشخصات این است که اگر بتوان یک نظام روشنفکری در ایران متصور شد، مرجعیت این نظام روشنفکری در دهه 60 از ادبیات به سینما منتقل شد و ویژگی‌های دیگر این دوره تغییر در شیوه‌های تولید سینمایی و نیاز به تامین امنیت بازار سینما بود. وی ادامه داد:دهه 60 اساسا شکل سینمای ایران را دگرگون کرد به نحوی که ماهیت سرمایه عوض شد‌، نیروهای خلاق کشف شد. نظام تولید از ستاره محور به کارگردان محور تغییر پیدا کرد و نقش حرفه‌ها و تخصص‌ها در سینما افزایش پیدا کرد. سینما از یک امر شخصی و معیشتی به عنوان یک شغل و منبع درآمد به یک امر دوسویه بین مخاطبان و سازندگان تبدیل شد. در این سینما از یک فعالیت صرف در حوزه صنعت، تجارت و هنر تبدیل به یک پدیده اجتماعی شد که مناقشات بعدی برسر مدیریت آن به دلیل همین سرمایه اجتماعی و قدرت نهفته در آن بود. شاهسواری گفت:نکته مهم این است که مدیران دهه 60 خود را در مقام بازسازی و یا بازنگری سینمای ایران نمی‌دیدند بلکه در مقام تاسیس می‌دیدند که در این شرایط باید مسولیت تاریخی آن و مسئولیت حذف‌های ناگزیر آن را می‌پذیرفتند. وقتی به عنوان مدیر خود را در مقام تاسیس قرار می‌دهید باید نهادسازی هم کنید ونهادهایی برای تولید و توزیع و نمایش فیلم‌ها در نظر بگیرید و به مدیریت کلان هم فکر کنید اما تنها نهادی که در آن دوران به وجود آمد، خانه سینما بود. سعید عقیقی با اشاره به اینکه دعوای دهه 60 سینما برسر بودن یا نبودن سینما بود نه اینکه چه کسی فیلم بسازد و چه کسی فیلم نسازد‌، گفت: موضوع عمیق‌تر از این است که به بدو پیدایش سینمای ما بر می‌گردد که تا الان هم ادامه دارد. اما مشخصا در فاصله سال‌های 57 تا 62 بحث بر سر این بود که سینما باید وجود داشته باشد یا نه و هر دو گروه موافق و مخالف منابع فقهی و پشتوانه اجتماعی خود را داشتند، در چنین شرایطی موضوع داشتن فیلم خوب یا فیلم بد اهمیت دسته دوم پیدا می‌کند. او افزود: در سطح مدیریت هم سینمای ما هم به دو بخش تقسیم می‌شود یکی کسانی که در سینما مدیریت می‌کنند ولی اساسا به سینما اعتقاد ندارند و دیگری کسانی که دانشگاه رفته‌اند و با قرار گرفتن در لایه‌های میانی اجتماع با هر دو گروه موافق و مخالف ارتباط دارند. از طرفی کسانی وجود دارند که سینما را اساسا برای جامعه اسلامی غیرضروری می‌دانند و تنها به این دلیل که سینما رفتن برای مردم تبدیل به عادت شده با وجود آن موافقت کردند که این گرایش همچنان نیز وجود دارد.‌ وی ادامه داد: در چنین شرایطی صفت‌هایی مانند معناگر دینی ‌، عرفانی‌ و هر صفت دیگری که سینما را در آن جهت سوق می‌دهد و محدود می‌کند‌، باعث می‌شود که سینما به عنوان یک امر ارزشی مجوز ارتباط با فرهنگ عمومی جامعه را دریافت کند. بنابراین دائما نوعی اولویت بندی جریان پیدا می‌کند و تا جایی پیش می‌رود که می‌بینیم یک سری آدم‌ها هم نسبت به دیگران اولویت پیدا می‌کنند. این منتقد سینما گفت: در دهه 60 عده‌ای بودند که می‌گفتند بعضی از سینماگران اساسا چرا باید فیلم بسازند؟ و این پرسش آنها بیش از آنکه زمینه اعتقادی داشته باشد برای نزدیک شدن به سیستم و کسب قدرت و موقعیت بود تا ازاین طریق بتوانند خواسته‌ها و امیال شخصی خود را برآورده کنند تا جایی که برای این کار حتی به عرصه فیلمسازی هم وارد شدند و در نتیجه ما شاهد دو نوع رویکرد و دو نوع فیلم هستیم. سعید عقیقی با بیان اینکه در پنج سال اول دهه 60 بحث برسر این است که سینما وجود داشته باشد یا نه گفت: در نیمه دوم این دهه به این نتیجه می‌رسند که حالا چنین ابزار قدرتمندی به دست آمده چرا ما به طور کامل آن را در اختیار نگیریم. به گزارش ایسنا، در انتهای این نشست عبدالله اسفندیاری که از مدیران سینمایی دهه 60 بوده است‌، در پاسخ به صحبت‌های سیروس الوند در خصوص ممیزی‌های آن دوره گفت: این ممیزی‌ها که آقای الوند به آن اشاره کردند، در دوران قبل از انقلاب هم وجود داشت اما چون فیلم به طور جدی در ایران وجود نداشت ممیزی هم به طور جدی وجود نداشت بعد از انقلاب دقت‌هایی روی مسائل فکری و ایدئولوژیک وجود داشت که به نوعی سینمای ایران از بین نرود و نابود نشود. بنابراین در نظر گرفتیم فیلم هایی که برای مخاطب عام ساخته می‌شوند و با ارزش هم هستند امکانات نمایش بیشتری داشته باشند اما فیلم‌هایی که کیفیت ساخت پایین‌تری داشتند امکانات کمتری بگیرند. به همین خاطر درجه بندی «الف» تا «د» را در نظر گرفتیم. او در خصوص درجه‌بندی‌های اعمال شده‌ بر فیلم‌های دهه 60 نیز توضیح داد: در مساله‌ درجه بندی‌ هم، من اعتراف می‌کنم که من دخیل بودم و از این کار هم دفاع می‌کنم اما آنچه که به عنوان درجه‌بندی آدم‌ها به وجود آمد، اجتناب‌ناپذیر بود چون بعضی‌ها «ج ساز» بودند یعنی فیلم‌هایشان معمولا در این سطح بود. سیروس الوند نیز در واکنش به صحبت‌های عبدالله اسفندیاری گفت: وظیفه سینما در یک شرایط سیاسی اینگونه مطرح می‌شد که تمام مشکلات مبتلا به را بازتاب دهد و برای این نوع سینما فیلم‌هایی هم برای الگو برداری ساخته شد اما درجه بندی‌های بعدی به بیراهه رفت؛ یعنی چه که فلان فیلمساز «ج ‌ساز» بود.مگر دیگری «الف ساز» بود که همه فیلم‌هایش درجه «الف» گرفتند. شرایط برای عده‌ای همیشه فراهم بوده که باب آن در همان دهه 60 باز شد و قضیه خودی و غیرخودی در دهه 60 شروع شد. مجتبی راعی هم که از دیگرمهمانان دعوت شده برای سخنرانی بود اما به علت کسالت صحبت نکرده بود‌، در سخنانی کوتاه گفت: بررسی سینماهای دهه 60 باید با توجه به مسائل عمومی باشد که در همه کشور در جریان بوده و فقط مختص سینما نبوده بلکه در سایر جاهای کشور این وضع بوده و خودی و غیرخودی هم با توجه به انقلابی یا غیرانقلابی نامیدن افراد به وجود می‌آمد. این کارگردان ادامه داد: در دهه 60 هم مدیران خوب داشتیم هم مدیران بد و اینکه همه مشکلات را متوجه مدیران دهه 60 کنیم، منصفانه و دقیق نیست. باید توجه داشت که سینما نسبت به دیگر چیزهایی که قرار بود با انقلاب تغییر کنند وضعیت بهتری دارد اما هرچه جلوتر آمدیم فیلم‌های مضمون گراتر شد و به عنوان فرم و هنر به سینما نگاه نکردیم. مساله‌ای که امروز هم وجود دارد و شاید یک اشکال عمده ناشی از مدیریت دهه 60 همین مساله است که تا به امروز هم ادامه پیدا کرده است. به گزارش ایسنا، این جلسه به همت انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران با اجرای شاهین امین برگزار شد.

نشست بررسی مدیریت دهه 60



نشست بررسی مدیریت دهه 60

انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن